بخشی از مقاله
مقدمه
انقلاب اسلامی ایران به رهبری امام خمینی - ره - بزرگترین و عمیقترین انقلاب ارزشی و فکری بود که در عصر حاضر به پیروزی رسید و تاریخساز شد. انقلاب اسلامی با به صحنه آوردن ایدئولوژی و جهانبینی و ایجاد حاکمیت دینی فصلی نو را در تاریخ رقم زده و مبانی ابرقدرتهای شرق و غرب را متزلزل کرد.
انقلاب اسلامی یک نهضت نرمافزاری بود که هم توانست برای احیا و بازسازی تفکر دینی عمل کند و هم در جهت ارائه یک شیوه جدید برای حکومت و حاکمیت که از آن به مردمسالاری دینی تعبیر میشود و از این طریق توانست آرمانهای خود را به جهانیان عرضه کند و سردمدار جنبش نرمافزاری و قطب قدرت در جهان اسلام شود و نیز به عنوان مرکز ثقل جهان اسلام، در گفتمانسازی، نظریهپردازی و ارائه اندیشه انقلابی به صورت جذاب، عملی، کارآمد و منطقی، توفیق نظری داشته باشد.
از نظر بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران ، »این انقلاب اسلامی یک انقلاب عادی نیست و متکی به هیچ یک از دو قطب شرق و غرب نمیباشد . از این جهت ، ویژگیهای خاص خود را داشته و دارد و با پیمودن صراط مستقیم لاشرقیه ولاغربیه در مقابل هر دو قطب ایستاده است و از هیچ یک از قدرت های افسانه ای نهراسیده است که همین موجب پیروزی های معجزه آسایی گردید
بنابراین ، انقلاب اسلامی و رهبری آن نه تنها نظریات حاکم بر روابط بین الملل و نظام سلطه ی جهانی موجود را که نشأت گرفته از اندیشه های متفکرانی همچون هانس مورگنتا - که حق را با زور میدانند - مردود دانسته ، بلکه بر این اعتقاد و نظریه حرکت کرد که »: سلامت و صلح جهان بسته به انقراض مستکبرین است و تا این سلطه طلبان بی فرهنگ در زمین هستند، مستضعفین به ارث خود که خدای تعالی به آنها عنایت فرموده نمیرسد» .«حکومت پابرهنگان حق است .
تجربه حکومت دینی در انقلاب اسلامی، الگوی سیاسی غالب در شکلگیری گرایشهای اسلامی کشورهای غرب آسیا شده است. احیای عنصر دین در انقلاب اسلامی ایران، سبب شده این انقلاب، الهامبخش حرکتهای آزادیخواهانه و رهاییجویانه در جهان باشد.
انقلاب اسلامی بهدلیل برخورداری از سه ویژگی مهم: دینی و مردمی بودن و شخصیت ممتاز رهبری، انقلابی مستقل، بدیع و منحصربهفرد در دوران معاصر بهشمار میآید. با پیروزی انقلاب اسلامی، مردم مسلمان و آزادهی بسیاری از کشورهای منطقه ضمن ابراز خشنودی از این واقعه و برقراری ارتباط عمیق عاطفی و قلبی با رهبری انقلاب، خود را پیرو افکار، آرمانها و فرامین ایشان و دوستدار انقلاب اسلامی معرفی کردند.
» فواز جرجیس« با تأکید بر جایگاه ممتاز انقلاب و رهبری نهضت در منطقه میگوید: وجود بیش از پنجاه هزار: سایت در مورد امام خمینی و ایران اسلامی و صدها کتاب، مقاله و پژوهش دربارهی موضوع انقلاب اسلامی نشان میدهد که ایران اسلامی چگونه ذهن غرب را بهخود مشغول کرده است و این درحالی است که قبل از پیروزی انقلاب، ایران تنها در بین برخی دولتمردان و سیاستمداران رده بالا و برخی کمپانیهای فروش اسلحه شناخته شده بود
از طرفی همه اذعان دارند که الگوی رهبری ولایت فقیه وسیاست های راهبردی امام راحل - ره - نه تنها در داخل ایران بلکه در الهام بخشی به ملت های آزادی خواه وبویژه مسلمانان مبارز فوق العاده تأثیر گذار بوده است.آن رهبر بزرگ همانگونه که رسالت اصلی خویش را شکلگیری قطب قدرت اسلامی و نابودی نظام سلطه اعلام کرده بودند، برای ملل مسلمان و مستضعف جهان راهبردهای رسیدن به آن هدف و رسالت را نیز مشخص و معین کرده بودند مهمترین راهبردهای تحقق قطب قدرت اسلامی از دیدگاه حضرت امام - ره - عبارتاند از:
ایمان وتوکل به خدا، اتحاد و برادری، نفی سلطهپذیری و سلطهگری، سازشناپذیری در مقابل دشمن، اهتمام به فرهنگ اسلامی، تحمل سختیها و مشکلات و تشکیل هستههای مقاومت است.آثار وپیامدهای انقلاب اسلامی چنان عظیم و محکم بود که در خارج توانست حیثیت و هیبت ابرقدرت غرب - آمریکا - را در هم بشکند و در داخل کشور نیز رژیم 2500 ساله شاهنشاهی را که بهعنوان مهمترین مدافع و حافظ منافع آمریکا در منطقه عمل میکرد، ساقط سازد.
انقلاب اسلامی در بعد منطقه ای موجب الهام بخشی به مسلمانان دیگر کشورها و باعث تقویت سلسلهای از جنبشهای اسلامی در بخشهایی از جهان اسلام در دهه 80 و 90 میلادی، مقاومت بینظیر گروههای اسلامی مانند حزباالله لبنان و حماس در مقابل رژیم صهیونیستی ووشکل گیری جریان بیداری اسلامی ونهایتا استحکام جبهه مقاومت اسلامی در منطقه غرب آسیا وتحولات جدّی سیاسی اجتماعی درکشورهای عراق ،لبنان ،سوریه ،فلسطین و....گردید ومنطقه را به لحاظ ژئوپلیتیکی تحت تأثیر قرار دهد درست برخلاف سیاست های خاورمیانه ای آمریکا که دنبال تغییرات گسترده در جغرافیای سیاسی منطقه با محوریت اسرائیل وحفظ منافع امریکا بود وبدین صورت دو اراده جهت تغییرات بنیادین در منطقه رودرروی هم قرار می گیرند واین هماوردی همچنان ادامه دارد
بیان مسأله
پیروزی انقلاب اسلامی با مبانی و ماهیت دینی و شعار » نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی« در ایران، ژئوپلتیک ایران را به طور کلی تغییر داد. وبا تحول بنیادین درساختار اجتماعی وسیاسی کشور با فروریختن رژیم فاسد، مستبد و وابسته پهلوی، ایران را از چنگال غرب و آمریکا خارج ساخت و به یک کشور مستقل با هویت اسلامی تبدیل نموده، با انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی به عنوان یک نظام مردم سالار در ایران، ژئوپلتیک این کشور در راستای تأمین منافع ملی، امنیت ملی و پیشبرد آرمان ها و اهداف انقلابی، متحول گردید.
قدرتهای جهانی که با ظرفیتها و قابلیت های ژئوپلتیکی ایران آشنا بودند، از پیروزی انقلاب اسلامی به وحشت افتاده، تمام قوای خود را برای شکست این انقلاب و فرو ریختن نظام سیاسی دینی و انقلابی دینی و انقلابی برخاسته از آن بسیج کردند.
قدرت های جهانی و خصوصاً دو ابرقدرت شرق و غرب، به خوبی دریافته بودند که جمهوری اسلامی با شعارهای آرمانگرایانه انقلابی در صورت تثبیت و تحکیم پایههای خود، با بهرهگیری از موقعیت ممتاز ژئوپلتیک ایران در منطقه راهبردی غرب آسیا، میتواند علاوه بر تبدیل شدن به یک قدرت منطقهای تعیین کننده، به یک قدرت بین المللی تبدیل شود. بر هم خوردن موازنه قدرت به ضرر رژیم صهیونیستی در منطقه، از جمله عوامل دیگری بود که علاوه بر نگران ساختن صهیونیسم بین الملل، نگرانی حامیان این رژیم را به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران با شعارها، آرمان ها و اهداف ضداستکباری و ضدصهیونیستی به دنبال داشت.
بر اساس چنین تحلیل ها و برآوردهای راهبردی بود که پس از انقلاب اسلامی، سیاست جهانی در راستای مقابله با انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی از سوی قدرتهای شرقی و غربی تنظیم شد و بر اساس این سیاست، توطئهها علیه ملت ایران، یکی پس از دیگری طراحی و به مرحله اجرا درآمد .
هشت سال دفاع مقدس صحنه ای از مقاومت ملت ایران در برابر تمام قدرت های مستکبر ومرتجع وصهیونیسم بود به جرأت می توان گفت تقابل جمهوری اسلامی با نظام سلطه بویژه آمریکا در واقع تقابل مستضعفین در برابر مستکبرین بود واین مدل از تقابل برآمده از الگوهای تحلیل قرآنی است که امام خمینی - ره - با فهم عمیق از قرآن آن را به جهان ارائه نمود وبا بیداری سازی مستضعفین آنها را برای یک نبرد طولانی و وسیع با قدرت های مستکبر آماده نمود واکنون در دهه چهارم انقلاب اسلامی، به رغم توطئه ها و فتنه های گوناگون از سوی نظام سلطه و متحدینش علیه ملت ایران، جمهوری اسلامی به یک قدرت مؤثر و تعیین کننده منطقهای تبدیل شده است و روند تحولات جاری در منطقه، از آیندهای درخشان برای ایرانیان حکایت می کند؛ آیندهای که در آن تمدن نوین اسلامی با محوریت جمهوری اسلامی شکل گرفته است.
آینده ای که قطب قدرت جهان اسلام در یک نظام چندقطبی با محوریت جمهوری اسلامی تحقق پیدا کرده است. ودر واقع آنچه امروز در منطقه خاورمیانه بویژه غرب آسیا در حال وقوع است تقابل راهبردی جمهوری اسلامی با آمریکا است .
در این پژوهش دنبال پاسخ به این سئوال هستیم که تأثیر تقابل راهبردی دو قدرت ایران وآمریکا در تحولات ژئوپلیتیک منطقه غرب آسیا چگونه بوده وراهبرد پیروز در این میدان کدام است؟ در این مقاله با تحلیل داده های موجود وبا روش تحقیق توصیفی-تحلیلی ، دنبال اثبات این فرضیه هستیم که: در تقابل راهبردی موجود در منطقه ، راهبرد مقاومت برآمده از انقلاب اسلامی بر راهبرد سلطه و راهبرد تسلیم پیروز شده ومعادلات ژئوپلیتیکی منطقه را رقم خواهد زد . در این اثر سعی شده پنج مسأله از ابعاد موضوع مقاله مورد تبیین قرار گیرد.
- 1تأثیر انقلاب اسلامی بر هندسه ومناسبات قدرت در منطقه خاورمیانه
پس از جنگ دوم جهانی انتقال وجابجایی در نقش بین المللی قدرت های بزرگ اتفاق افتادو ایالت متحده آمریکا جایگزین انگلستان در منطقه غرب آسیا وشمال افریقا شد.استراتژی آمریکا تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی بر اساس سیاست دوستونی نیکسون قرار داشت که ایران در این استراتژی، پایه نظامی وعربستان ستون مالی واقتصادی برنامه های امریکا برای پر کردن خلأ قدرت در منطقه بود . با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، ایالت متحده مجبور شد برای جلوگیری از نفوذ وقدرت بیش از پیش انقلاب اسلامی ، در مسائل منطقه - ژئواستراتژیک منطقه جهان - درگیر شود ومانع از صدور اندیشه های انقلابی شود
.آمریکا با یک واقعیت غیر قابل انکاری مواجه شد وآن اینکه جریان های تفکر انقلابی متأثر از نهضت امام خمینی ،هژمونی آمریکا ،موجودیت اسرائیل وبقای رژیم های محافظه کار منطقه را به چالش کشید وبدین صورت انقلاب اسلامی به معضل امنیتی برای غرب ورژیم های عربی واسرائیل تبدیل شد. انقلاب اسلامی ایران، ساختار سیاسی ، نحوه توزیع قدرت وبازیگران روابط بین الملل را تحت تأثیر قرار دادوباعث ظهور بازیگران جدید غیر دولتی - جنبش ها وملت ها - بالاخص در غرب آسیا شد.