بخشی از مقاله

چکیده :

این پژوهش با عنوان بررسی رابطه بین سبکهاي تفکر و رویکردهاي یادگیري با پیشرفت تحصیلی یادگیري الکترونیکی در دانشگاه پیام نور نجف آباد به انجام رسیده است. هدف از این پژوهش ، بررسی رابطه بین سبکهاي تفکر قانونگذار، اجرایی و قضایی با رویکردهاي عمیق و سطحی بر پیشرفت تحصیلی دانشجویان در یادگیري الکترونیکی بود. روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماري شامل کلیه دانشجویان شاغل به تحصیل در دانشگاه پیام نور نجف آباد در نیمسال اول 1395/96 است که طبق آمار بدست آمده حدود 3000 نفر می باشند. انتخاب آزمودنیها با استفاده از روش نمونهگیري خوشهاي چند مرحلهاي در دسترس صورت گرفت و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان به 341 نفر بالغ ، و سپس به بررسی 262 پرسش نامه پاسخ داده شده پرداخته شد.براي گردآوري دادهها از دو پرسشنامه سبک تفکراسترنبرگ- واگنر - 1991 - و پرسشنامه رویکرد یادگیري یا فرآیند مطالعه استفاده شده است.

یافته هاي بدست آمده حاکی از این است که بین تفکر قانونگذار و پیشرفت تحصیلی یادگیري الکترونیکی همبستگی مثبت 0/75 وجود دارد. همچنین وجود همبستگی مثبت0/73 بین تفکر قضایی و پیشرفت تحصیلی یادگیري و وجود رابطه منفی معنا دار با ضریب همبستگی بین این دو متغیر -0/69 بین سبک تفکر اجرایی دانشجویان با پیشرفت تحصیلی یادگیري الکترونیکی مشاهده شددر خصوص رابطه بین رویکردعمیق و پیشرفت تحصیلی یادگیري الکترونیکی، نتایج حاصل از اجراي ضریب همبستگی نشان داد که بین این دو متغیر ضریب همبستگی0/74 بیانگر رابطه مثبت و معنا دار است. رابطه بین رویکرد سطحی و پیشرفت تحصیلی نیز بیانگر ضریب همبستگی -0/79 و رابطه منفی و معنیدار است. با توجه به نتایج این ، پژوهش حاضر به این نتیجه دست یافت که بین رویکرد عمیق و سطحی با پیشرفت تحصیلی یادگیري الکترونیکی رابطه معنا دار وجود دارد.

کلیدواژه: سبک تفکر، رویکرد یادگیري، پیشرفت تحصیلی، یادگیري الکترونیکی

مقدمه:

رابرت استرنبرگ - 1994 - ، شیوههاي متفاوت افراد در پردازش اطلاعات را به عنوان سبکهاي تفکر نامگذاري کرده است. به نظر او، شیوههاي تفکر به عنوان شیوههاي ترجیح داده شده در بکارگیري استعدادها تعریف میشود. از نظر وي، سبک تفکر، روش رجحان یافته تفکر است. البته سبک تفکر یک توانایی نیست، بلکه به چگونگی استفاده فرد از تواناییهایش اشاره دارد - سیف، . - 1380 روشهاي یادگیري افراد با یکدیگر فرق میکند. یادگیري بعضی افراد، کلامی است، بعضی دیگر به صورت دیداري، بعضی هم با گوش دادن و عدهاي با درگیر شدن فعالانه با موضوع موردیادگیري، بهتر یاد میگیرند. رویکرد به یادگیري، متغیري عمده در تفاوتهاي فردي است - کدیور، 1385، ص . - 289

رویکرد یادگیري با توجه به دو مولفه انگیزش و راهبردهاي یادگیري در فرآیند یادگیري تعریف شده است - بیگز،1979، . - 1992 نتایج مطالعات مختلف بر وجود رابطه مثبت بین رویکرد عمیق با پیشرفت تحصیلی و رابطه منفی بین رویکرد سطحی و پیشرفت تحصیلی تاکید میکند - انت واستیل، رامسون، 1983، به نقل از دیست، . - 2003 همچنین بایکول 2010، در مطالعات خود به مقیاس یادگیري گراشا- ریچمن اشاره کرده است.وي در مطالعه اي جهت رواسازي این مقیاس، همسانی درونی سبک ها را از 0/40 تا 0/78 گزارش کرده است. در این مطالعه نیز همسانی درونی براساس آلفاي کرانباخ، بهترتیب در سبکهاي مستقل 0/64، وابسته 0/65 ، اجتناب کننده 0/71، مشارکت کننده 0/70، رقابتی0/74، و همکاري کننده 0/69 به دست آمده است. این نتایج نشاندهندة اعتبار بالاي این ابزار است. - بایکول، 2010، نقل در رفعتی - 1391

همچنین میتوان گفت سازه - مفهوم - سبکهاي تفکر به عنوان یک متغیر تاثیر گذار دیگر در رویکرد یادگیري بسیار مهم است، زیرا سبکهاي تفکر، تاثیر عمدهاي بر پیامدهاي یادگیري فراگیران دارد - کدیور، . - 1386رابطه بین سبک تفکر و موفقیت تحصیلی، توجه زیادي را در طی دو دهه گذشته به خود اختصاص داده است. تحقیقات نشان داده است که برخی شیوههاي تفکر میتواند به عنوان عوامل پیش بینی کننده قابل توجهی از پیشرفت - موفقیت - تحصیلی دانشجویان و عملکرد آنها بکار گرفته شود - آلبايلی . - 2006 عملکرد تحصیلی دانش آموزان در پژوهشهاي گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است و ارتباط آن با متغیرهاي دیگر مانند طلاق و رویکردهاي یادگیري مورد بررسی قرار گرفته است. - انتونی، دیپرنا و اماتو، - 2014

هماهنگ با الگوي فرایند، بازده دانکین و بیدل 1974 - ، به نقل از ژانگ و استرنبرگ، - 2000 الگوي بیگز که سه مولفه کلاس را مورد توجه قرار داده است: پیش زمینه، فرآیند و بازده. پیشزمینه به مولفههایی اشاره میکند که قبل از یادگیري حضور دارند. فرآیند مولفههایی است که ضمن یادگیري حضور دارند و بازده به نتایجی اشاره میکند که بعد از یادگیري اتفاق میافتد. سبکهاي تفکر به افراد کمک میکند که چرا بعضی افراد در مشاغل انتخابی خود موفقند و برخی موفق نیستند. استرنبرگ شیوههاي متفاوت افراد در پردازش اطلاعات را سبکهاي تفکر نامگذاري کرده است - استرنبرگ، - 1994 سبکهاي تفکر به نظریه خود مدیریتی ذهنی استرنبرگ 1997 - ، 1988، به نقل از ژانگ، - 2004

استوار است و مطرح میکند همان گونه که براي مدیریت یک جامعه راههاي متفاوتی وجود دارد، افراد نیز براي بهرهگرفتن از تواناییهاي خود از شیوههاي متفاوتی استفاده میکنند. این نظریه 13 سبک تفکر را توصیف میکند که در پنج بعد از یکدیگر متمایز میشود. کارکردها، شکلها، سطوح، حوزهها و گرایشها . براي خود مدیریتی ذهنی سه کار کرد میتوان تصور کرد که عبارتند از: قانونی، اجرایی، قضایی. سبک تفکر قانونگذار: فرد در ایجاد و اختراع و طراحی و انجام کارها از روش خود استفاده میکند - استرنبرگ، . - 1994 افراد داراي این سبک تفکر مایلند کارها را به شیوهاي که ترجیح میدهند، انجام دهند و خود تصمیم بگیرند که چه کاري را انجام دهند و چگونه به انجام برساند.همینطور آنها دوست دارند به مسائلی بپردازند که قبلاً طرحریزي و سازماندهی نشده است.

برخی از فعالیتهاي این نوع تفکر عبارتند از ارائه مقالات بدیع، طراحی پروژههاي نوین و اختراع چیزهاي نو.نوع مشاغلی که این افراد ترجیح میدهند و به آنها فرصت میدهد تا قانونگذار بودن خود را به نمایش بگذارند، شامل نویسندگی خلاق، دانشمندي، هنرپیشگی، مجسمهسازي و اختراع است. سبک قانونگذار عملاً به خلاقیت میانجامد. متاسفانه در مدارس و دانشگاه ها اغلب سبک تفکر قانونگذار کمتر مورد توجه قرار میگیرد. سبک تفکر اجرایی: به تمایل فرد در پیروي از دستورات و آنچه به او گفته میشود، اشاره دارد - استرنبرگ، . - 1994 این افراد مایلند از مقررات پیروي کنند و کارهایی را به عهده بگیرند که از قبل طرحریزي و سازماندهی شده است. آنها مایلند نقش خود را به جاي خلق ساختارهاي نو، در درون ساختارهاي موجود ایفا نمایند. از جمله فعالیتهاي مورد علاقه آنها، حل مسائل ریاضی، بکارگیري ضوابط موجود در حل مسائل، سخنرانی و تدریس بر اساس نظر دیگران و پافشاري بر اجراي مقررات است.

بعضی از مشاغل مناسب مانند وکالت، نیروي انتظامی، اجراي طرحهاي از پیش تعیین شده، تبعیت از طرحهاي متفاوت و مشاوره مدیریتی، این سبک تفکر در محیطهاي آموزشی و بسیاري از مشاغل دیگر مورد استقبال قرار میگیرد. زیرا افراد مجري آنچه را که به آنها گفته میشوند، انجام میدهند و غالباً کار با آنها با خوشرویی همراه است.آنها دستورات و فرامین را دنبال میکنند و خود را بر اساس شیوهاي که سازمان آنها را مورد ارزیابی قرار میدهند. نشان میدهند دانش آموز داراي و دانشجویان تفکر اجرایی، در مدرسه و دانشگاه به عنوان شاگردي ایدهآل شناخته میشود. فشار گروه همسالان کودك را تشویق به پذیرش سبک تفکر اجرایی و احترام به هنجارهاي گروهی میکند .

سبک تفکر قضاوتگر: به تمایل فرد در قضاوت و ارزیابی افراد و کارها اشاره دارد - استرنبرگ، . - 1994 آنها مایلند قوانین و برنامهها را ارزیابی کنند. آنها اموري را ترجیح میدهند که در آنها عقاید و امور موجود تحلیل و ارزیابی شود. فرد داراي سبک تفکر قضاوتگر، فعالیتهایی مثل نوشتن مقالات انتقاد آمیز، ارائه عقاید، قضاوت در مورد افراد کارهاي آنان و ارزیابی برنامهها را ترجیح میدهند. قاضی، منتقد، ارزیابی برنامه، مشاور، بازرسی، مسئول قرار داد و تحلیلگر سیستم داراي این سبک تفکر هستند. مدارس و دانشگاه ها غالباً براي سبک تفکر قضاوتگر ارزش اندکی قائل هستند.مشکل عدم تناسب صرفاًً به آموزش محدود نمیشود. بلکه در بسیاري از مشاغل و مدارس مدیران سطوح پایین در پی یافتن افرادي با سبک اجرایی هستند. - استرنبرگ، 1997، ترجمه اعتمادي اهري، . - 1381

رویکرد یادگیري - عمیق و سطحی - با پرسشنامه فرآیند مطالعه، بیگز و همکاران - 2001 - فرم دو عاملی تجدید نظر شده»پرسشنامه فرآیند مطالعه - SPQ - « را براي استفاده معلمان در ارزیابی رویکرد یادگیري دانشجویان ارائه میکردند. این ابزار با استفاده از 20 سوال با مقیاس لیکرت پنج درجهاي فقط رویکرد عمیق و سطحی - در حالی که هر رویکرد خود از دو بعد انگیزه و پیشرفت تشکیل شده - را ارزیابی میکند. مارتون و سالجو - 1976 - بیان کردند که دانشجویان به طور کلی میتوانند دو رویکرد مختلف را در مطالعاتشان اتخاذ کنند که آنها آن را رویکرد عمیق و سطحی نامیدند. سولسون - 1982 - دریافت کسانی که یک رویکرد عمیق را به کار میگیرند،تمایلبهمطالعه براي مدتهاي طولانی دارند. از آنجاییکه به دنبال درك و فهم مطلب بودن، کار را برایشان جالبتر میکند و کسانی که یک رویکرد سطحی را به کار میگیرند، یکنواختی و خستگی - ملامت - یادگیري طوطیوار دارند و دقت کمتري براي مطالعه اختصاص میدهند.

اهداف پژوهش:

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید