بخشی از مقاله
مقدمه
مناطق ساحلی مناطقی هستند که در آن محدوده دریا و خشکی به هم میرسند. البته با گذشت زمان این خط اشتراك ثابت نبوده و جابجا می شود. بخصوص در مواقع جزرومد و یا گذر توفانهاي دریایی این مرز به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و تغییر میکند.[1] این مناطق از دو سو تحت تاثیر اکولوژي دریا و خشکی قرار دارند و داراي زیستگاهها و آبزیان حساس، منابع معدنی و تفرجگاهی قابل ملاحظهاي بوده و پشتوانه بسیار محکمی براي فعالیتهاي معیشتی، شیلات و صنایع حمل و نقل بشمار میآیند.[2] مرزهاي تقریبی ناحیه ساحلی در خشکی محدود به عوارض طبیعی مانند تپههاي ماسهاي یا صخرهها بوده و در دریا نیز به مرز ناحیه جریانهاي انتقالی رسوبی موازي با ساحل، محدود میگردد. بنابراین این ناحیه تأثیر پذیرترین ناحیه از پدیدههاي دریایی قلمداد شده و نقل و انتقال رسوبات آن به صورت موازي و عمود بر ساحل میباشد.
همچنین آثار آنها که بصورت فرسایش و رسوبگذاري ساحلی خواهند بود، به عنوان بارزترین نشانههاي این پدیدهها در ناحیه ساحلی میباشند. شایان ذکر است که بسیاري از اکوسیستمهاي دریایی مانند تالابها که نقش بسزایی در تأمین مواد غذایی، آب شیرین، کاهش اثرات مخرب پدیدههاي دریایی و... دارند، همچنین بسیاري از فعالیتهاي اقتصادي در این ناحیه واقع شدهاند.[3] بر این اساس برخی، ناحیه ساحلی را اراضی خشک و فضاي اقیانوس یا دریاي همجوار، یعنی آب و اراضی آب گرفته تعریف میکنند که فرآیندهاي محیط خشکی به طور مستقیم بر فرآیندهاي دریایی و استفادههاي آن اثر گذار است.
[4] امروزه از هر سه نفر یک نفر در یکصدکیلومتري دریا زندگی میکند، %44 از جمعیت جهان در150کیلومتري آن سکنی دارند و2/3 از شهرها با بیش از 2/5میلیون سکنه در مناطق ساحلی قرار گرفتهاند.[5] طبق پیشبینیها این رقم تا سال2020میلادي به جمعیت کره زمین بالغ میگردد[6]که نشان دهنده این مهم میباشد که مهاجرت از اراضی داخلی به سمت مناطق ساحلی بطور روز افزونی همچنان ادامه دارد. چنین رشدي تعارضات موجود بین استفادههاي بی رویه از منابع آب و خشکی را به طور چشمگیري تشدید خواهد کرد. این نواحی در حقیقت به عنوان آخرین پذیرنده آلایندههاي خشکی و دریا هستند که در معرض تجمع انواع آلایندهها و تهدیدات آنها قرار دارند.[7] بهرهگیري گوناگون انسان از محیطهاي دریایی و اقیانوسی، اهمیت شناسایی هرچه بیشتر این محیطها را نشان میدهد.[8]
واقعیت این است که ساحل در زندگی بشر همیشه نقش مهم ایفا کرده است لیکن در دنیاي معاصر این نقش به مراتب افزونتر شده است. محیط زیست ساحلی و دریاییکه همواره به عنوان یک اکوسیستم پویا، پناهگاه موجودات متنوع و بسیاري میباشد از جمله حساسترین اکوسیستمهاي کره خاکی است که به جهت همین امر و نیز به دلیل وجود منابع ارزنده اقتصادي همواره مورد توجه کارشناسان ودانشمندان علوم زیستی قرار گرفته است.
نکته قابل توجه این است که خطرات عمدهاي که متوجه سواحل و اقیانوسها میباشد از جمله آلودگی زیست محیطی، بهرهبرداري بیش از حد و نابخردانه از منابع ساحلی و دریایی زنده و از دست رفتن زیستگاههاي ساحلی علیرغم تلاشهاي ملی و بینالمللی براي بر طرف کردن آنها در اکثر این مناطق هنوز به قوت خود باقی است. چنین مشکلاتی موجب گردیده است انسان با درکی دیر هنگام درصدد قانونمند کردن رابطه خود با ناحیه ساحلی، با هدف حفاظت پایدار از ارزشهاي محیط زیستی آن برآید. یکی از اقدامات پس از تاکید کنگره بالی در 1982، بر حفاظت مناطق ساحلی، برنامهاي بود که در سال 1986 از سوي سازمان بین المللی دریانوردي - آیمو - با طرح شناسایی مناطق حساس دریایی آغاز گردید.
[7] هدف این برنامه شناسایی مناطق اکولوژیک در سواحل آبهاي آزاد بود که در برابر فعالیتهاي انسانی حساس و آسیب پذیرند و نیاز به حفاظت ویژه دارند. این موضوع علاوه بر کنگره کاراکاس1992در کنفرانس سران زمین در ریو 1992مجدداًمورد تاکید قرار گرفت و در ماده 13از فصل17دستور کار21 ریو در بخش حفاظت محیط زیست دریایی در قبال عملیات کشتیرانی، به روشنی مسئله شناسایی مناطق حساس دریایی مطرح و همچنین تاکید گردید دولتها متعهد به شناسایی، حمایت و نگهداري از اکوسیستمهاي دریایی خود هستند و باید در شکلگیري مناطق حفاظت شده دریایی تسریع نمایند.
زیرا این اکوسیستمها با وجود غناي زیستی فوقالعاده خود از نظر حفاظتی متاسفانه مشمول غفلتهاي تاریخی و سقف دانش علمی پایین بشر گردیده و نسبت به خشکیها بسیار دیر مورد توجه قرار گرفتهاند .[9] در سالهاي اخیر در ایران نیز ارزیابی حساسیت سواحل به عنوان یک ضرورت در مطالعات طرح مدیریت یکپارچه مناطق ساحلی مطرح شده است و این امر در برنامه چهارم توسعه نیز منعکس گردیده است.[10]
با توجه به گرایش توسعه تدریجی فعالیتهاي اقتصادي در استان هرمزگان، بویژه در زمینه صنایع نفت و گاز، سواحل غربیاین استان در معرض تهدیدات بالقوه آلودگی نفتی قرار دارند، لذا موضوع نقشهسازي حساسیت فیزیکی سواحل نسبت به آلودگی نفتی به منظور مدیریت مطلوب نوار ساحلی هدفی است که در این تحقیق دنبال گردیده است. از جمله معیارهاي بررسی حساسیت فیزیکی سواحل کدهاي ارائه شده توسط نوآ است که مسئولیت حفاظت و احیاء محیط زیستهاي ساحلی و دریایی آسیب دیده از نشت مواد نفتی و انتشار مواد خطرناك را عهده دار میباشد.[11] مطابق جدول - - 1 این کدها بر اساس تیپهاي مختلف ساحل و حساسیت آنها به آلودگی نفتی تنظیم شده است.[12]
مروري بر سوابق تحقیق
مطابق اطلاعات موجود تهیه این نقشهها براي اولین بار به سال 1979 در خلیج مکزیک باز می گردد.[13] بنیاد توسعه علوم کویت - - KFAS نیز در سال1987 نقشههاي حساسیت محیط زیستی نوار سواحلی را با توجه به شاخصهاي بیولوژیکی و اقتصادي- اجتماعی در جهت توسعه صحیح برنامههاي مقابله با آلودگی نفتی تهیه نمود.[14] در جدیدترین مطالعات صورت گرفته در این خصوص Yan & Chen در سال 2007 نقشهسازي حساسیت محیط زیستی سواحل تایوان را جهت پاکسازي لکههاي نفتی بررسی نمودند.
نتایج این مطالعات نشان داد که عمده مطالب در ارتباط با لکههاي نفتی شامل: شدت تحریک بوسیله آلودگیهاي نفتی و همچنین فرآیندهاي پاکسازي، تاثیر بر روي اکوسیستمهاي طبیعی و مسایل اقتصادي و مسایل اقتصادي و اجتماعی انسان است.[15] لازم به ذکر است که کشورهایی نظیر ژاپن، هند، فلسطین اشغالی و برخی کشورهاي آمریکاي جنوبی در خصوص نقشهسازي حساسیت محیط زیستی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی مطالعاتی را بین سالهاي 1981تا 2009 به انجام رساندهاند.
در کشورمان ایران نیز براي اولین در سال1384شریفی پور و همکارانش ارزیابی حساسیت فیزیکی نوار ساحلی استان بوشهر بر اساس شاخص حساسیت زیست محیطی - - ESI را به انجام رساندند. نتایج بدست آمده نشان داد که از مجموع73406 هکتار مساحت ناحیه ساحلی در استان، 76/25 درصد را زمینهاي هموار تحت تاثیر جزرومد با جنس گلی ماسهاي، 21/8درصد را سواحل شنی دانهریز تا متوسط، 1/20درصد سواحل گراولدار، 0/7درصد سواحل صخرهاي در معرض، 0/06 درصد را سواحل صخرهاي در پناه و 0/05 درصد را سواحل داراي پوشش مانگرو تشکیل میدهد. همچنین نتایج این بررسی نشان داد حدود99/3 درصد از مساحت سواحل استان در صورت بروز آلودگی نفتی، مواد سمی را در خود نگه میدارند و به راحتی پاك نمیشوند.[16]
پس از آن در سال1386 نیز شریفی پور و همکارانشان سواحل شرقی منطقه آزاد چابهار را بر اساس شاخصهاي حساسیت محیط زیستی پهنه بندي نمودند و نتایج بدست آمده نشان داد، از مجموع1024هکتار مساحت مورد مطالعه در استان، 39/62 درصد را سواحل شنی دانه ریز تا متوسط، 41/53درصد سواحل صخرهاي در معرض، 12/4درصد سواحل صخرهاي در پناه و 6/35درصد را سواحل داراي پوشش مانگرو تشکیل میدهد. نتایج بررسی همچنین نشان حدود 58/45 درصد از مساحت سواحل استان در صورت بروز آلودگی نفتی، مواد آلاینده را در خود نگه میدارند و به راحتی پاك نمیشوند که این خود دلیلی بر توجه بیشتر به مدیریت سواحل در این استان است.[17]
لیدا داور در سال1386در پژوهشی با عنوان مقایسه کارایی دو روشNOAA وIMO براي شناسایی مناطق حساس محیط زیستی سواحل استان سیستان و بلوچستان، به انجام رساند. مطابق طبقهبندي فیزیکی کرانه ساحلی بر اساس راهنماي نقشهسازي شاخص حساسیت محیط زیستی - ESI - ، در کرانه ساحلی استان سیستان و بلوچستان، 10طبقه اصلی مورد شناسایی قرار گرفت. بررسی طبقات شناسایی شده نشان داد که سواحل استان سیستان و بلوچستان گرچه به لحاظ فراوانی، در طبقات با حساسیت کم و متوسط از تعداد بیشتري برخوردار هستند، لیکن طبقات با حساسیت بالا به دلیل وجود تعداد زیاد خورها و خلیجها، همچنین پهنههاي جزرومدي، در مجموع با 53/52 درصد بیش از نیمی از مناطق ساحلی را به خود اختصاص دادهاند. در این میان پهنههاي رویش مانگرو در منطقه با اختصاص طبقه10Dو وسعت16/8درصد از پهنه مورد مطالعه از بالاترین حساسیت محیط زیستی برخوردار میباشند.[18]