بخشی از مقاله
چکیده
تفکر عالی ترین فعالیت ذهن است آدمی فرهنگ و تمدن خویش را مدیون تفکر می داند. این قدرت تفکر است که آدمی رااز سایر موجودات متمایز ساخته، اورا برتري می بخشد .
اندیشه در مرحله تولید،تقسیم پذیر و تضییق بردار نیست.هیچکس را نمی توان وادار کرد که به اندازه جیرهاش فکر کند و این ماهیت و خاصیت اندیشه است .
اندیشه – چه بخواهد و چه نخواهد – تولید می شود ؛ اما آنچه مهم است ، دخالت در مرحله توزیع و مصرف آن است،آن هم با آگاهی از چگونگی تولید اندیشه و رعایت قواعد.
گیلفورد2 و دوبونو3 تفکر خلاق و منطقی را از هم متمایز ساخته، معتقدند که تفکر خلاق4 به جاي برداشتن یک قالب و بسط آن می کوشد تا از طریق پیوندچیزها به گونهاي دیگرساختار قالب را تغییر دهد .ضمن اینکه هیچ قضاوتی درباره ایدهها صورت نمی گیرد؛ بلکه در بروز خطا اصرار میگردد؛ اما تفکر منطقی راههایی را بر میگزیند که اطمینان وجود دارد به نتیجه می رسند؛ تفکر خلاق به کشف راه هاي نا مطمئن مبادرت میورزد؛ چرا که ممکن است این راه ها به نتایج با ارزشی منتهی گردد؛ بنابراین تفکر منطقی با واقعیتهاي موجود محدود میشود، اما تفکر خلاق پاي در مسیر مجهولات میگذارد. البته این دو جنبه می توانند با حفظ جایگاه خویش مکمل هم باشند.
در این مقاله بر آنیم تا با روشن ساختن واژههاي خلاقیت ، تفکر خلاق، مراحل و ویژگیهاي این نوع تفکر، فنون ترویج آن و لزوم به کارگیري این مهم را در حوزه مطالعات علوم انسانی متذکر شویم .
مقدمه
تفکر هسته اصلی فعالیتهاي انسان است که اکثر مواقع داراي جهت خاصی است؛ هر چند برخی از فعالیتهاي ذهنی هم ممکن است دارايجهت و هدف خاصی نباشند؛ مثل خیالبافیها و رؤیاهاي روزانه که همه کمابیش با آن آشنا هستیم.
دانشمندان انسان را حیوان متفکر می دانند و از تفکر به عنوان فصل ممیز انسان از حیوان یاد می کنند. در حقیقت تفکر اساسی مخصوص انسان است؛ اگرچه تفکر در سطح ابتدایی در بعضی از حیوانات هم مشاهده شده است. تفکر جریانی است که در آن فرد می کوشد تا با بهره گیرياز قواي ذهن، اندیشه و تجربیات خویش براي حل مشکلی که با آن روبرو شده اقدام کند. به قول جان دیوئی، فیلسوف معروف ،تفکر - اندیشه - ابزاري است در خدمت زندگی و هدف آن ایجاد سازگاري میان موجود زنده و محیط است.
از سوي دیگر، صرف نظر از اینکه رویدادي متعلق به حال، گذشته یا آینده باشد، تفکر در ذات خود فرایندي عقلایی است که مبین استفاده از مفاهیم و رمزها براي تحلیل اشیا و پدیدههاست لذا تفکر ممکن است هم از طریق یادآوري خاطرات یا تجارب گذشته و هم به وسیله تأثیراتی که منبعث از عوامل و امکانات محیط زندگی فعلی ماست صورت گیرد. از سوي دیگر، تفکر پایه شناخت را تشکیل می دهد و شناخت نیز روشی است که بر پایه آن ساخته اندیشه و استدلال فرد پی ریزي میشود. به اختصار میتوان گفت قواي عقلانیو تفکراست که موجودیت انسانرا معنی دار و صاحب هویت میکند و بدون تفکر اساساًهیچگونه عملی از انسان میسر نمیباشد.
جایگاه تفکر در توسعه علوم
تفکر یکی از فرایندهاي ذهنی شناختی انسان است که از جایگاه مهمی برخوردار است . اهمیت این مبحث از آن جهت است که کمک به خودشناسی میکند