بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش به منظور تعیین ترکیبات شیمیایی، قابلیت هضم ماده آلی، ماده آلی در ماده خشک و انرژی متابولیسمی دو گونه از گیاهان مقاوم به خشکی منطقه سیستان از قبیل خارشتر - Alhagi persarum - ، درمنه - Artemisia Biennis Wild - انجام شد. پس از جمعآوری نمونههای گیاهی و آسیاب آنها طبق روشهای استاندارد، برای اندازهگیری درصد قابلیت هضم ماده آلی گونههای گیاهی مورد مطالعه از آزمون تولید گاز استفاده گردید.

نتایج حاصل از حجم گاز تولید شده - میلیگرم - توسط این دو گیاه در ساعات مختلف انکوباسیون به جزء در زمان 2، تفاوت معنیداری را نشان دادند به گونهای که درمنه حجم گاز تولید شده و قابلیت هضم بیشتری را در تمام ساعات مختلف انکو باسیون داشته است . البته قابل ذکر است که بین پارامترهای هضمپذیری b - ، c، OMD، DOMD و - ME آنها اختلاف معنیداری در سطح P<0/05 مشاهده نگردید. در مجموع با توجه به نتایج ذکر شده میتوان نتیجه گرفت که گیاه درمنه ارزش غذایی و قابلیت هضم بالاتری را نسبت به گونه گیاهی خارشتر داشته است.

مقدمه

سیستان منطقه آب و هوایی ویژهای است که در قلمرو رویشی ایران و توران قرار دارد اما، ارتفاع کم محیط از سطح دریا ، بارندگی کم، تبخیر بالا، وزش باد موسمی 120 روزه، خاک شور و زیر کشت رفتن اغلب مناطق سبب تخریب بیشتر اراضی و از بین رفتن پوشش طبیعی محیط و فرسایش خاک گردیده است. لذا به جز تعداد معدودی از گونههای کشت شده در این حوزه رویشی، بقیه علفهای خودرو و گیاهان شورپسندی هستند که در فصل پاییز خودنمایی میکنند

لذا با شناسایی این گیاهان مقاوم به خشکی و شوری از نظر ارزش غذایی و قابلیت هضم مناسب میتوان تا حدود زیادی بر قسمت اعظم مشکلات دامپروری مربوط به انتخاب، تهیه علوفه و تامین غذای مناسب برای دام فایق آمد. خارشتر گیاهی چندساله و مقاوم به سرما از خانواده پروانهآسیا میباشد و در برخی مناطق همچون سیستان و بلوچستان غذای معمول شتر به شمار میروددِرمَنه. گیاهی یکساله یا چندساله از تیره کاسنی میباشد . - 1 - این گیاه ارزش تغذیهای برای دام داشته و از علوفه محبوب جهت چرای دام در مناطق کویری به شمار میرود

مواد و روشها

در ابتدا، از قسمتهای هوایی دو گیاه خارشتر و درمنه منطقه سیستان واقع در شهرستان زابل در طی مرحله گلدهی، به روش تصادفی-سیستماتیک در اواخر اردیبهشت نمونهبرداری شد و پس از خشک شدن نمونههابه مدت 72 ساعت در معرض هوای آزاد، با دستگاه آسیاب دارای الک با قطر 2 میلیمتری آسیاب شدند. سپس برای اندازهگیری درصد قابلیت هضم گونههای گیاهی مورد مطالعه در ساعات مختلف انکوباسیون از تکنینک تولید گاز - منکه و استینگاس، - 1988 بر روی سه راس گاو بومی، کوهاندار نژاد تالشی شمال کشور استفاده گردید. این پژوهش در قالب طرح کاملا تصادفی اجرا و نتایج حاصل از آزمایشات با استفاده از نرم افزار SAS آنالیز گردید و برای مقایسه میانگین ها از آزمون دانکن استفاده شد.

نتایج حاصل از ترکیبات شیمیایی

همانگونه که از جدول شماره 4-1 مشخص است، هر دو گونه گیاهی در تمام ترکیبات شیمیایی DM،OM، Ash،NDF،ADF، EE،CP وWSC اختلاف معنیداری - P<0/05 - را نشان دادند. گیاه خارشتر در مقایسه با گیاه درمنه OM، EE، NDF وADF بیشتر و DM، Ash، CP و WSC کمتری داشته است. چون CP، NDF و ADF مهمترین ترکیبات یک گیاه برای ارزیابی ارزش غذایی آن میباشد، لذا در این تحقیق درمنه ارزش غذایی بهتری از لحاظ ترکیبات شیمیایی نسبت به گیاه خارشتر داشته است. مای - 1998 - در تحقیقی که در غرب کانادا بر روی چند گونه مرتعی بروموس انجام داد، شاخصهای تعیین کیفیت علوفه را اندازهگیری CP، ADF و هضمپذیری ماده خشک اعلام کرد.

باشتینی و همکاران - 1384 - میزان CP علف خارشتر را درزمان بذردهی 7/8 درصد و در زمان گلدهی 12/52 درصد گزارش کرده است که این تقریباَ با نتایج ما در زمان گلدهی مطابقت دارد. توحیدی - 2007 - میزان NDF دو گیاه خارشتر و درمنه استان یزد را به ترتیب 59/0 و72/8 درصد گزارش نموده است.

همچنین در این تحقیق میزان چربی خام دو گیاه خارشتر و درمنه به ترتیب 0/3 و1/53 درصد گزارش شده است که به علت متفاوت بودن مرحله رشد و نمونهبرداری گیاهان مورد مطالعه، نتایج این تحقیق با نتایج توحیدی مطابقت نداشت. دابس و همکاران - 2003 - در مطالعهای بر روی گیاهان مرتعی گزارش نمودند که اثر متقابل نمونهبرداری و فصل را بر روی ماده آلی، پروتئین خام، NDF و ADF این گیاهان - - P<0/05 معنی دار ذکر نمودند.

نتایج حاصل از آزمون تولیدگاز گیاهان مورد مطالعه

میزان حجم گاز تجمعی تولید شده توسط گیاهان مورد مطالعه در ساعتهای 2، 4، 6، 8، 12، 24، 48، 72 و 96 انکوباسیون - بر حسب میلی لیتر در200 میلیگرم ماده خشک - در جدول 5-1 ارائه شده است. میانگین گاز تولید شده بین دو گونه گیاهی به جزء در ساعت 2 در سایر ساعات مختلف انکوباسیون معنیدار بوده است . - P<0/05 - همانطور که از جدول 5-1 مشخص است، درمنه بیشترین حجم گاز تولید شده را در تمام ساعات مختلف انکوباسیون داشته است، پس انتظار میرود بیشترین قابلیت هضم را نیز داشته باشد، چون بین تولید گاز و قابلیت هضم یک رابطه مستقیم وجود دارد

دلیل برتری گیاه درمنه از لحاظ تولید گاز را میتوان پایین بودن میزان NDF و ADF و CP بالای - جدول - 4-1 گیاه درمنه نسبت به گیاه خارشتر ذکر نمود. باشتینی و همکاران - 1387 - در تعیین ارزش غذایی سطوح مختلف علف خارشتر در خوراک دام با استفاده از تکنیک تولید گاز گزارش کردند که بیشترین میزان گاز تولید شده در ساعات مختلف انکوباسیون مربوط به خوراک آزمایشی بدون علف خارشتر و کمترین میزان مربوط به خوراک آزمایشی با %80 علف خارشتر - P < 0/01 - بوده است.

افزایش نسبت خارشتر در جیره موجب کاهش معنیدار پتانسیل تولید گاز گردید که میتوان علت آن را به نقش تعیین کنندهی دیواره سلولی نسبت داد.برای تعیین مؤلفههای تولید گاز از رابطه [P= b - 1 - e-ct - ] که توسط اورسکوف و مک دونالد به منظور برآورد هضم پذیری ماده خشک بیان شده است

استفاده گردید، که در آن b کل حجم گاز تولیدی - میلیلیتر - و c نرخ ثابت تولید گاز - درصد در ساعت - را نشان میدهد و با استفاده از نرم افزار Fitcurve محاسبه گردیدند. قابل توجه میباشد که اختلاف بین دو گیاه در مؤلفههای b و c بیمعنی - P >0/05 - بود، همچنین این اختلاف در قابلیت هضم ماده آلی، ماده آلی در ماده خشک و انرژی متابولیسمی دو گیاه معنیدار نبود. به طوری که درمنه بیشترین میزان را در مؤلفههای a و c و قابلیت هضم ماده آلی، ماده آلی در ماده خشک و انرژی متابولیسمی داشته است - جدول . - 5-1 گرچه خارشتر دارای ترکیبات فیبری بالا و کربوهیدراتهای غیرقابل هضم بیشتری است، اما به دلیل داشتن ماده آلی بالاتر تا حدی این کمبود را جبران کرده است و این امر میتواند دلیلی بر بیمعنی بودن اختلاف آنها در قابلیت هضم ماده آلی باشد. در مجموع منحنی -5-1 برتری گیاه درمنه را در تولید گاز در ساعات مختلف انکوباسیون نشان میدهد، پس میتوان نتیجه گرفت که درمنه دارای قابلیت هضم بیشتری نسبت به خارشتر میباشد.

نتیجهگیری و بحث کلی

با توجه به تولید ناکافی علوفه و خوراک دام در کشور،مخصوصاً در مناطق خشک و نیمه خشک، شناسایی منابع خوراکی منطقهای که امکان استفاده از آنها در تغذیه دام وجود دارد، از اهمیت زیادی برخوردار میباشد. از منابع خوراکی موجود در منطقه سیستان که از جنبه علوفه کمتر به آن توجه شده است، گیاه خارشتر و درمنه میباشد. بنابراین هدف از این پژوهش تعیین ارزش غذایی دو گیاه خارشتر و درمنه با استفاده از تکنیک تولید گاز بود. نتایج حاصل از حجم گاز تولید شده - میلیگرم - توسط گونههای مورد مطالعه در ساعات مختلف انکوباسیون، برتری گیاه درمنه را درتولید گاز نشان داده است و اختلاف معنیداری را در تمام ساعات مختلف انکوباسیون با همدیگر داشتهاند، اما این اختلاف در قابلیت هضم ماده آلی، ماده آلی در ماده خشک و انرژی متابولیسمی معنیدار نبوده است

با توجه به اطلاعات و نتایج بدست آمده از قابلیت هضم این دو گیاه میتوان نتیجه گرفت که آنها دارای ارزش غذایی مناسبی برای دامهای منطقه سیستان - خصوصاَ گوسفند و بز - میباشد. لذا استفاده بهینه از این منابع خوراکی در تغذیه دام و جلوگیری از هدر رفتن آنها بدیهی است و میتوان از آنها به عنوان بخشی از احتیاجات علوفهای در جیره دامها استفاده نمود و در کاهش هزینه مربوط به تهیه خوراک موثر باشد. در مجموع با توجه به نتایج بدست آمده از آزمایشات میتوان نتیجه گرفت که درمنه دارای ارزش غذایی بالاتری نسبت به گیاه خارشتر برای دام میباشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید