بخشی از مقاله

چکیده

بیشک نیروهای فناوری، جهانی شدن در اقتصاد دانش نوظهور، انقلابی ایجاد نموده اند که دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی را به تغییر وا می دارند. بهره گیری از استراتژی مدیریت دانش میتواند به گشودن افقهای نو به سوی گذار از داده به اطلاعات، دانش و خرد در محیطهای آموزش عالی منجر شود. در بین فرایندهای مدیریت دانش، تسهیم دانش در مؤسسات آموزش عالی یک نگرانی و دغدغه در حال ظهور است؛ امّا در ادبیات شواهد اندک تجربی در ارتباط با موضوع تسهیم دانش بین دانشجویان وجود دارد. هدف این مطالعه بررسی اثر عوامل فردی و سازمانی بر کیفیّت تسهیم دانش دانشجویان در محیط دانشگاهی است.

روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از روش تحلیل مسیر به وسیله مدل معادلات ساختاری استفاده گردید. ابزار مورد استفاده برای جمعآوری دادهها، پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دوره کارشناسی ارشد َ دانشکده دانشگاه شیراز بوده که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی طبقه ای و جدول کرجسی و مورگان تعداد ٌَِ نفر به عنوان نمونه انتخاب و مطالعه شدند. یافتههای پژوهش بیانگر رابطه معنادار بین لذت بردن از کمک به دیگران و نقش و سهم قابل انتظار و نگرش به تسهیم دانش و در نهایت رفتار تسهیم دانش است. همچنین در این مطالعه یافتهها نشان داد فناوری و ساختار بر رفتار تسهیم دانش تأثیر ندارد. ره آورد این مطالعه، میتواند به سیاست گذاری توسعه فرایندهای تسهیم دانش در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی کمک نماید.

مقدّمه و بیان مسئله

امروزه دانش و پژوهشهای مرتبط با تولید و خلق آن، موضوع پژوهشهای سازمانی است، امّا هنوز تعریف جهان شمولی از مفهوم دانش ارائه نشده استعموماً. دانش به صورت هرمی ترسیم میگردد که از دادهها آغاز و به اطلاعات، دانش و خرد ارتقاء مییابد - موگوتسی - . راولی با طرح مبحثی نو تحت عنوان "سلسله مراتب خرد " ضمن ترسیم یک چارچوب، داده را " رویدادهای پردازش نشده و سازمان نیافته"اطّلاعات؛ را " انبوهی از دادهها که تصمیمگیری را تسهیل مینماید"و دانش را به مثابه " درک و فهم اطلاعات بر اساس ارزش و اهمیّت آن در حل مشکل و مسئله"و سرانجامخرد یا حکمترا "چشم انداز، بصیرت و توانایی دیدن افقهای پیرامون " میداند - راولی - . مطالعات سازمانی نیز نشان میدهد واژه "مدیریت دانش" در دهه به واژه ای پرکاربرد در ادبیات سازمانی تبدیل شد؛

امّا تأملی بر نحوه پیدایش این واژه نشان میدهد که مدیریت دانش دارای تاریخچهای طولانی و هستی شناسی مدیریت دانش در حوزههای فکری بسیار کهن موجود بوده است. با این وجود، مدیریت دانش به عنوان یک حوزه علمی نوظهور در مطالعات سازمان و مدیریت و علوم میانرشته ای به شمار میرود - دالکر - . پژوهشگران و صاحبنظران معتقدند که تسهیم دانش بخش اساسی مدیریت دانش کارآمد است - الوی و لیدنر- .اندیشمندان حوزه مدیریت دانش سازمانی بر این باورند دانش قدرت است؛ امّا به نظر میرسد دانش به خودی خود قدرت ندارد، بلکه چیزی که به افراد قدرت میدهد قسمتی از دانش آنهاست که با دیگران تسهیم میکنند - مک درموت و دیل - .

از این رو اگر دانش موجود در ذهن افراد را به طلای درون جعبه تشبیه کنیم، ارزش دانش، زمانی مشخص میشود که افراد آنرا تسهیم کنند مانند زمانی که دارنده طلا، درِ جعبه را باز میکند و با نشان دادن طلا، ارزش آنرا نمایان میکند - کشاورزی،- . تسهیم دانش نیز رفتاری است که طی آن فردی به طور داوطلبانه با فرد دیگر - هم درون و هم بیرون سازمان - دستیابی به دانش و یا تجربهای منحصر به فرد را فراهم میآورد - هانسن وآویتال- . تعداد بسیار زیادی از پژوهشگران و صاحبنظران کوشیدهاند تا به این سوالات پاسخ گویند: عوامل تاثیرگذار بر افراد در تسهیم دانش در محیطهای سازمانی کدامند؟ چرا افراد حاضرند، دانش و اطلاعات خود را با دیگران تسهیم نمایند؟ توجیحات افرادی که عدم تسهیم دانش خود با دیگران را ترجیح می دهند، چیست؟ در پاسخ به این سوال پژوهشهای متعددی انجام شده است که یافته های آن در برخی از موارد نظری و در برخی از موارد نیز دارای شواهد تجربی است، به طور مثال: - بوک و کیم ، کانلی و کلووی؛ کانستنت و همکاران ؛ داونپورت و پوروساک ، دیلانگ و

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید