بخشی از مقاله
چکیده
معماری معاصر ایران بویژه معماری خانه در چند دهه اخیر دستخوش تغییرات زیادی شده، که گاهی اوقات این تغییرات در تقابل با فرهنگ و ارزش های زندگی ایرانی بوده است. زندگی آپارتمان نشینی، کاهش مساحت خانه ها و دغدغه های زیاد افراد، تامین خلوت و تعامل بین افراد خانواده را تحت تاثیر قرار داده است. ما به همان اندازه که نیازمند همنشینی و گفتگو با افراد خانواده هستیم، به همان اندازه نیازمند به داشتن محیطی خلوت هستیم؛ درواقع خانه باید امکانی را فراهم آورد که هر انسانی هنگامی که در آن حضور دارد، رابطه درستی با خود و اعضای خانواده خود برقرار کند. این مطالعه در جهت پاسخگویی به این نیازهای فراموش شده در آپارتمان های امروزی، در جستجوی این هدف است که ارتباطی منطقی و درست میان دو نیاز مهم افراد - یکی به عنوان خلوت و تمرکز بر زندگی خصوصی و دیگری تعامل با افراد - ، برقرار کند. به نظر می رسد مفهوم خلوت در گذشته، بیشتر مبتنی بر معیارهای کالبدی فضا بوده است در حالیکه امروزه به دلیل نبودن شرایط کالبدی خانه، معیارهای ذهنی نقش برجسته ای در تامین خلوت دارند. در واقع علی رغم ثبات نیازهای بنیادین ساکنین، در روند شکل گیری خانه های امروزین شاهد گونه ای چرخش در نحوه ی پاسخگویی به این دو نیاز - خلوت و تعامل اجتماعی - هستیم. در این پژوهش با رویکردی پدیدارشناسانه به تعاریف دو مفهوم خلوت و تعامل اجتماعی پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است که در تحقیقات میدانی از توزیع پرسشنامه بهره گرفته شده است.
مقدمه
"توازن زندگی در حال حاضر به سبب هجوم اختراعات ساخته و پرداخته ی انسان ها، به مظاهر طبیعت و به خود زندگی از میان رفته است و قالب های کالبدی زندگی، قادر نیستند از عهده ی ایجاد توازنی تازه در زندگی خصوصی و زندگی جمعی و عرصه های مشخص هر یک، در انطباق با شرایط حاضر برآیند. جدائی روزافزون آدمیان از یکدیگر و از سایر مظاهر حیات در این سیاره، مسئله ای بسیار جدی است." - چرمایف الکساندر, - 1376 ذات انسان و روح و روان او طالب خلوت و تعامل با افراد، بصورت توأمان است و در راستای این نیاز است که او معمار فضاهایی می شود که به این دو نیاز فطریش پاسخ دهد. در معماری گذشته، نیاز به تعاملات اجتماعی و ارتباط با هم نوعان، حفظ حریم ها و نیاز به خلوت در جای خود به خوبی پاسخ می گرفتند به گونه ای که تامین، تعریف و شفافیت مناسب قلمروهای خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی، همراه با افزایش تعاملات اجتماعی مد نظر قرار داشتند؛ اما در معماری امروز، در بیشتر موارد با ادغام قلمروها،که به سبب نوآوری های سازه ای و امکان ایجاد فضاهای شفاف و آزاد و ارتباطات بی واسطه فضایی امکان پذیر شده است، این کیفیت بر اختیار معماری در "برگزیدن" آن فائق آمده است. در این راستا، ابتدا به تعریف کلمه "خلوت" و " تعامل اجتماعی" پرداخته و سپس آن را در حوزه ی پدیدارشناسی مطرح می کنیم، در ادامه کارکردهای مختلف خلوت و فواصل مختلف در ارتباط با تعامل افراد معرفی می گردد و پس از آن نقش سلسله مراتب فضایی در تبیین حریم ها و قلمروهای فضایی بیان می گردد؛ در انتها به روشن شدن ساختار این دو مفهوم در آپارتمان های مسکونی، چگونگی تجلی آن در فضای خانه و ارائه ی راهکارهایی در جهت بهبود آن، می پردازیم.
1-1 پدیدارشناسی
"پدیدارشناسی به عنوان روش تحیل پدیده ها نخست در قرن هجدهم بکار رفت و به معنای دقیق، نخستین بار در کتاب "تحقیقات منطقی" ادموند هوسول مطرح می شود." - ریخته گران , - 1382 "تکیه بر روش و پدیدار دو ویژگی اصلی پدیدارشناسی را نشان می دهد. از دیدگاه هگل، پدیدارشناسی نه همچون روش بلکه به مثابه ی رهیافت تلقی می شود." - خاتمی, - 1387 "پدیدارشناسی در واقع نوعی علم به ذات است، زیرا اگر قرار است همه چیز بر بداهت یقینی و امور ضروری استوار باشد، تنها بر ذوات و حیث ماهوی اشیاء اعتماد باید کرد. - ریخته گران , - 1382 در این پژوهش از دیدگاه پدیدارشناسی به بررسی دو واژه خلوت و تعامل اجتماعی پرداخته شده است.
2-1 خلوت و فضای خصوصی در مسکن
خلوت در فرهنگ دهخدا به معنای عزلت و انزوا و در فرهنگ معین تنهایی گزیدن و تنهایی معنی شده است. - معین، - 1378 و - دهخدا، - 1372 "خلوت را می توان نظارت انتخابی بر رابطه ی فرد یا گروه با دیگران تعریف کرد. از دیدگاه رپوپورت، خلوت توانایی نظارت بر تعامل، در اختیار داشتن حق انتخاب و تمهیدات و سازوکارهای لازم برای جلوگیری از تعامل ناخواسته و دستیابی به رابطه ی مطلوب می باشد." - آلتمن, - 1382 "در واقع خلوت همان چیزی است که وقتی نیاز به بازسازی روحی و تمرکز داریم، در فضایی مثل خانه اتفاق می افتد؛آن هم نه در هر اتاق یا فضای خانه، بلکه در اتاقی که بصورت روانی و اجتماعی در خانواده تعلق به ما دارد." - کوپر, - 1384 وستین خلوت را در چهار نوع طبقه بندی کرده است: "انزوا، آزاد بودن از مشاهده شدن توسط دیگران؛ قرابت، معاشرت با فرد دیگر و رها بودن از محیط خارج؛ گمنامی، ناشناخته بودن در میان جمع؛ و مدارا، به کار گرفتن موانع روان شناختی برای کنترل مزاحمت های ناشناخته." - لنگ, - 1383
جنبه های مختلف خلوت از فرآیند بین فرد، فرد با گروه، فرآیند تنظیم مرز میان افراد و فرآیندی دیالکتیک که به دیدگاه آلتمن گروه با فرد و گروه با گروه تعیین میزان رابطه با دیگران برایند نیروهای مخالف و متضاد منتهی می شود "در تعاریف مربوط به خلوت، یک ویژگی مشترک وجود دارد و آن توانایی کنترل افراد و یا گروهها بر تعامل دیداری، شنیداری و بینایی با دیگران است." - لنگ, - 1383 "افراد معمولا برای رسیدن به سطح مطلوب خلوت از سازوکارهای رفتاری گوناگون مثل رفتار کلامی - محتوای سخن - ، رفتار غیرکلامی - زبان بدن، همان استفاده از اعضا و حالات بدن برای برقراری ارتباط - ، رفتار محیطی - مثل فاصله گیری شخصی - و کنش های فرهنگی بهره می گیرند." - آلتمن, - 1382 واقعیت اینست که انسان نیازمند مراتب مختلف رابطه است، از رابطه با هیچ کس - به معنای تنهایی - تا رابطه با دیگران به معنای وسیع آن، یعنی هم خلوت و هم تعامل اجتماعی تجلی گاه طیف وسیعی از نیازهای انسانی است.
1-2-1 کارکردهای خلوت
برای مفهوم خلوت سه کارکرد را می توان متذکر شد:
-1 "کارکردهای میان فردی: این کارکرد بیشتر در خدمت تامین هدف اساسی خلوت یعنی هویت فردی است. هویت فردی تا اندازه ای بر توانایی فرد در تعیین و تعریف محدودیت ها و مرزهای پیرامون خود متکی است. در واقع توانایی یا شکست در نظارت بر مرز میان خود و دیگری، از عوامل مهم در رسیدن به هویت فردی است. " - آلتمن, - 1382 -2 "کنش متقابل فرد با دیگران: این مقوله در تعیین راهبردها و برنامه های فرد برای رابطه با دیگران و همین طور ارزیابی