بخشی از مقاله
چکیده:
به رغم آنکه در افغانستان معاصر اقدامات مختلفی از سوی جریانهای سیاسی مختلف در جهت توسعه سیاسی این کشور انجام شده اما تا کنون کارنامه خوبی در این راستا ارائه نشده است. به نظر میرسد در مسیر توسعه سیاسی موانع گوناگونی وجود دارد که مهمترین آن قومیتگرائی به شمار میآید. ساختار جامعه افغانستان ترکیبی از نژادها، زبانها، مذاهب و خرده فرهنگ های گوناگون است. این اختلافات مانع عمدهای بر سر راه توسعه این کشور به وجود آورده است. علی رغم همزیستی طولانی اقوام، گروه های زبانی و خرده فرهنگ های موجود در این کشور، نمیتوان آن را به عنوان جامعه واحد که دارای هویت اجتماعی مشترک باشد به شمار آورد. این نوشتار بدنبال واکاوی برنامههای گفتمانی توسعه سیاسی افغانستان و قومیتگرائی به عنوان مهمترین چالش پیشروی آن با روش اسنادی است.
مقدمه:
مسئله قوم و قومیت گرایی آفت بزرگ وحدت و منشأ اختلاف و شقاق بر پیکره اجتماعی جامعه افغانستان از دیر باز تا کنون بوده است و یکی از موانع جدی برقراری وفاق و انسجام ملی، همگرایی و توسعه سیاسی در این کشور شده است. تاریخ گذشته این سرزمین نشان داده که پدیده»قوم« باعث کشکمش و ستیز میان قبایل بوده و نه تنها جنبه مسالمت آمیز نداشته که اغلب موارد خصمانه بوده است.
افغانستان از جمله کشورهائی است که دارای ساختار ناهمگون و چندقومی است که یک نظام تکثرگرا را می طلبد، اما در طول تاریخ قدرت سیاسی دراین کشور اغلب تحت سیطره گروه قومی خاص قرار داشته است. درتاریخ سیاسی افغانستان به دلیل تعصب و قومیت گرایی کمتر مقطعی تاریخی را میتوان یافت که در آن تمام گروه ها ونیروهای اجتماعی موجود دراین کشور از حق تعیین سرنوشت خود برخوردار بوده و در نظام سیاسی آن مشارکت داشته باشند.
از طرف دیگر با توجه به تحولاتی که در جامعه افغانستان به ویژه در سطح آگاهی مردم نسبت به حقوق سیاسی و اجتماعی شان به وجود آمده است، دیگرنظام های سیاسی مطلق گرا نمی تواند کارایی لازم را درجهت استقرار نظم و انسجام اجتماعی در جامعه افغانستان ایفا نماید. به همین دلیل تأمل نظری و ارائه راهکار در جهت ایجاد یک نظام سیاسی توسعه یافته که در آن همه نیروهای سیاسی و اجتماعی مشارکت داشته باشد، از ضرورت انکار ناپذیری برخور دار است. بر همین اساس این پژوهش در صدد واکاوی نقش بازدارنده پدیده قومیت گرایی در توسعه سیاسی افغانستان میباشد.
مفهوم شناسی
-1 قوم و قومیت
اغلب مفاهیم در حوزه علوم اجتماعی تعریف مشخصی که مورد اتفاق صاحب نظران باشد وجود ندارد. مفهوم قوم و قومیت از جمله مفاهیم مبهم و چند پهلو است. علی رغم اهمیتی که واژه های قوم و قومیت در مباحث کشمکش های قومی دارد، هنوز تعریف دقیقی از این مفهوم کلیدی ارائه نشده است. برخی تفاوت های نژادی و بیولوژیک را در تمایزگذاری میان گروهای قومی ملاک قرار داده اند؛ برخی دیگر بر عوامل فرهنگی در این زمینه تأکید دارند. به لحاظ پیشینه تاریخی ابتدا واژه قوم و قومیت مفهوم مذهبی داشته و به گروه های غیر مسیحی اطلاق می شده است.
اما به تدریج دلالت مذهبی آن منسوخ گردیده و مفهوم نژادی به خود گرفته است. از اواسط قرن بیستم به این سو این مفهوم و مشتقات دیگر آن بیشتر دلالت های فرهنگی یافته است - احمدی، . - 30-29 :1378 کریس بارکر در تعریف مفهوم قومیت می نویسد: قومیت مفهوم فرهنگی است که برداشتن هنجارها، ارزش ها، باورها، نماد ها و اعمال فرهنگی مشترک متمرکز است. صورت بندی گروه های قومی بردال های فرهنگی مشترکی تکیه دارد که در شرایط خاص تاریخی، اجتماعی و سیاسی توسعه یافته اند - کریس، . - 446 :1387 کوپر قومیت را یک مقوله بنیادی می داند که نقش اساسی در سازماندهی اجتماعی دارد و بر نوعی عضویت و تعلق استوار است که بر مبنای احساس برخورداری از ریشه های تاریخی، فرهنگ، مذهب و زبان مشترک بنیاد نهاده شده است.
مگ لین قومیت را چگونگی تعلق به یک گروه قومی تعریف می کند. قومیت که شامل آگاهی نسبت به ریشه های تایخی و سنت مشترک می شود. - mc Lean, 1996: 163 - ادگاربورگاتا، تعریف کلاسیک را » که ماکس وبر در کتاب»اقتصاد و جامعه«ارائه می دهد« برای قومیت بهترین و مفید ترین تعریف می داند. وبر معتقد است که اعضای گروه قومی نسبت به پیشینه ی تاریخی صورت فیزیکی، اداب و رسوم و خاطرات مشترک دارای ذهنیت و عقیده یکسان و مشابهی هستند. با توجه به تعاریف فوق می توان گفت ویژگی های گروه قومی عبارت است از احساس و ادراک مشترک، برخورداری از ریشه های تاریخی، جغرافیایی واحد، زبان، مذهب، آداب و رسوم و خاطرات مشترک. همین پیشینه و ویژگی ها سبب تمایز گروهی قومی از دیگران می گردد.
-2 توسعه
در چند دهه اخیر در محافل علمی و درحوزه علوم اجتماعی بحث توسعه دارای اهمیت و از گستردگی قابل ملاحظه برخوردار است، البته مفهوم اولیه توسعه ناظر برتوسعه اقتصادی بوده است، اما به مرور زمان تحول عمیق پیدا کرده و در ابعاد مختلف مطرح گردیده است، اکنون توسعه از حالت تک بعدی خارج شده و اشکال مختلف به خود گرفته است.