بخشی از مقاله
چکیده:
یکی از اساسی ترین رسالت های والدین تربیت همه جانبه ی فرزندان و آماده کردن آن ها برای روبه رو شدن با محیط زندگی اجتماعی در جامعه و برخورد صحیح و مودبانه با دیگران می باشد.هدف این مقاله سعی بر بررسی نقش والدین در دو حیطه ی تربیت اخلاقی و اجتماعی فرزندان از منظر قرآن و ائمه ی معصومین - ع - با توجه به نقش های تربیتی که دارند،بوده است.این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع با روشتوصیفی و تکنیک مطالعه ی اسنادی - کتابخانه ای - صورت گرفته است.
جامعه ی اماری این پژوهش عبارت بوده است از کلیه ی منابعی که با موضوع تربیت اخلاقی و اجتماعی فرزند از منظر قرآن کریم و ائمه ی معصومین - ع - مرتبط بوده است. اما با توجه به فرصت کم،فقط به بررسی تعدادی از منابع در دسترس به عنوان نمونه ی پژوهشی اکتفا شده است و برای گردآوری اطلاعات ازاین منابع از ابزار فیش برداری استفاده گردیده است.نتیجه گیری حاصل از این پژوهش نشان می دهد که خانواده علاوه بر تربیت دینی و معنوی فرزندان،نقش مهمی در تربیت اخلاقی و اجتماعی آن ها نیز دارد.
در رابطه با حیطه ی تربیت اجتماعی،وظیفه ی اصلی والدین این است که کودک را به آداب و اصول ارزشمند اجتماعی بر خواسته از آموزه های تربیتی اسلام،پرورش دهد. تا کودک بتواند در جامعه،مظهر حسن رفتار،تلاش سودمند و در دراستای تلاش برای انطباق خود با محیط و روابط اجتماعی باشد به گونه ای که کودک خود را ملتزم به ادای حقوق،رعایت آداب،نظارت اجتماعی و حسن معاشرت با دیگران بداند. وهدف از تربیت اخلاقی فرزندان یکی پرورش فضایل و از میان بردن رذایل و دیگری پرورش فهم و تعقل اخلاقی است .
مقدمه:
یکی از مسائل بسیار مهم هر انسانی، احساس مسئولیت در قبال فرزندان و اهتمام در ادب آموزی آنان است؛ این حتی از حقوق فرزندبر والدین به شمار می رود. امام صادق - ع - می فرماید: حق فرزند بر پدر سه چیز است: دایه و مربی خوبی برایش انتخاب کند؛ نام خوبی برایش انتخاب کند و در تربیت او تلاش فراوان نماید.
حانواده نخستین کانون تربیت کودک و معمار اولیه ی شخصیت اوست. در همین مدرسه ی بزرگ تربیت است که فرزندان به تدریج از رفتار های پدرو مادرالگو برداری میکنند. از آنجا که کودکان مطابق فطرت الهی، خداپرست و درست کردار به دنیا آمده اند؛ چنانچه ر محیط تربیتی آنان، رفتارهای مطابق آیین توحید باشد ووالدین با وظایف خویش آشنا یاشند، آنان نیز موحد و متقی خواهند گشت و گرنه منحرف می شوند
وظیفه ی پدرومادر در تربیت کودکان خود تنها درانحصار پرورش مسائل اخلاقی، دینی وآموزشی نمی باشد، بلکه وظیفه ی دیگری نیز بر عهده ی آنان است و آن عبارت است از آشنا ساختن فرزندان خود با روحیات اجتماعی و به عبارتی راه و رسم زندگی کردن را باید به فرزندان خود بیا موزند. کودکان همانند آب نهرهای باریک همیشه نمی توانند مستقل و جدا گانه باقی بمانند.ناگریزروزی باید به دریای اجتماع وارد گردند. بدیهی است حظ موجودیت دربرایر امواج خروشان اجتماع،احتیاج به نیرومندی و تجهیزات روحی دارد. بنابراین توانایی و سازش در محیط اجتماعی نیازمند خصوصیات روحی و اخلاقی است که باید زیربنای آن توسط پدران و مادران، مربیان ومعلمان پی ریزی گردد
والدینی که فضای مناسب و مطلوبی برای رشد و تربیت فرزندان خود فراهم نکنند،هرگز نمی توانند از وجود آنان به نهوبهینه بهره گیرند. علاوه برآن،فرزندانشان نیز نمی توانند از وجود خود بهره برداری کنند. از این رو اهمیت تربیت و ادب کردن، تا آنجاست که حضرت علی - ع - می فرماید:
لامیراث کالآدب؛ هیچ میراثی مانند ادب نیست
برای پی بردن به نقش حساس و سرنوشت ساز والدین در حیطه های تربیتی باید بدانیم که هدف از تربیت اخلاقی و اجتماعی فرزندان چیست؟
والدین تا چه اندازه در ترببت اخلاقی و اجتماعی فرزندان و زمینه سازی رشد و شکوفایی آنان نقش دارند؟
دیدگاه قرآن و ائمه معصومین - ع - در زمینه ی تربیت اخلاقی و اجتماعی فرزندان چیست؟
روش:
این پژوهش با توجه به ماهیت موضوع، باروش توصیفی و تکنیک مطالعه ی اسنادی - کتابخانه ای - صورت گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش عبارت است از کلیه منابعی که با موضوع تربیت اخلاقی و اجتماعی فرزندان در خانواده از منظر قرآن و سیره ی معصومین - ع - مرتبط بوده است. نمونه ی آماری این تحقیق شامل کلیه منابع دردسترس می باشد. برای گرد آوری اطلاعات از این منابع از ابزار فیش برداری استفاده شده است و به منظور استخراج یافته ها و نتایج از مدل استنباط مفهومی برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شده است.
مفهوم لغوی تربیت:
تربیت از ماده ی»ربو« به معنای افزودن و رشد و نمو کردن و علو آمده است
تربیت از ریشه ی»ربو« و باب تفعیل است.در این ریشه معنای زیادت و فزونی اخذ شده است و در مشقات مختلف آن می توان این معنا را به نوعی باز یافت،مثلا؛به تپه»ربوه« گفته می شود. زیرا نسبت به سطح زمین برامده است. نفس زدن را ربو می گویند. به سبب اینکه موجب برآمدن سینه می شود. ربا نیز از آن رو که زیادتی بر اصل مال است به این نام خوانده میشود. البته در لسان شرع تنها به نوع خاصی از زیادت بر اصل مال ربا اطلا شده است نه به هرگونه زیادتی. برای مثال؛ برکت که نوعی زیادت بر اصل است ربا محسوب نمی شود
مفهوم اصطلاحی تربیت:
در کتاب های دینی و تربیت اسلامی، تعاریف گوناگونی از تربیت عنوان شده است و هریک تربیت را از زاویه ای نگریسته اند. در ادامه به بیان چند نمونه از تعاریف می پردازیم:
-1 واژه ی تربیت با توجه به ریشه ی آن، فراهم آوردن موجبات فزونی و پرورش است و از این رو به معنای تغذیه طفل به کار می رود.اما علاوه بر این،تربیت به معنای تهذیب نیز استعمال شده است که به معنای زدودن خصوصیات ناپسند اخلاقی است. گویا در این استعمال نظر بر آن بوده که تهذیب اخلاقی مایه ی فزونی مقام و منزلت معنوی است و از این حیث می توان تهذیب را تربیت دانست
-2 تربیت عبارت است از هرگونه فعالیتی که معلمان, والدین یا هر شخصی به منظور اثرگذاری بر شناخت،نگر، اخلاق و رفتار فردی دیگر براساس اهداف از پیش معین شده انجام می دهد - داودی و حسینی زاده،1393،ص. - 10
-3تربیت یعنی دوباره ساختن یا دوباره سازمان دادن تجربه به مظور اینکه معنای تجربه گسترش پیدا کند و برای هدایت و کنترل تجربیات بعدی،فرد را بهتر قادر سازد.
-4 تربیت عبارت است از؛ براگیختن و فراهم آوردن موجبات رشد و پرورش و شکوفیی تمام استعداد ها، توانایی ها و قابلیت های انسانی به منظور رسیدن به کمال و سعادت مطلوب.