بخشی از مقاله

چکیده

مبحث تنبیه بهعنوان یکی از مباحث اصلی در علم روانشناسی مورد توجه بسیاری از محققان حوزه علوم انسانی بوده است. تنبیه عموما به عکسالعملی گفته میشود که برای آگاه کردن فرد خاطی از خطای خود صورت میگیرد و به صورتهای متفاوتی نیز بروز داده میشود . تنبیه پیامبران، مقربان و فرشتگان الهی یکی از موضوعات جالبی است که در قرآن کریم بدان اشاره شده است.

قرآن نه تنها بهعنوان یک معجزه مبین و روشنگر، بلکه بهعنوان یک اثر زیبای ادبی و هنری و روانشناسانه اذهان جستجوگر را به خود جذب مینماید. مطالعه قرآن نه بهعنوان یک وظیفه صرفا عبادی، بلکه بهعنوان یک سرگرمی بسیار جذاب و در عین حال عبرتآموز توصیه میگردد. در این تحقیق علاوه بر توضیح درباره مفاهیمی چون گناه، ترک اولی، تنبیه و انواع آن، به برخی از قصههای قرآنی نیز اشارهای شده است. روش تحقیق بر مبنای مطالعات کتابخانهای با محوریت مطالعه قرآن کریم بوده است. هدف از این تحقیق بیان نوع و کیفیت گناه و تنبیه و تفاوت آنها در بین افراد خاص - پیامبران، مقربان و فرشتگان - و عوام میباشد که صفت عدالت خداوندی را نیز در بر میگیرد.

مقدمه:

تنبیه در لغت به معنای بیدار کردن،آگاه کردن ، مجازات کردن ، گوشمالی دادن و سیاست کردن می باشد . در لغتنامه دهخدا تنبیه به معنای: " پروردن، آداب و اخلاق را به کسی آموختن و پروردن کودک تا هنگام بلوغ "آمده است.

در فرهنگ عمومی ما تنبیه به عنوان یکی از ابزارهای تربیتی شناخته شده است که عموما برای کودکان کاربرد دارد و گاه با آسیب های جسمی نیز همراه می باشد. اما متخصصان تربیتی و روان شناسی کاربرد تنبیه را در حوزه وسیع تری معنا می کنند. بر اساس تعاریف نظریه پردازان تربیتی، تنبیه نمودهای مختلفی دارد که یکی از آنها نیز تنبیه بدنی است . در دین مبین اسلام و در آیات و روایات متعددی تنبیه با هدف آگاه کردن افراد جامعه توصیه شده است و حتی اولیا و انبیای الهی نیز مشمول این عمل می شدند. البته تنبیه این افراد به هیچ وجه به معنای گناه کار بودن آنان نیست.

پیامبران بزرگ الهی به عنوان راهنمایان صالح انسان ها به سوی رستگاری و قرب الهی، علاوه بر برخورداری از شناخت عمیق از مراحل تکامل روحی، در عمل و کردار نیز از سایرین ممتاز و سرآمد بوده اند و از سوی خداوند به عنوان الگو و سرمشقی برای جهانیان فرستاده شده اند.

آنان برای رساندن انسان ها به مرحله قرب الهی و سعادت جاوید، راستی و رستگاری و اطاعت بی چون و چرا از خداوند را به مردم توصیه می کردند و خود به عنوان راهنما و دلیل این راه پر پیچ و خم ، نفس خود را از.هرگونه ارتکاب به گناه و معصیت حفظ می نمودند.

طبق آیات و روایات متعدد، پیامبران الهی دارای خصیصه " عصمت" از خطا می باشند اما قصور و غفلت از یاد خدا گاه از پیامبران نیز سر می زده است.اگرچه نسبت دادن گناه و معصیت به انبیا و اولیای الهی به دلیل خدشه دار نمودن مقام و منزلت روحانی آنان گناهی بزرگ محسوب می شود، اماباید گفت پیامبران و مقربان درگاه خداوند نیز به دلیل ویژگی انسان بودن و جایز الخطا بودن غفلت هایی از خود نشان داده اند که در تفکر عوام به گناه تعبیر می شود اما با استناد بر جمله:" حسنات الابرار سیئات المقربین"؛ که خوبیهای نیکان را ، برای مقربان گناه محسوب می کنند، باید گفت انسان های عادی در برابر ترک بسیاری از مستحبات و آداب، احساس گناه نمیکنند، اما خداوند با توجه به میزان معرفت و کمال پیامبران کوچکترین قصوری از جانب آنان را گناه م حسوب می نماید و برای نشان دادن عدالت خود آنان را تنبیه نیز می کند.

در تعریف گناه باید گفت که به طور کلی دو نوع گناه وجود دارد:

-1 گناه مطلق؛ که تعمدا صورت می گیرد و انسان با آگاهی کامل از عواقب آن، از دستورات خداوند سرپیچی می کند. پیامبران از ارتکاب این نوع گناه کاملا مبرا هستند و در قرآن نیز شاهدی در این خصوص دیده نمی شود.

-2 گناه نسبی یا ترک اولی؛ این نوع گناه به معنای تمرد و سرپیچی نیست و ناشی از نسیان و فراموشی است که سهوا صورت می گیرد . ترک اولی کاری است که انجام آن از شخصی که به مقام معرفت االله رسیده باشد جایز نیست .و ترک آن برای او بهتر است. پیامبران الهی که مقام شامخ نبوت را دارند پیوسته در مقام توبه و استغفار از این نوع گناه می باشند . گناه و معصیت انبیا و اولیا به هیچ عنوان گ ناه اخلاقی یا تخلف از قوانین الهی نمی باشد بلکه به معنای قصور از ادای حق بندگی یا تقصیر در بذل تمام توجه به سوی محبوب است.

نقش اسرائیلیات در تحریف داستان های پیامبران

بعضی از قصه های مربوط به پیامبران با تحریف نقل شده است . مهم ترین این تحریفات را می توان در اسرائیلیات جستجو کرد.اسرائیلیات به داستانها و اخبار یهودی و نصرانی که در مجامع روایی و تاریخی اسلامی نفوذ کرده است، اطلاق میشود. این داستان ها شاخص ترین روایاتی است که عمدتاً به دست مسلمانان یهودی الأصلی ساخته و پراخته شد که قصد وارد کردن خرافات ادیان سابق را به سنّت و فرهنگ اسلامی داشتند . در این میان، آیات مربوط به جریان زندگی پیامبران گذشته به جهت عدم آشنائی مسلمانان با اخبار آنان و به علّت اختصار موجود در آیات قرآن، بهترین فرصت را برای رسیدن به این منظور برای ایشان فراهم کرد و گاه حتی وارد کتب تفسیری اسلام نیز شده است.

در نوشته حاضر به برخی از این تحریفات نیز اشاره ای خواهد شد. همچنین به بیان نقش گناه و به عبارت دیگر " ترک اولی" در کیفیت تنبیه پیامبران می پردازیم.

اولین خطاکار عالم و اولین تنبیه الهی

از مطالعه قصص قرآنی چنین استنباط می شود که اولین خطا کار عالم یکی از مقرب ترین فرشتگان خداوند به نام " عزازیل " بود . عزازیل کلمه ای عبری و به معنای " عزیز خدا " می باشد. این فرشته پس از ارتکاب گناه به نام های" رجیم" - رانده شده - ، ابلیس - بسیار دروغگو، کذاب - ، دیو، اهریمن، خناس و ... مشهور شد. منزلت او از سایر فرشتگان بیشتر بود و مقام استادی آنها را داشت اما پس از نافرمانی از امر خداوند و سجده نکردن در برابر آدم، از بهشت رانده شد. ابلیس در توجیه نافرمانی خود به خداوند گفت: من از آدم برترم .تو مرا از آتش و او را از گل آفریدی و من در برابر بشری که او را از گل خشک و سیاه و بدبو آفریده ای سجده نمی کنم .

مولوی در دفتر اول مثنوی در این باره می گوید :

گفت: نار از خاک بی شک بهتر است من ز نار و او ز خاک اکدر است - مولوی، دفتر اول: - 3411 داستان ابلیس و کفر او یکی از موضوعات بحث برانگیز در ادبیات و عرفان اسلامی است . عده ای او را به سبب عشق بی حدش به خداوند تقدیس کرده اند و نافرمانی اش را ناشی از غیرت او در عشق می دانند و نه تنها آن را نکوهیده نمی دانند بلکه می ستایندش.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید