بخشی از مقاله
چکیده :
دین مبین اسلام مبتنی بر نظام خاص تربیتی واقع گرا برای ایجاد امت نمونهی اسلامی است که این مطلب مورد تأکید آیات شریفه قرآنی قرار گرفته است . این نظام تربیتی دقیق و صحیح توسط امامان معصوم - علیهم السلام - به مردم معرفی شده است که این سیره و روش تربیتی مستفاد از احادیث و روایات تاریخی میباشد که افراد با تمسک قرار دادن آن اصول ، مقدمات نیل به رفتارهای صحیح انسانی را در عرصههای فردی – اجتماعی برای خود فراهم میآورند . هر شخص جهت رسیدن به مراحل رشد و شکوفایی خویش ، نیازمند اصولی بنیادین و اساسی میباشد تا در پرتو آن اصول ، رفتار صحیح برای خود جهت تعامل صحیح با دیگران ، ترسیم نماید . ما در این مقاله سعی نموده ایم با بررسی آیات شریفه قرآن و سیره معصومین - علیهم السلام - و آموزه های فقهی ، اصول کلی رفتار صحیح را استخراج نماییم .
مقدمه : در هر مکتب بر اساس نظرات مختلفی که نسبت به ماهیت و طبیعت انسان دارد ، دیدگاههای مختلفی نسبت به تعلیم و تربیت او وجود دارد . در حقیقت معیارهای تربیتی موجود در رفتار را میبایست از آموزههای موجود در آن مکتب ، استقصا نمود . در مکتب توحیدی اسلام ، انسان میان دو بی نهایت قرار دارد ؛ از یک سو میتواند به بالاترین درجات کمال - اعلی علیین - نایل شود و از طرف دیگر مراحل انحطاط و زوال - اسفل سافلین - را بپیماید .با توجه به ماهیت انسان میتوان گفت : انسان همواره در معرض ضلالت قرار داشته و خطر رفتارهای ناستوده و ناشایست او را تهدید مینماید و هدف از آموزههای دینی این است تا با فراهم نمودن اسباب هدایت و تعالی و زدودن ضلالت و گمراهی ، رفتار صحیح و منطقی را در جامعه نهادینه سازد .
هر روشی باید با توجه به ویژگی های متربی و محیطی که عمل تربیت در آن صورت میگیرد به کار رود و نیز با رعایت ارزشهای مورد قبول دین ، صورت گیرد به عبارت دیگر باید مبانی انسان شناسی، جامعه شناسی و ارزشی که سنگی زیرین و زیر بنای کار تربیتاند ، مورد توجه مربی قرار گیرد که این مبانی و روشها شامل مبانی انسان شناسی و مبانی جامعه شناختی میباشد. شناخت انسان و توانمندیهای او و تفاوت و تنوع ظرفیتهای وی به انسان کمک میکند تا روش متناسب انتخاب کند .
مربی باید سوابق و وضعیت فعلی هر کدام از متربیان را به خوبی شناسایی نماید و سپس در صدد اصلاح رفتار آنها برآید . تربیت و اصلاح رفتار اشخاص ، ماننداعطای بینش و شناخت به متربی ، روشهای مختلف و متفاوتی دارد ؛ اما این که با چه روشی و با چه محتوایی به شخص ، عرضه گردد به میزان درک و فهم و استعداد وی بستگی دارد . پیامبر اسلام - صلیاالله علیهوآله - در این باره چنین میفرمایند : »ما پیامبران وظیفه داریم به میزان توان فهم و درک آنان سخن بگوییم . - « مجلسی ، 1413 ، ج2 ص - 69 یکی دیگر از عوامل و مبانی اتخاذ روش مناسب جهت اصلاح رفتار دیگران ، توجه به عنصر مهم جامعه شناختی میباشد . جوامع انسانی برای بقاء و دوام خویش ، نیازمند تربیت اند .
نهاد تعلیم و تربیبت ،در کنار سایر نهادهای اجتماعی همچون حکومت ، اقتصاد و ....یکی از پیکره نظام اجتماعی و مهم ترین نهاد اجتماعی است زیرا تأمین نیروهای متخصص در زمینههای مختلف در گرو کارکرد و کنش صحیح و موثر این نظام تربیتی است . عملکرد بهینه و بهنجار نظام اجتماعی ، نیازمند افراد تربیت یافته و متخصص است ؛ بر این اساس اتخاذ و تعیین روشهای تربیت اجتماعی ضرورت مییابد و این مطلب در نظام تربیتی اسلام ، به شدت مورد توجه قرار گرفته است و میتوان گفت که روشها و مکانیزمهایی که اسلام برای حفظ تداوم حیات اجتماعی تدارک دیده است ، کارآمدترین و مطلوبترین روشهاست.
اهداف پیشوایان دینی ، یکی است لکن روشها متفاوت میباشد . از طرفی برای مربی لازم است که هدفهای غایی ، متوسط و قریب تربیتی را معین سازد تا در سایه این تعیین و تشخص ، شیوههای عملی و کاربردی مناسب را بشناسد و ضروری است بدون اتخاذ شیوهها و روشهای مناسب نمیتوان به اهداف رسید. بنابراین از یک سو ، نیل به این هدف ، منوط به اتخاذ روشی مناسب و صحیح است و از سویی دیگر اتخاذ و شناخت چنین روشهایی بدون ملاحظه اهداف تربیت و اصلاح رفتار میسور نخواهد بود برای مثال وقتی هدف در اصلاح رفتار شخص ، ترک رفتار ناپسندی مانند دروغ گویی باشد ، به کارگیری تشویق در مقابل این رفتار ناصواب متربی ، نه تنها به کاهش و ترک چنین رفتاری را سبب نمیشود بلکه افزایش آن را در پی خواهد داشت بنابراین اهداف نیز همچون مبانی ، منشأ تفریع و تعیین روشهای تربیت میباشند .