بخشی از مقاله
چکیده
هدف کلی پژوهش حاضر، بررسی و شناسایی چالش های موجود در زمینه پیادهسازی دورههای آموزش الکترونیکی در دانشگاه اصفهان و راهکار مسئولین برای مقابله با این چالشها پیش از راهاندازی دورههای آموزشی بوده است. برای جمعآوری دادهها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با 10 نفر از مسئولان امر در دانشگاه اصفهان استفاده شد که سوالات بر اساس الگوی پیشنهادی اوجو و آویاه برای تقسیم بندی چالشها در کشورهای درحال توسعه تنظیم شدند.
پس از جمعآوری دادهها، تحلیل یافتهها با استفاده از کدبندی و مقوله سازی صحبتهای مصاحبه شوندگان انجام و چالش های موجود در سه دسته موانع شامل محدودیت های راهبردی، عملیاتی و زمینه ای B مطابق با طرح اوجو وآویاه گروه بندی و راهکار دانشگاه در برابر مواجهه با آنها مشخص شد. نتایج تحقیق نشان داد توجه به ابعاد تغییرات لازم در عملکرد سازمانی دانشگاه سبب موفقیت نسبی مسئولان در زمینه مواجهه و رفع چالشهای موجود در برابر پیادهسازی آموزش الکترونیکی شده است.
-1 بیان مسئله
گسترش آموزش الکترونیکی در جوامع مختلف، مستلزم ایجاد بستری مناسب برای تلفیق آن در نظام آموزش عالی و دانشگاه های این جوامع است. این امر به ویژه در دانشگاه های کشورهای در حال توسعه، مصداق پیدا میکند. زیرا آن ها در این مسیر، با چالش های بسیاری از لحاظ اقتصادی-اجتماعی و فناوری روبرو هستند که بهطور قابل ملاحظهای با مسائل موجود در کشورهای پیشرفته تفاوت میکنند.
اوجو و آویاه1چالشهای موجود در برابر فرایند پذیرش و انتشار فناوری اطلاعات در کشورهای در حال توسعه را در سه مقوله چالشهای راهبردی، زمینهای و عملیاتی تقسیمبندی میکنند
محدودیتهای راهبردی به مشکلاتی از قبیل مغایرت سیاستهای ملی کشورها، و یا مغایرت بیانیههای نشاندهندهیماًموریت و اهداف موسسات با مقتضیات پروژه اشاره میکنند. چالش های عملیاتی، اشاره به کمبود منابع موردنیاز برای راه اندازی پروژه های فناوری اطلاعات در کشورهای درحال توسعه دارد. این ها شامل عواملی از قبیل محدودیت منابع انسانی، زیرساخت ارتباطی نامناسب، مشکلات مالی و سرمایه گذاری، تعداد اندک پروژه های اجراشده و به تبع آن، تجربه کم دستاندرکاران میشوند.
محدودیتهای زمینهای به مسائلی از قبیل عدم انطباق ویژگیهای اجرایی پروژه دریک سازمان آموزشی خاص از یک کشور درحال توسعه، با مقتضیات یک الگوی عمومی پیاده سازی پروژه - برگرفته شده از تجربه کشورهای پیشرفته - مربوط میشود. به طور نمونه، تسهیلات فناوری مورد استفاده برای حل مشکل خاصی در کشورهای پیشرفته ممکن است، ضرورتاً با زمینه و بافت فرهنگی موسسات در کشورهای در حال توسعه مطابقت نداشته باشند. بنابر نظر اوجو وآویاه، محدودیت های ذکرشده لازم است درهنگام پیاده سازی پروژه های مرتبط با حیطه فناوری اطلاعات - و از جمله آموزش الکترونیکی - در کشورهای در حال توسعه به دقت مورد ملاحظه قرار بگیرند
علاوه بر این، گیبسون2 اظهار میکند، پذیرش یک فناوری جدید نیاز به مهارت های کاری جدیدی دارد کهمعمولاً در بین اعضای جوامع در کشورهای درحال توسعه کمتر یافته میشوند - . - Gibson.1998 این مطلب بیانگر آن است که کشورهای در حال توسعه به دلیل فرهنگ سنتی و ظرفیت های ناکافی در محیط محلی خود ، ضعف در تأمین زیرساخت ها و عدم برگزاری دوره های کارآموزی به میزان کافی و مناسب برای اعضا درگیر در فرایند پذیرش نوآوری، با مشکلات مختلفی در زمینه پیاده سازی و اجرای پروژههای فناوری اطلاعات روبرو هستند.
به موازات سایر کشورهای درحال توسعه، ایران نیز برای پاسخگویی به تقاضاهای آموزشی جمعیت روزافزون فراگیران به سمت برنامه های آموزش از راه دور و آموزش الکترونیکی روی آورده است. با این وجود سرعت رشد توسعه آموزش الکترونیکی در ایران، در سالیان اخیر مانند دیگر کشورهای آسیائی از آهنگی کند برخوردار بوده است. بهگونه ای که تعداد دانشگاه های ارائه دهنده دورههای الکترونیکی در سال 1387 به میزان سیزده دانشگاه و تعداد دانشجویان درحال تحصیل در این موسسات نیز به م یزان تقریبی هفت هزار فراگیر افزایش پیدا کرده است .
با این وجود، تعداد این دانشجویان با میزان سه و نیم ملیون دانشجوی در حال تحصیل در دانشگاههای سنتی در کشور ایران قابل مقایسه نیست. عوامل موثر در کاستن از سرعت توسعه آموزشهای الکترونیکی در نظام آموزش عالی ایران و اغلب کشورهای آسیائی، تقریباً یکسان است. این عوامل بازدارنده را می توانیم به شرح زیر خلاصه کنیم
- فقدان خط مشی جامع و سیاست ملی یکپارچه در مورد پیشبرد پروژه های آموزشی مبتنی بر فناوری اطلاعات و بهویژه آموزش الکترونیکی
- فقدان سرمایهگذاری مناسب برای توسعه آموزش الکترونیکی و فراهم کردن وسایل و امکانات مورد نیاز این نوع آموزش در دانشگاهها
- نبود توافق در خصوص مفهوم آموزش الکترونیکی به دلیل تازگی طرح مباحث مرتبط با آموزش الکترونیکی در کشور و نبود مرجع علمی رسمی برای تدوین مفاهیم در این زمینه.
- وجود مراکز متعدد تصمیم گیری برای سیاستگذاری کلان در زمینه توسعه آموزش الکترونیکی در کشور از جمله: وزارت علوم تحقیقات و فناوری، وزارت آموزش و پرورش، شورای عالی اطلاع رسانی، وزارت پست و تلگراف و تلفن، سازمان صدا و سیما و سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور
- وجود مراکز متعدد اجرای آموزش الکترونیکی با اهداف و رسالتهای متفاوت از جمله: مؤسسات آموزش از راه دور - فعال در زمینه ارائهی آموزش های عمومی - ، سازمان آموزش فنی و حرفهای - فعال در زمینه آموزش مهارتهای رایانهای - و برخی از دانشگاهها - ارائه دهندهی آموزشهای ضمن خدمت -
- سواد اطلاعاتی نازل استادان و دانشجویان و عدم توجه به جایگاه و شأن این مفهوم در بین نهادهای متولی آموزش در ایران.
- ضعف نظام پشتیبانی موردنیاز آموزش الکترونیکی که در این زمینه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: ضعف قانون رعایت مالکیت فکری، نبود سیستم عامل فارسی، نبود پشتیبانی کافی از خط فارسی در شبکه اینترنت، عدم سرمایهگذاری مناسب در امر تهیه و تولید نرمافزارها و محتوای الکترونیکی و ضعف در ارائه آموزش های مناسب برای آشنایی استادان و فراگیران با مهارتهای مورد نیاز آموزش الکترونیکی
- زیربنای سنتی نظام آموزش عالی و سنتی بودن اهداف، ساختار، روشها و محتوای آموزشی کشور بهویژه مبتنی بودن فرایند یاد دهی- یادگیری بر آموزههای روانشناسی رفتاری و شناختی بجای سازاگرایی Bکه در آن هر فراگیر خود در ساخت دانش و معرفت نقش دارد.
علاوه بر آنچه نقل شد دو مورد دیگر از موانع اساسی تاثیرگذار بر این مسئله به صورت زیر است:
کندی شبکه و پائینبودن ضریب نفوذ آن در ایران:. در گزارش سال 2009 اکونومیست1 در رابطه با شاخص آمادگی برای یادگیری الکترونیکی، نام ایران در بین 70 کشور ردهبندی با امتیاز 3,43 از 10 امتیاز کامل در مکان 68 دیده میشود. این در حالی است که کشور ایران با امتیاز 3,5 از 10 مکان 68 را در بین سایر کشورهای جهان از جنبه میزان اتصال و پهنای باند اینترنت کسب کرده است
میزان تاثیرگذاری این این مشکل به اندازه ای است که در حال حاضر، میانگین سرانه پهنای باند اختصاصی به دانشجو در کشور 300 بیت بر ثانیه است، در حالی که این نرخ در کشورهای توسعه یافته بیش از 2مگابیت بر ثانیه است