بخشی از مقاله
چکیده
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط میان تغییر مدیرعامل با حق الزحمه حسابرسی شرکت ها می پردازد. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 74 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1394 انتخاب گردید و فرضیه تحقیق با بهره گیری از مدل رگرسیون چند متغیره مبتنی بر تکنیک داده های تلفیقی مورد آزمون قرارگرفت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین تغییر مدیرعامل شرکت ها و حق الزحمه حسابرسی آنها رابطه مثبت معناداری وجود دارد. یافته های پژوهش ضمن پر کردن خلاء تحقیقاتی صورت گرفته در این حوزه، می تواند برای سرمایه گذاران، تدوین کنندگان مقررات بازار حسابرسی و سایر ذینفعان اطلاعات حسابداری در امر تصمیم گیری راهگشا باشد.
مقدمه :
مطالعه عوامل موثر بر حق الزحمه حسابرسی از نظر تأثیر آن بر کیفیت حسابرسی، حایز اهمیت است. حق الزحمه حسابرسی در برنامه ریزی و اجرای مناسب و باکیفیت کار حسابرسی مالی موثر است. کیفیت پایین حسابرسی موجب کاهش اعتماد استفاده کنندگان صورتهای مالی می شود و این امر نه تنها منجر به ناکامی از دستیابی به اهداف حسابرسی می شود، بلکه موجب کاهش اعتبار فرایند حسابرسی در ابعاد کلان خواهد شد و مانع از تخصیص بهینه سرمایه در بازار اوراق بهادار و افزایش هزینه سرمایه و تأمین مالی می شود
مطالعه اثر حق الزحمه حسابرسی بر نوع اظهار نظر حسابرس به عنوان یک پژوهش جدید، میتواند موجب بسط مبانی نظری مرتبط با قیمت گذاری حسابرسی در بازارهای حسابرسی نوظهور مانند بازار حسابرسی ایران شود. در کشور ما نحوه تعیین حق الزحمه های حسابرسی به معضل تبدیل شده و آشفتگی قیمت گذاری خدمات حسابرسی، موجب شده هیچ مبنای مشخصی برای تعیین حق الزحمه حسابرسی مالی وجود نداشته باشد و بعضا قضاوت های حرفه ای حسابرسان منجر به پیشنهادهای ضد و نقیضی گردد که تناسبی با یکدیگر ندارد
مطالعات بسیار زیادی در زمینه عوامل مؤثر بر حق الزحمه حسابرسی انجام شده که هر کدام به بررسی جنبههای خاصی از آن پرداختهاند اما مهم ترین مطالعهای که در این زمینه انجام شده و به دلیل پشتوانه نظری آن اساس سایر مطالعات قرار گرفته، مطالعه سایمونیک - 1980 - است. در مطالعه وی، حقالزحمه حسابرسی وابسته به نرخ هر ساعت کار حسابرسی و تعداد ساعات کار حسابرسی است که بسته به نظر حسابرس درباره پیشبینی ریسک خطا و اشتباه درصورتهای مالی، متغیراست.
وجود کنترلهای قوی در شرکت، حسن شهرت مدیران، اندازه شرکت مورد رسیدگی و تعداد شرکت های فرعی، بر پیشبینی حسابرس از ریسک و ساعات مورد نیاز برای حسابرسی تأثیر میگذارد. در نهایت حسابرس به برآورد ریسکی میپردازد که از تمرکز مدیریت، شدت وجود مسئله نمایندگی و سایر عوامل نشئت میگیرد و باتوجه به آن، کار حسابرسی را برنامهریزی کرده و حقالزحمه خود را تعیین میکند - بن علیولسیج، . - 2012 بیان کرد که شدت مسئله حق الزحمه حسابرسی، باعث افزایش ساعات کار حسابرسی میشود. سرمایهگذاران از شرکتهایی که در ساختار مالکیت آنها نشانههایی از مسئله حق الزحمه حسابرسی به چشم میخورد، انتظار دارند حسابرسان با کیفیتتری را استخدام کنند. از سوی دیگر، مدیریت برای جلب رضایت بازار سرمایه، اقدام به استخدام حسابرسان خوشنام می کند.
مبانی نظری پژوهش: تغییر مدیرعامل
بر اساس ادبیات نظری موجود و تحقیقات پیشین - کلایتون و همکاران1، 2005؛ وی هوآنگ، - 2014 معمولاً تغییر مدیرعامل شرکت ناشی از عملکرد ضعیف آن بوده و ضرورت تغییرات اساسی در این خصوص را آشکار می سازد. به طوری که ابهامات موجود پیرامون این تغییرات، سبب افزایش ریسک تجاری شرکت صاحبکار شده و متعاقباً ریسک بیشتری برای حسابرسان را نیز به دنبال خواهد داشت. علاوه بر این در صورت تغییر مدیر عامل، مدیریت جدید شرکت از سوی سرمایه گذاران و ذینفعان با فشارهای زیادی جهت ارائه عملکرد بهتر مواجه شده که این به نوبه خود، باعث افزایش ریسک حسابرسی می گردد.
حق الزحمه حسابرسی
موضوع حق الزحمه های حرفه ای و چند و چون آن از لحاظ اخلاقیات حرفه ای حائز اهمیت زیادی است. در کشور ما نیز در سا لهای اخیر، نه تنها از این لحاظ، بلکه به لحاظ جنبه های کلی اقتصادی، موضوع مورد توجه فراوان قرار گرفته است و بنابراین بجاست که از لحاظ فنی جنبه های موضوع شکافته و درباره ی آن بحث شود. به لحاظ اعتمادی که جامعه ی مصرف کننده به اشخاص صاحب حرفه - ازنوع حرفه های علمی - می کند- و باید هم بکند- جایی برای گران فروشی و اجحاف نباید وجود داشته باشد، لیکن درعین حال نبایستی اشخاص صاحب حرفه را وادار به نرخ شکنی و رقابت های نادرست کرد و یا از آنها خواست که درآمدهای مادون استانداردهای صحیح اجتماعی و غیر متناسب با تحصیلات و تجارب شان یا ماهیت خدماتی که به جامعه ارائه می دهند قناعت کنند.
مجامع حرفه ای و به طور کلی پیشگامان حرفه در این زمینه نیز مسئولیت دارند و بایستی در امر آشنا ساختن جامعه مصرف کننده به نحوه ی احتساب حق الزحمه های حرفه ای و کم و کاست آن و از آن مهم تر استاندارد خدمات مورد دریافت کوشا باشند تا بدین ترتیب، استقلال مالی حرفه ای که یکی از اصول بنیادی حرفه مستقل می باشد، به وجود آید.
با توجه به عدم وجود روش رسمی و قابل قبول بر مبنای محاسبه ی حق الزحمه ی حسابرسان و رقابت موجود بین موسسات حسابرسی درگرفتن کار حسابرسی شرکت ها، این موسسات نیازمند ابزارهای لازم برای برآورد مناسبی از حق الزحمه ی مورد نظر خود می باشند. حق الزحمه حسابرسی بازتابی از یک هزینه اقتصادی در سازمان است. در مطالعات اولیه توسط سایمونیک و ستین - 1996 - 1 و مطالعات ثانویه اشاره دارد که حق الزحمه ی حسابرسی بیشتر به اندازه، پیچیدگی و ریسک ها و دیگر عوامل ذاتی حسابرسی مربوط است - طالب تبار آهنگر ، . - 1390 از این رو، انجام پژوهش گسترده و وسیع با تدوین مدل اثباتی برای تعیین حق الزحمه حسابرسی، ضروری به نظر می رسد.
اهمیت موضوع حق الزحمه حسابرسی به خصوص در سالهای اخیر و پس از تشکیل جامعه حسابداران رسمی ایران در کشور ما بیشتر دیده می شود زیرا پس از تشکیل جامعه، انحصار بازار کار حسابرسی شکسته شده و رقابت شدیدی بین حسابرسان شکل گرفته است
در چنین شرایطی، حسابرسی موفق است که بتواند با توجه به ویژگی های واحد مورد رسیدگی، بهترین برآورد را از حق الزحمه خود داشته باشد تا ضمن حفظ کیفیت کار، آن را با حداقل هزینه انجام دهد
در واقع، حسابرسان با اطلاع از این عوامل خواهند توانست معیارهای قابل اتکا و یکنواختی را بدست آورند که با تعهد به استفاده همه حسابرسان از آنها انسجام و نظم خاصی در حرفه از بابت حق الزحمه ها ایجاد خواهد شد. در این صورت، از لطمات وارده به حرفه حسابرسی بدلیل نگاه بازاری به آن کاسته می شود
تعیین عوامل موثر بر هزینه حسابرسی به صاحبکار نیز کمک می کند منافع این خدمت را بهتر درک کند و بداند این هزینه را به خاطر چه چیزی متحمل می شود. بدیهی است آگاهی از این مساله، موجب تسریع و تسهیل کار حسابرسی شده و به دلیل مشارکت صاحبکار، حسابرسی با کیفیت بالاتری انجام خواهد گرفت. دنیای کسب و کار و حرفه ای امروز، دستخوش تحولات بسیاری گردیده است. جهانی شدن نه تنها به تجارت بلکه به حرفه های مختلف نیز تسری یافته است. این بدان معناست که تقاضا برای دقت نظر بیشتر نسبت به نتیجه کارهای حرفه ای و میزان هزینه آن ها افزایش یافته است و دیگر نمی توان به سیستم ها و روش های سنتی اتکا نمود. طی سال های گذشته، با افزایش رقابت بین موسسات حسابرسی، این حرفه دستخوش تحولات زیادی گردیده است. رقابت حرفه ای رو به افزایش و فشارهای اقتصادی، عوامل مضاعفی است که صاحبکاران را به رابطه خدمات حسابرسی و حق الزحمه حسابرسی حساس نموده است
در حال حاضر، از مناقشات اصلی حرفه حسابرسی، تعیین حداقل نرخ حق الزحمه حسابرسی و نرخ شکنی برخی موسسات حسابرسی است. با شناسایی عوامل موثر بر حق الزحمه دریافتی حسابرسی، می توان سیاست های مناسبی برای برخی از مسائل پیش روی این حرفه تدوین کرد