بخشی از مقاله

چکیده

تساهل و تسامح به معنی مدارا و تحمل عقاید و رفتار مخالف است. عارفان با تمسک به قرآن و احادیث، همواره به دنبال ایجاد جامعهای بودند که در آن انسانها با هر دین و مذهب، در کنار هم با صلح و آرامش زندگی کنند و به هم عشق بورزند. آنان در این راستا کوشیدهاند تا جامعهی بشری را از سختگیری و تعصّب و کجراهه هایی که به خصومت و دشمنی ملتها منتهی میشود، نجات دهند. آنان منشأ بیشتر اختلاف ملتها را ناشی از خیالات و تصورات باطل از یکدیگر و نسبتهای ناروایی میدانند که ظاهربینان بر مذاهب دیگر بستهاند که خود نشان از سوء برداشتها و عدم درک حقیقت است.

این پژوهش با بررسی مثنویهای عطار و آراء ابن فارش بر آن است تا با توجه به جریانهای فکری، دینی و مذهبی عصر و محیط زندگی عطار و ابن فارض رویکرد آنها را نسبت به مسألهی تساهل و تسامح بیان کند و نشان دهد که از منظر آنان تفاوت ظاهری ادیان و مذاهب مهم نیست. آنها ضمن دعوت همگان به دوری از تعصب در دین و مذهب، آنان را به صلح و دوستی و تلاش در کسب فضیلتهای انسانی فرا میخوانند. اما عطار با توجه به مسائل روز، تساهل و تسامح را جاری و ساری در مسائل اجتماعی هم میداند و از تساهل و تسامح برای ساختن محیط پیرامون استفاده میکند در حالی که ابن فارض فقط بر جنبههای نظری آن تأکید میورزد.

-1مقدمه

در اندیشه و فرهنگ اسلام بنیان و اساس همه چیز، خداوند است. رابطه خدا با انسان بر پروردگاری، رحمانیت و رحیمیت گذاشته شدهاست. خداوند در قرآن کریم به پیامبر میفرماید: »و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین - « انبیا - 107/ و خاستگاه »خلق عظیم« و رفتار کریمانه و همراه با عطوفت نسبت به مردم را با صراحت به پیامبر توصیه میکند. - آل عمران - 159/

بهطور کلی میتوان گفت بنیان و بنیاد همهی مکتبهای الهی که غایت آن هدایت بشر به سرچشمه حقیقت و وحدانیّت است، بر تسامح و تساهل است؛ چنانکه پیامبر اسلام - ص - فرمودهاست: من بر دین مستقیم و راست و آسانگیر مبعوث شدم و در حدیث دیگری نقل شدهاست که »احب الدین الیاالله الحنیفیه السمحه«

بدین ترتیب مکتب اسلام با دعوت به همزیستی مسالمت آمیز بر اساس آموزه های قرآن، همواره با عصبیتهای جاهلانه و قشریگریهای فکری مبارزه کرده، پیروان خود را بر اساس اعتقاد به معبود به همزیستی مسالمتآمیز با پیروان دیگر مکاتب الهی دعوت کردهاست. »عرفا نیز در نتیجه اعتقاد به "خدا همه چیز است" و "همه چیز خداست" به یک جهانبینی تسامحآمیز دست مییابند و اختلاف بین مذاهب را صوری میدانند

در برابر این نگاه، نگرش غربیان قابل تأمل است. در غرب، نظریهپردازانی مانند جانلاک - Locke John - در آغاز، به دنبال یافتن راهی برای رفع ذهنیت منفی مردم از دین و متولیان آن پس از رنسانس بودند.

به همین منظور، تساهل را برای درمان نزاعهای فرسایشی مذهبی مسیحیت قرون 16 و 17 مطرح کردند - معصومیزارع و شباننیا، 136 :1390ولی - عملاً ناکام ماند و تسامح، صورت بیتناسب و چرکین زورمداری به خود گرفت - مهیمنی و شیخی محمدی، - 9 :1378 تا جاییکه بعدها ابزاری برای مبارزه با مذهب و ارزشهای دینی از سوی بسیاری از جریانهای سیاسی و فلسفی دنیا قرار گرفت.

لاک که از زمره فیلسوفان آمپریست - Ampryst - است، اگر چه با اعتباربخشی به برخی از معرفتهای شهودی که در واقع نوعی احساس و تجربه درونی است، عدم التزام عملی خود به مبانی آمپریسم را نشان داد، اما معتقد به نسبیگرایی معرفتی است که بر پایه آن امکان دستیابی به واقعیت و حقیقت به حداقل ممکن کاهش مییابد. چنانکه گفتهاست: ...» ما حداکثر قادریم که به امور محتمل پی ببریم نه به یقینیات و از آنجا که حتی این امور محتمل را اشخاص مختلف به صورتهای مختلفی مشاهده میکنند، ما نباید عقاید خود را به دیگران تحمیل کنیم.

پس از آنجا که فهم انسانی ممکن است در مسیر دستیابی به معرفت حقیقی، دچار خطا شود، نباید از یقین مطلق سخن گفت. از این رو باید در مقابل افکار دیگران از خود تساهل نشان داد و به آرا و اندیشههای متکثر ایشان مجال طرح و عرضه داد. در غرب بشر و تفکر و عمل او را مستقل از علم و اراده الهی میدانند و نگاه آنان به دین، نگاه برون دینی است یعنی خداوند در برابر ماست؛ اساس تسامح در اندیشه غربی بر تآکید بر فرد، استوار است. اگر چه با ورود این نظریه در سالیان اخیر از بافت فکری و فلسفی غرب به جغرافیای نظری جهان اسلام و ادبیات سیاسی ایران، به مثابه یکی از گفتمانهای نظری معارض با مبانی دینی از سوی برخی نحله-های روشنفکری ترویج میشود، مسأله تسامح پیش از این به معنی سیاسی آن در بین فقها و علمای ما مطرح نبوده ولی تسامح دینی در بین عرفا و اهل معرفت وجود داشتهاست

برخلاف تساهل و تسامح از منظر غربیان که شناخت مطلق و حق مطلق را نمی پذیرند و بهناچاردر برابر آئینها و ادیان و مذاهب مختلف از خود مدارا نشان می دهند، در دین مبین اسلام، با این که حقانیت را واضح و روشن از آن خود میداند، با دیگران و اغیار رفتار ملاطفتآمیز روا میدارد. ناگفته نماند که بین دو مفهوم تولرانس در اندیشه سیاسی غرب و مفهوم تساهل و مدارا در اندیشه اسلامی، تفاوت ماهوی و ساختاری وجود دارد. بدین معنی که تولرانس اصطلاح سیاست جدید است و تاریخ آن به تفکرات جان لاک بر میگردد.

در حالی که »تساهل و مدارای اسلامی کلماتی هستند که بیشتر در گوش ما طنین اخلاقی داشته و به نوعی فضیلت اخلاقی اشاره میکنند.

از نظر تاریخی نیز، تاریخی به قدمت دین اسلام دارند. لازم به ذکر است که برخی از صاحبنظران، تساهل و تسامح را با روح ادیان الهی سازگار نمیبینند. عبدالحسین خسروپناه در مقدمهی کتاب تساهل و تسامح محمدتقی اسلامی، مینویسد: »تساهل و تسامح از مهمترین مؤلفهها و مبانی اومانیسم است که بهکلی با تعالیم ادیان آسمانی، بهویژه اسلام، ناسازگار و متضاد است.

آقای اسلامی نیز کوشیدهاست که دلایل بطلان تساهل و تسامح دینی را در دین اسلام تشریح کند

طبیعی است که افراط در اعتقاد به تساهل و تسامح - آنچنان که مورد توجه برخی غربیان است - نمیتواند مورد قبول ادیان الهی باشد. زیرا به نظر میرسد، یکی از دلایل پیدایش ادیان الهی برای مبارزه با اباحهگری بوده که زاییدهی تساهل و تسامح بیحد و حصر است.

از اولین شواهد گرایش به تسامح و دعوت به مدارا در شعر فارسی به این بیت از ابوالفتح بستی میتوان استناد کرد:
همه به صلح گرای و مدارا کن    که از مدارا کردن ستوده گردد مرد

با تأمل در آثار اندیشمندان و شاعران بزرگ ایران، نمونههای بسیاری از تساهل و تسامح را در آثارشان میبینیم. این مقاله، با روش تحلیلی-توصیفی، میکوشد با بیان نمونههای تساهل و تسامح دینی در مثنویهای عطار - منطقالطیر، الهی-نامه، مصیبتنامه و اسرارنامه - وسعت مشرب و تساهل و تسامح عطار را که ناشی از آموزههای اسلامی است، نشان دهد و تا حدی تفاوت او را با برخی از شاعران آشکار کند.

.2-1 پیشینهی تحقیق

در مورد عطار و تساهل و تسامح کتب و مقالات متعددی نوشته شده است. پرداختن به همهی این موارد در این مختصر ممکن نیست. به ناچار بهطور مجمل به برخی از مهمترین پژوهشها اشاره میشود. از پژوهشهای پیشین درباره تسامح و تساهل، از این موارد میتوان نام برد:

- مقالهی »رواداری، گذشت و بردباری در مثنوی مولوی

- در مقالهی »درآمدی بر انساندوستی و رواداری پیران ایرانی در تذکرهالاولیائ عطار«، الگوسازی تساهل و رواداری را به عنوان بخش مهمی از میراث انساندوستی صوفیان، بیان شدهاست.

- مقالهی »پیامهای جهانی عطار برای مشکلات فکری انسان معاصر« - قبادی و همکاران، - 94 :1390

- مقالهی »تمثیل، آیینه اجتماع - سیری در تمثیلهای ادبیات عرفانی در آثار عطار و مولانا« 

همچنین میتوان از مقالهی آقای نیکدار اصل با عنوان »تساهل و تسامح در دیوان حافظ« - نیکدار اصل، - 197-206 :1388 نام برد.

از دیگر پژوهشهای مرتبط با موضوع میتوان از صدای بال سیمرغ - زرینکوب، - 184 :1378، نگاهی شتابزده به رواداری در فرهنگ و ادب ایران - قربانی، 12-17 :1387 و - 1/13-104 اندیشهی عطار، از قادر فاضلی - فاضلی، - 1374 و کتاب تساهل و تسامح از محمدتقی اسلامی، - اسلامی، - 1381 و کتاب صهبای خرد از مهدی امین رضوی، - امین رضوی، - 1385 و مقالهی »پیامهای انسانسازعرفان عطار و مولانا برای بشر امروز« - اشرفزاده و همکاران، - 144- 159 :1395 اشاره کرد. قابل ذکر است که در پژوهشهای پیشین به صورت خاص به بحث تساهل و تسامح دینی در آثار عطار نپرداختهاند و این پژوهش با رویکرد دینمدارانه به بررسی موضوع در آثار عطار پرداختهاست.

در مورد این فارض و مضامین مشترک او با شاعران ایرانی نیز مقالات متعددی نوته شده است. از جمله: »مضامین مشترک میان حافظ و ابن فارض« از محسن رایی - رائی، - 1386، »تجلی وحدت در مثنوی مولانا و تائیه ی ابن فارض« از مریم فریدی و مهدی تدین«، - فریدی و تدین، - 1393، »وحدت ادیان و کثرت گرایی دینی از نظر حافظ و ابن فارض« از محمدرضا نصر اصفهانی، - نصر اصفهانی - 1383 و... اما تا حال در مورد عطار و ابن فارض اثر مستقلی نوشته نشده است.

-2 ساختار اصلی

.1-2تساهل و تسامح در لغت و اصطلاح

تساهل و تسامح، در کتب لغت، معنایی نزدیک به هم دارند. در لغتنامه - دهخدا، - 669- 668 :1343 و فرهنگ معین - معین، - 1078 :1362 بهطور خلاصه، تساهل: سهل گرفتن بر یکدیگر و، آسان گرفتن معنا شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید