بخشی از مقاله
چکیده
در دنیایی امروز؛مدیریت نقش تعیین کننده در افزایش بازدهی و بهرهوری شرکت دارد.در میان چهار عامل کلیدی موفقیت در سازمان ها - شامل نیروی کار ، سرمایه ،مواد اولیه و مدیریت - امروزه نقش مدیریت بیش از هر زمان دیگر اهمیت یافته است. عمدهترین آرمان اقتصادی هر کشوری است و مهمترین معیار تعیین و اندازهگیری رشد اقتصادی ، رشد تولید ناخالص داخلی و محرک اصلی تولید، میزان سرمایهگذاری است. لذا اقتصاددانان همواره به بررسی شرایط و عواملی هستند که به پسانداز و در نهایت سرمایهگذاری سوق پیدا میکند. بنابراین در این تحقیق به ارتباط بین تغییر مدیرعامل و ارزش سرمایهگذاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است.
نمونهای مشتمل بر 119 شرکت از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1384 تا 1392 انتخاب گردیده است.تغییر مدیرعامل به عنوان معیاری برای سنجش ارزش سرمایهگذاری شرکت در بورس در نظر گرفته شده است.نتیجه فرضیات که بین تغییر مدیرعامل و سرمایهگذاری شرکتها و ارزش سرمایهگذاری شرکتها ارتیاط معناداری وجود دارد.این نتیجه با کمک متغیرهای کنترلی ازجمله اندازه شرکت ، اهرم مالی ، میزان نقدشوندگی شرکت ، استقلال هیئتمدیره ، اندازه هیئتمدیره و دوگانگی وظایف ، عملکرد شرکت بدست آمده است.از، کلیه آزمون های مربوط به مدل دادههای تلفیقی ایستا و روش حداقل مربعات تعمیم یافته برآوردی ، از جمله آزمون F لیمر ، آزمون هاسمن و آزمون چاو، به کمک نرم افزار SPSS به منظور آزمون فرضیهها انجام شده است.
مقدمه
عمدهترین آرمان اقتصادی هر کشور و مهمترین معیار تعیین و اندازهگیری رشد اقتصادی1، رشد تولید ناخالص داخلی2 - GDP - و محرک اصلی تولید، میزان سرمایهگذاری3 است. لذا اقتصاددانان همواره به بررسی شرایط و عواملی هستند که به پسانداز4و در نهایت سرمایهگذاری سوق پیدا میکند. عوامل متعددی از جمله متغیرهای پولی و مالی5، سیاسی و ساختاری بر فرآیند سرمایهگذاری6 و در نهایت رشد اقتصادی هر کشوری اثر میگذارند - سلیمی فر و قوی،. - 1382اقتصاد مالی و رفتاری با بکارگیری عوامل اجتماعی، شناختی و هیجانی در صدد فهم و تبیین نحوه تصمیمگیری اقتصادی افراد و عملکرد بنگاهها بر میآید.
ارزش یک شرکت ، تابع سودآوری سرمایهگذاریهای آن است ؛ از این رو ، مدیران با هدف حداکثر نمودن ثروت سهامداران ، باید شناخت عوامل موثر بر سطح سرمایهگذاری،بین انتظارات سهامداران و فرصتهای سرمایهگذاری مطلوب شرکت ، تعامل برقرار نمایند تا هم فرصتهای سودآور سرمایهگذاری را از دست ندهند و هم رضایت سهامداران را جلب کنند . مدیران با جذب سرمایه ، منابع لازم جهت تأمین مالی پروژهای با ارزش فعلی خالص - NVP - 7 مثبت را برای شرکت فراهم میکنند ، اما عوامل زیادی در تصمیمات سرمایهگذاری یک شرکت تأثیر گذار است. این عوامل با تاثیر بر انتخاب پروژههای سرمایهگذاری شرکتها،میتوانند بر هزینه سرمایه،سودآوری،منفعت مورد انتظار سهامداران و ارزش سهام در آینده شرکت اثر گذار باشند.
مدیران جهت دستیابی به منافع شخصی اقدام به سرمایهگذاری بیش از حد مینمایند، که این مسأله با وجود منابع داخلی در دسترس و عدم نیاز به تأمین سرمایه ، خارج از شرکت تشدید میشود. بنابراین شرکتها تمایل به انحراف از سطح کارای سرمایهگذاری به دلایلی نظیر خطر اخلاقی ناشی از سلب مالکیت وجه نقد شرکت یا مسأله انتخاب معکوس ناشی از قراردادهای تأمین مالی 8دارند - . - Das and Pandit ,2010اگر مدیران ، به ویژه مدیران عامل ، سابقه عملکردی خوب و حسنشهرت داشته باشند و شرکت را ترک نمایند ، بازده منفی بعد از تغییر قابل پیشبینی است ؛ زیرا اعلان تغییر به عنوان یک خبر بد تلقی شده و بازار واکنش منفی نسبت به سهام نشان خواهد داد.
برعکس اگر مدیرانی که سابقه عملکردی ضعیف و همچنین از خوشنامی برخوردار نسیتند، به منزله خبرخوش خواهد بود، بنابراین انتظار افزایش قیمت سهام و دورنمای بهتری میرود - اسدی و منتی منجیق تپه،. - 1390مدیران کلان، میآیند و میروند و همراه این آمد و رفت موجی از جابجاییها و تغییرات در سطح مدیران میانی و حتی برخی کارکنان در سازمانها به راه میافتد. این رویداد در کشور ایران دستکم در سالهای اخیر همواره به عنوان موضوعی جدل برانگیز و مورد معارضه مطرح بوده و هرگروه از زاویهای به آن نگریسته است.
مدیران تمایل دارند تا در پروژههایی سرمایهگذاری کنند که بازدهی و ایجاد ارزش پروژه به قبل از تصدی آنها بر میگردد. افق تصمیمگیری مدیران در مقایسه با افق سرمایهگذاری سهامداران کمتر است. مدیران اعتقاد دارند که دوره تصدی آنها محدود است در حالی که عمر شرکت نامحدود.از اینرو،سعی میکنند در دوره متصدی خود به مناع مورد نظر دست یابند،بر اساس این فرضیه رابطهای منفی میان عملکرد مدیر و شرکت - از جمله ایجاد ارزش - وجود دارد.
پیشینه تحقیق
تینگ - - 2013به مطالعه بر روی اثر متغییر مدیرعامل بر ثروت سهامداران پرداخت.نتایج تحقیق او نشان داد تغییر مدیرعاملهایی که در کار خود موفق بودند اثر منفی بر بازده سهام خواهد گذاشت.همچنین او تایید نمود در شرکتهایی که مدیران موفق با قدرت سیاسی پایین وجود دارند،نقدشوندگی سهام بالااست.اسدی و منتیمنجق در سال 1390، در مقالهای تحت عنوان بررسی تأثیر اعلان تغییر مدیریت بر واکنش بازار به بررسی تأثیر، اعلان تغییر مدیریت بر واکنش بازار در شرکت-های ایرانی پرداختهاند.
در همین راستا یکی نمونه 53 تایی از شرکتهای بورس اوراق بهادار تهران از سال 1383 تا 1387 انتخاب گردیده است. تغییر مدیرعامل یا اکثریت اعضای هیأتمدیره به عنوان شاخص تغییر مدیریت در نظر گرفته شد. در جهت اهداف تحقیق، میانگین بازدههای غیرعادی و غیرعادی انباشته که با استفاده از روش تعدیلشده بازار محاسبه گردیده بودند، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بازار واکنشی به اعلان تغییر مدیریت نشان نداده است و به عبارتی اعلان تغییر مدیریت فاقد محتوای اطلاعاتی بوده است.
مرادی و احمدی در سال 1390، به بررسی و دستیابی به معیارهایی که بتوان به کمک آنها بر تصمیمهای سرمایهگذاری مدیران اثر گذاشت، پرداختند. برای انجام این تحقیق ابتدا با استفاده از پشتوانه نظری و مطالعات تجربی در خصوص موضوع، متغیرهای مستقل شناسایی و الگوی تغییرات مخارج سرمایهای برآورد شده است. نتایج این تحقیق نشان میدهد که فقط متغیر جریانهای نقد عملیاتی، با تغییرات مخارج سرمایهای ارتباط معناداری دارد.
مدل تحقیق
دراین تحقیق به ارتباط بیین تغیر مدیرعامل و مخارج و ارزش سرمایه گذاری پرداخته میشود.پژوهشگران به این نتیجه رسیدهاند که تغییر مدیر عامل در کوتاه مدت دوره زمانی 2 تا 4 سال از 6 تا 8 سال تأثیر گذارتر است و این تغییر با عواملی بر مخارج و ارزش سرمایه گذاری امکان پذیر است. در این تحقیق به بررسی ارتباط بین تغییر مدیر عامل و ارزش سرمایهگذاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مطابق مدلهای زیر پرداخته میشود.