بخشی از مقاله
چکیده
امروزه شاید بسیاری از ما با پرسشها و چالشهای فراوانی روبرو باشیم که چرا یک سازمان چنین رفتاری انجام داده یا یک فرد به عنوان یک کارمند چرا مرتکب چنان فعل ناپسندی شده است و پرسشهایی از این دست که فی الواقع پرسشهایی هستند در خصوص تصمیم گیری فردی و سازمانی مطرح می شوند. اما اگر از این مقوله نیز فراتر رویم و به پیامدها و نتایج تصمیم های سازمانی و فردی نیز نگاهی بیاندازیم، می بینیم که بسیاری از این تصمیم ها پیامدهایی داشته اند که شاید تصمیم گیرندگان آنها را نادیده گرفته و یا حتی یک بار هم به آنها فکر نکرده اند! پیامدهایی که آثار غیر اخلاقی دارند.
در این مبحث سعی شده است تا ضمن تشریح پدیده ی تصمیم گیری غیر اخلاقی و بررسی نتایج و آثار آنها، به علل و عوامل ایجاد این پدیده نیز پرداخته شود. پس از شناسایی علل و عوامل درونی و بیرونی این پدیده سعی شده است تا راهکارهای جلوگیری از این مقوله ی نا میمون نیز بررسی و پیشنهادهایی ارائه گردد. هدف کلی از ارائه ی این مبحث شناسایی شرایط ایجاد این پدیده و خطرات ناشی از رفتارهای کنش گرانه ی افراد و سازمانها که عموماً غیر اخلاقی، نا متعارف و قانون شکنانه به نظر می رسند، و ایجاد توانایی در تحلیل شرایط و جلوگیری از زمینه های بروز چنین واکنشهایی است.
مقدمه
این مبحث یعنی تصمیم گیری اخلاقی و غیر اخلاقی شاید کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. هر یک از این مباحث به صورت جداگانه دیدگاه ها، مکتبها، سازو کارها و فلسفه های خاص خود را دارند. کما اینکه در خصوص مباحث اخلاقی فلاسفه ی گوناگونی دیدگاه ها و مکتبهای مختلف و متنوعی را در عرصه ی اندیشه و علوم انسانی مطرح ساخته اند. اوضاع در خصوص مبحث تصمیم گیری نیز چنین است.
این مقوله ی مهم از جوانب گوناگونی مورد توجه و بررسی قرار گرفته که شاید در نوع خود متفاوت و بعضاً متناقض هم باشند. از جمله است دیدگاه روانشناسانه ی تصمیم گیری، دیدگاه مکانیکی، جامعه شناختی، کوانتومی و غیره و غیره. اما تلفیق آنها با هم یعنی تصمیم گیری و اخلاق، مقوله ای است بسیار حساس و پر اهمیت که کمتر به آن پرداخته شده و لازم است بسیار بیشتر مورد مداقه قرار گرفته که تا حد امکان از تبعات ناشی از تصمیم های غیر اخلاقی کاسته شود.
این مبحث اخیراً در دانشگاه لوزان سوئیس به عنوان یک واحد درسی در دوره کارشناسی ارشد تدریس می شود. این حقیر نیز سعی دارم تا در اینجا با استفاده از سرفصلهای دوره مذکور و همچنین آمیختن آموزه های فلسفی و مدیریتی با یکدیگر، مباحثی را مطرح کنم که بیشتر با این مقوله آشنا شده و ان شاء االله فتح بابی شود تا پژوهشگران بیشتری به این مقوله ی مهم پرداخته تا با مطابقت اصول اخلاقی ایرانی- اسلامی مان بتوانیم تا اندازه ای که امکان دارد از بروز نا هنجاریهای مدیریتی و احتمالا اتخاذ تصمیم های غیر اخلاقی که بسیار تبعات ناگوار هم در عرصه ی سازمانی و هم در عرصه ی فردی و اجتماعی دارد، جلوگیری گردد.
این مبحث بر یک فرض 1 بسیار ساده پایه ریزی شده است: ممکن است شرایط زمینه ی محیطی، بسیار قوی تر و محکم تر از دلیل باشد لذا اتفاقات بد فقط توسط افراد بد حادث نمی شوند، بلکه در اغلب موارد، توسط افراد خوب به وقوع می پیوندند.
ممکن است این موضوع در نگاه اول کمی ترسناک به نظر برسد چرا که بر این واقعیت دلالت میکند که ممکن است همه ی ما - من، شما، دیگران - به صورت بالقوه یک جنایتکار باشیم ! اما چرا انسانهای خوب مرتکب فعل بد می شوند؟ شاید درک نا مناسبی از واقیعیت2 داشته اند. این مبحث ریشه در این موضوع دارد که ما چگونه واقعیت را تفسیر میکنیم. اگر این تفسیر بسیار محدود بوده و تمامی جوانب را در نظر نگیرد ممکن است به نتایج روشنی دست نیابیم.
ما میتوانیم دچار کوری اخلاقی3شویم! اما این واقعه دقیقاً چگونه رخ میدهد؟ و ما در این حالت چه باید بکنیم؟ چگونه می توانیم خودمان را و سازمانمان را در مقابل خطرات ناشی از کوری اخلاقی محافظت کنیم؟
برای پاسخ به پرسشهای فوق لازم است که چند مبحث در چند بخش مطرح گردد. در بخش اول مرور خواهیم کرد که نظر فیلسوفان اخلاق در این زمینه چیست و باورها درباره خیر و شر چگونه در طی ادوار مختلف دچار تغییر و دگرگونی شده است. در بخش دوم مفهوم کوری اخلاقی را مطرح خواهیم کرد و در این زمینه برخی پژوهشها را دنبال خواهیم کرد. در بخش سوم علاوه بر بررسی برخی پژوهشها، بر روی یکی از عناصر4 کوری اخلاقی متمرکز خواهیم شد. بر روی عقیده ای که فهم ما را از واقعیت توسعه می بخشد. قالبهای فکری ما می توانند تا حد زیادی دید ما را به ابعاد اخلاقی تصمیم ها محدود نمایند.
عنصر کلیدی بعدی قدرت زمینه ی 5 قوی است. بسیار مهم است که بتوانیم شرایطی را درک کنیم که با ایجاد یک زمینه ی قوی، می تواند جوانب اخلاقی را از میدان دید ما خارج نموده و باعث شود در لحظه ی تصمیم آنها را در نظر نگیریم!
اشکال گوناگون زمینه های مختلف، شرایط فورس، زمینه ی سازمانی و زمینه های اجتماعی مباحثی است که در بخشهای بعدی مورد بررسی بیشتر و دقیقتر قرار خواهند گرفت. در بخش پایانی هم به ترسیم راهکارها و راه حلها خواهیم پرداخت.
در هر حال آنچه بسیار حائز اهیمت است این است که چه در موقعیت فردی و چه در موقعیت سازمانی، بر ماست تا از خطرات ناشی از کوری اخلاقی بکاهیم.
تاریخچه ی مختصر شر
اول از هر چیز لازم است تا از طریق کاوش در تاریخ، پیشینه ی بحث شر را کاویده تا متوجه شویم که فلاسفه چگونه شر را توضیح و تبیین کرده اند و هم اکنون درک ما از شر تا چه اندازی در گذر زمان تغییر کرده است.
این مقاله در خصوص تصمیم گیری غیر اخلاقی است و این موضوع بر روی یک برهان استوار است. در زمان اتخاذ تصمیم، ما در شرایط و زمینه غرق شده ایم. این زمینه میتواند آنقدر قوی باشد که علیرغم قصد و ارزشهای خوبی که دارید شما را به سمت نیمه ی تاریک جبر 6 براند. ممکن است ما افعالی را انجام دهیم که حتی خودمان به جوانب غلط و اشتباه آن واقف و آگاه نباشیم. در این حالت ما دچار یک نابینایی شده ایم نسبت به ابعاد اخلاقی تصمیماتمان.
اما پرسش اینجاست که نیمه ی تاریک جبر کجاست؟ چه شکلی است؟ شر چیست؟ از کجا می آید؟ ما در اینجا تنها میتوانیم بخش کوچکی از این مبحث بسیار بزرگ که حداقل طی 2000 سال گذشته در جریان بوده را مطرح سازیم.
اجازه بدهید این موضوع را در تاریخ جستجو کنیم. در دوران پیشا مدرن و با نوع نگاه و تفکر آن زمان، می بینیم که جهان بینی قرون وسطی آمیزه ای است از تفکر مسیحیت و فلسفه یونان باستان. در این جهان بینی بشر موجودی فرض می شود که با دو نظم متمایز رو برو است، یکی نظم طبیعت که کازموس COSMOS نامیده می شود و دیگری نظم جامعه که پولیس POLIS نام دارد. کازموس و پولیس به عنوان موجودات هماهنگ در نظر گرفته می شدند. به بیان ساده تر، پولیس دنباله رو کازموس است
ساختار طبیعت یک نظم عقل اجتماعی را تحمیل میکند. بنابراین در جهان پیشامدرن، به عنوان مثال همانگونه که سنت آگوستین مطرح کرده است، شر از این منطق ناشی می شود. برهان آگوستین را به شکل زیر خلاصه می کنیم:
خداوند جهان را آفرید که خیر است. انسان در باغ عدن زندگی می کرد. حضرت آدم و حوا از فرمان خدا سرپیچی کرده و به همین دلیل مجبور به ترک بهشت شدند، پس شر نتیجه ی هبوط آدمی است.
دو گونه از شر وجود دارد، یکی شر طبیعی که به عنوان تنبیه الهی در نظر گرفته می شود. خداوند میتواند زلزله و یا سونامی را نازل کند تا ما را برای زندگی گناه آلودمان تنبیه کند. و دیگری شر اخلاقی که نتیجه ی تصمیمهایی است که از ضعف شخصیتی ما و غفلت ما از خداوند ناشی شده است.