بخشی از مقاله

چکیده

یکی از مهمترین عناصر موجود در هر سازمانی ، نیروهاي انسانی آن است . هر سازمانی در تلاش است تا شرایط و امکانات لازم را به نحو مطلوب براي دستیابی به اهداف مورد نظر فراهم سازد . از آنجا که انسان موجودي است که استعدادهاي رسیدن به کمال در او نهفته است و این استعدادها براثر تعلیم و تربیت صحیح شکوفا می شود . دین اسلام نیز به عنوان دینی کامل و جامع ، توجه همه جانبه اي به انسان از حیث جسمی و روحی دارد که میتواند سعادت دنیا و آخرت او راتامین نماید .

یکی از اصول مهم تعلیم و تربیت انسان ، اصل تشویق و تنبیه است . پیامبران و امامان نیز بشارت و انذار را براي هدایت انسانها بکار برده اند . آیات و روایات زیادي در این زمینه وجود دارد که مؤید اهمیت این موضوع می باشد . ضروریاتی از این قبیل نگارنده را بر آن داشت که تشویق و تنبیه را در مدیریت اسلامی مورد مطالعه و بررسی قرار دهد تا با شناخت ضرورت و جایگاه آن ، در نهایت بتوانیم گامی مؤثر در کاربرد صحیح این دو اصل در سازمانها برداشته شود.

مقدمه

انسانها در زندگی خود از عوامل مختلفی تاثیر می پذیرند و این فرایند همیشه با زندگی اجتماعی بشر همزاد وهمراه بوده است .سپاس و قدرشناسی و بکاربردن تشویق در برابر کار خوب و تنبیه ومجازات در برابر کارناشایست، یکی از روشهاي مسلم در محیط هاي خانه ، مدرسه ، اجتماع و سازمانها به شمار می رود .

این روش پسندیده که به درست کردار و بدکردار یکسان نگریسته نشود، پیامدهاي بسیار سودمندي براي کارکنان دارد . از این رو ، به کاربستن تشویق و تنبیه در جاي خود ، لازم و ضروري ا ست . تشویق و تنبیه دو ضمانت اجرایی مناسب براي گسترش رفتار مطلوب و نامطلوب کارمند و همچنین برانگیزاننده ي آدمی در پرهیز از ناهنجاریهاي اجتماعی هستند

تشویق و تنبیه کارکنان ، از حقوق مدیریت محسوب می گردد . مدیر بعد از نظارت و ارزیابی ازتلاشهاي کارمندانی که شایستگی خویش را در میدان عمل به اثبات رسانده اند . تشویق می کند و در مقابل ، کسانی را که به مسئولیت خودعمل نکرده اند تنبیه می نماید . خداوند متعال پیامبران خود راماموریت داد تا مردم رابه راه سعادت و کمال دعوت کنند. دعوت پیامبران با آهنگ » بشارت « و » انذار« که همان تشویق و تنبیه است انجام می گرفت، » بشارت « براي کسانی که راه راست را انتخاب کردند و پاداش آنان چیزي جز بهشت و رضوان خدا نخواهد بود . »

انذار « براي آن دسته از تبهکارانی است که به دعوت خیرخواهانه انبیاء بی اعتنایی نموده و راه شیطان را برگزیدند و سرانجامی جز جهنم نخواهند داشت . در این مورد : « خداوند پیامبران را برانگیخت تا انسانهاي خوب را به سرانجامی خوب بشارت بدهند و بدکاران را به عذاب الهی بیم دهنده باشند .

فلسفه تشویق ، تقویت انگیزه هاست ، زیرا انگیزه ، شعله هاي شوق است که در درون انسان زبانه می کشد و ا و را براي انجام کارها و تامین یکی از نیازها تحریک می کند . عدم وجود انگیزه باعث می شود تا انسان به سستی و بی تفاوتی گرایش پیدا کند و در نهایت براي تامین بسیاري از نیازهاي خود دچار مشکل گردد .

درست است که مدیر از مسند مدیریت نسبت به تمام واحدهاي تشکیلاتی و کلیه همکاران خود ، دیدي یکسان دارد و از نظر قانونی و انسانی ، تبعیض و دوگانگی را در محیط کار آفتی خطرناك براي مدیریت و تشکیلات می داند ، ولی باید او به این نکته ي ظریف توجه داشته باشد که مخلصان و مفسدان ، مجاهدان و گوشه نشینان ، پویا گران و بی تفاوتان ، خدمتگزاران و خیانتکاران و ... هرگز با یکدیگر مساوي نیستند و در ارزیابی ها و برخوردها نیز نباید مساوي باشند . قرآن کریم که یکی از نام هایش » فرقان « می باشد ، یعنی جدا کننده حق از باطل ، مشخص کننده ي مرزهاي توحید از شرك ، عدل از ظلم ... این اصل مهم را با تعابیر گوناگون به ما می آموزد : بگو اي محمد ، پلید و پاکیزه یکسان نیستند .اصحاب جهنم و اصحاب بهشت مساوي نیستند .

در این گونه آیات ، یک نوع مرزبندي بین افراد شایسته و فداکار با افراد ناشایسته و تبهکار به وجود آمده است که مدیر اسلامی با توجه به این مرزها ، که بر محور ارزشهاي انسانی شکل می گیرد ، موضع گیریها و ارزیابی هاي خود را هماهنگ می سازد . مدیر اسلامی در برخوردهاي اصلاح طلبانه خود با افراد ناشایست و بی تحرك ، اصل سازنده » مؤلفه قلوبهم « را که قرآن به عنوان یک اصل تربیتی مطرح می سازد از یاد نمی برد و هر گاه زمینه ي جذب براي هدایت در این گونه افراد مشاهده کرد از این اصل مدد می گیرد و بادمیدن روح محبت ، شور و حرکت رادر کالبدهاي فسرده ایجاد می کند .

براین اساس ، مدیر باید داراي روحیه ي تشویق و تنبیه باشد تا به وسیله آن خدمتگزاران را اوجی بیشتر بخشد وجلوي بسیاري از نابسامانی ها را بگیرد . او هر تلاشگري را به مقدار تلاشها و همت هاي مخلصانه اش نمره می دهد ، قابلیتها را دقیقا زیر نظر می گیرد و فعالیت هر یک از افراد شاغل در سازمان را برپایه قابلیت می سنجد.

براساس آیات و روایات مذکور ونیز دیدگاه پیامبر اسلام - ص - تشویق و تنبیه و ایجاد انگیزه در مدیریت به عنوان یک اصل مهم وجدي تلقی می شود وازعوامل موثر در افزایش اثربخشی ، بهره وري و کارایی سازمان است . به همین دلیل مدیران سازمان موظفند در مدیریت منابع انسانی خودکاملا مواظب و مراقب باشند که هیچ خدمت مهمی ازنظرآنان مخفی نمانده وتشویق و ایجاد انگیزه در کارکنان رادر متن کار خود قرار دهند واز سوي دیگر رفتار ناشایست کارکنان را نیز مورد توجه قرار داده ودرصورت لزوم تنبیه نمایند. چراکه این یک سنت الهی است که از زبان پیامبرش بیان گردیده و مورد تاکید قرار گرفته است.

تعاریف

تشویق در لغت به معناي آرزومند کردن ، به شوق افکندن وراغب ساختن است . و در اصطلاح عبارت است از : » ارائه یک محرك خرسند کننده به دنبال یک رفتار مطلوب.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید