بخشی از مقاله

چکیده
ایجاد تعادل بین جدایی و باهم بودن کلید صمیمیت خانوادگی سالم است همچنین از آنجایی که سبک دلبستگی مفهومی زگهواره تا گور است، نحوهی شکل گیری سبکهایدلبستگی بر پایداری ازدواج تاثیر بسزایی دارد. پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ترسازصمیمیت، سبکهای دلبستگی و تحصیلات بر دوامازدواج انجام گردید. روش پژوهش از نوع علی- مقایسهای و جامعهی آماری شامل کلیه ی زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه شعبه2 تهران و زنان ساکن در شهر تهران بودند که به روش نمونه گیری دردسترس، تعداد 123نفر پرسشنامه های ترس از صمیمیت با چهار عامل - گرایش به صمیمیت، ترس از صمیمیت، نگرانی از دیدگاه دیگران و میزان کیفیت رابطه - و سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز با سه خرده مقیاس - دلبستگی صمیمی، دلبستگی اتکایی و دلبستگی اضطرابی - را تکمیل نمودند .دادهها با روش رگرسیونلوجستیک تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که سبکدلبستگی اضطرابی و ترسازصمیمیت به طور منفی دوامازدواج را پیشبینی میکنند، همچنین سطحتحصیلات به طور مثبت به پیشبینی دوامازدواج میپردازد.

مقدمه

نیپیر - 2000 - ازدواج را اینطور تعریف می کند: » اعلام عام یک زوج در حضور دوستان و خویشاوندان - و گاه یک مقام رسمی - مبنی بر وفاداری جنسی به یکدیگر و نثارِ عشق و حمایت متقابل برای تمام عمر.[1]« یک ازدواج مستحکم اساس یک خانواده قوی و باثبات است.[ 2] گاهی اوقات اصطلاح رضایت زناشویی و پایداری زناشویی اشتباه می شوند. رضایت زناشویی، که اغلب به عنوان شادی یا سازگاری زناشویی مطرح می شود، به طور کلی ارزیابی ذهنی از کیفیت رابطه ی زناشویی با توجه به شماری از فاکتورهاست از طرف دیگر، پایداری زناشویی به این مسأله باز می گردد که آیا ازدواج سالم است یا نه - لویز و اسپنیر، . - 1979 رضایت زناشویی مهمترین تعیین کننده است که آیا ازدواج سالم باقی میماند.

[ 3 ] به نظر میرسد توازن میان منفی و مثبت،کلید راه گشا و پویایی در آن چه که به بوم شناسی عاطفی در هر ازدواجی می رسد- می باشد. مانند جو زمین یا اقیانوس ها ،سلامت رابطهی صمیمانه نوعی از بافت جامعه است، تا جایی که نسبتهای حیاتی تبادل عاطفی وجود دارد. اگر این نسبتها در توازن باشند، عشق رشد میکند،زمانی که از توان بیرون میزدند، نهال عشق میان زن و شوهر پژمرده می شود، درست به مانند انواعی از موجودات که به علت کمبود موادغذایی اصلی شان در خطر انقراض قرار میگیرند. به نظر میآید نوعی دماسنج در زناشویی سالم در کار است و توازن میان مثبت بودن و منفی بودن را برقرار میسازد و بوم شناسی عاطفی سالمی را حفظ میکند.

[ 4 ] پایداری ازدواج با کیفیت چارچوب مشترک زوج ارتباط دارد. چارچوب، از طریق تواناییها و مهارتهای یاد گرفته شده طی اجتماعی شدن، تجربیات زندگی و دانش کسب شده نمایان می شود. به ویژه شامل اعتقادات فکری، هنجارها، ارزش ها، اعتقادات و الگوهای عاطفی برای تعاملات اجتماعی می شود.[ 5 ] یافته های کارر و همکاران - 2000 - 2 به ثبوت رسانیده که نوع ادراکات تازه عروس و دامادها، ثبات ازدواج ایشان تا نه سال بعد را به دقت پیشگویی خواهد کرد.

به نظر میرسد که توجه انتخابی مثبت یا منفی به جنبههایی از وجود همسر و به خود رابطه به طور کلی، بر ثبات رابطه تأثیر گذار باشد. ادراکات مثبتی مانند"حس ما بودن"باعث با هم ماندن زوج و ادراکاتی منفی همچون"یأس و آشفتگی" موجب گسیختگی آن می گردد. ثابت شده است که ادراکات مثبت پیرامون"رشتههای مشترک دلبستگی" در طول زندگی زناشویی چونان ضربه گیری قدرتمند، رابطه را از فروپاشی باز خواهد داشت.[ 6 ]

دلبستگی معناها و کاربردهای زیادی دارد، اما اولین و مهمترین جنبه، عاطفه "هیجان"3 است. دلبستگی فقط موضوع تجارب عاطفی شخصی نیست، علاوه بر عواطف دلبستگی، افکار دلبستگی هم وجود دارد. که اعتقادات و شیوههای ما در فکر کردن در مورد روابط با افراد دیگر است.[7] دلبستگی اصطلاحی عمومی است که به حالات و کیفیت دلبستگیهای فرد بازمی گردد. می تواند به دلبستگی ایمن و ناایمن تقسیم بندی شود. احساس دلبسته بودن، احساس امن و در امان بودن است. در مقابل، شخص با دلبستگی ناایمن ممکن است ترکیبی از احساساتی مانند عشق شدید و وابستگی، ترس از طرد، زودرنجی و احتیاط را داشته باشد.[8]

پژوهش شاور و هازن - 1993 - 4 اثبات کرده که سبک دلبستگی افراد و رفتارهای آنها با رضایت در روابط صمیمی مرتبط است. هازن æ شاور - 1987 - دریافتند که افراد با سبک دلبستگی ایمن، مشکلات بین شخصی کمتری را گزارش کردند. بارثولومو وهورویتز - 1991 - 5 دریافتند افراد با سبک دلبستگی ایمن نسبت به افراد با سبک دلبستگی اجتنابی بیشتر باز هستند و بیشتر عواطف خود را تجربه می کنند.[9]هازن و شیور - - 1987 ترس از صمیمیت و حسادت موانعی بر سر راه بزرگسالان با سبک دلبستگی اجتنابی است.[10]

بارثولومو و هورویتز - 1991 - سبکدلبستگی ناایمن با ترس از صمیمیت و اجتناب اجتماعی مشخص می شود.[11] بر اساس دیدگاه فایرستون - 1999 - ترس از صمیمیت به تنهایی ترس از نزدیک شدن به دیگری نیست بلکه اساس ترسهای وجودی نیز است. نزدیک شدن به دیگری در یک رابطه عاشقانه آگاه می کند که زندگی ارزشمند است اما باید به طور حقیقی تسلیم آن شد. اگر ما زندگی را در آغوش بگیریم باید ناچارا با مرگ روبه رو شویم، به خاطر ترسهای وجودی اغلب مردم از اصل بودن و خود واقعی بودن اجتناب میکنند.[12]

ترس از صمیمیت، ترس از کاملا باز و شفاف بودن در ارتباط با دیگران است. این، نوعی صیانت نفس در برابر آسیب پذیر بودن است. زمانی که ما به طور کامل با دیگران سهیم می شویم؛ خودمان را آسیب پذیر می کنیم. اما اگر تمایلی به متحمل شدن میزانی از آسیب پذیری نداشته باشیم غیرممکن است بتوانیم دیگران و خودمان را بشناسیم. زمانی که پشت دفاع هایمان زندگی میکنیم در شناخت خودمان شکست می خوریم. معما این است که ما هم به صمیمیت گرایش داریم و هم از آن دوری میجوییم. صمیمیت را می طلبیم اما آسیب از آن را نه.[13] یک فاکتور مهم دیگر در حفظ روابط رضایت بخش، صمیمیت و نزدیکی بین زوجین است.

بر طبق مطالعه هاروی - 2005 - 6 برای داشتن یک رابطه باثبات و رضایتمندانه، زوج باید به هر دوی صمیمیت و هویت که دو وظیفه اصلی در چرخه زندگی بشر است دست یابند. صمیمیت، یک فرآیند است که افراد سعی می کنند به یکدیگر نزدیک شوند و شباهت ها و تفاوت ها را در احساسات، افکار æ احساسات جستجو کنند. بر طبق نظر اشترنبرگ - 1986 - 7 صمیمت، هیجانی است که نزدیکی، تعلق و تماس ایجاد می کند.

اما ترس از صمیمیت به طور کلی یک ا فوبی اجتماعی یاختلال اضطرابی است به طوری که یک ترس نیمه هوشیار از نزدیکی با دیگران است و اغلب، روابط شخصی را تحت تأثیر قرار می دهد - لاوسون و همکاران8، . - 2009 پژوهشگران بر اهمیت پیوند و عُلقه صمیمانه بین همسران برای ایجاد یک هویت خانوادگی امن تأکید میکنند. صمیمیت، یک بُعد منحصر به فرد و مثبت در زندگی زوج ایجاد می کند و سلامت روان برای اعضای خانواده فراهم میکند، یک فاکتور محافظتی قوی علیه مشکلات اجتماعی و شخصی است.[14]

با توجه به موضوع مهم و اساسی خانواده و ثبات ازدواج در تحقیق حاضر به دنبال دلایل و عوامل تاثیرگذار بر یک ازدواج بادوام هستیم. از آنجایی که عوامل بسیار متعدد و متفاوتی بر پایداری ازدواج نقش بازی میکند، تحقیق حاضر بر آن است که کدام یک از سبکهای دلبستگی - ایمن،ناایمن - پایداری ازدواج را پیشبینی میکند؟ و آیا ترس از صمیمیت پایداری ازدواج را پیشبینی میکند؟و نیز آیا تحصیلات پایداری ازدواج را پیشبینی میکند؟

