بخشی از مقاله

چکیده

هدف پژوهش، رابطه سبک های یادگیری، خودتنظیمی و خودکارآمدی تحصیلی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دوره دوم متوسطه شهر ایذه بود. روش پژوهش حاضر، روش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. نمونه آماری 334 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردیدند. برای جمع آوری اطلاعات از سه پرسش نامه شامل پرسش نامه سبک های یادگیری کلب - 2005 - ، پرسش نامه خودتنظیمی تحصیلی ریان و کانل - 1989 - و پرسش نامه خودکارآمدی دانش آموزان جینک و مورگان - 1999 - استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استفاده شده است.

پس از تجزیه و تحلیل داده ها نتایج نشان داد که بین سبک های یادگیری و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. هم چنین بین خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی و نیز بین خودکارآمدی تحصیلی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت و معنادار وجود داشت. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام نیز نشان داد که متغیر خودتنظیمی در مقایسه با متغیرهای دیگر سهم بیشتری در تبیین متغیر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان داشت.

مقدمه

پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی از شاخص های مهم در ارزیابی آموزش و پرورش است که با هدف کمک به زمینه های گوناگون اعم از ابعاد رشد شناختی، عاطفی، شخصیتی و به منظور رشد و تعالی افراد به کار می رود - علی بخشی و زارع، . - 1389 آموزش دانش آموزان و دانشجویان، در تمام دوره ها، به منظور تغییر رفتار، افکار، نگرش ها و مهارت های آنان صورت می گیرد و سرانجام به صورت پیشرفت و عملکرد تحصیلی سنجیده می شود. امروزه پیشرفت تحصیلی تنها خواندن، نوشتن، حساب کردن و دانستن محفوظات نیست، بلکه اکنون مفهوم پیشرفت در تحصیل به توانایی تحلیل و ارزشیابی اطلاعات، توانایی انجام دادن یک طرح پژوهشی، توانایی برقراری ارتباط مؤثر با دیگران، توانایی همکاری در گروه های مختلف فرهنگی، پذیرش مسئولیت تصمیم های گرفته شده، خودانگیزشی و اخلاقی بودن گسترش یافته است.

به همین دلیل امروزه به عوامل اثرگذار بر پیشرفت تحصیلی، به گونه ای دیگر می اندیشند. بدین معنا که بخش مهمی از واریانس پیشرفت تحصیلی یادگیرندگان، نه تنها بر اساس هوش و توانایی های ذهنی، بلکه بر مبنای متغیرهای فراشناخت و مانند این ها تبیین می شود - شریفی، . - 1389 مطالعه ی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی، طی سه دهه اخیر، بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است.

پیشرفت تحصیلی از این جهت اهمیت دارد که پیشرفت آموزشگاهی در یادگیری اثر داشته و یادگیری آموزشگاهی پیشرفت تحصیلی را تحت تأثیر قرار می دهد و معلم برای افزایش سطح انگیزش دانش آموزان نسبت به یادگیری موضوع های مختلف درسی، باید سعی کند تا شرایط یادگیری را بهبود بخشد و کیفیت روش آموزش را افزایش دهد تا از این طریق دانش آموزان به موفقیت دست یابند و نسبت به توانایی خود در یادگیری، اعتماد به نفس کسب کنند.

بدون شک یکی از دغدغه های بشر در طول تاریخ، یادگیری بوده است. همه پیشرفت های شگفت انگیز انسان در دنیای امروز زائیده یادگیری است. انسان بیشتر توانایی های خود را از طریق یادگیری به دست می آورد، از طریق یادگیری رشد فکری پیدا می کند و توانایی های ذهنی اش فعلیت می یابد - بیابانگرد، . - 1384 یادگیری با رویکرد رفتارگرایی به مفهوم تغییر نسبتاً پایدار در رفتار بالقوه می باشد، که در نتیجه تمرین تقویت شده رخ می دهد - هرگنهان1 و السن2، 1997، ترجمه سیف، . - 1390 بر خلاف گذشته که تصور می شد توانایی یادگیری هر فرد تابعی از میزان هوش و استعداد های اوست، در چند سال اخیر این نظریه در میان روان شناسان قوت گرفته است که با وجود نقش تعیین کننده عوامل ذاتی هوش و استعداد در یادگیری، عوامل غیر ذاتی دیگری هم چون خودتنظیمی، خودکارآمدی و سبک یادگیری در این رابطه مهم قلمداد می شوند.

سبک های یادگیری از جمله عوامل تأثیر گذار بر پیشرفت تحصیلی هستند که توجه به آن ها می تواند زمینه های رشد و پیشرفت دانش آموزان را فراهم کند. سبک یادگیری روشی است که افراد آن را در یادگیری مطالب خود بر روش های دیگر ترجیح می دهند. در نظر گرفتن تفاوت های فردی دانش آموزان در سبک های یادگیری و برخورد مناسب با ویژگی های خاص آنان از وظایف مهم معلمان، مدیران و مجریان آموزشی است.

سبک های یادگیری در اوان کودکی به طور ناخودآگاه تحت تأثیر آمادگی های زیست شناختی فرد و عوامل محیطی او شکل می گیرند، افراد در یک موقعیت یکسان متفاوت یاد می گیرند که شاید دلیل آن سبک های یادگیری متفاوت آنان باشد این سبک ها تعیین می کنند که در برخورد با یک موقعیت، فرد چه مدت، به چه چیز و به چه میزانی می تواند توجه کند - سیف، . - 1390 پژوهش های ریو3 و ربکا - 2014 - 1؛ آرنولد2، لووزو3، بلیسی4 و لوونزو - 2013 - 5 و رحمانی و زمانی - 1391 - ، درباره سبک های یادگیری نشان دادند چنان چه با توجه به ترجیحات و سبک های متناسب افراد به آن ها آموزش داده شود، به طور محسوسی پیشرفت تحصیلی آن ها افزایش می یابد.

یکی دیگر از مفاهیم مطرح در روان شناسی تربیتی و شناختی معاصر که در پیشرفت تحصیلی ممکن است اثرگذار باشد، عامل خودتنظیمی است. خودتنظیمی در یادگیری از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرآیند یادگیری می پردازد. روان شناسان تربیتی بر این اعتقادند که چنان چه دانش آموزان بتوانند در جهت یادگیری مؤثرتر، فرایندهای خودگردانی را به کارگیرند همه آن ها می توانند یادگیرندگانی هوشمند شوند. یادگیری خودتنظیم به عنوان رفتار خود مهارگری فعال و هدف گرا با مفهومی انگیزشی و شناختی برای انجام و تکمیل تکالیف تحصیلی توسط یک دانش آموز تعریف می شود - بروکز6، . - 1997 اهمیت این سازه در یادگیری و موفقیت تحصیلی، شغلی و سایر زمینه ها به حدی است که صاحب نظران مختلف، الگوهای متفاوتی از آن ارائه داده اند.

از جمله این الگوها، الگوی پینتریج - 1986 - است. در این الگو "خودتنظیمی در یادگیری" به استفاده بهینه از راهبردهای شناختی، فراشناختی – مدیریتی منابع جهت بیشینه کردن یادگیری اطلاق شده است - سیف، . - 1390 هم چنین خودتنظیمی، نقطه ثقل کارکرد مؤثر در زمینه های کنترل تکانه، مدیریت زمان و مقابله با فشار روانی است - مورتاگ7 و تاد8، 2004، به نقل از مردعلی و کوشکی، . - 1387 یادگیرندگان خودتنظیم از سطح دانش خود آگاه هستند، اهداف خود را تعیین می کنند اهداف واقعی را برای توسعه دانش خود به کار می گیرند، از منابع محیطی بهره می گیرند و تکالیف خود را مورد ارزیابی قرارمی دهند - زیمرمن، . - 1989

پژوهش های متعدد از جمله پژوهش های مالمبرگ - 2014 - 9؛ ایفنتالر - 2012 - 10؛ توران و دمیرل - 2010 - و بمبنیوتی11 - 2008 - ، که به بررسی تأثیر آموزش خودتنظیمی بر پیشرفت تحصیلی پرداختند، نشان دادند که بین آموزش خودتنظیمی و پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد و مداخلات آموزشی مؤثر برای آموزش خودتنظیمی در فرایند حل مسئله منجر به کشف و ارزیابی عوامل یادگیری و تجزیه و تحلیل خودکار برای تعیین کیفیت یادگیری توسط فرد می شود.

راهبردهای خودنظم دهی، انعطاف پذیری در رفتار یادگیرنده را موجب می شوند و به او کمک می کنند تا هر زمان که برایش ضرورت داشته باشد، روش و سبک یادگیری خود را تغییر دهد - عاصمیان، . - 1384 یکی دیگر از متغیرهایی که می تواند در پیشرفت تحصیلی مؤثر باشد خودکارآمدی می باشد. مفهوم خودکارآمدی تاریخچه نسبتاً کوتاهی دارد که با فعالیت های بندورا - 1977 - آغاز گردید و عوامل مؤثر بر آن سال ها است که در کانون توجه روان شناسان پرورشی و دیگر کارشناسان آموزش و پرورش جای دارد.

بندورا در میان ساز وکارهای تأثیرگذار بر عملکرد، هیچ کدام را مؤثرتر از خودکارآمدی و باورهای افراد از توانایی خود نمی داند و معتقد است که فرآیندهای خودکارآمدی، نه تنها در معنا دادن به تأثیرهای بیرونی مهم اند، بلکه به عنوان تعیین کننده های بی واسطه انگیزشی در رفتار انسان عمل می کنند. وی معتقد است که افراد دارای باورهای قوی درباره توانایی خود، در مقایسه با افرادی که در مورد توانایی خود تردید دارند، در انجام تکالیف کوشش و پافشاری بیشتری نشان می دهند و سرانجام کارکردشان در تکلیف بهتر است و هم چنین دانش آموزان با توانایی پایین، متوسط و بالا با توجه به سطح توانایی که داشتند در همان سطح نیز خودکارآمدی داشته اند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید