بخشی از مقاله

ورزش همگاني (ضرورت ، موانع و راهکارها)

براي حفظ سلامت و نشاط آحاد جامعه ضروري است زمينه هاي لازم براي همگاني کردن ورزش درکشور فراهم آيد.اين امربه طورمکرر توسط مسئولان کشور در همه سطوح موردتأکيدقرار گرفته است . مقاله حاضر چارچوبي را براي بررسي موانع و راهکارهاي ارتقاي ورزش همگاني درايران ازنظرمديران و متخصصان امر
(تعداد نمونه )فراهم مي آوردو برخي راه حل هاو راهبردهاي موفق مورد استفاده توسط سايرکشورها را براي رفع اين موانع ارائه مي کند.نتايج حاصل از پرسش نامه هاي طراحي شده در مقاله حاضر نشان مي دهد ازبين راهکارهاي مربوط به ساختارتشکيلاتي و وضع قوانين و مقررات ، سه راهکار مشخص کردن شرح وظايف تمام سازمان هاو نهادهاي دست اندرکار ورزش همگاني ، اتحادويکپارچگي بين سازمان هاي دست اندرکار ورزش خصوصي همگاني درکشور وفراهم کردن زمينه هاي ورود بخش خصوصي به ورزش همگاني داراي بالاترين اولويت بودند.ازبين راهکارهاي مربوط به آموزش همگاني و رسانه اي سه راهکارانتقال پيام ها ازطريق رسانه هاي مختلف و اطلاع رساني ازطريق صداوسيما، استفاده ازايده هاي نوآورانه و جذاب براي گسترش ورزش همگاني و ترغيب مردم به کاهش استفاده از خودرو؛و درميان راهکارهاي مربوط به نيروي انساني ، دو راهکار بهره گيري ازنيروهاي داوطلب در توسعه ورزش همگاني وتربيت کارشناسان ومديران حرفه اي در ورزش همگاني ودر ميان راهکارهاي مربوط به زيرساخت ها، سه راهکارطراحي شهري بارويکرد گسترش ورزش همگاني ،احداث اماکن ورزشي ، پارکهاو فضاهاي باز و تجهيز آنها با وسايل ورزشي و تفريحي و حمايت مالي دولت و پرداخت يارانه ، بالاترين اولويت رابه خود اختصاص دادند. ازبين راهکارهاي فرهنگي و اجتماعي ، دو راهکاراز بين بردن باورهاي غلط درباره پرداختن بانوان به ورزش وتغيير نگرش رهبران ديني ومديران ديني ومديران ارشد کشور به ورزش ، از بالاترين اولويت برخوردار بودند.
کليدواژه ها:ورزش همگاني؛ موانع ؛ راهکارها


مقدمه
با وجود شواهد گسترده درباره منافع شناخته شده فعاليت بدني ، هنوز هم گزارش هايي از سراسر دنيا نشان دهنده درصد بالاي افراد غيرفعال است ، بنابراين نياز به مداخلاتي براي تغيير اين رفتارها به شدت احساس مي شود. فعاليت بدني ، بخش اساسي سلامت عمومي جامعه است (٢٠٠٨ ,Malina and Litte). فعاليت بدني منظم ، مؤلفه اساسي يک زندگي سالم است . براي افراد بزرگ سال ميزان ورزش و فعاليت بدني با شدت متوسط (حداقل پنج بار در هفته به مدت سي دقيقه )و با شدت کم (حداقل سه بار در هفته به مدت بيست دقيقه ) در کاهش بيماري هاي قلبي ، پيشگيري و يا تأخير در بروز پرفشاري خون و سندرم متابوليک ،کاهش ابتلا به پوکي استخوان ، برخي سرطان ها ومشکلات ذهني نقش مؤثري دارد (٢٠٠٦ ,Vatten, Nilsen and Holmen) و در افزايش طول عمر نيز اثرگذار است (٢٠٠١ ,Lee and Skerrett). همچنين کارايي شغلي ، عملکرد شناختي و سلامت ذهني نيز با فعاليت بدني افزايش مي يابد (١٩٩٩ ,Fox ;١٩٩٥ ,Cockerill). شواهد نشان مي دهند فعاليت بدني بر سلامت دوران کودکي و نوجواني ، اثر چشمگيري دارد
(٢٠٠٥ ,Gilson, Cooke and Mahoney). دربين جوانان نيز فعاليت بدني منظم ، بر بهبود آمادگي جسماني ، سلامت ، کاهش چاقي (٢٠٠٧ ,Davidson)، افزايش احتمال انجام فعاليت بدني در ادامه دوره زندگي (٢٠٠٥ ,Strong and et al) و سلامت رواني اجتماعي (٢٠٠٢ ,Trost and et al) نقش اساسي دارد. ازاين رو، بسياري از سازمان ها پيشنهاداتي را براي افزايش مشارکت ورزشي ارائه داده اند. براي مثال ، سازمان بهداشت جهاني ١در سال ٢٠٠٣ برنامه حرکت به سوي سلامت ٢را ايجادکردکه هدف آن ، افزايش فعاليت بدني مردان و زنان براي تمام سنين وشرايط (اوقات فراغت ،مسافرت وکار)و همه محيط ها (مدارس ، دانشگاه ها، اجتماعات ، منزل و محل کار) بود. تمام دستاوردهاي علمي


 نشانگر لزوم فعاليت بدني ومبين اثرات سوءکـم تحرکي برجسـم ، جـان و زندگـي مـادي و معنوي انسان است . بـه همين دليـل ، قوانين مصوب نظام جمهوري اسلامي ايران ، اولويت وظايف وزارت ورزش و جوانان ،کميته ملي المپيـک ، فـدراسيون هاي ورزشي ، اداره کــل تربيت بدنـي وزارت علوم تحقيقـات و فنـاوري ، اداره کـل تربيت بدني وزارت بهداشت ، درمان و آموزش پزشکـي ، اداره کـل تربيت بدنـي وزارت کـار و امـور اجتماعي و همه واحدهاي تربيت بدني ارگان هاي نظامي وغيرنظامي بر همگاني شدن ورزش تأکيدکرده است (طرح اجمالي سند جامع ورزش کشور، ١٣٨١).
تأکيد مقام معظم رهبري درپيام نوروزي سال ١٣٨٩ به امرهمگاني کردن ورزش ، با توجه به حذف شدن معاونت همگاني از ساختار سازمان تربيت بدني ،به منظور توجه بيش از پيش به امر ورزش در ساختار وزارتي جديد، انجام پژوهشي جامع نگر را لازم مي کند.
به رغم تمام اقداماتي که در جهت حمايت از فرصت هاي ورزشي انجام شده ، همچنان بخش عمده اي از جمعيت کشور فعاليت جسماني کافي انجام نمي دهند. با توجه به اينکه هنوز تا رسيدن به وضع مطلوب و استاندارد فاصله زيادي وجود دارد،کسب نظر فعالان و نخبگان ورزش همگاني براي شناسايي و رفع موانع موجود بر سر راه آن اهميت و ضرورت مي يابد. شناسايي موانع ورزش همگاني در ايران داراي اهميت زيادي است ، زيرا اولويت هاي برنامه هاي ارتقاي فعاليت بدني در سطح اجتماع را مشخص مي کند، گروه هايي که بايد تمرکزبيشتري بر آنها انجام شود را نشان مي دهد و به برنامه ريزي و اجراي مؤثر برنامه هاي ورزش همگاني کمک مي کند.
سوابق موفقيت هاي کسب شده درکشورهاي مختلف درزمينه سلامت نشان مي دهد، برنامه ريزي و تدوين سياست هاي اثربخش ، نقش مهمي را دراين زمينه ايفامي کند.افرادي که کمتر فعاليت مي کنند، نياز به سياستگذاري جهت فعاليت بدني ارتقادهنده سلامت را توصيه مي کنند (١٩٩٨ ,Sallis and et al). تدوين يک برنامه منسجم دراين باره سبب حمايت دولت ، مسئولان محلي ، سهام داران و بخش خصوصي مي شود. افزون براين ،امکان



جذب سرمايه و قانونگذاري را افزايش داده و احتمال ناکامي را کاهش مي دهد
(٢٠٠٦ ,Schopper, Lormand and Waxweiler). يکي از شاخص هاي پيشنهادي براي موفقيت برنامه هاوسياست ها، درگيرکردن تمام بخش هاي دولتي ،غيردولتي و خصوصي است (٢٠٠٦ ,Schopper, Lormand and Waxweiler ;٢٠٠٤ ,Bull and et al).
شاخص هاي ديگري مانند تعيين نهاد مسئول برنامه ، تعيين اهداف عمومي و تعيين چارچوب زماني براي دستيابي به موفقيت پيشنهاد شده اند.
سوستروم ١(٢٠٠٦) ميزان فعاليت بدني پانزده کشور اروپايي را با هم مقايسه کرد و نتيجه گرفت ، دوسوم بزرگ سالان جامعه ، آن را به ميزان لازم براي سلامت انجام نمي دهند. اين نتايج نه تنها براي سلامتي افراد نگران کننده است ، بلکه هزينه هاي زيادي را ازلحاظ مالي و ساير منابع به دولت ها و ارگان هاي مسئول بهداشت جامعه وارد مي کند
(٢٠٠٧ ,Lera-lopez). چنين يافته هايي ضرورت نياز به مداخلات فعاليت بدني براي تشويق افراد به افزايش مشارکت در ورزش را نشان مي دهد. در سال هاي اخيربررسي هاي زيادي در نقاط مختلف براي پرداختن به اين موضوع صورت گرفته است و بسياري از عوامل جمعيت شناختي ، زيستي ، روانشناختي ، شناختي ، احساسي ، رفتاري ، اجتماعي ، فرهنگي ومحيطي موردبررسي قرار گرفته اند.
به طورکلي ، متغيرهاي زيادي در پرداختن به فعاليت بدني دخيل اندکه مي توان آنها را به دسته هاي زير تقسيم بندي کرد: Buckworth ;٢٠٠٠ ,Sallis, Prochaska and Taylor)
and Dishman, 2002; Trost, 2002; Sallis and Owen, 1999)
.عوامل جمعيت شناختي وزيستي ،
.عوامل روان شناختي ،شناختي و احساسي (هيجاني )،
.عوامل رفتاري ومهارتي ،
.عوامل اجتماعي وفرهنگي ،


.عوامل محيطي ،
.ويژگي هاي فعاليت بدني .
اين عوامل وزيرشاخه هاي مربوط به هريک در جدول ١ خلاصه شده اند.

در ايران نيز تحقيقاتي درزمينه بررسي موانع ورزش همگاني وجود دارد. کاشف و عراقي (١٣٩٠) در تحقيقي با عنوان «چالش هاي پيش روي ورزش همگاني و تفريحي در ايران و راهبردهاي آن »با بررسي ٢٠٠٠ شرکت کننده ورزش همگاني از مراکز پانزده استان کشور، مهم ترين موانع توسعه ورزش هاي همگاني و تفريحي را به ترتيب ،کمبود امکانات ، کمبود آگاهي و مشکلات اقتصادي مي دانند. آنها همچنين دريافتند کمبود مربي کارآزموده در ورزش همگاني بيش ازساير حوزه هاي ورزشي خود را نشان مي دهد. در



اين تحقيق از تربيت مربيان متخصص و توانمند و حضور آنها در ايستگاه هاي ورزش همگاني به همراه احداث فضاهاي مناسب در پارک ها به عنوان راهکارهاي رفع اين موانع نام برده شد. دهستاني و ديگران (١٣٩٠) در تحقيقي با عنوان «بررسي و اولويت بندي انگيزه هاي مشارکت شهر تهران در ورزش هاي تفريحي و همگاني »، با مطالعه انگيزه هاي تعدادي ازشرکت کنندگان ورزش همگاني در مناطق ٢٢گانه شهر تهران (چهار منطقه ) نتيجه گرفتند بهبود سلامت و افزايش مقاومت دربرابربيماري ها، مهم ترين انگيزه حضور آنها در ورزش همگاني و تفريحي است . آنان جوانان را بيشترين تعداد شرکت کننده در ورزش همگاني شهر تهران گزارش و پيشنهاد کردند؛ برآورده ساختن انتظارات قشر جوان در ورزش همگاني مي تواند در ارتقاي سلامت عمومي وکاهش ناهنجاري جامعه مؤثر باشد.
١روش شناسي تحقيق
مقاله حاضر ازنظر هدف ، ترکيبي از روش هاي توسعه اي و کاربردي است که پس از بررسي مباني نظري و نظرسنجي ازمديران و متخصصان امر، موانع ورزش همگاني کشور شناسايي و راهکارهايي براي رفع آنها ارائه شده اند. اين مقاله ازنظر گردآوري داده ها روش توصيفي از نوع پيمايشي محسوب مي شود که هر دو نوع داده هاي اوليه و ثانويه مورد استفاده قرارمي گيرد.
٢جامعه و نمونه آماري
جامعه آماري اين تحقيق را خبرگان ورزش همگاني شامل استادان دانشگاهي و مديران وقت ورزش همگاني کشورتشکيل مي دهند. نمونه آماري نيز متشکل از٣٨تن از اساتيد متخصص و مديراني بودندکه نظرسنجي از آنها انجام گرفت .
٣ابزار گردآوري اطلاعات
دراين تحقيق علاوه بر داده هاي ثانويه که از منابع و مستندات علمي موجود و با مراجعه به


مقالات وکتاب هاو ازطريق جست وجوي کتابخانه اي گردآوري شدند، از داده هاي اوليه نيز براي پاسخ گويي به پرسش هاي تحقيق استفاده شد.اين داده هابه وسيله پرسش نامه ، مشاهده و مصاحبه وبا استفاده از نظرهاي مديران ، متخصصان و نخبگان دانشگاهي و مراکز بالادستي اجرايي کشوربه دست آمدند. پرسش نامه اي نيز با توجه به اهداف تحقيق و براساس مؤلفه هاي حاصل از تلفيق ، تلخيص و تکميل سؤال هاي مختلف تهيه و تدوين شد. اين پرسش نامه دوبخشي ، به بررسي موانع و راهکارهاي ارتقاي ورزش همگاني درکشور مي پرداخت و تعدادي سؤال بازپاسخ نيز براي گردآوري پيشنهادهاي پاسخ دهندگان در آن گنجانده شد.
١-٣پرسش نامه مورد استفاده براي شناسايي موانع ورزش همگاني
براي شناسايي موانع ، پرسش نامه اي تدوين شدکه با توجه به شرايط ويژه ايران و به تجارب گروه تحقيق و با استفاده از ادبيات وپيشينه تحقيقات موجوددرکشورهاي مختلف طراحي شد. با توجه به اهداف و پرسش هاي تحقيق و با نظرکارشناسان و محققان ،يازده مانع اصلي شناسايي و در قالب پرسش نامه مربوط به موانع گنجانده شد: بودجه و مسائل مالي ؛کمبود نيروي انساني ؛ عدم آگاهي افراد از منافع و فوايد فعاليت بدني ؛ کيفيت وکميت اماکن و تجهيزات ورزشي ؛ دانش نيروي انساني درباره چگونگي ارتقاي فعاليت بدني ؛ نبود راهبرد و برنامه مشخص درباره آنچه بايد انجام شود؛کمبود حمايت افراد جامعه ؛کمبود حمايت توسط مسئولان و دست اندرکاران ؛ ناآگاهي عمومي درباره برنامه هاو اماکن موجود ورزش همگاني ؛ نبودايمني و امنيت و بالا بودن جرائم در برخي مناطق ؛ درآمدپايين افراد جامعه .
٢-٣پرسش نامه مورد استفاده براي ارائه راهکارهاي ارتقاي ورزش همگاني
در تحقيقاتي که در نقاط مختلف براي شناسايي موانع گسترش فعاليت بدني در جامعه و راهکارهاي ارتقاي آن انجام شـد عوامـل مختلفـي رامـي تـوان نـام بـرد کـه عبـارت انـداز: عوامـل جغرافيـايي ، جمعيت شناختي ،زيستي ،روان شناختي ، شناختي ،احساسي ،رفتاري ،اجتمـاعي ،فرهنگـي ومحيطـي
(Sallis, Prochaska and Taylor, 2000; Buckworth and Dishman, 2002; Demir,
(٢٠٠٦ ,Scheerder and et al ;١٩٩٩ ,Sallis and Owen ;٢٠٠٥ .بـه عنـوان مثـال در




تحقيقي که توسط الکساندريس وکـارول ١در سـال ١٩٩٩ بـا هـدف بررسـي موانـع ورزش همگاني بزرگ سالان دريونان انجام شد، مهم تـرين عوامـل و موانـع محدودکننـده فعاليـت
بدني به ترتيب عبارت انداز:
کمبود وقت ، اماکن و تجهيزات ورزشي ، عدم دسترسي آسان . عدم توانايي مالي ، عدم همراهي دوستان و همتايان ،کمبود دانش و آگاهي ، عوامل فردي .روان شناختي وکم علاقگي .
جدول ٢موانع ورزش همگاني دريونان و راهکارهاي ارائه شده براي رفع آن
موانع و محدوديت ها راهکارهاو راه حل ها
کمبود وقت برنامه ريزي زماني منعطف براي حضور در فعاليت هاي ورزشي
اماکن و تجهيزات ورزشي تأمين اماکن ورزشي و تفريحي کافي ، برنامه ريزي براي نگهداري ، ارائه مجموعه اي از برنامه هاي ورزشي مختلف
عدم دسترسي آسان . عدم توانايي مالي تسهيل دسترسي به اماکن ورزشي و تفريحي ، نرخ گذاري متفاوت در نقاط مختلف
کمبود دانش و آگاهي اتخاذ راهبردهايي براي افزايش آگاهي افراد از منافع فعاليت بدني ،تهيه و پخش برنامه هاي آگاهي بخش از رسانه ها
عدم همراهي دوستان و همتايان سازمان دهي رويدادهاي ورزشي ،ليگ هاو جشن ها،ايجاد بخش داوطلبي
عوامل فردي .روان شناختي تأمين برنامه هاي ورزشي مناسب و جذاب ، طراحي تمرينات به صورت فردي درمراکز ورزشي ، ارتباط مناسب با مشتريان
کم علاقگي آموزش مهارت هاي رواني به مربيان براي ترغيب افراد به فعاليت بدني ، آموزش مهارت هاي ورزشي ، ايجاد نگرش مناسب نسبت به فعاليت بدني و ورزش درمدارس از طريق کلاس هاي تربيت بدني


Source: Alexandris, K. and. B. Carroll (1997). “Demographic Differences in the Perception
of Constraints on Recreational Sport Participation Results from a Study in Greece”, Leisure
Studies, Vol. 16, No. 2. pp. 107-25.
ازاين رو، در تحقيق حاضر با تحليل محتواي تعدادي از تحقيقات ،چارچوب راهکارهاي
ارتقاي ورزش همگاني در پنج دسته اصلي مشخص شدکه عبارت انداز:


.راهکارهاي مربوط به ساختارتشکيلاتي و وضع قوانين و مقررات (٨سؤال )،
.راهکارهاي مربوط به آموزش همگاني و رسانه اي (٥سؤال )،
.راهکارهاي مربوط به نيروي انساني (٥سؤال )،
.راهکارهاي مربوط به تجهيزات ، وسايل ، فضاهاو اماکن ورزشي (١٠سؤال )،
.راهکارهاي فرهنگي و اجتماعي (٦سؤال ).
پس از تأييد روايي صوري پرسش نامه توسط گروهي از متخصصان متشکل از اساتيد وکارشناسان ارشد ورزش همگاني ، براي بررسي روايي محتوا پرسش نامه درميان ٩نفراز کارشناسان خبره (شامل برخي مديران ارشد مانند معاونان سابق سازمان تربيت بدني و مديران کل ورزش همگاني و روستايي ـعشايري ورئيس ، دبيرو نواب رئيس فدراسيون ورزش همگاني که در يک مقطع زماني خاص در سازمان تربيت بدني سابق حضور داشتند) ونيز برخي متخصصان دانشگاهي که براساس نظر گروه تحقيق ، درزمينه ورزش همگاني داراي سابقه و نظرکارشناسي بودند و دسترسي به آنها امکان پذيربود، توزيع شد تا بازخورد لازم در اختيار گروه تحقيق قرارگيرد. پس ازدريافت بازخوردها، پيش نويس اصلاح شده پرسش نامه که شامل سؤال هاي بسته پاسخ و برخي سؤالات بازپاسخ بود مورد بازبيني و اصلاح نهايي قرار گرفت . به منظور سنجش پايايي هم از آلفاي کرونباخ استفاده شدو درمجموع ،ضريب آلفا معادل ٠.٩٤٢ براي پرسش نامه به دست آمد.
٣-٣تجزيه وتحليل داده ها
تجزيه وتحليل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در سطح معناداري ٩٥درصد انجام شد.
از آزمون فريدمن نيزکه ناپارامتريک است براي شناسايي راهکارهايي که اولويت بيشتري دارند استفاده شد. همچنين اطلاعات به دست آمده از سؤال هاي باز پرسش نامه هم توسط پژوهشگرو مشاوران تحليل محتوا شدند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید