بخشی از مقاله
انجمن اوليا مربيان
بيست و چهارم مهر، روز پيوند اوليا و مربيان است. در هفته ?پيوند? كه از اين روز آغاز مى شود به دعوت مدير مدرسه، اولياى دانش آموزان، در جلسه اى گرد هم مى آيند. مدير گزارشى از فعاليت هاى سال گذشته خود و همكارانش را به اوليا ارائه مى دهد و مشكلات مدرسه را با آنها در ميان مى گذارد و در پايان تعدادى از اوليا براى عضويت در انجمن داوطلب مى شوند. پس از راى گيرى نمايندگان اوليا در انجمن تعيين مى شوند.
انجمن اوليا و مربيان يكى از قديمى ترين نهادهاى مدنى است. آغاز همكارى خانه و مدرسه در قالب انجمن به سال ۱۳۲۶ شمسى برمى گردد. در آن سال شوراى عالى فرهنگ، تشكيل اين انجمن ها را در همه آموزشگاه ها و شرح وظايف آنها را تصويب كرد. در سال ۱۳۴۶ شمسى، انجمن اوليا و مربيان ايران تاسيس شد و به ثبت رسيد. در مرامنامه انجمن آمده است: ?انجمن ملى اوليا و مربيان ايران سازمانى است غيرانتفاعى و غيردولتى، اين موسسه با همكارى و پشتيبانى كسانى كه به تربيت عمومى نونهالان و نوجوانان علاقه دارند تشكيل مى شوند و هدف هاى معين و مشخصى را بر محور سياست هاى كلى آموزش و پرورش كشور و با معيارهاى فدراسيون بين المللى اوليا و مربيان براى نيل به هدف هاى خود تعقيب مى كند. انجمن ملى اوليا و مربيان ايران سازمانى است كه در آن تعصب مذهبى، طبقاتى، نژادى و يا سياسى راه ندارد و صرفاً به جنبه تربيتى همگانى متوجه است.
همچنين آرمان انجمن بهسازى روابط اجتماعى در سطح كشور و جهان از طريق تربيت نسل جوان به وسيله كسانى است كه تمام يا قسمتى از وقت، نيرو و كوشش خود را وقف تامين آينده اجتماع و جهانى مى كنند كه ما در آن زندگى مى كنيم...? در انجمن اوليا و مربيان مدرسه، علاوه بر نمايندگان اوليا، مديرمدرسه، يكى از معاونان، مربى پرورشى، نماينده معلمان مدرسه نيز عضويت دارند و نماينده شوراى دانش آموزى نيز برحسب ضرورت مى تواند در جلسات انجمن شركت كند. انجمن براى بالا بردن آگاهى خانواده ها و تقويت مشاركت آنها، كلاس هاى آموزش خانواده را در طول سال تحصيلى برگزار مى كند. تصميم گيرى در مورد كلاس هاى تقويتى و فوق برنامه با انجمن است.
گردش مالى مدرسه و مسائلى مانند تعميرات، تهيه تجهيزات زير نظر انجمن است.آنچه كه در آموزش و پرورش به نام ?مدرسه محورى? خوانده مى شود، چيزى نيست جز تفويض اختيارات گسترده براى اداره مدرسه به انجمن اوليا و مربيان. كاهش تصدى گرى دولت و سپردن كار مردم به مردم از طريق تقويت انجمن ميسر است. انجمن هاى اوليا و مربيان در صورتى كه با همديگر ارتباط افقى داشته باشند، مى توانند تبديل به بزرگترين نهاد مدنى جامعه شوند. بيش از ۱۳۰ هزار مدرسه در سراسر كشور وجود دارد و هر مدرسه يك انجمن دارد. اگر تعداد اعضاى هر انجمن را به طور متوسط ۵ نفر فرض كنيم و حداقل در يكصد هزار مدرسه اين انجمن ها شكل گيرند اين نهادى است با ۵۰۰ هزار عضو فعال كه برگزيده ۱۶ ميليون خانواده ايرانى هستند. اما بر سر راه تقويت و گسترش انجمن ها موانعى وجود دارد.
اولين مانع سيستم متمركز و پلكانى آموزش و پرورش است، كه براساس دستورالعمل ها و بخشنامه هاى ادارى و از بالا اداره مى شود. هر چند در سال هاى اخير از طريق تفويض اختيارات به سازمان هاى آموزش و پرورش و مناطق گام هايى در جهت تمركززدايى برداشته شده است، و بحث ?مدرسه محورى? به عنوان يك نگرش از سوى مديران آموزش و پرورش مطرح شده است. اما تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله درازى وجود دارد. انجمن ها، نهادهاى دنباله ور هستند و معمولاً نقش آنها تاييد تصميماتى است كه از سوى مدير به عنوان نماينده بوروكراسى قدرتمند ادارى اتخاذ مى شود. سيستم ادارى ميل به تمركز و سلسله مراتب دارد و نهادهايى مانند انجمن اوليا و مربيان، شوراى معلمان و شوراى دانش آموزى را از محتوا تهى مى كند و صرفاً پوسته تشريفاتى و نمايشى آنها را حفظ مى كند. مانع ديگر گستردگى اين تلقى در جامعه است كه گويا وظيفه انجمن فقط جمع آورى كمك هاى مالى اوليا براى جبران كمبودهاى مدرسه است و در واقع به چشم يك موسسه خيريه به آن نگاه مى كنند.
عملكرد نامناسب اكثريت مديران مدارس و ضعف بينشى مسئولان ادارى در مورد نقش نهادهاى مدنى به گستردگى اين تلقى دامن مى زند. به همين دليل بسيارى از اوليا با اكراه در جلسات انجمن شركت مى كنند و نسبت به فعاليت هاى انجمن پيشداورى منفى دارند. مانع ديگر مشكلات معيشتى اكثر خانواده ها و فقر گسترده در جامعه است. اگر فقر فرهنگى و ضعف جامعه مدنى را نيز به اين عامل اضافه كنيم، به اين نتيجه مى رسيم كه مشكلات ادارى، تنها عامل ضعف اين نهاد نيست.به گفته كارشناسان ميانگين سواد در گروه سنى ۱۵ تا ۴۰ ساله كه نيروى فعال جامعه را تشكيل مى دهند، ۵/۵ سال است
. ۵/۳ ميليون نفر بيسواد مطلق در جامعه داريم. مردم نسبت به فعاليت هاى سازمان يافته جمعى بدبين و بى ميل هستند. به همين دليل نقش انجمن ها در مناطق مختلف، برحسب موقعيت اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى خانواده ها متفاوت است. در مناطق مرفه نشين شهرهاى بزرگ، انجمن هاى اوليا و مربيان فعال ترند. اما در مناطق حاشيه اى و جنوبى تهران، تعداد كمى از خانواده ها در جلسات انجمن شركت مى كنند. اكثر شركت كنندگان، مادران بيسواد و كم سوادى هستند، كه درك ضعيفى از مفهوم مشاركت دارند و هراسان و ترس زده تملق مدير را مى گويند كه شايد از روى دلسوزى مبلغ كمترى به عنوان كمك به مدرسه از آنها بگيرد! رشد انجمن هاى اوليا و مربيان تابعى است از رشد جامعه مدنى و به نوبه خود بر آن تاثير مى گذارد. طرح هايى مانند خودگردانى مدارس و واگذارى مديريت مدارس قيمت تمام شده و تقويت مشاركت هاى مردمى، بدون نهادسازى و تقويت نهادهاى موجود از قبيل انجمن اوليا و مربيان و شوراى معلمان، امكانپذير نيست. به تجربه ثابت شده است كه در غياب اين نهادها، سيستم ادارى توانايى و ظرفيت اجراى طرح هاى اصلاحى را ندارد
خانه و مدرسه زماني مي توانند رسالت آموزشي و تربيتي خاص خود را به نحو مطلوب انجام دهند که هر يک شناخت تربيتي کافي داشته باشند و نقش تربيتي خاص خود را با بصيرت انجام دهند. در اين راستا انجمن اوليا و مربيان هيأتي منتخب از پدران و مادران، دانش آموزان و مريبان مدرسه است که با هدف همکاري در جهت پيشبرد امور آموزش و پرورش دانش آموزان تشکيل مي شود. اين انجمن پيشنهادها و طرح هاي مفيد را به مدير و مسئوولان مدرسه عرضه مي کند و در اداره بهتر امور، يار و ياور صميمي مديران محسوب مي گردد.
انجمن اوليا و مربيان، مظهر همکاري خانه و مدرسه در امر تعليم و تربيت کودکان و نوجونان است. در هفته پيوند اوليا و مربيان که از تاريخ 24 تا 30 مهرماه هر سال برگزار مي گردد، پدران و مادران به مدارس دعوت شده و درباره مسائل تربيتي بحث و تبادل نظر نموده و نمايندگان خود را در انجمن براي يک سال برمي گزينند مشاوره و برنامه ريزي به منظور تحقق اهداف انجمن، همکاري و همفکري با مدير و مربيان مدرسه در مورد برنامه هاي اوقات فراغت دانش آموزان و دعوت از اولياي علاقمند به منظور بهره مندي از خدمات و ياري هاي آنان براي تهيه و تدارک و تکميل امکانات آموزشي پرورشي مدرسه از جمله مهم ترين وظايف انجمن اوليا و مربيان مي باشند.
اوليا و مربيان، دو بال نيرومند پرواز در آسمان تربيت اند که هيچ کدام به تنهايي نمي توانند اوج گرفتن دانش آموزان، در افق هاي روشن فردا را فراهم آورند. والدين مهربان و معلمان دلسوز بايد با ياري يکديگر، به اميدهاي فرداي اين مرز و بوم، فرصت شکوفايي بدهند.
پيوندى به استحكام مهر
انجمن اوليا و مربيان، تقريباً براى هيچ گروه سنى در كشور ما غريب و نامانوس نيست. تا چندى قبل كه ما مدرسه مى رفتيم سالى دو يا سه بار برگه هاى دعوت نامه انجمن را براى والدين خود مى برديم و پدر و مادرها نيز مجبور بودند براى جلوگيرى از اعتراض مسوولين مدرسه و التماس هاى فرزند در اين جلسات حضور يابند.
امروز هرچند اين تشكل ها سازمان يافته تر شده و ديد والدين و مسوولين نيز نسبت به انجمن ها تغيير كرده و بهبود يافته است اما هنوز هم به اعتقاد كارشناسان، انجمن اوليا و مربيان در كشور ما معنا و جايگاه واقعى خويش را نيافته است
* محمدحسين فروزان
بر اساس اساسنامه انجمن مركزى اوليا و مربيان هدف نهايى از تعليم و تربيت در آيين مقدس اسلام و به تبع آن در حكومت جمهورى اسلامى، دستيابى به مكارم اخلاقى، يافتن نفس مطمئنه و تزكيه و حركت در صراط مستقيم در جهت وصول به مقام بندگى شايسته خداى توانا با استفاده از زمينه هاى فطرى انسان است.
دو ركن مهم و اساسى اين ترقى تعالى عبارت است از كانون هاى با صفا و با هدف خانواده و مدرسه؛ لذا به منظور برقرارى هرچه بيشتر ارتباط ميان اين دو كانون و در جهت تحكيم همكارى هاى تربيتى و ايجاد هماهنگى بين كليه مراكزى كه تمام يا بخشى از اهداف آن ها هدايت و تهذيب افكار و تربيت اخلاق عمومى است انجمنى به نام انجمن اوليا و مربيان تشكيل گرديد.
شايد بزرگترين رسالت اين انجمن ها مشاركت بين اوليا و مربيان در فعاليت هاى تربيتى و ايجاد مشاركتى جهت توفيق در امر تعليم و تربيت و رفع موانع اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى باشد. اما اين انجمن ها به رسالت واقعى و ملى خود تا چه اندازه نزديك شده اند؟
به اعتقاد برخى از والدين دانش آموزان، تشكيل اين انجمن ها فقط بهانه اى جهت حضور والدين براى ايجاد ارتباط مالى ميان آن ها و مديران است.
رنجبر، كه فرزندانش در مقاطع ابتدايى و راهنمايى مشغول تحصيل هستند، پيوند ميان دو نهاد خانه و مدرسه را لازم دانسته و مى گويد: «نفس وجودى اين انجمن ها بسيار مفيد و ضرورى به نظر مى رسد، زيرا موجب مى شود كه والدين از مشكلات دانش آموزان و مدرسه با خبر شده و مسوولين مراكز آموزشى نيز با ارتباط مستمر با والدين از نحوه تعامل آن ها با محصلين و همچنين مشكلاتى كه والدين با فرزندان دارند با خبر مى شوند. اما نكته اين جاست كه به تنها چيزى كه در اين انجمن ها توجه نمى شود همين مسايل است و والدين فقط بايد به صورت يك طرفه از مشكلات مدرسه با خبر شده و از هر گونه همكارى دريغ ننمايند.»
وى مى افزايد: «فرض كنيد دانش آموزى در خانه داراى مشكلى با والدين خود باشد و اگر اين مشكل او به صورت نهفته و پنهان باقى مانده و به مدرسه انتقال پيدا كند موجب بروز مشكلاتى براى وى و ساير شاگردان مى شود و البته عكس اين قضيه نيز صادق است، يعنى اگر مشكلات درسى و ارتباطى او با ساير دانش آموزان به محيط خانه انتقال يابد، در بسيارى از موارد موجب بروز ناهنجارى در محيط خانه و در تعامل با ساير اعضاى خانواده مى شود.»
به اعتقاد وى با توجه به اين موارد، اين انجمن ها فى نفسه بسيار مفيد است اما جايگاه آن در ميان خانواده ها به خوبى تدوين نشده است و مدارس نيز از عملكرد آن ها برداشت و تصوير اشتباهى دارند و فعاليت آن را به عنوان سمينارى براى حل مشكلات ادوارى مدارس مى دانند.
رضازاده، دبير يكى از دبيرستان هاى دخترانه تهران نيز در مورد علل عدم موفقيت انجمن اوليا و مربيان مدارس كشور معتقد است: «يكى از موانع پيشبرد اهداف انجمن، ناشى از مسايل فرهنگى جامعه است. فرهنگى كه در افكار و سيستم روان شناختى ما مستقر شده و تغيير آن صبر و حوصله زياد و مداومت دقيق مى طلبد.
در جامعه ما متاسفانه فرهنگ فردگرايى بر جمع گرايى غالب است و همين مساله سبب مى شود كه اعضاى انجمن ها كه متشكل از اولياى خانه و مربيان مدرسه هستند، تصميم گيرى هاى مناسب جمعى نداشته باشند. شوراى مدرسه، معلمان، شوراى دانش آموزان و انجمن اوليا و مربيان اركان هر واحد آموزشى را تشكيل مى دهند و به نظر مى رسد نظام تصميم گيرى و تصميم سازى در مدارس بايد با مشاركت مجموعه اين شوراها انجام شود و در حقيقت انسجام و پيوستگى اين ركن ها با يكديگر است كه مى توانند با بازنگرى و تعريف مجدد در رفتارهاى مناسب در محيط آموزشى، با توسعه فضاى همكارى و مشاركت در مدرسه و با ايجاد ارتباطات مطلوب بين دانش آموزان، اوليا و معلمان فضاى مدرسه را به محيطى با نشاط و مطلوب تبديل كنند.»
اين در حالى است كه به عقيده مديران و مسوولين سازمان مركزى انجمن اوليا و مربيان برداشت و نگاه اكثر والدين به اين انجمن درست نبوده و هدف از تشكيل چنين جلساتى دانش افزايى والدين، راهنمايى خانواده ها، تحكيم روابط ميان اوليا و مربيان و ارتباط مستمر والدين با اولياى مدرسه است كه به اين منظور مى توان به تاسيس و راه اندازى مراكز مشاوره خانواده به عنوان يكى از مهمترين اولويت هاى كارى اين سازمان در سال جارى اشاره كرد.
دكتر جلاليان، كارشناس امور تربيتى در اين خصوص مى گويد: «بايد دو نكته مورد توجه قرار گيرد، اول اين كه تاكنون اكثر پژوهش هاى انجام شده پيرامون مهمترين وظايف و اهداف انجمن ها بيانگر نتايج مثبت و اميدوار كننده در خصوص تغيير نگرش والدين در زمينه مسايل تربيتى و رضايت مندى آنان از خدمات ارايه شده بوده است. نكته ديگر اين كه معتقدم حضور اوليا در اين عرصه مشاركت با هر قوت و ضعفى و در هر شرايطى عامل مهم، اساسى و موفقيت آميز به شمار مى آيد. بنابراين كاربرد اصطلاح عدم موفقيت براى انجمن قابل تعميم نيست.»
وى در عين حال مى افزايد: «البته اين مطلب بيانگر نبود موانع، مشكلات و محدوديت در حوزه فعاليت اين انجمن ها نيست و بى ترديد اين مراكز نيز مانند ساير بخش ها با مسايل و مشكلاتى مواجه هستند كه مهمترين آن ها را مى توان در عدم نگرش صحيح برخى از مسوولان و مديران به نقش، جايگاه و اهداف پيش بينى شده انجمن، تصويب قوانين و مقررات محدود كننده و متناقض با وظايف مصوب انجمن ها، عدم فضاى امن روانى براى بيان نظرات و انديشه ها، عدم اطلاع رسانى و مقايسه عملكرد انجمن هاى واحد هاى آموزشى در سال هاى مختلف، عدم ارتباط مستمر اعضا با مجمع عمومى اوليا عدم پيش بينى مشوق هاى لازم به منظور تجليل از فعالان انجمن، عدم آشنايى برخى اعضا با سياست ها و قوانين و مقررات و كمبود آموزش هاى لازم در زمينه مهارت هاى بحث گروهى و عدم آشنايى با قوانين تصميم گيرى گروهى و غيره مشاهده كرد.»
وى ضمن تاكيد بر ايجاد هماهنگى بين نقش تربيتى خانواده و مدرسه و ايجاد توافق بين اوليا و مربيان در حوزه اصلى و ارزش هاى حاكم بر جامعه و نظام تعليم و تربيت معتقد است: « ترويج فرهنگ يادگيرى مستمر در ميان اولياى دانش آموزان و خانواده ها، پيشگيرى از آسيب هاى روانى، اجتماعى و عاطفى نوجوانان، تاكيد بر هنجارهاى اجتماعى از طريق ارايه الگوهاى مناسب به دانش آموزان و فراهم نمودن بسترهاى لازم به منظور مشاركت اوليا در نظام تصميم گيرى مدرسه در راستاى ايجاد فرصت هاى آموزشى از مهمترين رسالت هاى انجمن هاى اوليا و مربيان است كه بايد به صورت كاملاً جدى تر به آن ها نگريست و زمينه را براى اجرايى شدن آن فراهم كرد.»
آنچه مسلم است آموزش و پرورش مهمترين ركن توسعه در جوامع پيشرفته محسوب مى شود و به اعتقاد صاحب نظران توسعه، امروزه تنها كشورهايى مى توانند به حيات خود ادامه دهند كه از چهار قدرت فرهنگى، آموزشى، اقتصادى و سياسى بهره مند باشند.
اين در حالى است كه دستيابى به قدرت فرهنگى -كه يكى از مهمترين ابزارهاى توسعه محسوب مى شود- تنها در سايه توجه به حوزه آموزش و پرورش و فعاليت در اين زمينه حاصل مى شود.
تشكيل شوراها و انجمن هايى مانند «اوليا و مربيان» نيز گامى موثر در تداوم آموزش فرهنگى با استفاده از انتقال تجربيات به ويژه در ميان خانواده هاست. از سويى آنچه كه موجب عدم موفقيت كامل و دست يابى به اهداف نهايى انجمن ها مى شود ريشه در عدم درك متقابل اوليا و مربيان از يكديگر و شايد ديد هر دو طرف به يكديگر همراه با سوء ظن باشد!
در صورتى كه اگر اين دو كانون (خانه و مدرسه) كاركرد صحيح خود را بيابند، در پيشبرد روند تحصيلى دانش آموزان بسيار مفيد و موثر خواهد بود؛ لذا با برنامه ريزى مناسب بايد ارتباط متقابل مدارس با اولياى دانش آموزان را تقويت كرد تا اين پيوند زيبا به سادگى نگسلد.
از خانه تا جامعه تنها يک گام: مدرسه!
مدرسه اولين گام کودک در ورود به اجتماع، زندگي جمعي و آشنا شدن با دنياي پيچيده بيرون از خانه است. رشد شخصيتي و فکري کودک که در خانه شکل گرفته، در مدرسه تکميل شده قوام مي يابد. مدرسه آغاز جداشدن کودک از خانواده است! در گذشته نه چندان دور اين کودک بود که در روز اول مدرسه مي گريست و اينکه اين مادر است که با آگاهي از نقش مدرسه و آغاز انفکاک از فرزندي که پيش از اين جزئي از وجودش بود ، با چشمي اشکبار فرزند را راهي مي کند تا براي حضور در اجتماع آماده شود. به راستي نقش مدرسه در تربيت کودک بسيار حياتي و اساسي است به همين دليل است که بايد والدين و معلمان در ارتباط تنگاتنگ با يکديگر باشند و در پرورش کودک يکديگر را ياري رسانند. و آيا اين مهم در مدارس ما قابل اجراست؟ کلاس هاي پرجمعيت، حجم بسيار زياد دروس، معلمي که خود دغدغه هاي بسيارش را ، حتي هنگام درس گفتن در پس ذهن دارد آيا مجال اين مي يابد که با تک تک والدين دانش آموزان انبوهش در کلاس ارتباط برقرار کرده ، ضعفها ، کاستي ها و يا توانايي ها و برتري ها کودکان را با والدين در ميان گذارد و با هم فکري آنان شيوه رفتاري يکساني را در خانه و مدرسه در پيش گيرد؟ انتخاب روز پيوند اوليا و مربيان، و يا هفته ايي براي آن( مهر 30-124 ) براي به انجام رساندن اين کار سترگ به جا ، ولي بسيار بسيار ناکافي است و اميدواريم که اهتمام معلمان، مربيان و اولياء مدرسه و خانه به تعليم، تربيت و رشد شخصيت کودک به اين يک روز و هفته خلاصه نشود.
نبايد انديشيد که وظايف خانه و مدرسه و انجمن اوليا و مربيان در نظارت بر توانايي ها و يا کاستي هاي درسي کودکان و نوجوانان بايد خلاصه شود. چنانکه گفته شد بايد پس از ورود کودک به مدرسه، والدين و معلمان کودک را براي زندگي اجتماعي آماده کنند." امروز مي بينيم جوان 25-24 ساله جوان خامي است که نمي تواند به خوبي از عهده مسئوليت هاي اجتماعي خود برآيد و دليل عمده آن نيز اين است که بسترها و نهادهاي اجتماعي که جوان بتواند در آنجا تمرينات لازم را انجام بدهد، به اندازه کافي وجود ندارد."(1)
امروزه شاهد آن هستيم که جامعه ما يک جامعه قانون مدار نيست از کوچک و بزرگ و پير و جوان قانون را در زندگي لازم الاجرا نمي دانند اين همه از آنجاست که خانه و پيامد آن مدرسه ، کودک و نوجوان را براي حضور در اجتماع، پاي بندي به قوانين آن و حضور فعال و پرتوان در آن آماده نکرده است.
متاسفانه در مدارس ما تفکر و نوع نگرش به زندگي در زيرحجم عظيمي از محفوظات مدفون شده است " ما آنقدر اطلاعات مي دهيم که دانش در لابلاي آن اطلاعات گم مي شود... در لابلاي اين اطلاعات تفکر گم مي شود يعني اينکه ما مجالي براي انديشيدن ايجاد نمي کنيم."(2)
اين همه نشان از آن است که خانه و مدرسه ارزيابي درستي از نيازمندي هاي جامعه نداشته ، کودک و نوجوان را در جهت اين نيازمندي ها آماده نساخته اند.
" انجمن اوليا و مربيان بايد بداند که يک عضو از يک سيستمي است که مبادرت به تربيت جوانان نموده پس بايد موقعيت خود را در آن سيستم به خوبي بشناسد و نيز شناخت کاملي نسبت به عوامل تاثيرگذار ديگر پيدا کند و اين کار، زمينه را براي يک تاثيرگذاري مثبت در يک برنامه ريزي خوب فراهم مي کند . خلاصه کلام اينکه ما بايد بدانيم افرادي که در مظان تعليم و تربيت ما قرار دارند چه کساني هستند؟ در چه دنيايي به سر مي برند؟ دغدغه خاطرشان چيست و آرزوها و آرمانهايشان چيست؟ "(3)
آنچه جاي تقدير دارد آنکه انجمن اوليا و مربيان به منظور گسترش دامنه فعاليت خود و در راستاي يکي از وظايف تعيين شده اين انجمن مبني بر" آگاه کردن اوليا به مسائل ديني ، تربيتي، اخلاقي و مشاوره با آنان در هماهنگ کردن روش هاي تربيتي و آموزشي در محيط خانه و مدرسه" اقدام به انتشار کتب تربيتي کرده تا از اين راه کاستي هاي موجود را تا حدودي مرتفع نمايد. واحد انتشارات اين انجمن از سال 1363 شروع به کار کرده و تا کنون 160 عنوان کتاب در موضوعات دين، روانشناسي و علوم اجتماعي به چاپ رسانده است.