بخشی از مقاله
چکیده
هدف : هدف از پژوهش حاضر تلاشی است براي طراحی روش تحقیق بمنظور دست یابی به علوم انسانی اسلامی. با پیش فرضهاي:-1 نگرش مکتبی به اسلام است. -2 تکیه بر وحی، بعنوان منبع علم الهی - دانش قطعیت یافته - -3 قول معصوم - ع - یا قول صدق بعنوان راه دستیابی به فهم مفاهیم وحی -4 تهذیب نفس بعنوان زیر ساخت روش شناختی و ابزار موثر در دستیابی به حقیقت علم -5 عقلانیت مهذب: بعنوان ابزاري براي ارزیابی ملاك صحت یافته هاي علمی -6 حس و تجربه بعنوان ملاك عقلانیت عرفی که همگی در جاي خود براي یک مسلمان آشنا به معارف دینی قابل اثبات است. بر اساس پیش فرضهاي فوق الذکر با طی پنج گام،
-1 ساختار شناسی مفهوم با مراجعه به قرآن بعنوان منبع غیر قابل تشکیک -2 شناخت مفاهیم پایه آن حوزه علمی، بر اساس استنباط از وحی بکمک قول صدق - معصوم و راسخون فی العلم - -3 استخراج نظام اصطلاحات مستخرجه ي مرتبط -4 کشف منطقی ترین ربط نظام اصطلاحات -5 طراحی نظریه بعنوان محصول ادراکات علمی. محصول حاصله طی این مراحل می تواند ما را در دستیابی به حقیقت علم دینی نزدیک گرداند
مقدمه : - به فکر نظریه سازي باشید، الگو گرفتن بی قید و شرط از نظریه پردازهاي غربی و شیوه ترجمه گرائی را غلط و خطر ناك بدانید. ما در زمینه علوم انسانی احتیاج داریم به نظریه سازي. بسیاري از حوادث دنیاحتی در زمینه هاي اقتصادي و سیاسی محکوم نظرات صاحب نظران در علوم انسانی است. در جامعه شناسی در روانشناسی ، در فلسفه آنها هستند که شاخص ها را تعیین می کنند. در این زمینه ها باید نظریه پردازهاي خودمان را داشته باشیم و باید کار بکنیم - 1387/2/14" در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه شیراز"مقام معظم رهبري دنیاي امروز شباهت زیادي با عصر فراعنه دارد.
علماء و اندیشمندانِی که مزدور قدرت استکبار جهانی اند در حقیقت همان ساحران دربار فراعنه اند. اینان با ابزاري بنام علم که در حقیقت همان ریسمانهاي دست ساحران هستند، درصدد بسط سلطه نظام استکبار جهانی شده اند، امروز بیشتر از آن عصر نیاز به معجزه ي جاویدي است که بتواند سحر ساحران را افشا و پرده ي فریب و جهل و نیرنگ شان را کنار زند. علمیت امروز بایستی آنچه را که بعنوان علم سکولار بخصوص در حوزه ي علوم انسانی به جامعه عرضه گردیده مورد نقد قرار دهد، تا بتواند حقیقت را به طالبین بنمایاند.
علی رغم قدرت پیچیده فراعنه امروز و حامیان توجیه گرشان، که یافته هاي خود را تحت عنوان علم، ارائه کرده اند، فطرت حقیقت جوي انسان خود همواره فریب کاري این مدعیان علم گرائی را فریاد می زند. فطرت بکمک عقلانیت خود هر گونه کید و فریبی را افشا نموده و با در خواست ملاك صحت عقلانی از مدعیان، آنان را به نقد و ابطال یافته هاشان وا می دارد. در حقیقت این امر گویاي عطش حقیقت جوئی علم در بین انسانهاست. اگر چه ماهیت علم و علمیت داشته ها را باید با ادله عقلی به اثبات نشست.
امروزه به همه ي یافته ها و بافته هاي عرصه عقل و مکر نام علم داده شده است. این علم در میدان عمل آنچنان مورد استفاده و سوء استفاده قرار می گیرد، که هر شاهد عاقل و عالم ظاهر بینی را به شک وا می دارد. دستاورد علمی موجود قدرت تفکیک حق از باطل و صحیح از غلط از انسان سلب نموده است. این امر در مدیریت حاکم بر جهان و کار کرد سازمانهاي بین المللی که مدعی عملکرد علمی است، بیشتر خود را می نمایاند. گزارش سازمانهاي حقوق بشري در باره ي کشورهاي جهان سوم و مصوبات آن که متأثر از منافع قدرتهاي جهانی و خلاف بیٌَِن حق و عدالت است، مشکل را دو چندان نموده است. در حقیقت مشکل اصلی جهت داري علم است که در منطق روش شناسی و تولید علم لیبرالیسم، جامعه را گرفتار این تناقضات کرده است. لذا ضرورت بصیرت در تشخیص و انتخاب روش صحیح علمی امروزه بیشتر از همیشه الزامی است.
تعارضات فراوانی در تعریف حقیقت علم و راه هاي دستیابی به آن که از دیر بازوجود داشته است. آن چه که موجب اختلاف محققین، اندیشمندان و صاحب نظران بخصوص اندیشمندان رشته ي فلسفه علم بوده، بیشتر به روش هاي استنباط و ابزار مورد استفاده آن بر می گردد. این امر حقیقت جوئی را که در وجدان عمومی است منکر نمی شود. علی رغم همه ي تعارضات در حوزه ي اندیشه، مقام "اعتبار علم در افکار عمومی" و جوامع انسانی همواره ثابت است. آنچنان که چالمز علم شناس معاصر انگلیسی در بیان اعتبار علم در جامعه، می نویسد، "حتی تا همین اواخر رشته اي هم چون علوم لبنیات، علوم خطابه و علوم کفن و دفن در اغلب دانشگاه هاي آمریکا بعنوان علم تعلیم داده می شد"
- چالمرز، ص2 - 2 در حقیقت این امر گویاي این حقیقت است که هر امر معمول و متعارفی براي عرضه به مردم در بسته اي بنام علم به آنها عرضه می شود. این امر گویاي اعتبار حقیقت علم در بین انسانهاست. اگر چه ماهیت علم و علمیت داشته ها را باید با ادله به اثبات رساند. چون معمولأ انسان بالفطره در صدد است تا در تشخیص خود کمترین خطا ورود داشته و از عمیق ترین و مرتبط ترین منطق در صحت ادراك بر خوردار باشد.
در این عرصه است که به ابزار درست اندیشی بیشترین نیاز را احساس می کند. اگر چه فطرت حقیقت جو و وجدان بیدار انسانها، همواره عامل مزاحم براي کسانی که علم را ابزار فریب براي دستیابی به قدرت قرار داده اند بوده است. از آنجا که تفاوت عمده انسانهاي فطرت گرا با دیگر موجودات، شبکه پیچیده عقائد و قدرت تصمیم گیري و باور داشتهاي موثر آن ها در زندگی شان می باشد. این امر با قوه عاقله ي انسان پیوند عمیق و ناگسستنی دارد، لذا می بایست بنیانی عقلانی و برخوردار از ملاك صحت مناسب در عرصه ي تولید علم در اختیار داشت که بتواند کمترین خطا را نیز بنمایاند.
این مقاله در صدد است تا با نگاهی ملهم از وحی سبکی منطقی و اسلامی بر خاسته از روش شناسی پر دیرینه محققان اسلامی پایه ریزي نماید، که بکمک آن بتوان به حقیقت علوم انسانی اسلامی نزدیک تر شد. در این رهگذر می بایست مفروضاتی که هر یک در جاي خود قابل اثبات است، بعنوان مفروضات مبنائی مورد پذیرش قرار گرفته شود، تا بر اساس آن بنیان کار استوار گردد، سپس به طرح روش شناسی پیشنهادي پرداخت. در این رهگذر در ابتدائی ترین گام به ساختار مفاهیم مرتبط موجود در منابع وحی مراجعه می شود.
سپس از بین مجموعه اي از مفاهیم موجود، مفاهیم پایه را سناسائی و در شکل گزاره هاي موضوعی دسته بندي می گردد. مجموعه اي از مفاهیم پایه محقق را به نظام اصطلاحات می رساند. شناخت روابط حاکم بر نظام اصطلاحات، می تواند ما را به سازه اي از نظریه ي مرتبط با یک رشته علمی نزدیک نموده و منتج به نظریه گردد. در این بخش از کفتمان بمنظور فهم مفهوم نگرش مکتبی به تشریح شکل زیر پرداخته می شود.