بخشی از مقاله


تعلیم و تربیت از منظر پساساختارگرایی

 

چکیده

پساساختارگرایی یکی از شاخه های پست مدرنیسم می باشد که به عنوان جریان فکری قدرتمند در عرصه های مختلف نفوذ کرده است. تعلیم و تربیت یکی از عرصه هایی است که تحت تاثیر این جریان قرار گرفته است. هدف مقاله حاضر تبیین دلالت های تربیتی پساساختارگرایی در زمینه تعلیم و تربیت، نقش معلم، روش تدریس و برنامه درسی می باشد. مطالعات انجام شده در این باره نشان می دهد تعلیم و تربیت پساساختارگرا اهدافی همچون چندفرهنگی گرایی، تمرکز زدایی، توجه به تفاوت ها و تعلیم و تربیت نقادانه را دنبال می کند. در این راستا معلم باید شرایط را برای اجرای روش هایی همچون ساخت شکنی، یادگیری مشارکتی، گفتمان محور و نقادانه فراهم کند و نظرات و ایده ها وعقاید را در دامنه وسیع و آزاد، رشد و توسعه دهد.

کلمات کلیدی: تربیت، پساساختارگرایی، ساختارشکنی.

-1 مقدمه
طی سالهای 1960 و 1970 در اروپا جریان های فکری متفاوتی درحوزه های مختلف دانش بشری به ویژه علوم انسانی پدید آمد. از جمله این جریان ها می توان به ظهور دیدگاه پساساختارگرایی اشاره نمود. دیدگاه پساساختارگرایی یکی از مباحثی است که امروزه در عرصه های گوناگون از جمله ادبیات، هنر، جامعه شناسی و سیاست، روانشناسی، اقتصاد و فلسفه وارد شده و تحولات گسترده ای را ایجاد نموده است (ایمان زاده، .(1387

پساساختارگرایی اندیشه ای است که اولین بار با نقدهای افرادی چون دریدا، فوکو و دلوز بر تفکر مدرنیته و ساختارگرایی پا به عرصه ی وجود گذاشت. فرض اصلی در این تفکر این است که عصر فلسفه به پایان رسیده و دچار دگردیسی شده است. از این منظر دیگر نمی توان از مبانی ثابت، قطعی و لایتغیر نام برد (سجادی و دشتی، .(1387 آگر معتقد است به رغم همپوشانی بین پساساختارگرایی و پست مدرنیسم، می توان گفت پساساختارگرایی نظریه ی دانش و زبان است، درحالی که مدرنیسم نظریه ی جامعه، فرهنگ و تاریخ است .(Agger, 1991) پساساختارگرایی همانطور که از نامش پیداست، با رد و انکار قابلیت خود گردانی سیستم آغاز شد و با قواعدی که قرار است سیستم در محدوده ی آن عمل کند، به مخالفت برخاست. این اندیشه در قلمرو زبان به محدودیت مطالعه ی ساختار های زبانی انگشت می گذارد و بر آن است که محدود کردن کارکرد زبان به مبادله ی پیام و ایجاد ارتباط و یا تبادل اطلاعات نوعی ساده اندیشی است (فرمهینی فراهانی، .(1383

پساساختارگرایان روح واحد و منسجمی ندارند و افکار و مباحث مورد نظر آنها موضوعات متعدد و متنوعی را شامل می شود. برخی از ویژگی های مشترک موجود در این حوزه عبارتند از:

- ساختارشکنی: یکی از مفاهیم کلیدی و رایج پساساختارگرایی ساختارشکنی است. به طوری که هارلند در تعریف پساساختارگرایی بیان میکند پساساختارگرایی شیوه ای از اندیشیدن و سبکی از فلسفیدن و نوعی از نوشتار است که نهایتا به ساختارشکنی اهتمام می ورزد .(Peters, 2003) آپیگنازی و گارات نیز معتقدند: »شالوده شکنی راهبردی است برای آشکار کردن لایه های زیرین معانی درون یک متن که یا سرکوب شده اند و یا نوعی تلقی از آنها باعث شده است که شکل کنونی را به خود بگیرند« (آپیگنازی و گارات، .(1380 از طریق شالوده شکنی می توان بنیان ها و مفروضات فکری، فلسفی، علمی و عملی را یافت و آنگاه آنها ر نقد و دگرگون کرد. عده ای نیز ساختارشکنی را راهی برای مرکز زدایی و شیوه ای برای خواندن و نوشتن و همچنین حرکت به سویی نا معلوم، مبهم و

1

تردید آمیز می دانند که همه ی ساختارها و نظم پیشین را دگرگون می کند (سجادی و دشتی، .(1387
- زبان: در دیدگاه پساساختارگرایی اعتقاد بر این است که فلسفه ی معاصر دستخوش گونه ای چرخش زبانی شده است، اکنون نمی توان حقیقت ار از طریق عقل شناسایی کرد بلکه حقیقت و معرفت در ارتباط فرهنگی و اجتماعی و به عبارتی در بطن بازی های زبانی شکل می گیرد. زبان از واقعیت کپی برداری نمی کند و وضعیت موجود را توصیف نمی کند، در واقع این زبان است که از طریق شخص سخن می گوید پس حقیقت و معانی که انسان ها می گویند متفاوت است (همان). دریدا با این نوع نگاه و الهام از افکار نیچه ، طرح نظریه عدم تعین معناها را مطرح میکند و بیان می کند حقیقتی ورای دیدگاه ها، رویکردها و تاویل های خود ما وجود ندارد. به همین دلیل است که نمیتوان متن را دارای حقیقت و معنای واحدی دانست و با توجه به نظام نشانه ها، پیوسته قرائت و معنای جدید و متفاوتی از متن ارائه نمود (احمدی، .(1381
در مقاله حاضر ابتدا مروری اجمالی بر مبانی فلسفی رویکرد پساساختارگرایی می شود و سپس ایده و پیامدهای های ضمنی آن در تعلیم و تربیت بعنوان محور اصلی مقاله بررسی می گردد.

-1-1 مبانی فلسفی

از منظر هستی شناسی پساساختارگرا، هستی لزوما امری ایستا، ثابت و جاودانه نیست؛ در عوض با رخداد، مکالمه و تغییر سرو کار دارد (قاسمی، .(1382 هستی شناسی پساساختارگرا با نفی حقیقت عینی و ارجاع آن بر ساخته های فردی از گفتمان و تاکید بر نقش زبانی و تفسیر به جای حقیقت عینی، کثرت و نسبیت را بنیان هستی شناسی خود معرفی کرده است. این رویکرد، هستی امور را محتمل، بی بنیاد، گوناگون، ناپایدار و قطعیت نایافته می داند. این رویکرد، هدف غایی را برنمی تابد و با نگاهی تکثرگرایانه از غایت و اهداف متکثر و موقت سخن می گوید.

در مبنای انسان شناسی توجه به خود و هویت اهمیت بسیاری دارد. خود و هویت چیزی پیشین بنیاد و استوار و واجد انسجام نیست، بلکه ساختاری ست فرهنگی که در شرایط حاکم بر جامعه شکل می گیرد. لذا نباید آن را واجد ماهیتی پایدار دانست (ضمیران، .(1385

مبنای معرفت شناسی پساساختارگرا بر شناخت جهان از راه زبان متکی است. این رهیافت، جهان را عالمی ناهمگن و نامتجانس می داند که در آن معرفت و حقیقت، اموری امکانی هستند و به همین دلیل، سرانجام قطعیت ناپذیر هستند. بنابراین مطابق این رویکرد، هر شناختی وابسته به زمینه و دیدگاه است، و هرگونه ادعای در اختیار داشتن فارغ از دیدگاه معین، ادعایی تعصب آمیز و تمامیت خواهانه است (تاجیک، .(1387 حقیقت و معرفت امری واحد و یکسان برای همگان نیست و تلاش برای یک معنای ثابت، راه را بر ارائه نظرات و تفاسیر مختلف از دیدگاه های متفاوت می بندد. بدین ترتیب معرفت شناسی پساساختارگرایی با تاکید بر اندیشه های نسبیت گرایی پست مدرنسم و ضمن رد روایت های کلان، نفی عقل در مقام ابزار شناخت حقیقی و سوژه عقلانی، نفی حقیقت قابل کشف، معرفت را سازهای اجتماعی و محصول عبارتهای زبانی و کشف معرفت را دستاویزی برای مشروعیت بخشیدن به سلطه مدعیان می داند (نورانی و همکاران، .(1392

-2-1 مفهوم تعلیم و تربیت

اگرچه پساساختارگرایی به علوم انسانی مربوط است و در حوزه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی تاثیرات گسترده ای داشته است، اما برخی معتقدند در وهله ی اول بین آن و تعلیم و تربیت ارتباطی نمی توان یافت، ولی عده ای از نظریه پردازان تربیتی در حال حاضر به بررسی دلالت های تربیتی این رویکرد مشغول هستند. پساساختارگرایی با یافتن ارتباط بین حقیقت و قدرت به این می اندیشد که چگونه تعلیم و تربیتی ایجاد کنیم که از خواست قدرت تاثیر نگیرد (سجادی، دشتی، .(89 :1387

هدف تعلیم و تربیت از منظر پساساختارگرایان، کسب درک و تحلیلی از واقعیت ها و رخدادهای اجتماعی است که از ورای آشفتگی ها و تنوع و دگرگونی های محسوس در جهان اجتماعی در جستجوی الگویی باشد که رخدادهای اجتماعی بر اساس آن سامان می یابد. همچنین کسب بینشی در جهت شکستن درجه و پایگاه فرهنگ برتر است چراکه مسئولیت فرد در قبال میراث فرهنگی گذشته فقط دریافت و انتقال آن به نسل آینده نیست بلکه باید بارها آن را خواند و بررسی کرد (سجادی و دشتی، .(1387
به طور کلی می توان ویژگی های تعلیم و تربیت پساساختارگرا را این چنین بیان کرد:

-1 تعلیم و تربیت نقادانه: یکی از ویژگی های تعلیم و تربیت، نقادانه بودن آن است. تعلیم و تربیت در عصر مدرن از دریچه علمی بررسی می شد، اما تعلیم و تربیتپساساختارگرا ، مخصوصاً تحت تأثیر اندیشه های ساختار شکنی ، تمام مسائل را با دیدی نقادانه


2


بررسی می کند. از آن جایی که قوانین علمی، اجتماعی، فرهنگی و کلیه امور مسلط بر جامعه قطعی و غیر قابل تغییر نیستند ، همواره باید با دیدی نقادانه آنها را کنکاش نمود. رواج پیدا کردن و مسلط شدن یک امر، دلیلی برای حقیقی بودن آن نیست، تمام آنچه به اسم علم و یا امور حقیقی به ما عرضه شد ه اند، باید مو شکافی و بازنگری شوند. اهداف آموزشی، برنامه های درسی، روش های تدریس، کتاب ها و مطالب درسی، رفتار معلمان شرایط حاکم بر مدارس و تمام اجزای نظام آموزش باید به دقت بازبینی شوند و مهمتر این که، فراگیران باید در این زمینه آموزش ببینند که به جای دریافت کننده منفعل، فراگیرانی منتقد باشد و حتی تفکر انتقادی باید آموزش داده شود (ابراهیم وهمکاران، .(1389 تفکر انتقادی وابسته یه استقلال فردی و قضاوت مستدل در فکر و عمل است. استقلال فردی ارزش بسیار مهمی است که انسان را از پذیرش بی چون و چرای دانش باز می دارد. قضاوت مستدل نیز باعث می شود فرد شواهد مربوط به ایده پردازی خود را جمع آوری و ارائه کند .(Giroux, 2003 ) بدین ترتیب یکی از اهداف مهم تربیت پساساختارگرایی تربیت شهروند نقاد است. یعنی باید به فراگیران فرصت لازم جهت بسط ظرفیت انتقادی برای مبارزه و تغییر صور صور سیاسی و اجتماعی موجود به جای سازگاری صرف با آنها داده شود و شهروندان انتقادگر به جای شهروندان صرفا خوب تربیت شوند.

-2 چندفرهنگی گرایی: در تعلیم و تربیت پساساختارگرایی باید به اقلیت ها و خرده فرهنگ ها به دیده ی یک فرصت نگریست. به نظر دلوز اگر به مدارس به صورت دقیق نگاه کنیم متوجه خواهیم شد که به واسطه ی نفوذ سیاست های نژادی و طبقاتی و حاکمیت فرهنگ هایی خاص، مدارس در آستانه ی نابودی هستند (سجادی و ایمان زاده، .( 1391 تنوع فرهنگی در کلاس به معنای پذیرش کودکان و ارزش قائل شدن به آن ها و روش زندگی آنهاست. مربیان باید تفاوت ها را تأیید کرده، آن ها را بپذیرند. در نظام تعلیم و تربیت باید تمام گروه ها با تمام اختلافات خود در کنار یک دیگر قرار بگیرند. هیچ گروهی به واسطه داشتن فرهنگ متفاوت نباید از امکانات آموزشی محروم بماند. درواقع، هیچ فرهنگی حق ندارد خود را برتر بداند و بر دیگران مسلط شود، زیرا تسلط یک اندیشه و فرهنگ بر جامعه، موجب نادیده گرفتن و یا سرکوب اندیشه ها و فرهنگ های دیگر می شود و کمرنگ کردن فرهنگ مسلط، مجالی به مطرح شدن خرده فرهنگ ها خواهد داد (ابراهیم و همکاران، .(1389

-3تمرکز زدایی: یکی دیگر از اصول اساسی تعلیم و تربیت پساساختارگرا تمرکز زدایی است. به نظر دلوز فضاها و ساختارهای متمرکز حرکت فرد از یک نقطه به نقطه ی دیگر را دچار مشکل می کند. سازماندهی مدارس مبنی بر اصل فقدان تمرکز، قدرت مرکزی را از مدیر به تمام سطوح مدرسه تسری خواهد داد و ساختارهای سفت و سخت راکه همواریت فضا را دچار بحران می کند از بین خواهد برد. فضای گفتمان لازم و ضرورب برای فرآیند تصمیم گیری را فراهم خواهد آورد و به گسترش کانال و خطوط ارتباط چندسویه در مدرسه و تعلیم و تربیت کمک خواهد کرد .(Roy, 2004) تمرکز زدایی یا ایده محلی گرایی در مقابل ایده جهانی شدن مطرح می شود. محلی گرایی ایده ای در حمایت از زبان مناطق گوناگون و فرهنگ های مختلف و بومی کشورهاست که خواستار آن است نظام تعلیم و تربیت متأثر از ویژگی های خاص در منطقه باشد و بر اساس شرایط محیطی و جغرافیایی و امکانات و کمبودها و نیازهای فراگیران خاص شکل بگیرد. در واقع ، بدون در نظر گرفتن این همه تفاوت در شرایط اجتماعی و فردی فراگیران امکان موفقیت نظام آموزشی بسیار کم خواهد بود (ابراهیم و همکاران، .(1389 در حقیقت پساساختارگرایی با رد هر گونه کلیت گرایی و حمایت از ایده محلی گرایی، به تمایز و تفاوت احترام می گذارد و خواستار کثرت گرایی فرهنگی است.

-4توجه به تفاوت ها: از منظر پساساختارگرایی توجه به تفاوت های بین فردی اهمیت زیادی می یابد . از منظر دلوز فضای تعلیم و تربیت دموکراتیک فضایی است که در آن تفاوت ها و ناهمسانی ها مقدم بر همسانی ها و شباهت هاست و به تفاوت های دانش آموزان به دید مثبت نگریسته می شود (سجادی وایمان زاده، .(1391

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید