بخشی از مقاله
چکیده
سعدي شیرازي، شاعرو متفکّر بزرگ ایران در سدة هفتم ایران، بیش از هر شاعر و سخنور خاور زمین، به تعلیم و تربیت اندیشیده و نظرات تربیتی و اخلاقی روشنی را در کسوت تمثیلها و داستانها و حکایات بسیار رسا، شیوا و جذاب و روشن بیان داشته است.از آن جایی که در هر حکایت، داستان و گفتاري از گلستان و بوستان این دو اثر ماندگار پند و اندرزي نهفته است، این پژوهش بر آن است تا آراي تربیتی او را به روش تحلیلی توصیفی مورد بررسی ومداقه قرار دهد تا الگوي تربیتی واخلاقی را که این شاعر انسان گرا به روشنی در سرودههایش ترسیم نموده، نشان دهد. برآیند پژوهش نشان از آن دارد که سعدي کودکی ونوجوانی را از مهمترین مراحل تربیت میداند.
او براین باوراست که هم توارث وهم محیط بر تربیت کودك تأثیري شگرف دارند. در عین حال اختلافات فردي را هم در تربیت پذیري کودك نادیده نمیگیرد.او در تربیت رابطه علم و عمل - کار و کوشش - را مهم میپندارد. از این رو اعتقاد دارد که در تربیت کودك ونوجوان این دو اصل مهم: ترغیب به کار و کوشش و مذمت تنپروري وکاهلی را باید مد نظر داشت. روشهاي تعلیم و تربیت او مبتنی است بر بهرهگیري از پند و اندرز ،بیان تمثیل و توجه به پرسش و پاسخ. مهمترین هدف این اندیشمند بزرگ تعلیم و تربیت، پرورش انسان خوب یا عبد صالح میباشد.
مقدمه:
تعلیم: بیاموختن، بیاگاهانیدن، آموزانیدن، آگاه کردن، کسی را چیزي آموختن، تربیت، پروردن، پرورانیدن است. - دهخدا، ذیل تعلیم - گروهی از اندیشمندان بر این باورند که واژهي تعلیم و تربیت ترجمهي کلمه ي است و مترجمان تصور نمودهاند که دو واژة تعلیم و تربیت هیچ یک به تنهایی نمیتوانند جایگزین این کلمه باشند. لذا، تعلیم و تربیت را با هم جایگزین فارسی آن نمودهاند. با این تفاوت که میتواند به صورت فعل، قید و صفت بیاید، لیکن تعلیم و تربیت این ویژگی را ندارد.
در روزگاران پیشین بزرگان و اندیشمندانی نظیر سعدي، خواجه نصیر و جامی... واژة »تربیت« را به کار برده اند که هم آموزش را در بر میگرفته و هم پرورش را. - ابراهیمزاده - 1383 گرچه باید اذعان کرد که انسان را به دو بعد آموزشی و پرورشی تجزیه کردن خطاست و تربیت یک فرایند واحد است. هر تعلیمی مقداري تربیت و هر تربیتی تعلیم را در بر میگیرد. با این حال، تعلیم و تربیت امروزه به عنوان یک اصطلاح، جا افتاده است. این پژوهش بر آن است تا تعلیم و تربیت را از نگاه سعدي این شاعر اندیشمند سدة هفتم مورد بررسی وتأمل قرار دهد.
سعدي، به گواهی آثارش خاصه گلستان و بوستان بیش از هر شاعر و سخنور خاور زمین، به تعلیم و تربیت اندیشیده و نظرات تربیتی و اخلاقی روشنی را در کسوت تمثیلها و داستانها و حکایات بسیار رسا، شیوا و جذاب و روشن بیان داشته است. به گونه اي که در هر حکایت، داستان و گفتاري از این دو اثر ماندگار، پندي و اندرزي نهفته است. سعدي همزمان با توماس آکویناس 1274-1227 - م - مسیحی زندگی میکرده، اگرچه افکار این کشیش مسیحی نسبت به روزگار خود بسیار مترقّی بود و به عنوان مربی تعلیم و تربیت اشتهار یافته، اما سعدي را بسیار انسان گراتر و مترقّیتر و آزادهتر از او میبینیم. شاید بتوان نام این شاعرپر آوازة ایران را در صدر صحیفه آزاد مردان جهان امروز و همه زمانها قرار داد.
تعلیم و تربیت از منظر سعدي 1651 /
در آغاز باید اذعان داشت که تأکید سعدي بر اهمیت تعلیم و تربیت تا به آنجا است که مراکز آموزشی زمان خود را بر کانونهاي مذهبی»اهل طریق «که در آن زمان پرآوازه بوده اند، ترجیح وبرتري میدهد:
صاحبدلی به مدرسه آمد زخانقاه بشکست عهد صحبت اهل طریق را
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود تا اختیار کردي از آن این فریق را
گفت آن گلیم خویش به در میبرد زموج وین جهد میکند که بگیرد غریق را
- گلستان: - 104
بی گمان سعدي از سر ذوق، یا براي اثبات شاعري خویش این اشعار را چنین دقیق و پر معنا وظریف بیان ننموده، بلکه به ارزش مدرسه و ژرفاي اهمیت آن واقف بوده است. این نکته قابل تأمل است که هیچ یک از مربیان بزرگ این سان جسورانه در آن زمان و حتی سدههاي بعد از آن هم یارا و جسارت اظهار این اندیشه را نداشتهاند که مدرسه را ازکانونهاي مذهبی پر اهمیتتر بدانند. با این وصف تصور میرود که سخن سرایی نغز وپر مغز سعدي، دیدگاه تربیتی وي را با وجود اهمیت بسیار، تحت الشعاع خود قرار داده باشد که حق مطلب در مورد سعدي، آن بزرگوار ماندگار به عنوان مربی تربیتی به خوبی ادا نشده است. این نکته شایان عنایت است که سعدي به آنمایه تربیت را ارج مینهد که دو باب از گلستان و بوستان را به این مهم اختصاص میدهد. خود او معتقد است که تمام ده باب بوستان در باب تربیت است:
چو این کاخ دولت بپرداختم بر او ده در از تربیت ساختم
بوستان
آن بزرگ مرد فرزانه میگوید: سخن من در مورد تربیت این است:
سخن در اصلاح است و تدبیر و خوي نه در اسب و میدان و چوگان و گوي
- بوستان: - 2874
سعدي، تربیت را عبارت از مهار کردن نفس اماره میداند. میگوید: وقتی نفساماره، یا به عبارتی دشمنترین دشمنها با شما هم خانه است، با آن باید پیکار کرد و با وجود این خصم درونی نیازي به پیکار با دشمن بیگانه نیست. کسانی که نفس اماره را مهار میکنند و لجام به دهان این خوك میزنند، در مردانگی گوي سبقت را از رستم و سام میربایند. شیخ بر این باور است:
چو سلطان عنایت کند با بدان کجا ماند آسایش بخردان
ترا شهوت و حرص و کین و حسد چو خون در رگانند و جان در بدن
- بوستان: - 2881
آنگاه که عقل بر وجود آدمی حاکم گردد، هوا و هوس جایی براي خودنمایی نخواهد داشت.براین پایه، مفهوم تربیت از منظر شیخ شیراز عبارت است از: مهار نمودن خوك نفس و تسلّط عقل و خرد بر احساسات و هوي و هوس ناسنجیدة دنیوي. از منظر سعدي به عنوان صاحب نظر در مسایل تعلیم وتربیت، نکات مهم تربیتی را میتوان درمقولات زیر خلاصه کرد تربیت مراحلی دارد، محیط و وراثت بر تعلیم و تربیت تاثیردارد، اختلافات فردي را در تعلیم و تربیت نباید نادیده گرفت، تجربه و عمل را در تعلیم و تربیت باید توأمان به کار گرفت. تعلیم و تربیت بر رفتارهاي اجتماعی تأثیر دارد. سعدي با توجه به این مؤلفهها روشهایی را براي نیل به اهداف تربیتی مطرح میسازد که در این پژوهش به اجمال به آن اشارت میشود.
مراحل تربیت
آن طوري که از آثار شیخ مشهود است، وي مراحل محتلف تربیت را به سه دورهي کودکی، جوانی و پیري تقسیم میکند. کودکی: شیخ شیراز مهمترین و سرنوشت سازترین دورهي آموزش و پرورش را، سالهاي نخستین رشد کودك میداند. کودك در این سنین تربیت پذیر است. اگر در این مرحله استادان در باب تربیت وي غفلت ورزند، در بزرگسالی به سختی تربیت او امکان پذیر میشود. میگوید: کودك در خردسالی چون چوبیتر است هر طور که خواهی میتوانی آن را بپیچی و تعلیم دهی، اما در بزرگسالی چون چوب خشک میگردد جز به آتش راست نمیگردد.
هر که در خردیش ادب نکنند در بزرگی فلاح از او برخاست
چوبتر را چنان که خواهی پیچ نشود خشک جز به آتش راست
- گلستان: - 155
لازم به یادآوري است که بخش عمدهي فراگیري فرهنگ، دانش و مهارتها در پرتو تعلیم استادان و مربیان حاصل میشود. از سوي دیگر سختی تربیت اولیهي کودك، عزّت و افتخار همهي عمر را براي او به ارمغان میآورد. اگر کسی جفاي روزگار و سختی تعلیم معلم را در خردي و جوانی تجربه نکرده باشد، در بزرگسالی صفا و شادي و زندگی توأم با خرد ورزي نخواهد داشت.معلم هم تربیت کودك باید تشویق و تنبیه را باهم در آمیزد. سعدي در رفتار با بزرگترها و مخصوصاً با دشمنان هم توأم بودن درشتی و نرمی را میپسندد و میگوید:
درشتی و نرمی به هم در به است چو رگ زن که جراح و مرهم نه است
- بوستان: - 12
تا نخورد چوب تر فرمان نبرد گاو نر
تا قرن هیجدهم عموماً حتی اندیشمندان فکر میکردند که تأدیب کودك جایز است، تا به این وسیله شیطنت و گناه و پلیدي از نهاد او دور شود.ولی ظهور »امیل« کودك خیالی، ژان ژاك روسو نشان دهندهي مخالفت روسو با تنبیه کودك است. سعدي گاهی تنبیه را ضروري میبیند میگوید:
نوآموز را ذکر و تحسین و زه زتوبیخ و تهدید استاد به
- بوستان: - 3160
کودك باید از معلم یا مربی، یا پدر و مادر ترس وهراسی در دل داشته باشد، اما ترسی که مبنایش براحترام و دوست داشتن باشد، نه ترس از تنبیه و چوب و چماق، که با دست یازیدن به چنین اعمالی، هراس از دل کودك رخت بر میبندد و سخن بزرگان را بیاهمیت تلقی خواهد کرد.
جوانی: از دید سعدي مرحله دیگر تربیت دورة جوانی است. باب پنجم گلستان را به جوانی اختصاص میدهد که شامل بیست حکایت در وصف بهار زندگانی است. مرحلهي جوانی نیز، از نظر سعدي اهمیت ویژهاي دارد. این دوران پر از شور و عشق است، و جوان لبریز از احساسات. در کارها بیشتر تحت تأثیر احساس عمل میکند تا عقل. جوان از نظر سعدي پرغرور است و متکبر و جاهل در حکایت 6 گلستان باب ضعف مینویسد: وقتی به غرور جوانی بانگ بر مادر زدم، دل آزرده به کنجی نشست و گریان همی گفت مگر خردي فراموش کردي که درشتی میکنی؟
چه خوش گفت زالی به فرزند خویش چو دیدش پلنگ افکن و پیل تن
گر از عهد خردیت یاد آمدي که بیچاره بودي در آغوش من
نکردي در این روز بر من جفا که تو شیرمردي و من پیرزن
- گلستان: - 152