بخشی از مقاله
چکیده
ایثار و شهادت به لحاظ زبان و فن بیان، از سنخ مفاهیم به شمار میروند. مفاهیم، آن دسته از مقولاتند که با هیچیک از حواس پنجگانه درکپذیر نباشند. اینگونه مقولات، عیناﹰ در جهان واقع موجودیت ندارند، بلکه حاصل انتزاع ذهنی از پدیدههای عینیاند.ذهن پس از انتزاع کردن مفاهیم و پدید آوردن آنها، در بازگشتهای دوباره، از روشهای متعددی برای موضوع شناخت قرار دادن مفاهیم بهره میگیرد؛ از جمله برای تسهیل و تسریع ادراک مفاهیم و انتزاعیات، از پدیدههای ملموس و محسوس یاری میگیرد.
به بیان دیگر، ذهن برای ادراک سادهتر و سریعتر مقولات انتزاعی،یا آنها را در سامانهای تبدیلی، با نزدیکترین مقولهی واقعی معادل قرار میدهد یا به مقولهای واقعی گره میزند. روش نخست که خود دارای گونهها و شعبههای بسیار است، در مجموع، زیرمجموعهی روش برابرنهی - تمثیل - قرار میگیرد. روش دوم نیز خود شاخههای بسیار دارد که یکی از این شاخهها، همراهسازی مفاهیم انتزاعی با موسیقی یا بهرهوری از روشهای تداعی است. در مقالهی حاضر تلاش بر آن است تا با رهیافتهای نظری و یافتههای حاصل از پرسشنامه، روش برابرنهی - تمثیل - و مجاری ارائهی آن بهسان یکی از کاراترین روشهای تبیین و ترویج دو مقولهی ایثار و شهادت بررسی گردد.
مقدمه و طرح مسأله
ایثار و شهادت، دو مفهوم رایج در فرهنگ بشریاند که بر گرداگرد خود، هالهای از اهمیت و تقدس را تنیدهاند. این دو مفهوم در جریان انقلاب اسلامی ایران و ادوار پس از آن بویژه در دوران دفاع مقدس، رواج بسیار یافتند و در بالاترین مراتب ارزشی فرهنگ ایرانی‐ اسلامی قرار گرفتند، به گونهای که انقلاب اسلامی ملت ایران و بویژه دوران موسوم به دفاع مقدس را بیحضور این دو مفهوم نمیتوان به بررسی کشید و تحت شناخت قرار داد، زیرا خیزش ملت ایران در برابر نظامی که از جهت مؤلفههای قدرت دنیوی، جایگاهی در حد کمال داشت، و سپس دفاع ملت ایران با کمترین امکانات در برابر کشوری که نمایندهی انبوهی از کشورها بود و مجموعهای از توان همهی آن کشورها را در خود داشت، جز با ایثارگری و شهادتطلبی ممکن نبود.
از اینرو پدیدار شدن نظام انقلابی جمهوری اسلامی و سپس استواری و پایداری این نظام، مدیون ایثار و شهادت بود و پس از این نیز، استواری و پایداری این نظام، با ایثار و شهادت ممکن خواهد بود. بنابراین برای استمرار استواری و پایداری نظام جمهوری اسلامی ایران و برای تقویت بیش از پیش موجودیت این نظام، راهی جز پایدار و استوار نگاه داشتن دو مقولهی ایثار و شهادت نیست. باید میراث ایثارگران و شهیدان انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، پاس داشته شود و ترویج گردد و در سایهی این پاسداشت و ترویج، نسلهای آینده یا همان کودکان امروز، مسلح و مجهز به فرهنگ ایثار و شهادت تربیت شوند. بدین منظور لازم است که راهکارهای تببین و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت در میان کودکان، بررسی گردد و مناسبترین راهکارها برای این طبقهی ظریف و حساس در پیش گرفته شود. برای حصول این مقصود، لازم است به این پرسشها، پاسخ درخور داده شود:
١‐ ایثار و شهادت، بهسان دو مقولهی شناختشناسی و آموزشی، چه ماهیتی دارند؟
٢‐ روشهای مناسب برای شناختپذیر شدن این دو مقوله در طبقهی سنی کودکان چیست؟
٣‐ ماهیت روش برابرنهی - تمثیل - به عنوان یکی از کاراترین روشهای ابلاغ و ادراک مفاهیم چیست؟
٤‐ تمثیل دارای چه زیرشاخههایی است و ماهیت و گسترهی کاربرد هر یک با توجه به مقتضیات سنی کودکان چیست؟
٥‐ مجاری کاربرد تمثیل با توجه به علایق و سلایق کودکان چیست؟
ماهیت ایثار و شهادت در حوزهی زبان و فن بیان
ایثار و شهادت را در حوزهی زبان و فن بیان، از جهات متفاوت میتوان به بررسی گرفت که خروجی و نتایج همهی آنها یکی است. در حوزهی زبان، اسمها بر دو گونهی اسم معنی و اسم ذاتند. اسم ذات، اسمی است که موجودیت مصداق و مدلول آن، قائم به ذهن انسان نباشد، ظرف وجودی آن خارج از ذهن بشر باشد و به فرض معدوم بودن ذهن بشر، باز هم مصداق و مدلول آن موجودیتش را حفظ کند. برای نمونه، سنگ، چوب، میز و صندلی، اسم ذاتند، زیرا موجودیت مدلولشان، خارج از ذهن بشر است و با فرض معدوم شدن ذهن بشر، موجودیت آنها معدوم نمیگردد. در برابر اسم ذات، اسم معنی است؛ اسمهایی که موجودیت مصداق و مدلول آنها، قائم به ذهن بشر باشد و خارج از ذهن بشر نتوان پدیدهای را نشانه زد و اینگونه اسمها را بر آن پدیده برچسب زد.
همچنین موجودیت مدلول این اسمها اعتباری است و بسته به اعتبار و نگرش ذهنهای متفاوت، دامنهی شمول و صدق اینگونه مفاهیم نیز تغییر میکند و چون این پدیدهها با اعتبار ذهن تعریف میشوند، با فرض معدوم شدن ذهن بشر، این پدیدهها نیز معدوم میشوند. برای نمونه زیبایی،مهربانی، عشق، علاقه خشم، باور، ناباوری و ... اسم معنیاند، زیرا در جهان واقع، نمیتوان پدیدهای را نشانه زد و این اسمها را بر آنها برچسب زد.
همچنین دامنهی صدق و شمول این اسمها به اعتبار ذهنهای متفاوت، تغییر میکند و به همین سبب است که در تعیین مدلول و مصداق این اسمها اتفاق نظر نیست و بدان سان که به سادگی میتوان پدیدهای را نشانه زد و برچسب میز را بر آن نهاد، نمیتوان پدیدهای دیگر را نشانه زد و نام زیبایی را بر آن برچسب زد و زیبایی خواندن وضعیت یک پدیده در چرخهی آری و نه و کم و زیاد در تردید و تردد است، بدان سان که برای نمونه، لیلی از دید مجنون، زیباترین بود، اما از دید دیگران، به هیج عنوان، تحت مقولهی زیبایی نمیگنجید:
به مجنون گفت، روزی عیبجویی که پیدا کن به از لیلی نکویی
که لیلی گرچه در چشم تو حوری است به هر عضوی ز اعضایش قصوری است
در بخشبندی اسمها به دو گروه اسم ذات و اسم معنی، تفاوت نظر هست، اما عموم علمای زبان در این نظر اتفاق دارند که هرگونه اسمی که زیرمجموعهی مصدر قرار گیرد، اسم معنی است. از این حیث، دو مقولهی ایثار و شهادت، از سنخ اسم معنیاند و رفتارهای زبانی در قبال این دو مقوله، رفتاری است که در قبال اسمهای معنی انجام میگیرد، زیرا ایثار و شهادت از حیث دستور زبان فارسی، اسممصدر به شمار میآیند.
همچنین نمیتوان موجودی در جهان واقع را نشانه زد و دو اسم ایثار و شهادت را بر آنها برچسب زد. میتوان، شخصی را نشانه زد و عنوان ایثارگر و شهید را بر آن نهاد، میتوان مکانی را به عنوان مکان ایثار و شهادت تعیین کرد، میتوان ابزاری را به عنوان اسلحهای که شهید با آن به شهادت رسیده است، تعیین کرد، اما نمیتوان موجودی در جهان واقع نشانه زد آن گونه که سنگ یا درخت یا انسان را نشانه میزنیم و گفت که ایثار و شهادت این است.