بخشی از مقاله
چکیده
گسترش ملی صنعت ساخت نیروگاه و ضرورت استفاده از ظرفیتهاي داخلی منجر به افزایش سرمایهگذاري در ساخت تجهیزات نیروگاهی شدهاست. ساخت تجهیزات سنگین و پیچیده همواره با برونسپاري ساخت بخشی از قطعات و قسمتهاي آنها همراه است که این امر باعث وابسته شدن کیفیت محصول نهایی به عملکرد تأمین- کنندگان شرکتهاي سازندهي تجهیزات میشود. براي انجام صحیح برونسپاري قطعات و مدیریت زنجیرهي تأمین، سازندگان نیروگاهها به یک مدل کارا و مؤثر نیاز دارند که کیفیت قطعات تأمینشدهي آنها را تضمین کند.
این مقاله یک مدل براي زنجیرهي تأمین ساخت تجهیزات نیروگاهی ارائه میکند که عوامل مؤثر بر تضمین کیفیت محصول نهایی را تحلیل و بررسی مینماید. این عوامل در فازهاي منبعیابی و خرید به طور جداگانه شناسایی و روش پیشنهادي براي هریک از آنها تشریح شدهاست. به کارگیري مدل پیشنهادي مزیتهاي عمدهاي در کاهش هزینه، تحویل به موقع و بهبود کیفیت قطعات به همراه خواهد داشت و با افزایش رقابتپذیري سازمان خریدار، موانع سرمایهگذاري براي ساخت نیروگاه در سطح جهانی را کاهش میدهد.
مقدمه
بازار رقابتی امروز، هر روز بیش از پیش از رقباي بینالمللی، مشتریانی با خواستهاي جدید و متفاوت، تغییرات تکنولوژي سریع و دورهي عمر کوتاهتر براي محصولات، تأثیر میپذیرد. برخی از سازمانها براي مقابله با این نیروهاي رقابتی، سیاستهایی چون کوچک کردن اندازه و محدود نمودن تضمین کیفیت در مدیریت تأمین تجهیزات نیروگاهی فعالیتهاي سازمان را به کار می گیرند تا از این طریق بتواند هزینههاي خود را کاهش داده و بر قابلیتهاي اساسی1 خود تمرکز نمایند.
بنابراین سازمانها باید سعی کنند، سطح برون- سپاري خود را افزایش دهند و فراهم نمون برخی از محصولات و خدماتی که پیش از این در درون سازمان تهیه میشده، را به تأمینکنندگان خود واگذار کنند .[1] تلاشهاي سازمانها براي تمرکز بر قابلیتهاي اساسی، کوچک و محدود کردن سازمان و برونسپاري، اغلب افزایش وابستگی به تأمینکنندگان براي دریافت به موقع، با کیفیت و با قیمت مناسب کالاها و خدمات را به دنبال دارند .[2] به عبارتی افزایش برونسپاري، کیفیت محصول نهایی سازمانهاي خریدار را به کیفیت قطعاتی که تأمینکنندگان براي آنها می- سازند، وابسته میکند و توانایی آنها براي ارائه محصولات و خدمات قابل رقابتی، به مهارتها و تواناییهاي تأمینکنندگان آنها مرتبط میشود .[3]
روند رو به رشد صنعت ساخت نیروگاهی در ایران و لزوم استفاده از ظرفیت هاي داخلی، منجر به افزایش سرمایهگذاري جهت تأمین این قطعات در داخل کشور شده است. در این راستا ضرورت استفاده از مدل هاي مناسب و کارا براي مدیریت زنجیره تأمین توسط سازمانها و رهبري و تسري این سیستمها به تأمینکنندههاي زیرمجموعهي خود احساس می شود. این سیستمها مزیت عمدهاي در زمینه کاهش هزینه، تحویل به موقع و بهبود کیفیت ایجاد خواهند کرد که خود منجر به افزایش مزیت رقابتی و کاهش موانع موجود در توسعه فعالیت ها و سرمایه گذاري، جهت احداث وساخت نیروگاهها در سطح جهانی خواهد شد.
.1 زنجیره تأمین
این واژه به شبکهاي از فرآیندهاي یکپارچه و وابسته اشاره دارد که از طریق آنها برخی از وروديها به موارد قابل تحویل2 به مشتري تبدیل میشود؛ که علاوه بر مدیریت جریان مواد، شامل مدیریت جریان اطلاعات مربوط به تولید، از تأمینکنندگان تا آخرین مصرفکنندگان میشود و به دنبال اهدافی چون افزایش رضایت مشتري، کاهش زمان رسیدن کالا به بازار و کاهش هزینههاي انبارداري، است .[4] مدیریت زنجیرهي تأمین3، به مدیریت این موضوع پیچیده میپردازد.
پیچیدگی این موضوع به دلیل اثرپذیري آن از مواردي چون:
رفتار مشتري، تعامل و همکاري اعضاي زنجیره، عدم اطمینان، فضاي کسبوکاري که دائم در حال تغییر است، انعطاف- پذیري، جهانی شدن و امنیت است. در این فرآیند کامل- شامل انتقال وروديها به موارد قابل تحویل- گاهی کارها طبق برنامه پیش نمیرود! این چیزي است که در ادبیات موضوع، عناوینی چون استثنا4 یا اختلال5 دارد. وقوع استثنا یا اختلال منجر به ایجاد هزینه و تأخیرهاي جدي در تحویل به مشتري میشود. این اختلالها را میتوان به سه دسته تقسیم کرد: اختلالات مربوط به خروجی، اختلالات مربوط به فرآیند و اختلالات مربوط به ورودي .[5] تغییر در سفارش مشتري یک اختلال در خروجی، اشکالات در تولید از اختلالات فرآیندي و مشکلات در تحویل تأمینکنندگان که شامل تحویلهاي معیوب، ناکامل و یا با تأخیر است، از اختلالات مربوط به ورودي هستند.
در حالت سوم، تأمین نادرست و نامطلوب باعث بروز مشکل میشود؛ براي مثال توقفات بدون برنامه تولید، تحویلهاي با تأخیر به مشتریان نهایی، موقعیت- هاي فروش از دست رفته و راهاندازي با تأخیر خطوط تولید و امثال اینها منجر به هزینههاي بالاتر، درآمد پایینتر و سهم بازار کمتر میگردد. ضعف تأمینکننده در ارائهي کالاها به طور رضایتبخش میتواند بر سازمان خریدار و در پی آن زنجیرهي تأمین و در نهایت مشتري، اثرات مخرب و زیان- باري داشتهباشد .[6]
.1-1 انواع فعالیتهاي مدیریت تأمین
هندفیلد فعالیت هاي مدیریت تأمین را در دو حوزه طبقه بندي کرده است: مدیریت منبع یابی که ماهیت و رویکرد راهبردي دارد و خرید/تدارك که ماهیت و رویکرد عملیاتی دارد .[7] ,[4]
.1-1-1 مدیریت منبع یابی و فعالیت هاي آن
مدیریت منبع یابی یک فرآیند چند وظیفه اي است که نیازمند همکاري اعضاي دیگر به جز اعضاي بخش خرید می باشد و هدف آن تلفیق قابلیت هاي تأمینکننده با فرآیندهاي سازمان براي رسیدن به یک مزیت رقابتی از طریق کاهش هزینه،
.2-1-1 خرید و فعالیت هاي آن
خرید یا تدارك اغلب به مدیریت روزانه جریان مواد و اطلاعات اطلاق می شود. انواع فعالیتهاي خرید عبارتند از:
تحلیل کالا - تحقیق در مورد نیازمندي هاي خرید کالا،
تحقیقات بازار - شناسایی ویژگیهاي بازار براي خرید کالا،
مدیریت قرارداد و مذاکره، آنالیز قیمت، صدور و پیگیري سفارش خرید، مدیریت حمل و نقل به درون و بیرون کارخانه، مدیریت کیفیت تأمین کننده، اندازه گیري عملکرد تأمین کننده . [7]