بخشی از مقاله

چکیده
هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر دوره تصدی حسابرس، حق الزحمه حسابرسی و تخصص های حسابرس در صنعت بر کیفیت حسابرسی در شرکتهای پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش روش نمونه گیری حذف سیستماتیک می باشد با استفاده ار این روش حذفی، 91 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1385 تا 1390 انتخاب شده است.

در پژوهش حاضر برای تحلیل مدل از نرم افزار STATA استفاده شده است بدین ترتیب که چند شرکت در طول زمان مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می گیرند ابتدا بایستی در داده های ترکیبی برای انتخاب بین روش های داده های تابلویی و داده های تلفیقی ، از آزمون F لیمر استفاده شود.در صورتی که داده ها بصورت تابلویی باشند بایستی آزمون هاسمن انجام شود.مطابق با نتایج آزمونF لیمر و آزمون هاسمن، روش رگرسیونی مناسب انتخاب می شود.

در کل نتایج حاکی از آن بود که دوره تصدی حسابرس به عنوان متغیر مستقل دارای ارتباط مثبت و معنی داری با متغیر وابسته - کیفیت حسابرسی - دارد.تخصص های حسابرس درصنعت به عنوان متغیر مستقل دارای ارتباط مثبت و معنی داری با متغیر وابسته - کیفیت حسابرسی - دارد.حق الزحمه حسابرس به عنوان متغیر مستقل ارتباط منفی با متغیر وابسته - کیفیت حسابرسی - تایید نمی باشد.

.1 مقدمه

معنای کلی کیفیت شامل مناسب بودن برای مصرف و یا مجموعه ای از خصوصیات و ویژگی ها که مطلوبیت ایجاد می کند و نیاز ها را برطرف می کند تعریف شده است. کیفیت همچنین به صورت واژگانی از جمله کنترل کیفیت واژه کیفیت تنها دارای یک معنی یکسان به صورت جهان شمول نیست. در جهت بهبود وکنترل هر یک از ابعاد کیفیت، می بایستی در ابتدا آن را تعریف و مورد سنجش قرار داد. کیفیت از ابعاد مختلفی قابل بررسی است.گاهی به عنوان یک ویژگی شاخص و یا کالا، و حتی به عنوان یک شاخص برتری، سطح کیفیت و غیره به کار می رود 

اولین تعریف از کیفیت حسابرسی توسط دی آنجلو 2 - 1981 - به این صورت مطرح شده است: سنجش و ارزیابی بازار از توانایی حسابرس در کشف تحریفات با اهمیت و گزارش تحریفات کشف شده. همچنین دی آنجلو تاکید کرده که حسابرسی که موارد نادرست را کشف و گزارش نماید، حسابرس مستقل به معنای واقعی کلمه است.

بنابراین طبق تعریف دی آنجلو کیفیت حسابرسی، افزایش توانایی حسابرسی در کشف تحریفات حسابداری و ارزیابی توانایی و استقلال حسابرس توسط بازار است. وقتی دی آنجلو این مفاهیم را به کار گرفت، فرض اساسی وی این بود که بازار، کیفیت حسابرسی را که نمایانگر کیفیت واقعی حسابرسی است درک می کند. البته باید بین مفاهیم کیفیت واقعی حسابرسی و کیفیت حسابرسی تمایز قایل شد.

چون کیفیت واقعی حسابرسی غیر قابل مشاهده است و نمی تواند ارزیابی شود مگر تا وقتی که حسابرسی به نتیجه برسد. دی آنجلو کیفیت حسابرسی را مشتمل بر دو احتمال تعریف کرد. اول اینکه حسابرس نقص سیستم حسابداری صاحب کار را کشف کند. دوم آن که آن نقص را گزارش کند. کشف نقص، کیفیت حسابرسی را در قالب دانش و توانایی حسابرس اندازه گیری می کند، در حالی که گزارش آن بستگی به انگیزه های حسابرس برای افشاگری دارد.

.2تشریح و بیان مساله:
اولین بار دی آنجلو، کیفیت حسابرسی را سنجش و ارزیابی بازار از توانایی حسابرس در کشف تحریفات با اهمیت و گزارش تحریفات کشف شده دانست - دی آنجلو،3 - 1992 پالمز کیفیت حسابرسی را ایجاد اطمینان از صورتهای مالی، و احتمال آنکه صورتهای مالی هیچگونه تحریف با اهمیتی نداشته باشد تعریف کرد. - پالمز ،.4 - 2002 دیویدسون و نئو تعریف متفاوتی از کیفیت حسابرسی ارائه کردند. آنها کیفیت حسابرسی را توانایی حسابرسی در کشف و رفع تحریفات مهم و دستکاری در سود خالص گزارش شده مرتبط دانستند. . در نهایت عمومی ترین تعریف از کیفیت حسابرسی توسط پیچا ارائه شد که عناصر زیر را در بر می گیرد:

-1 احتمال وجود اشتباهات عمده در صورتهای مالی که حسابرس بتواند آنها را کشف و گزارش کند.

-2 احتمال این که حسابرس برای صورتهای مالی حاوی اشتباهات با اهمیت گزارش مشروط صادر نکند.

-3 دقت اطلاعاتی که حسابرس درباره آن گزارش صادر کرده است.

-4 سنجه ای برای توان حسابرس در کاهش اشتباهات و تحریفات جانبدارانه و بهبود کیفیت داده های حسابداری 

کیفیت حسابرسی به عوامل متعددی بستگی دارد و معیارهایی برای سنجش دارد از جمله به دوره تصدی حسابرس و تخصص های صنعت حسابرسی و حق الزحمه حسابرس ...

اگرچه مسئولیت اصلی تهیه صورتهای مالی بر عهده مدیریت شرکت می باشد در پی رسواییهای اخیر در سطح جهان و بروز نگرانی هایی در مورد قابلیت اتکای صورتهای مالی ، انگشت اتهام به سوی حسابرسان نشانه رفته است تا جایی که عموما از این وقایع به عنوان - شکست حسابرسی - یاد می شود. قانون چرخش اجباری حسابرسان و محدود کردن دوره تصدی آنها ، در برخی کشورها تصویب شد .

این قانون ، موسسات حسابرسی را ملزم می کند شریکان و مدیران خود را پس از 4 سال پی در پی کار حسابرسی برای یک صاحبکار تغییر دهند. الزام سازمان بورس و اوراق بهادار تهران به تغییر حسابرس شرکتها مسلما ناشی از نگرانی دست اندرکاران و مسئولان بازار سرمایه در مورد استقلال ، کیفیت حسابرسی ... است

با آزمون تاثیر مشترک حق الزحمه و تصدی حسابرس دریافتیم که فعل و انفعالات تصدی و حق الزحمه حسابرسی غیر نرمال و کل حقوق غیر نرمال باعث افزایش ضریب احتمال ناکارایی جدی می شود.

حق الزحمه حسابرسی با توجه به مشخصه های شرکت مانند اندازه شرکت،ROA عملیات خارجی ، ترکیب فعالیتها ، نسبت بدهی به دارایی ، نسبتهای دفتری به بازار، نوع حسابرسی قابل اندازه گیری می باشد. حق الزحمه حسابرسی غیر نرمال باعث افزایش ناکارایی حسابرسی و ناکارایی های جدی می شود که این رابطه برای مشتریان مهم بسیار منفی میباشد

حسابرسی موفق است که بتواند با توجه به ویژگی های واحد مورد رسیدگی ، بهترین برآورد را از حق الزحمه خود داشته باشد تا ضمن حفظ کیفیت کار، آن را با حداقل هزینه انجام دهد. میزان حق الزحمه پرداختی به حسابرس از دو طریق می تواند بر کیفیت کار حسابرسی اثر بگذارد: اول ، هرچه حق الزحمه بیشتری برای حسابرس در نظر گرفته می شود ، تلاش وی نیز بیشتر می شود و کیفیت کار بالا می رود ولی در اینصورت حسابرسان از نظر مالی به مشتریان وابسته می شوند

ودی آنجلو .7 - 1981 دوم ، خدمات حسابرسی بعنوان یک کالای مطلوب اقتصادی برای صاحبکار محسوب می گردد در نتیجه حق الزحمه حسابرسی برای صاحبکار ، تابعی از اصل هزینه و منفعت است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید