بخشی از مقاله
چکیده
سازمان فضایی و کالبد شهري در دوره ایلخانی، از شاخصهها و ویژگیهایی برخوردار است که بر پایه وضعیت سیاسی، اجتماعی، مذهبی و فرهنگی آن عصر شکلگرفته است. این در حالی است که اغلب پژوهشگران، در مطالعه شهرهاي عصر ایلخانی بهعنوان یکی از شواهد باستانشناسی، بیشتر بر تشریح ویژگیهاي ساختاري شهرها با رویکرد توصیفی تمرکز داشتهاند و به نقش و اهمیت اندیشههاي سیاسی حاکمان ایلخانی در شکلگیري شهرهاي نوبنیاد و گسترش و تحول شهرهاي پیشین کمتر پرداختهشده است. هدف نخست این پژوهش، واکاوي گرایشهاي سیاسی حاکمان ایلخانی و تبیین نقش این گرایشها بر سازمان و عناصر شهري بوده است. بهبیاندیگر، سیاستگذاريهاي حاکمان ایلخانی بهمنظور رشد و گسترش شهرها، بر پایه دادههاي باستانشناسی و تاریخی بررسیشدهاند. روش گردآوري اطلاعات به دو شیوه »اسنادي و میدانی« و روش پژوهش »توصیفی تحلیلی« است. بر پایه نتایج پژوهش، نخستین ایلخانان از ابتداي حکومت و پس از اتمام نبردهاي خونین، به دنبال کسب مشروعیت بودهاند و بهمنظور تداوم حکومتی که ماهیت نظامی داشت،
»سیاستهاي فرهنگی« ویژهاي را اتخاذ کردند. ازجمله این سیاستهاي فرهنگی، اقدام به عمران و آبادانی و بازسازي ویرانههاي حاصل از تهاجمها بود. سپس براي همراهی و همسویی جامعه و تثبیت حکومت خویش، سیاست اجتماعی ایران گرایی و توجه به سنتهاي پادشاهی ایران باستان را مدنظر قراردادند تا بدینوسیله سرنوشت خویش را به گذشته پرشکوه ایران گره بزنند. از سوي دیگر، ایلخانان ازنظر سیاست مذهبی، رویکرد تساهل را در پیش گرفتند و هر ایلخان، بنا بر مقتضیات اجتماعی و سیاسی، به آیینی گرایش داشت که تأمین کنندة منافع وي و همکیشانش بود.
کلید واژه: گرایشهاي سیاسی، دادههاي شهرسازي، حاکمان ایلخانی.
مقدمه
روند توسعه شهري در شهرسازي ایلخانی را میتوان متأثر از جریانهاي سیاسی، اجتماعی، مذهبی، اقتصادي و فرهنگی موجود در گستره وسیع تحت سلطه ایلخانان طی قرن هفتم هجري / سیزدهم میلادي دانست. افول و انهدام یکباره حیات در برخی از شهرهاي خراسان و مرکز ایران براثر حملات مغول در اوایل قرن هفتم و رشد مجدد و توسعه و رونق برخی دیگر از شهرها در اواسط و اواخر همان قرن، نشانگر تحولاتی مهم در عرصه پذیرش مدنیت از سوي ایلخانان است. در حقیقت هجوم مغولان بهعنوان یکی از مهمترین حوادث تاریخ ایران، تمامی ارکان و بنیانهاي سیاسی، اجتماعی، اقتصادي و فرهنگی آن روزگار ایران را تحت تأثیر خویش قرارداد؛ اما باید توجه داشت که مغولان بعدي که از نسل چنگیز بودند و در ایران حکومت ایلخانی را تشکیل دادند تا حدود زیادي اثر آن ویرانیها را از بین بردند و زمینه رونق و آبادانی ایران را فراهم نمودند. تمرکز و علاقه آنان بیشتر به ساخت شهرهاي جدید و بناي مجموعه هاي نوساخته بود.
هلاکو در سال 656 ه.ق حکومت ایلخانیان را در ایران تأسیس کرد و براي مستحکم کردن پایههاي حکومت نوبنیاد خود که حاصل زدوخوردها و خونریزي هاي چندساله اقوام مغول با ایرانیان بود، به بازسازي و ترمیم کشور نیاز پیدا کرد. درواقع شاهان ایلخانی با صدور دستور برپائی ابنیه باشکوه و مهم همچون غازانیه و سلطانیه درصدد القاي شکوه و عظمت امپراتوري قدرتمند ایلخانی به همسایگان خویش بودند. نیت سلاطین ایلخانی از آفرینش چنین آثاري و با چنین ابعادي، حقیر جلوه دادن میراث سلاطین ماقبل خود از یکسو و کسب مشروعیت مردمی و فرهنگی از سوي دیگر بود. نکته حائر اهمیت نقش کارساز دین در سیاستهاي عمرانی و شهرسازي ایلخانیان است. درواقع هر یک از حاکمان ایلخانی با گرایشهاي مختلف بودائی، مسیحی، یهودي، شمنی و گاه اسلامی نوعی تسامح مذهبی را از خود نشان میدادند.برپایی معابد شمنی در دوره هلاکو در مراغه، رواج عنصر مسیحی در معماري دوره آباقاخان، نابودي معابد در دوره غازانخان، نقوش حیوانات خیالی ازجمله اژدها، ققنوس در معبد داشکسن در زمان الجایتو و ظهور چهرههاي مغولی و عناصر چینی و بودائی بر سطح کاشیهاي تخت سلیمان در زمان آباقاخان هرکدام به نحوي نشانگر تأثیر باورهاي دینی ایلخانیان بر معماري این دوره بوده است.
روش تحقیق
ماهیت این تحقیق از نوع پژوهشهاي نظري بوده و روش به کار گرفتهشده در آن توصیفی – تحلیلی است. ضمن اینکه گردآوري اطلاعات به دو شیوه »اسنادي و میدانی« و با تکیهبر منابع نوشتاري است. در پژوهش حاضر، ابتدا بامطالعه منابع تاریخی، گرایشهاي سیاسی ایلخانیان تبیین و سپس با تحلیل دادههاي باستانشناختی - عینی - شهرسازي ایلخانیان، انعکاس رویکردهاي سیاسی حاکمان ایلخانی بر این دادهها بررسی شده است.
تحولات شهرسازي در سده هشتم هجري
ویرانی و نبود بقایاي معماري شاخص از شهرسازي دوره ایلخانی و بهتبع آن عدم کاوش و امکان مطالعات میدانی و فعالیتهاي علمی باستانشناسی، سبب گردیده که دامنه پژوهشهاي مربوط به بازآفرینی و ساختار کالبدي شهرهاي این دوره با کمبودها و کاستیهاي فراوانی همراه باشد و عمده منابعی که میتوانند راهنماي ما در این راه باشند درواقع همان کتابهاي تاریخی و اسناد مربوط به این دوره است که ازجمله آنها میتوان کتابهایی از قبیل تاریخ مبارك غازانی، تاریخ الجایتو، جامع التواریخ رشیدي، مکاتبات رشیدي و وقف نامه ربع رشیدي را نام برد. دستگاه ایلخانی با انتخاب شهرهایی همچون مراغه، تبریز و سلطانیه، تحرك سیاسی و سکونت در ییلاق و قشلاق را در پیشگرفته و اردوي ایلخان و سایر بزرگان بهمراتب اهمیتی بیشتر از شهرها داشتند - اشپولر، . - 446 :1368
ساختار سیاسی ایران عهد ایلخانی تلفیقی از ساختار امپراتوري مغول - اشرافیت نظامی - و سنن اجرائی ایرانی بود، آنچه به امور شهرها و اداره اجراي احکام بر آنها مربوط میشد، از سوي دیوانسالاران ایرانی صورت میپذیرفت، درنتیجه شهرها بهطور مستقیم رویاروي رفتار مغولان نبودند - رضوي،. - 8 :1387 ایلخانان از زمان هلاکو 653-663 - ه.ق - ، با مدیریت دیوانسالاران ایرانی، جهت تثبیت موقعیت و سامان بخشیدن به مطالبات جدید حکومت و تجهیز شهرها به فضاهاي خدماتی؛ به ساخت مجموعههاي عامالمنفعه وقفی به نام ابوالبر پرداختند. این مجموعهها شامل مدرسه، مسجد، خانقاه، دارالضیافه و دارالشفاء بود. هلاکوخان بهعنوان یک پادشاه و ناجی و نه بهعنوان یک فاتح، پس از غارتگريهاي پیشینیانش، موردپذیرش قرارگرفته بود. چنانچه دهههاي اولیه حکومت سلسلهاش با رنسانسی در زندگی فرهنگی مردمان فلات ایران مشخص شده است . - lane, 2003: 225 -
دوره آباقاخان - حک 663 -680 ه.ق - ، با توجه به رونق روزافزون مسیرهاي تجاري غرب به شرق، پایتخت از مراغه به تبریز منتقل میشود. وي در اقامتگاه تابستانیاش، تخت سلیمان، در سال 674 ه.ق شروع به ساخت قصري مجلل میکند که تکمیل آن تا عهد ارغون به طول انجامید. نمونهاي دیگر از توجه آباقا به امور شهري، اعزام وزیرش صاحب دیوان شمسالدین محمد جوینی به آسیاي صغیر 676 - ه.ق - براي بازسازي شهرهاي آن سامان پس از تخریب حاصل جنگ با مملوك مصر است - رضوي، - 11 :1387؛ در دوره زمامداري ارغون 683-690 - ه.ق - ساخت شهرك ارغونیه 689 - ه.ق - در غرب تبریز واقع در باغ عادلیه را میتوان نخستین گام ایلخانان در جهت تثبیت گرایشهاي سیاسی و مذهبی با رویکردي مدنی قلمداد کرد.
اقدام مهم دیگر ارغون درزمینه شهرسازي، بناي اولیه سلطانیه است. با روي کار آمدن غازانخان 694 -703 - ه.ق - و گرویدن وي به آیین اسلام، رویکردي نو ازنظر محتوایی، فضاي حاکم بر شهرسازي ایلخانان را فرامیگیرد. در این دوره دین رسمی حکومت در راستاي دین مردم قرارگرفته و ازاینجهت شهرسازي ایلخانی علاوه بر وجه سیاسی، تجاري و فرهنگی خود اهمیت مذهبی نیز مییابد. بارزترین نمونه چنین اندیشهاي ساخت شهرك غازانیه 696 -702 - ه.ق - در غرب تبریز بر روي ویرانههاي ارغونیه است. در حقیقت از این زمان است که مجموعههاي ابواب البرّ مرکزیت شهرهاي نوبنیاد حاکمان و دیوانسالاران ایلخانی، چون غازانیه، سلطانیه و ربع رشیدي را تشکیل میدهند. بنا بر وقف نامههاي موجود و نقل مورخین، ابواب البر، مجموعههایی شامل: مسجد، مدرسه، خانقاه، دارالضیافه، دارالشفا، دارالایتام، بیتالکتب و حمام بودهاند - همدانی، ج1، - 41 -44 :1373؛ در دوره سلطنت الجایتو 703 -716 - ه.ق - فعالیتهاي عمرانی در سطح کلان آغاز میشود که درنتیجه ثبات سیاسی و اقتصادي کشور طی اصلاحات غازانی و رویکرد آرمانگرایانه حاکمان و دیوانسالاران به طراحی شهرهاي اقتدارگراست. در دوره زمامداري ابوسعید 716 -736 -
ه.ق - ، عمده فعالیتهاي عمرانی در جهت تکمیل ابنیه شهر سلطانیه بود. وي قصر و مجموعه آرامگاهی مجللی در شروباز در نزدیکی سلطانیه بنا نمود . - BLAIR, 1986: 142 - طی این دوره احداث مجموعههاي موقوفه علمی و مذهبی در شهرهاي مرکزي ایران نیز گسترش یافت. ساخت مجموعه شمسیه توسط شمسالدین محمد داماد رشیدالدین در 728 ه.ق، ساخت مجموعه رکنیه توسط سید رکنالدین قاضی در 726 ه.ق در یزد، مجموعه نظامیه در 725 ه.ق در ابرقو، مدرسه بابا قاسم در سال 725 ه.ق در اصفهان از آن جملهاند - ویلبر، . - 100 :1365
پایتخت شدن مراغه؛ پایهگذاري سیاست عمرانی و شهرسازي ایلخانیان منگوقاآن پسازآنکه در سال 649 ه.ق بهعنوان خان بزرگ مغول انتخاب شد، در سال 651 ه.ق برادر خود هولاکو را با سپاهی براي سرکوبی اسماعیلیه، تعیین تکلیف خلافت بغداد و گسترش متصرفات تا حدود مصر به غرب متصرفات مغولان گسیل داشت - همدانی، ج1، . - 976 :1373 اگرچه هولاکو در مورد اسماعیلیه و خلافت بغداد به موفقیتی مهم دستیافت، اما درزمینه ادامه فتوحات در شام زمینگیر شد. ناکامی سپاه هولاکو درنبرد عین جالوت سرآغاز یکرشته برخوردهاي نظامی طولانی میان دو طرف گردید. از سوي دیگر تقریباً همزمان با این رویداد، رقابت و درگیري با دیگر الوسهاي مغولی در روسیه و ماوراءالنهر، حکومت ایلخانی را به خود مشغول کرد و تا پایان عمر این حکومت نیز ادامه یافت. بدین ترتیب حکومت ایلخانی ناچار به حفظ و تقویت جنبه نظامی خود و انتخاب مکانی بهعنوان پایتخت جهت تداوم مسئله مناسبات خارجی شد.
به همین دلیل هولاکو سرزمین آذربایجان - به مرکزیت مراغه - که داراي موقعیت نظامی، سیاسی و استراتژیکی بود، بهعنوان محل استقرار ایلخانان برگزید. از سوي دیگر مسیر راههاي ارتباطی عمده شرق به غرب بخصوص مسیر تجاري که امروزه به جاده ابریشم موسوم است، از این ایالت میگذشت. لازم بود منازل و راههاي آن براي جذب کاروانهاي تجاري بینالمللی امنیت پیدا کند، درنتیجه هلاکوخان و وزیر نامدارش شمسالدین جوینی و دانشمند معروف خواجهنصیرالدین طوسی بهسرعت اقدام به بازسازي ایالت آذربایجان کردند و بناهاي جدید، قصرها، باغهاي زیبا، اماکن مذهبی و علمی در آن ساخته شد؛ که این اقدامات سبب رونق فرهنگی و افزایش قدرت اقتصادي منطقه آذربایجان گردید - اصفهانیان، . - 407 : 1357 بنابراین انتخاب مراغه به پایتختی، بهعنوان اولین رویکرد سیاسی هلاکوخان جهت یافتن متحدان، تثبیت حکومت ایلخانان، همکاريهاي نظامی و مسئله مناسبات خارجی در نظر گرفته میشود.موقعیت جغرافیایی مراغه، به شکل دشتی مابین ارتفاعات سهند و سبلان است و آبوهواي مساعد آذربایجان بازندگی شبانی مغولان ازنظر ییلاق و قشلاق هماهنگ بود. بطورکلی آذربایجان ازنظر نظامی و سوقالجیشی از موقعیت خاصی برخوردار بود، زیرا مغولان را از یک سو به ایالت ارمنستان و گرجستان مسلط میکرد؛ دسترسی آنها را به دشت قبچاق و منطقه اولوس گوجی و دریاي سیاه میسر میساخت. از سوي دیگر تسلط و کنترل بر فلات ایران را از طریق آذربایجان براي مغولان امکانپذیر میکرد؛ بنابراین