بدنه اصلی مقالات

روش پژوهش حاضر علی-مقایسهای است. جامعه پژوهش، شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگاه شعبه 2 تهران و زنان ساکن در شهر تهران بودند. به منظور تعیین حجم نمونه با استفاده از قاعده حجم نمونه کلاین - 2005 - که در آن تعداد هرسوال پرسشنامه ضربدر 2,5 الی 5 میشود[15]، و با در نظر گرفتن این که در این تحقیق 42 آیتم در دو پرسشنامه قرارگرفته است و توجه به خطای افت آزمودنی که اکثر اوقات در چنین تحقیقاتی ایجاد می شود، نمونه ای 123 نفره 65 - نفر متقاضی طلاق و 58 نمونه غیرمتقاضی طلاق - با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند.

ابزارها: - 1پرسشنامهی ترسازصمیمت: مقیاس ترس از صمیمیت توسط کارول دسکاتنر و مارک ثلن - - 1991 ساخته شد.این مقیاس دارای 24 سوال است که به صورت مقیاس پنج درجه ای لیکرت =1 - اصلا این طور نیستم تا=5 کاملا این طور هستم - نمره گذاری می شود. این مقیاس چهار عامل - گرایش به صمیمیت، ترس از صمیمیت، نگرانی از دیدگاه دیگران و میزان کیفیت رابطه - را می سنجد. میزان پایایی به روش آلفای کرونباخ 0/71و به روش بازآزمایی 0,77 به دست آمد.[16]

- 2مقیاس دلبستگی بزرگسالان: این مقیاس توسط کولینز - - 1996 ساخته شد و شامل 18 ماده و 3 خرده مقیاس - دلبستگی صمیمی، دلبستگی اتکایی و دلبستگی اضطرابی - است و با هدف ارزیابی کیفیت دلبستگی نسبت به دوستان صمیمی و شریک زندگی خود در یک مقیاس 5 درجه ای لیکرت - از 1 من اصلا این احساس را ندارم تا 5 من کاملا این احساس را دارم - نمره گذاری می شود.

نتیجه گیری و جمع بندی
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش ترسازصمیمیت،سبکهای دلبستگی و تحصیلات بر دوامازدواج بود. نتایج پژوهش دلالت بر آن دارد که تحصیلات به طور مثبت و معناداری پایداری ازدواج را پیش بینی می کند. خطر طلاق با درجه ی بالای موفقیت تحصیلی همسر و درجه بالای موفقیت تحصیلی زن کاهش می یابد. لویس و اسپاینر - 1979 - برخی محققان پیش بینی کرده اند که همسانی در سطح تحصیلی و اجتماعی، ثبات ازدواج را افزایش می دهند .[18]می توان اینگونه استنباط کرد که تحصیلات نقش مهمی را در دوام ازدواج بازی میکند به این دلیل که سطح هم فهمی و سازگاری را افزایش میدهد.

همچنین طبق نتایج بدست آمده عدم سبک دلبستگی اضطرابی و فقدان ترس از صمیمیت دوام ازدواج را پیش بینی می کند. دلبستگی عموماً برای روابط اولیه ی کودکی به کار برده می شد ولی هازن و شیور - - 1987 از دلبستگی برای توصیف روابط عاشقانه ی بزرگسال استفاده کردند.نظریه ی آن ها این بود که زوج هایی که دارای دلبستگی ایمن هستند، رضایت زناشویی بیشتری دارند در واقع تحقیقات نشان داد زوج های دارای دلبستگی ایمن، نرخ طلاق کمتری دارند.[19]

کاربرد نظریه دلبستگی برای طلاق به ما در فهم طلاق کمک می کند. مطالعات خطر طلاق نشان می دهند که سبک دلبستگی ناایمن، خطر طلاق و ازدواج مجدد را افزایش می دهد. نظریه دلبستگی مطرح می کند افرادی که به لحاظ عاطفی در کودکی در دلبستگی ایمن رشد نکرده اند، ممکن است در معرض خطر طلاق باشند.[ 20 ] تامپسون - - 1999 دلبستگی ایمن در اوایل زندگی یک سری رفتارهای مربوط به دلبستگی را تثبیت می کنند که روابط رضایت بخشی را در آینده فراهم می کند.[19] بنابراین اینطور به نظر میرسد که سبک دل بستگی ایمن که در کودکی شکل می گیرد آدمی را در بزرگسالی برای یک ازدواجی با رضایت و پایدار واکسینه می کند و همچنین عنصر کلیدی صمیمیت که در هر رابطهای بسیار مهم است، در ازدواج پایدار تاثیر بسزایی دارد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید