بخشی از مقاله
چکیده
امروزه توسعه کارآفرینی به عنوان یک راهبرد اساسی جهت توسعه اقتصادي کشورها و دستیابی به توسعه پایدار مطرح است. از اقدامات لازم جهت توسعه کارآفرینی در جامعه، بسترسازي است که مهمترین جنبه آن، ایجاد فرهنگ کارآفرینی است. در واقع کارآفرینی نیازمند فرهنگ خاصی است و کارآفرینان ویژگی هاي متمایزي نسبت به دیگر افراد جامعه دارند که براساس نتایج تحقیقات انجام شده، بر اکتسابی بودن اغلب ویژگی هاي کارآفرینان تأکید شده است. از طرفی، فرهنگ هر جامعه اثرات قابل توجهی بر ویژگی هاي اکتسابی افراد دارد و همچنین فرصت ها و محدودیت هایی براي سازمان ها ایجاد می کند. بنابراین شناسایی ویژگی هاي کارآفرینان و ارائه راهکارهاي ارتقاء و استقرار فرهنگ کارآفرینی به عنوان ابزار رشد و توسعه اقتصادي از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این مقاله سعی بر آن است با ارائه ویژگی هاي کارآفرینان و رواج آنها میان افراد جامعه، گامی در جهت توسعه فرهنگ کارآفرینی برداشته شود.
واژههاي کلیدي: توسعه فرهنگی، فرهنگ کارآفرینی ، ویزگی هاي کارآفرینان
-1 مقدمه
رشد و توسعه اقتصادي در یک نظام، زمانی میسر خواهد بود که افرادي در جامعه با خطرپذیري، اقدام به نوآوري و کارآفرینی نموده و با این اقدام روش ها و راه حل هاي جدید را جایگزین راهکارهاي ناکارآمد و کهن قبلی کنند. - کیا ،1388،ص - 53 این افراد کارآفرین و خلاق سعی می کنند با نوع متمایز نگاهشان به پدیده هاي اطراف و شیوه متفاوت رفتارشان در مواجه با پدیده هاي پیرامون خود، دست به فعالیت هاي کارآفرینانه بزنند و محصول و خدمت جدیدي به جامعه ارائه نمایند. از ویژگی هاي بارز افراد کارآفرین می توان به خلاقیت، نوآوري، ریسک پذیري، تحمل شکست، پشتکار، انعطاف پذیري و ... اشاره کرد.
در واقع هر فردي نه توانایی و نه تمایل به کارآفرینی دارد و کارآفرینی نیازمند وجود فرهنگ خاصی است. فرهنگ کارآفرینی، مجموعه اي از ارزشها، نگرش ها، هنجارها و رفتارهایی است که هویت افراد کارآفرین را تشکیل می دهد.1پژوهشگران معتقدند که صرف نظر از شرایط اقتصادي و زیست محیطی، جهت گیري فرهنگی یک جامعه به کارآفرینی، ممکن است نقش مهمی در ایجاد کارآفرینی داشته باشد. بر همین اساس میزان بالاي کارآفرینی در ایالات متحده آمریکا به ارزش هاي فرهنگی آن کشور مانند آزادي، استقلال، موفقیت، فردگرایی و ماده گرایی نسبت داده می شود. - - Morris,1994
از سوي دیگر تحقیقات گسترده روانشناسی ارتباط بین ارزشها و باورها و رفتارهاي انسان را تأیید کرده است. بنابراین فرهنگ هاي ملی مختلف با ارزشها و اعتقادات خاص، ممکن است طیف وسیعی از رفتارها از جمله تصمیم براي ایجاد شغل به جاي کار براي دیگران تحت تأثیر قرار دهد. - - Mueller & others,2000شخصیت همان فرهنگ منجمد شده در فرد است و فرهنگ همان یخ آب شده ي شخصیت در سطح جامعه است.فرهنگ به وسیله تربیت در انسان جامد می شود و شخصیت به وسیله ي تعلیم در جامعه، روان و یخ زدایی می شود. - فیاض،1392،ص - 45 در این مقاله سعی برآن است با ارائه ویژگی هاي کارآفرینان جهت تعلیم و ترویج آنها در میان افراد، فرهنگ کارافرینی را توسعه داده شود.
-2 فرهنگ
فرهنگ را می توان مجموعه اي از باورها، آیین ها و اندیشه ها، آداب و رسوم و ارزشهاي حاکم بر جامعه دانست. به دیگر سخن، فرهنگ مقوله اي است که در سطح جامعه و گروه و در تعامل میان افراد معنا می یابد و شیوه برقراري ارتباط میان آنها را تبیین می کند. - رازقی، - 1381 در یک نگرش کلی و جامع، فرهنگ شیوه و اسلوب زندگی افراد جامعه است که تنها با دیدن زندگی مردم می توان به آن دست یافت.در الگوي فرهنگ عمومی، چهار حوزه زبان، فکرشناسی، نظام رفتاري جامعه و فناوري به عنوان حوزه هاي تشکیل دهنده فرهنگ ارائه شده اند. - شکل - 1 زبان قلب فرهنگ عمومی را تشکیل می دهد چرا که ماهیت فرهنگ عمومی را تجلی می بخشدو مرزهاي آن را ترسیم می کند. زبان مفاهیم و معانی را در قالب آوا و دستور زبان تشخص می بخشد و مرزهاي معانی یک فرهنگ به واسطه سخن گفتن آشکار می شود.
حوزه بعدي فرهنگ عمومی، ایده و فکر شناسی است که داراي2 قسمت: باورها و معیارها - ارزش ها - است که هر دو همان جهان پدیداري را تشکیل می دهند،یکی در بعد نظري ودیگري در بعد عملی. نظام باورها و نظام ارزش ها، هر دو در ذهن انسانی آن جامعه متجلی می شوند و نظام فکري آن جامعه را به وجود می آورند و شکل می-دهند به گونه اي که نظام فکري تمامی قضاوت هاي آن جامعه را انجام می دهد. پس سوگیري هاي یک جامعه و نوع کنش آن از نظر کیفیت و کمیت به ذهنو ایده و فکر و عقلانیت آن جامعه باز می گردد و زبان به عنوان تجلی گاه به گونه اي ارتباطی آن را در جامعه عمومیت می دهد. مهمترین عنصري که نظام باورها و ارزشها و عقلانیت را شکل می دهد، دین است.
دین و زبان زمانی که ترکیب می شوند، هویت عمومی یک فرهنگ شکل می گیرد. فقط ترکیب زبان و دین است که می تواند پویایی همراه با ثبات را در فرهنگ عمومی ایجاد کند. هویت در قالب گروه ها و نقش ها ترسیم می شود و زمان و مکان موجود در زبان در نقش ها و گروه ها تجلی می یابد. اما باید بدانیم که هویت و فرهنگ عمومی شکل گرفته به وسیله فناوري که خود از فن و ابزار تشکیل شده است، تولید و باز تولید می شوند. یعنی فناوري است که تولید و باز تولید اجتماعی را شکل می دهد و فرایندها و مکان ها و زمان ها از طریق آن تعیین می شوند. این الگو داراي یک نوع حرکت وضعی است، یعنی این چهار حوزه در یک فرایند بر هم تأثیر می گذارند و از یکدیگر تأثیر می پذیرند. - فیاض،1392،ص - 16
-3 توسعه فرهنگی
توسعه فرهنگی جوامع بدین معنی است که افراد هر جامعه تا چه حد توانسته اند به منظور ارضاي نیازهایشان، به راه هاي مناسب بیندیشند و دانش، فناوري و ابزارهاي نو ابداع نمایند. این در واقع به معناي توسعه و بلوغ فکري جوامع محسوب می- شود. به این تعبیر که هر چقدر جامعه و ملت قدرت تفکر و تعمق و دانش بیشتري داشته باشد، بهتر قادر است اهدافش را محقق سازد. بنابراین توسعه فرهنگی در درجه اول به معناي توسعه علمی، فکري و نگرشی است. هنگامی که این شکل از توسعه در جامعه و در سطوح و مراحل مختلف آن معنا یابد، در فرهنگ آن جامعه نیز مراحل و درجات تفکر خود را نمایان ساخته و میزان و معیار سنجش و مقایسه قرار می گیرد. به طور کلی، به منظور توسعه فرهنگی یک جامعه، ابتدا باید شرایط تقویت قدرت فکر و اندیشه ورزي آن جامعه را محقق ساخت، سپس تفکر را به یک ارزش و هنجار در جامعه تبدیل نمود و در نهایت همه را متوجه و موظف به پیروي از آن کرد. یکی از ویژگی هاي خاص انسان، ظرفیت تکامل او در فرهنگ یا ارتباطات نمادین است که ترویج فرهنگ را آسان می کند و انتقال آن را از نسلی به نسل دیگر امکان پذیر می سازد. ارتباطات نمادین انسان ها به سه شیوه اصلی زبان گفتاري، زبان نوشتاري و زبان جسمانی صورت می گیرد. بنابراین فرهنگ به مثابه محتواي