بخشی از مقاله

چکیده هدف:

هدف این مطالعه مقایسه کارکرد سبکهای تفکر دانشآموزان در گروههای تحصیلی مختلف و تعیین نقش این دو متغیر و تعامل آنها بر عملکرد تحصیلی و رضایت تحصیلی است. روش: 186 دانشآموز از جامعه آماری دختران پایه دوم دوره متوسطه شهر مشهد به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای سبک تفکر استرنبرگ- واگنر - 1992 - و رضایت تحصیلی شیخاالسالمی - احمدی - 1390 - می باشد .

دادههای به دست آمده با روشهای آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف استاندارد و آمار استنباطی و آزمون تحلیل واریانس دو راهه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل واریانس دو راهه نشان داد که عملکرد تحصیلی بین گروه هایی با سبکهای تفکر مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد - - p>0.05، رضایت تحصیلی در سطح اطمینان 95 درصد بین گروه هایی با سبکهای تفکر مختلف تفاوت معناداری وجود دارد - p<0.05 - که سبک تفکر قضایی به طور معناداری از رضایت تحصیلی باالتری برخوردار میباشد.

همچنین نتایج نشان داد که در سطح اطمینان 95 درصد بین گروههای نظری و فنی- حرفهای از لحاظ عملکرد تحصیلی تفاوت معناداری وجود دارد - - p<0.05، و گروه نظری به طور معناداری از عملکرد تحصیلی باالتری برخوردار هستند ولی بین رضایت تحصیلی دو گروه نظری و فنی- حرفهای تفاوت معناداری مشاهده نشد . - p>0.05 - با توجه به عدم تأثیرگذاری تعامل کارکرد سبکهای تفکر و گروه های تحصیلی بر عملکرد تحصیلی و رضایت تحصیلی الزم است این تحقیق در بافت دیگری صورت گیرد تا بتوان تعمیمهای گستردهتری را به عمل آورد.

مقدمه

یکی از ملاکهایپیشرفته بودن یک ملّت، منابع فعال و کارآمد که نتیجه نظام تعلیم و تربیت مطلوب است، میباشد، برنامه ریزی و انتخاب مسیرهای تحصیلی درست و منطقی توسط نوجوانان و جوانان از مسائل مهم و قابل طرح در این نظام می باشد

در برنامه ریزیهای آموزشی و پرورشی، امر انتخاب رشتهی تحصیلی مسائل مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را تحت تأثیر قرار میدهد. از طرفی تأمین نیروی انسانی متخصص که جامعه به آن نیازمند است در این مرحله پایه ریزی میشود

تحقق اهداف آموزش و پرورش در صورت تناسب برنامههای آموزشی با نیازهای دانشآموزان تحقق مییابد، از این رو شناخت نیازها، تواناییهای دانشآموزان اهمیت بسیاری دارد که میتوان با خدمات راهنمایی و مشاوره به آن دست یافت تا دانشآموزان به رشتهی مناسب هدایت شوند

تنوع رشتههای تحصیلی از یک طرف و تفاوتهای فردی به لحاظ هوش، تواناییها و علایق از سوی دیگر، ایجاب میکند که خصوصیات فردی با خصوصیات تحصیلی انطباق یابد و به دانشآموزان جهت انتخاب رشتههای تحصیلی و حل مشکلات تحصیلی کمک شود

در سال اول دبیرستان دانشآموزان به انتخاب رشتهی تحصیلی اقدام میکنند و با این انتخاب درباره آینده شغلی و تحصیلی خود تصمیم گیری میکنند. تحقیق و بررسی در این زمینه بااهمیت است و میتوان از طریق آن دانش آموزان را با توجه به علایق، تواناییها، ترجیحات و استعدادهایشان برای پیشرفت بیشتر در تحصیل راهنمایی کرد

بسیاری از والدین و معلمان تصور میکنند که دانشآموزان بااستعداد میتوانند هر کاری را انجام دهند و حتی افراد بااستعداد درباره تواناییها و دامنهی ترجیحات خود دچار سردرگمی می شوند که این مسئله با مسیر شغلی آنها در آینده ارتباط دارد

در نتیجه، بسیاری از دانشجویان با پیشرفت بالا در دانشگاه اغلب رشتهی خود را تغییر میدهند و در توسعه دادن به استعدادهای خود در جهت تعیین مسیر شغلی آینده خود دچار شکست میشوند از طرفی ترجیحات دانشآموزان با رضایتمندی و همچنین توسعه بخشیدن به تواناییهایشان مرتبط میشود

علاوه براین پی بردن به رابطه بین سبکهای تفکر متفاوت و انتخاب رشتهی مطلوب اطلاعات ارزشمندی در جهت خدمت به دانشآموزان بر اساس نیازهای فردیشان ارائه خواهد کرد

استرنبرگ 1988 - ، - 1997 استدلال میکند که موفقیت در موضوعات تحصیلی مختلف ممکن است به سبکهای تفکر متفاوت نیازمند باشد. استرنبرگ بیان میکند که برخی از صاحبنظران معتقدند که برای اینکه بتوانیم مشکلات زندگی اجتماعی را حل کنیم و همچنین از تواناییها و قابلیتهای خود بیشترین استفاده را ببریم

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید