بخشی از مقاله
توسعه نظام يادگيري الکترونيکي( ضرورت ، عوامل و راهکارها)
چکيده
با وجود گذشت سالهاي زيادي از استقرار نظام يادگيري الکترونيکي، اين نظام کارايي لزم را ندارد و تحقيقات مبين وجود پارهاي از مشکلت در نظام موجود است. در نتيجه هدف از تدوين اين مقاله، شناسايي عوامل موثر در نظام يادگيري الکترونيکي و در نتيجه ارائه راه - حل جهت استقرار اين نظام به صورت کارامد ميباشد. اين اطلعات بر اساس تحقيقات صورت گرفته جمعآوري شده است. شايد مهمترين علل شکست يا ضعف در نظام يادگيري الکترونيکي، بيتوجهي به زيرساختها و ايجاد آمادگي لزم براي ارائه خدمات و در نتيجه دستيابي به اهداف نظام آموزشي و به طور کلي اهداف توسعه ملي باشد. لذا استفاده از نکات مطرح شده در اين مقاله ميتواند راهگشاي ساير پژوهشها در زمينه يادگيري الکترونيکي شود. مباحث مطرح شده در اين مقاله شامل: تعريف، انواع، مزايا، وضعيت موجود، زيرساختهاي لزم جهت استقرارا نظام يادگيري الکترونيکي، چالشها، عوامل موثر بر آن و در نهايت ارائه راهحل ميباشد.
١. مقدمه
امروزه با توجه به افزايش تقاضا براي دانشگاهها و موسسات آموزشي، آموزش در الگوي سنتي و براي همگان امکانپذير نيست و ارائه ي يک نظام شخصيسازي شده که بتواند به صورت خودکار با سطح دانش و عليق کاربران هماهنگ شود، اهميت فراواني دارد. نگاهي به تحولت عرصه آموزش و نيازهاي بازار کار ايجاب ميکند که محيط مناسب يادگيري همواره در سطحي وسيع و با انعطافپذيري لزم در دسترس همگان قرارگيرد)يعقوبي، ١٣٣١(. بويلد)٢٠٠١( آموزش را کليد شکوفا کردن همه تواناييهاي سرشتي ميداند و معتقد است، آموزش؛ درون هستي هر فرد نهفته است .
آموزش؛ نمايش دانش نيست، بلکه فرآيندي است که شامل شناسايي سطح يادگيري و تصميمگيري جهت مداخلت تسريعکننده يادگيري ميباشد. داي)٢٠٠٢( نيز بر اين باور است که با گسترده شدن فناوري اطلعات و نفوذ وسايل ارتباط جمعي به جامعه، ابزارها و روشهاي آموزش دچار تحول شدهاند و همزمان با رشد سريع سيستمهاي چندرسانهاي و فناوريهاي وابسته به شبکه، آموزش مبتني بر اينترنت و روشهاي يادگيري گسترش يافته و يادگيري سنتي هم به سمت محيطهاي مجازي سوق داده شده است. اينترنت و به خصوص شبکه جهانگستر وب، نويدبخش دستيابي انسان به يکي از قدرتمندترين ابزارهاي آموزشي و يادگيري است)به نقل از شاهسوني و همکاران، ١٣٣٣(. به اعتقاد نيچلسون)٢٠٠١( بسياري از مراکز آموزشي خصوصاً دانشگاهها، يادگيري الکترونيکي را جزئي از برنامههاي بلندمدت خود قرار داده و عمدتاً سرمايهگذاريهاي کلني روي اين مقوله انجام ميدهند)به نقل از کماليان و فاضل، ١٣٣٣(. دوليي)١٣٣٢( معتقد است؛ سرماية انساني ١٠ درصد سرماية مملکت است و مبناي اقتصاد مملکت در دانش، مهارتها و قابليتهاي بالقوة مردم است و بايد براي آن ارزش قائل شد. کشور ايران نيز از نظر جمعيتي، جزء کشورهاي جوان جهان محسوب ميشود که ١٠ درصد جمعيت آن کمتر از ٣٠ سال سن دارند. در حال حاضر تمايل جوانان به ادامة تحصيلت دانشگاهي رو به افزايش است، درصورتي که تنها ٢٢ درصد از داوطلبان، امکان ورود به دانشگاه را پيدا ميکنند.
اين مسئله با توجه به تحولت اخير جهاني و ورود به عصر اطلعات که در آن دانش بالترين ارزش افزوده را ايجاد ميکند، سبب ايجاد چالشي شده که تنها با بهرهگيري از آموزش الکترونيکي ميتوان بر آن فائق آمد. به طورکلي هدف آموزش الکترونيکي فراهم نمودن امکان دسترسي يکسان، رايگان و جستجوپذير در دورههاي درسي و ايجاد فضاي آموزشي يکنواخت براي اقشار مختلف در هر نقطه و بهينهسازي شيوههاي ارائه مطالب درسي به منظور يادگيري عميق - تر و جديتر است. بنابراين توسعة آموزش الکترونيکي در کشور امري اجتنابناپذير است اما آنچه مطرح است، شيوه و چگونگي دستيابي مؤثر به اين آموزش است)فرهادي،١٣٣١(. خرازي و موسوي)١٣٣٣( معتقدند ايران همچون ساير کشورهاي جهان در قبال گسترش و نفوذ سريع فناوري اطلعات و کاربرد آن در جهت استقرار نظام آموزش الکترونيکي تلش کرده است تا از مزاياي آن در نظام آموزش عالي بهرهمند شود، اما در الزامات و ساختارهاي زيربنايي آن ضعفهايي وجود دارد. با توجه به اينکه يک دهه از زمان مطرح شدن يادگيري الکترونيکي در نظام آموزش عالي ايران ميگذرد و در حال حاضر حدود پنج دانشگاه غير انتفاعي و بيست دانشگاه دولتي در زمينه يادگيري الکترونيکي فعاليت دارند و با توجه به مزاياي بکارگيري اين نظام، ضرورت مطالعه و مقايسه آنچه از يادگيري الکترونيکي انتظار ميرفته و آنچه از اجراي آن بدست آمده است، بيش از پيش آشکار شده است)به نقل از صمدي، ١٣٣٠(. با توجه به نکات مطرح شده در زمينهي ضرورت و اهميت آموزش مجازي و يادگيري الکترونيکي در عصر اطلعات و ارتباطات، اين مقاله نيز درصدد بررسي عوامل موثر بر استقرار نظام يادگيري الکترونيک کارآمد ميباشد.
٢. تعريف
اصطلح آموزش الکترونيک؛ مجموعهي وسيعي از کاربردها و عملکردها، از جمله آموزش مبتني بر وب، آموزش مبتني بر کامپيوتر، کلس اي مجازي و همکاريهاي الکترونيکي و اينترنت، اينترانت، اکسترانت، انتشار ماهوارها، نوارهاي ويديويي يا صوتي، تلويزيوني و ديسکهاي فشرده را شامل ميشود)کيا، ١٣٣٣(. مختاري)١٣٣٢( معتقد است؛ آموزش الکترونيکي عبارت است از ارائة محتواي آموزشي و تجارب اساتيد مجرب هر رشته از طريق فناوري الکترونيکي به دانشجويان علقهمند، به طوري که دانشجويان بتوانند در هر نقطة از جهان از اين آموزش ها بهرهمند گردند)به نقل از فرهادي، ١٣٣١(. گريسون و آندرسون )٢٠٠٣( معتقدند يادگيري الکترونيکي به يادگيري گفته ميشود که در محيط شبکه به وقوع ميپيوندد و در آن مجموعهاي از تکنولوژيهاي چندرسانهاي، فرارسانهاي و ارتباطات از راه دور وجود دارد. اينترنت محور اساسي تحولي است که يادگيري الکترونيکي را بوجود آورده است. يادگيري الکترونيکي از ديدگاه فلسفي، مبتني بر ديدگاه ساختنگرايانه و مشارکتي است و به اعتقاد برخي از متخصصين، مهم ترين تکنولوژي است که ميتواند رويکردهاي جديد تدريس و يادگيري را مورد استفاده قرار دهد)به نقل از گلزاري و همکاران، ١٣٣٣(. خان سه ويژگي عمده براي يک نظام يادگيري الکترونيکي درنظر ميگيرد، او معتقد است؛ نظام يادگيري الکترونيکي بايد انعطافپذير، توزيع شده، و باز باشد. هر کدام از اين خصوصيات از نظر وي داراي تعريف خاصي هستند. انعطافپذيري يعني اين که يادگيرنده در اين نظام امکان کنترل بر شيوه و نحوه يادگيري خودش را داشته باشد. توزيع شده يعني در نورديدن مرزهاي جغرافيايي و زماني، براي دسترسي به محتواي نظام يادگيري الکترونيکي، و نهايتًا باز بودن يعني از بين بردن موانع يادگيري براي يادگيرندگان با شرايط و امکانات متفاوت. به عقيده خان باز بودن و انعطافپذير بودن دو مطلب مجزا هستند؛ در حالي که باز بودن موضوعي تکنيکي است، انعطافپذيري موضوعي مربوط به طراحي است)به نقل از خير انديش، ١٣٣٠(.
الکساندر راميزوفسکي)٢٠٠١( يادگيري الکترونيکي را متشکل از چهار بعد ميداند و معتقد است؛ يادگيري الکترونيکي هم فعاليتي انفرادي و هم فعاليتي گروهي است و علوه بر اين دو بعد، ميتواند هم به صورت پيوسته )يعني ارتباط با منابع يادگيري و با افراد به صورت همزمان و به صورت واقعي( و هم به صورت گسسته)يعني با استفاده از لوحهاي فشرده آموزشي که قبلً تهيه شده و يا از طريق مواد( باشد)به نقل از کماليان و فاضل، ١٣٣٣(. طبق نظريه هلمبرگ)٢٠١١( آموزش الکترونيکي مبتني بر هفت اصل اساسي است: اول؛ برقراري ارتباط دائم ميان معلم و فراگيران. دوم اينکه ارتباطات مذکور بايد از طريق مواد آموزشي مناسب و تعامل از طريق فناوريهاي ارتباطي حمايت شود. سوم؛ انگيزش لزم براي مطالعه و تحقيق در راستاي نيل به اهداف دوره ايجاد شود. چهارم؛ ايجاد جوّ صميمانه و مبتني بر صداقت در بحثها و گفتگوها. پنجمين اصل اينکه ارتباطهاي دوستانه فهم و يادگيري را تسهيل ميکند و عامل مهمي براي انگيزاندن فراگيرندگان است. ششمين اصل مربوط به استفاده صحيح و اثربخش از رسانهها است. و در نهايت، برنامهريزي درسي براي هدايت و سازماندهي کل دوره به عنوان هفتمين اصل مطرح است)زماني و مدني، ١٣٣٠(. در همهي تعاريف ارائه شده انعطافپذير بودن نظام آموزش الکترونيکي مطرح شده است که اين ويژگي ميتواند بسياري از چالشهاي مربوط به آموزش عالي را به شکل مطلوبي برطرف نمايد، و يکي از جلوههاي انعطافپذيري نظام يادگيري الکترونيکي ؛ ارائه آن به شکلهاي مختلف است .
٣. انواع و روشهاي آموزش الکترونيکي
جللي)١٣٣١( معتقد است؛ آموزش الکترونيکي با توجه به نوع استفاده و امکانات به چند دسته تقسيمبندي ميشود:
١-آموزش مبتني بر وب: در اين روش؛ آموزش و حتي آزمونها و ارائهي مدرک از طريق الکترونيکي و وب است. کلسهاي درس، جزوهها، اتاق بحث و پست الکترونيکي جزء ويژگيهاي اين روش هستند و همگي روي وب ذخيره ميشوند.
٢- آموزش مبتني بر کامپيوتر: در اين روش احتياجي به اتصال به اينترنت و حتي به شبکه، جز در موارد خاص نيست. در اين روش اطلعات بر يک واسط الکترونيکي ذخيره ميشود و کاربر با استفاده از يک کامپيوتر يا ابزار خواننده آن واسط الکترونيکي ميتواند از آن آموزش استفاده کند.
٣- آموزش از طريق وسايل و ابزار ديجيتال همراه: آموزشي است که از طريق وسايل و ابزارهاي ديجيتالي همراه از جمله تبلت و لپتاپ ارائه ميشود.
١- آموزش از طريق تلفن همراه: آموزشي است که کاملً جديد است و تقريباً ميتواند درگروه بال قرار گيرد، اما به علت افزايش تعداد افراد شهرت دارد و دستهاي جدا براي آن در نظر گرفته ميشود)به نقل از کيا، ١٣٣٣(. حسن زاده )١٣٣٢( دستهبندي ديگري از انواع آموزش الکترونيکي ارائه داده، که به شرح زير است :
- آموزش مبتني بر رايانه: در اين شيوة آموزش، منابع آموزشي از قبيل ديسک نوري يا فلپي به فراگير داده ميشود و فراگير به صورت انفرادي در زمان و مکان معين، ميتواند به آموزش در زمينههاي مورد علقة خود بپردازد.
- آموزش مبتني بر وب: در اين روش منابع آموزشي از طريق اينترنت و در محيط وب، در اختيار فراگير قرار مي - گيرد. در اين روش از سرويسهاي پست الکترونيکي، تابلوهاي اعلنات، و چت براي برقراري ارتباط فراگير با منابع آموزشي استفاده ميشود.
-ويديو کنفرانس: اين روش قابليتهايي چون؛ استفاده از وسايل کمک آموزشي نظير رايانه، دوربين، پروژکتور، ميکروفون، و برقراري ارتباط زنده بين فراگير و متخصصين و معلمان را فراهم ميسازد.
- سيستم ماهوارهاي: اين سيستم از يک فرستنده و يک گيرنده تشکيل شده است. در اين روش براي آموزش از راه دور، از يک پروژکتور، يک صفحة نمايش و رايانهاي که از طريق ماهواره به يک شبکه متصل شده، استفاده ميشود)به نقل از فرهادي،١٣٣١(.
اليس و گينس و ليانه)٢٠٠٣( معتقدند؛ نظام آموزش الکترونيکي از ديدگاه کاربردي به چهار دسته تقسيم ميشود:
١- آموزش مبتني بر وب
٢- سيستمهاي پشتيباني از عملکرد
٣- کلسهاي مجازي ناهمزمان ١- کلسهاي مجازي همزمان )به نقل از جهانيان و اعتبار،١٣٣١(. يادگيري الکترونيکي را نيز ميتوان به سه دسته تقسيم کرد:
١-يادگيري شخصي ٢- يادگيري جمعي ٣-کلسهاي مجازي
١-يادگيري شخصي: در اين دسته، فرد رشتهي مورد علقهي خود را انتخاب مي کند و در محيط اطراف خود مخصوصاً اينترنت، به دنبال اطلعات مرتبط با آن ميگردد و در آن زمينه تحقيق ميکند، سپس سؤالت خود را از اساتيد آن رشته به صورت آف لين ميپرسد.
٢- يادگيري جمعي: در اين دسته شرايطي براي افراد مهيا ميشود تا با يکديگر و با اساتيد خود ارتباط برقرار کنند. از ابزارهايي مانند چت استفاده ميشود. در اين روش معمول زمان شروع و خاتمهي دورهي آموزشي و امتحانات براي همهي اعضاي گروه يکسان است .
٣- کلسهاي مجازي: در اين دسته، شرايط کاملً مانند کلس درس است و حتي در بعضي از موارد در کلسهاي فيزيکي برگزار ميشود.
در اين جا از ويدئو کنفرانس و يک ويدئو پروژکتور استفاده ميشود. گاهي اوقات براي هر فرد يک کامپيوتر در نظر گرفته ميشود و ارتباط ويدئويي از طريق صفحهي نمايشگر و دوربين يا وبکم خواهد بود و هر کسي ميتواند از طريق کامپيوتر با استاد ارتباط برقرار کند. اين روش مخصوصاً براي برگزاري کلسهايي که استاد مربوط به آن درس به تعداد کافي موجود نيست و امکان جابجايي اساتيد هم وجود ندارد، مفيد ميباشد)کيا، ١٣٣٣(.
دقت در انتخاب هر يک از شيوههاي مطرح شده به خاطر اهميت و مزاياي بکارگيري نظام يادگيري الکترونيکي در آموزش عالي درخور توجه است؛ زيرا متناسب با شرايط و امکانات هر شيوه اثربخشي خاص خود را خواهد داشت .
١. مزايا
در زمينهي اهميت و مزيت آموزش الکترونيکي در منابع مختلف مواردي مطرح شده که به آنها اشاره ميشود: افزايش کارايي فرايند آموزش و در نتيجه دستيابي يادگيرندگان به فراشناخت و ساير اهداف آموزشي)ذوالفقاري و همکاران، ١٣٣٣(، بال بردن کارآيي، قدرت و منزلت تدرس )اعظمي و عطاران، ١٣٣٠(، انعطاف زياد در روششناسي آموزشي، مديريت محتوي، تعامل همزمان و غير همزمان بين استادان و دانشجويان، سازماندهي و ساختار دورهها، طرحهاي آموزشي، ارزيابي دانشجويان )Hewitt ،٢٠٠٣، به نقل از درگاهي و همکاران، ١٣٣٣(، امکان طراحي برنامه درسي توسط هر دانشجو منطبق با نياز شخصي)غلمحسيني، ١٣٣١(، بهبود الگوهاي مصرف در سطح جامعه از طريق افزايش دانش ملي، غنيسازي سرمايههاي انساني، کاهش هزينههاي آموزشي، امکان فراگيري در هر سن، تحقق عدالت در نظام آموزشي، دسترسي سريع به منابع آموزشي جديد، هماهنگي سرعت آموزش با توانايي فراگيران، قابليت استفاده با تعداد فراگيران متفاوت، افزايش کيفيت يادگيري و آموختههاي دانشجويان)مهرداد و همکاران، ١٣٣٣(، امکان برقراري تماس از طريق شبکه ارتباطي با دانشجويان و مدرسان تمام دنيا و بحث و گفتگو، از بين رفتن محدوديت ظرفيت پذيرش دانشجو، دارا بودن مزاياي غيرآموزشي شامل کمک به حفظ محيط زيست، کاهش ترافيک و کاهش آلودگيهاي هوايي و صوتي، امکان آموزش فردي در کنار يادگيري مشارکتي، آموزش دوطرفه، کاهش تبعيضات رايج، )خير انديش،١٣٣٠( و بالخره پاسخگويي جامعتر به چالشهاي آموزش عالي(گلزاري و همکاران،
.)1333
٢. وضعيت موجود
انديشه تأسيس آموزش مجازي از سال ١٩٩٦ ميلدي در جهان مطرح شد ولي اولين دانشگاه مجازي در سال٢٠٠٠ ميلدي شکل گرفت .
طرح آموزش مجازي را اولين بار انگلستان مطرح کرد و آمريکاييها به طور عملي براي اولين بار به آن پرداختند. بر اساس منابع موجود، اولين آموزش مجازي در ايران، در دانشگاههاي گوناگون ذکر شده است؛ طالبزاده)١٣٣١( معتقد است؛ براي اولين بار در ايران دانشگاه ابوريحان بيروني در سال ١٣٥٠ به ارائه آموزش از دور به طريق مکاتبهاي اقدام نمود)به نقل از شاهسوني و همکاران، ١٣٣٣(. اما جللي)١٣٣١( و صفوي و محمدي)١٣٣١( بر اين باوراند که در ايران، دانشگاه شيراز، به عنوان اولين دانشگاه کشور، موفق به آغاز رسمي اين نوع دوره آموزشي دانشگاهي شده است. در اين نوع آموزش، عمده فعاليتهاي آموزشي از قبيل ثبت نام، انتخاب واحد، دريافت مطالب درسي و مذاکره با استاد از طريق شبکهي کامپيوتري اجرا و در برخي موارد کلسهاي رفع اشکال و برخي کلسهاي آزمايشگاهي به صورت حضوري ولي با زمانبندي مناسب اجرا ميشود. در حال حاضر نيز دانشگاههاي ديگري چون دانشگاه خواجه نصير، دانشگاه علم و صنعت، اميرکبير، علوم و حديث در رشتههاي مختلف، پذيراي دانشجو به صورت مجازي هستند)کيا، ١٣٣٣(. به طور کلي ميتوان گفت که موج رو به گسترشي از آموزش الکترونيکي در ايران در حال شکلگيري است و به نظر ميرسد که در چند سال آينده ارائه بسياري از رشتهها از طريق آموزش الکترونيکي صورت گيرد)رحمان پور و همکاران،١٣٣١(. بر اساس ارزيابيهاي صورت گرفته در زمينهي وضعيت نظام آموزش الکترونيکي در ايران نتايج مختلفي از دانشگاههاي متفاوت بدست آمده است. در برخي پژوهشها نتايج حاکي از وجود ضعف در نظام آموزش الکترونيکي و در برخي حاکي از مطلوبيت نظام موجود است، که به آنها اشاره ميشود:
جهانيان و اعتبار)١٣٣١( در پژوهشي به اين نتيجه رسيدند که دانشجويان شرکتکننده در دوره هاي آموزشي مجازي، از روش آموزش الکترونيکي در دانشگاه رضايت ندارند و طبق نظرات سنجيده شده، هنوز هم شيوه آموزشي رودررو و در کلس به منظور تدريس دروس دانشگاهي و در سطح آموزش عالي، ترجيح داده ميشود.
نتايج پژوهشها در دانشگاههاي مجري آموزش الکترونيکي تهران حاکي از آن است که بر اساس کل مقياس قابليت استفاده در يادگيري و خرده مؤلفههاي آن، اين نوع آموزش در وضعيت مطلوبي قرار ندارند)کامکار و همکاران،١٣٣٠(.
تحليل نتايج حاصل از ارزيابي آمادگي يادگيري الکترونيکي دانشگاه تربيت مدرس نيز حاکي از ضعف جدي اين دانشگاه در حوزه يادگيري الکترونيکي است که به مولفههايي مورد نظر در ارزيابي اين دانشگاه اشاره ميشود:
الف- آمادگي شبکه ارتباطي: نمره آمادگي اين دانشگاه ١ از ١٠ است. با توجه به نظر سنجي به عمل آمده، بيشترين مشکل مربوط به سرعت و ساعات دسترسي به اينترنت خصوصاً براي اتصال در خارج از دانشگاه است .
ب-آمادگي تجهيزات: امتياز آمادگي دانشگاه در اين بعد ٣/٢٤ از ١٠ است .
ج-آمادگي امنيت: امتياز آمادگي امنيت دانشگاه ٣ از١٠است. کاربرد روشهاي مختلف حفظ اطلعات فردي و سازماني، ايجاد امنيت در صحت اطلعات مبادله شده و پيشگيري از نفوذ رخنهگرها در محيط آموزشي و فراهم آوردن محيطي ايمن براي آسودگي خاطر همه کاربران دانشجويان، استادان و مديران، از شرايط اوليه و از وظايف دانشگاه است .
د- آمادگي مالي: برخي از هزينهها مانند هزينههاي ايجاد زيرساختهاي مخابراتي، توليد درسافزارها، تغيير فرهنگ سازماني، تغيير فرايند کسب و کار، آموزش نيروي انساني، پذيرش سيستمهاي جديد و تطبيق با سيستمهاي موجود، در ذات دوره نهفته است و گريزي از آن نيست. لذا عاقلنه نيست فکر کنيم دانشگاه مجازي ميتواند از دانشگاههاي متداول و سنتي ارزانتر باشد؛ اما آنچه مسلم است هرچه تعداد دانشجو افزايش يابد هزينهها سرشکن شده و دوره به سوددهي ميرسد.
ه- آمادگي نيروي انساني: آمادگي دانشگاه در اين مؤلفه٨ از١٠ است. اين امتياز برآيندي از آمادگي دانشجويان، استادان و کارکنان است.
بيشترين آمادگي استادان در بعد تجهيزات و کمترين آمادگي آنها مربوط به شاخص فرهنگي است. آمادگي کارکنان اداري در بعد مهارت، کمتر از ابعاد ديگر است.کمترين امتياز آمادگي دانشجويان مربوط به شاخص تجهيزات است .
و- آمادگي پشتيباني، نظارت و هماهنگي: اين بعد، شامل توانايي اندازهگيري عملکرد يادگيرندگان، ارزيابي دوره آموزشي و محيط يادگيري است. پشتيباني دوره شامل پشتيباني فني)تأمين، تعمير و نگهداري زير ساخت سخت( و پشتيباني نرم)پشتيباني مالي، محتوايي، فرهنگي، امنيتي( است. در حال حاضر برنامهريزي و فعاليت واحدهاي مختلف دانشگاه مانند جزيرههاي مستقل از هم است. از آنجا که اجراي موفق نظام يادگيري الکترونيکي، منوط به هماهنگي ميان اجزا و ارکان مختلف اين نظام است، نظارت و توجه مديران براي کسب اطمينان از فعاليت سازگار همه عناصر دانشگاه آموزش دانشگاه، مرکز رايانه، کتابخانه مرکزي و دانشکدهها بسيار ضروري است .
ز- آمادگي قوانين و مقررات: در حال حاضر دانشگاه فاقد آييننامه امنيت محتواي الکترونيکي، آييننامههاي حقوقي براي دادخواهي در زمينه سرقت ادبي الکترونيکي، آييننامه برگزاري کلس مجازي، آييننامه حضور و غياب دانشجويان و استادان دوره، آييننامه برگزاري آزمونهاي برخط، آييننامه پرداخت به کارکنان اجرايي دوره است. به همين دليل نيز ميزان آمادگي ١از ١٠است .
ج- آمادگي استاندارد: ميزان آمادگي دانشگاه در اين مؤلفه١ از ١٠ است. هر چند دانشگاه تأمين محتواي استاندارد الکترونيکي را به شرکتهاي خصوصي واگذار کرده است؛ ليکن به دليل فقدان استاندارد تعريف شده از سوي دانشگاه، شرکتهاي تأمين محتوا، خود اطلعات را فرآوري کرده و در اختيار دانشگاه قرار دادهاند. اين موضوع ميزان گسترش و به اشتراکگذاري دورهها را با مشکلت زيادي مواجه ميسازد.
ط -آمادگي محتوا: علوه بر دانش و تجربههايي که بايد به دانشجو منتقل شود، لزم است نقش يادگيري، روش و سليقه استاد در تدريس نيز با محتوا همراه باشد. دانشگاه بايد توجه داشته باشد دانشجويان نميخواهند براي محتوايي هزينه کنند که فقط در وب باشد. از آنجا که عمده تجربيات دانشگاههاي ايران به صورت کتاب الکترونيکي، نه محتواي مناسب براي آموزش الکترونيکي بوده است؛ لذا توجه دانشگاه به همه جنبههاي مؤثر در ارتقاي کيفيت محتواي آموزشي ميتواند مزيتي رقابتي محسوب شود. اين در حالي است که دانشگاه از حدود٧٠٠ عنوان محتواي مورد نياز فقط حدود ٣٠ عنوان محتواي آماده دارد. به همين دليل ميزان آمادگي در اين دانشگاه ٠/١١ است)داراب و منتظر، ١٣٣٣(.
در پژوهش قائدي)١٣٣٢( نيز شيوه تعامل در آموزش مجازي، از نظر آموزشياران و يادگيرندگان دوره آموزش مجازي رشته مهندسي کامپيوتر دانشگاه علم و صنعت ضعيف ارزيابي شده است. مؤلفههاي طراحي آموزشي و بازخورد به ظاهر در دامنه نسبتاً مطلوب قرار دارد، اما از نظر آماري معنادار نيست. اين امر را تا حدي ميتوان عدم استفاده از متخصصاني با تخصص طراحي آموزشي در تيم توليد محتواي دوره دانست. مؤلفههاي محتوا، دسترسپذيري، سيستم مديريت يادگيري و چندرسانهاي در وضعيت نسبتاً مطلوبي قرار دارند)به نقل از مومني نژاد و علي آبادي، ١٣٣١(.
نتايج برخي تحقيقات در ساير دانشگاهها با نتايج قبلي همخواني ندارد؛ به عنوان مثال پژوهشي که در زمينه کيفيت برنامه درسي دوره آموزش مجازي دانشگاه فردوسي مشهد صورت گرفته است، حاکي از آن است که عناصر هدف، محتوا، طراحي صفحات، راهبردهاي يادگيري، مواد آموزشي، زمان، فضا و ارزشيابي در سطح مطلوبي از کيفيت ميباشد اما عنصر فعاليتهاي يادگيري در سطح متوسط و عنصرگروهبندي در سطح کيفي نامطلوب قرار دارد اما بطور کلي کيفيت برنامه درسي دوره آموزش مجازي، در سطح مطلوب مي - باشد)ربيعي و همکاران، ١٣٣٣(.
در پژوهش ديگري با هدف بررسي آموزش الکترونيکي دانشگاه خواجه نصيرالدين طوسي بر اساس استاندارد اسکورم در مورد کيفيت مؤلفههاي تعامل، طراحي آموزشي، بازخورد، محتوا، دسترسپذيري، سيستم مديريت، يادگيري و چند نتايج حاکي از اين است که ميزان تعامل در آموزش الکترونيکي در وضعيت نسبتاً مطلوبي قرار دارد. نتايج اين تحقيق ميدهد که کيفيت رشته فناوري اطلعات دوره آموزش الکترونيکي دانشگاه صنعتي خواجه نصير الدين طوسي در سطح نسبتاً مطلوبي قرار دارد. نکتهاي که در مورد نتيجه بدست آمده از تحقيق بايد به آن توجه داشت اين است که رشتهاي که از اين دوره به عنوان نمونه براي بررسي انتخاب شده است، رشته فناوري اطلعات مي باشد و با توجه به اقتضاي رشته فناوري اطلعات، طراحي دوره آن، دانشجويان اين رشته و اساتيد آن ميتوانند تفاوتهايي با ديگر رشتهها داشته باشند که منجر به مطلوب بودن نسبي آن در مقايسه با بقيه رشتهها ميشود و با در نظر گرفتن نتايج بدست آمده، مؤلفههايي که معنيدار نشدهاند طراحي آموزشي و بازخورد مورد توجه ويژهاي قرار گيرند)مومني نژاد و علي آبادي، ١٣٣١(. طبق مطالب بيان شده در بسياري از نظامهاي يادگيري الکترونيکي ايران ضعفهايي موجود است. حتي در مواردي که وضعيت مطلوب است، در برخي از مولفهها، مشکلتي وجود دارد. درعين حال بايد اين نکته را درنظر داشت که در موفقيت و شکست نظام آموزش الکترونيکي عوامل متعددي تاثير- گذارند که توجه به آنها ميتواند وضعيت موجود را بهبود ببخشد.
١. زيرساختهاي ضروري و عوامل موثر در آموزش الکترونيکي
بدون در نظر گرفتن زيرساختهاي آموزش مجازي و اهداف آن، نميتوان به پيادهسازي و اثربخشي اين نظام اميدوار بود. در واقع لزم است قبل از هر گونه تصميمگيري، اين زيرساختارها را شناسايي و سپس نسبت به پيادهسازي آن در راستاي اهداف آموزش مجازي اقدام نمود.
آمادگي الکترونيکي را ميتوان در سه بخش اصلي تقسيمبندي کرد: آمادگي سخت؛ آمادگي نرم؛ آمادگي پشتيباني، نظارت و هماهنگي .
الف- آمادگي سخت: اين بخش ناظر به کليه وجوهي است که به لحاظ سختافزاري، تجهيزاتي و ارتباطي مورد نياز است؛ بنابراين ميتوان آن را شامل دو بخش اصليِ زيرساخت شبکهاي و تجهيزات دانست .
ب- آمادگي نرم: اين بخش بيانکننده همه عوامل نرم، شامل فنّاوريهاي نرم است که در ايجاد و پشتيباني محيطهاي آموزشي بر خط مورد نياز است. با توجه به ارزيابي مدلها، ميتوان اجزاي اين بخش را به شرح زير دانست؛ منابع انساني، مديريت، قوانين و مقررات ، استانداردها، منابع مالي، امنيت، فرهنگ، محتوا و سياست .
ج- آمادگي پشتيباني، نظارت و هماهنگي: هر چه دو زيرساخت قبلي، ناظر به وجوه درونيِ عملکرد نظام آموزشي است، اين زيرساخت ناظر به ايجاد تعامل بين بخشي و هماهنگي ميان اجزاي مذکور در بخشهاي پيش گفته ميباشد. بخش نظارت، خود شامل دو بخش نظارت بر فرايند و نظارت بر فرآورده آموزش است. فرايند ناظر به همه روالهاي اجرايي در محيط يادگيري است و فرآورده ناظر به محصول نهايي اين فرايند ميباشد. به تعبير ديگر در اين بخش هر دو عامل فرايندي و عملکردي مورد ارزيابي قرارميگيرد. نکته مهم اين است که اين بخش محيط بر همهي اجزاي قبلي چه نرم و چه سخت است و هر بخش از آنها را تحت نظارت دارد)داراب و منتظر، ١٣٣٣(.
در ابعاد آمادگي مطرح شده، بعد آمادگي نرم از اهميت بيشتري برخوردار بوده و ميتواند آمادگي سخت و آمادگي پشتيباني را نيز تحت