بخشی از مقاله

چکیده
با برآمدن برنامه کمینهگرا و حذف سطوح بازنمایی ژساخت و رساخت از انگاره دستوری نظریه اصول پارامترها، شکلگیری ساختهای نحوی برعهده فرایند ادغام و حرکت گذاشته شده است. درپی این تغییر نظری، نهتنها حضور بیش از یک عنصر نحوی ریشه1 در اشتقاق میسر شده است، بلکه سازههای نحوی علاوهبر حرکت رو به بالا، میتوانند با حرکت جانبی2 نیز از یک درخت نحوی به درخت مستقل دیگری جابهجا شوند. برپایه چنین رویکردی به فرایند حرکت و بهویژه به پیروی از تحلیل آسادا  هورنشتین و نونیس - 2014 - ، پژوهش حاضر میکوشد تا تحلیلی همگون از اشتقاق نحوی عبارتهای وصفی3 و محمولهای ثانویه همایندی4 که قرابتهای ساختاری چشمگیری دارند، بهدست دهد. در این میان، نشان داده میشود که در هر دو ساخت یادشده، بند ادات یا افزودهای5 وجود دارد که به شاخه جمله اصلی متصل میشود و یک عنصر نحوی که میان شاخه فرعی - ادات - و درخت اصلی - جمله - مشترک است، از رهگذر حرکت جانبی، از اولی به دومی منتقل میشود و یک ضمیر مستتر6 از خود بهجای میگذارد. این عنصر مشترک، در عبارتهای وصفی، فاعل ساختاری و در محمولهای همایندی، عمدتاً مفعول است. پیشزمینه چنین تحلیلی، تبیین جایگاه روساختی فاعل در زبان فارسی است. بنابراین، در روند پژوهش، با تکیه بر ملاحظات نظری و شواهد تجربی، استدلال میشود که اصل فرافکن گسترده1 در فارسی مشخصهای قوی است و سبب حضور الزامی یک فاعل ساختاری در شاخص گروه زمان - Spec, TP - میشود.

1 مقدمه

در زبان فار سی دو نوع بند واب سته ناخودای ستا1 یافت می شود که بهرغم تفاوتهای ساختاری، از رهگذر فرایندهای نحوی مشابهی شکل میگیرند و گاهی در ساخت ظاهری نیز به یکدیگر شباهت مییابند. این دو ساختار نحوی که در دادههای زیر آمدهاند، عبارتاند از عبارت و صفی - 1 - و محمول ثانویه همایندی : - 2 -  طبق توصیفهای سنتی - از جمله: شریعت 1364؛ انوری و گیوی 1367؛ انوری و عالی 1385؛ فرشیدور 1386؛ از میان دیگران - ، عنصر فعلی در عبارت وصفی که بیشتر در گونه نوشتاری زبان یافت میشود بهصورت اسم مفعول تظاهر مییابد و فعل دیگری که در انتهای جمله اصلی میآید، ارزش فعل نخست را در شخص، شمار، زمان و وجه مشخص میسازد. براین اساس، عبارت وصفی را باید بند ناخودایستایی دانست که هسته گروه زمان آن مشخصههای شخصوشمار و زمان ندارد و ارزش این مشخصهها وابسته به مشخصههای متناظر در بند اصلی است. لحاظبه زمان و نوع عمل، فعل وصفی غالباً مقدم بر فعل اصلی یا همزمان با آن تعبیر میشود و بر کامل شدن عمل پیش از رخ دادن فعل اصلی دلالت میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید