بخشی از مقاله
چکیده:
یکی از مهمترین مباحثی که می توان از طریق آن به شناختی دقیق تر از جهان اندیشه وري بزرگ مرد عرفان ایرانی - اسلامی یعنی جلال الدین محمد بلخی دست یافت، توجه به شیوه و اسلوب روایی - تمثیلی در مثنوي معنوي است. از همین رو، توجه به پیشینه حکایت پردازي تمثیلی در ادب فارسی از یک سو و همچنین بررسی میزان تأثیرپذیري مولانا از قرآن کریم و حدیث، وعظ و خطابه و تصوف و عرفان در پردازش حکایت هاي تمثیلی مثنوي از اهمیت ویژه اي برخوردار است.
در این نوشتار کوشش کرده ایم از یک سو به بررسی مهمترین ویژگی هاي تمثیل، به عنوان محوري ترین بطن مثنوي معنوي بپردازیم و از سوي دیگر وجوه تمایز میان تمثیل و سمبل در مثنوي را مشخص کنیم و سپس با توجه به نظریه هاي ادبی معاصر درباره تمثیل یا الیگوري؛ دو گونه آدم نمایی یا فابل و مثل گویی یا پارابل را در مثنوي مورد بررسی قرار دهیم.
-1 مقدمه
یکی از دیرینه ترین سنت هاي فکري – ادبی که از قرن هاي اولیه اسلامی به بعد در میان متفکرین و متصوفه اسلامی رواج یافته، تمثیل پردازي و بالتبع آن رمزگرایی است. البته باید گفت که نماد پردازي و رمز گرایی به صورت ناخودآگاه در ذهن و ضمیر ایرانیان قرار داشته است. چنانکه به نظر می رسد قدیمی ترین کتابی که قبل از ورود اسلام به ایران، تحت تأثیر شیوة زندگی و شرایط محیطی انسان آن روزگار، ماهیتی نمادین یا سمبلیک یافته است، منظومه »درخت آسوریک« به زبان پهلوي پارتی یا اشکانی است که در آن »نخل« و »بز« به عنوان نمادهاي زندگی کشاورزي و دامپروري با یکدیگر به مناظره و گفتگو پرداخته اند.
در قرن هاي اولیه ورود آیین اسلام به ایران؛ به دلیل لزوم آشنایی ایرانیان با مبانی و اصول آیین جدید، ترجمه و تفسیر قرآن و حدیث مورد توجه قرار گرفت. آشنایی ایرانیان با آموزه هاي کتاب آسمانی قرآن و شیوه و اسلوبِ آن در بیان مفاهیم و همچنین بهره گیري از آموزه هاي حکمت و رواج تصوف و عرفان، پایه هاي فکر و اندیشه ایرانی – اسلامی را استوار ساخت. از میان متفکرین اسلامی، شیخ الرئیس ابوعلی سینا با نوشتن رساله »حی بن یقظان« و »شیخ اشراق، شهاب الدین سهروردي با نوشتن رساله هاي فلسفی مانند رساله العشق، لغت موران، آواز پر جبرئیل، صفیر سیمرغ، فی حاله الطفولیه، روزي با جماعت صوفیان، رساله عقل سرخ، نخستین داستان هاي تمثیلی – رمزي ادب فارسی را ایجاد کردند
»شیوع تصوف در قرن سوم و چهارم و راهیابی افکار صوفیانه به عالم شعر سبب شد تا از اواسط قرن پنجم سبکی نوآیین که به زودي پایه شعر فارسی قرار گرفت در وجود آمد و آن روش همان است که آن را شعر عرفانی و سبک صوفیانه می توان گفت
از اواسط قرن پنجم تا اوایل قرن هفتم سه تن از شاعران بزرگ ادب فارسی یعنی سنایی، نظامی و عطار بیشتر از سایر شعرا به تمثیل و رمز پرداخته اند. لازم به گفتن است که از نیمه دوم قرن ششم تا نیمه اول قرن هفتم یکی از بزرگترین نظریه پردازان عرفان اسلامی یعنی محی الدین ابن عربی می زیسته است،عشقِ» نظام، دختر سیه چشم مکین الدین اصفهانی و سرودن »ترجمان الاشواق« به خاطر عشق او و اعتراض اهل ظاهر و قشریون سبب شد تا ابن عربی براي هر یک از اعضاي معشوق سمبولی در عالم مثال در نظر گیرد و از این پس نمادسازي و رمزگرایی در میان صوفیه و عرفا رایج گشت
در این نوشتار کوشش کرده ایم تا مهمترین ویژگی هاي تمثیل؛ به عنوان محوري ترین بطن مثنوي معنوي و وجوه تمایز میان تمثیل و سمبل در مثنوي و همچنین متداول ترین انواع تمثیل در آن مانند آدم نمایی و مثل گویی را مورد بررسی قرار دهیم.
-2 تمثیل، بطن دوم مثنوي
تمثیل در لغت به معناي مثال آوردن، تشبیه کردن، مانند کردن، صورت چیزي را مصور کردن، داستان آوردن آمده است.
ذیل تمثیل - و »در اصطلاح آن است که عبارت نظم یا نثر را به جمله یی که مثل یا شبیه مثل و متضمن مطلبی حکیمانه است، بیارایند و این صنعت همه جا موجب آرایش و تقویت بنیه سخن می شود
»ابن سینا نیز در دانشنامه علایی می گوید: تمثیل آن بود که حکم کنند بر چیزي، بدانچه اندر مانندة او بینند«
نزدیکی ساحت تشبیه و تمثیل به یکدیگر همواره مورد توجه پیشینیان؛ از علماي علم بلاغت گرفته تا دیگر اندیشمندان علوم ادبی بوده است. چنانکه به اعتقاد عبدالقاهر جرجانی »تشبیه عام تر است و تمثیل خاص تر و هر تمثیلی تشبیه هست اما هر تشبیهی تمثیل نخواهد بود. در این باره سکاکی نیز نگاهی نزدیک به جرجانی دارد و توضیحی که او دربارة تمثیل بیان کرده است، شاید یکی از کامل ترین تعریف ها باشد