بخشی از مقاله

چکیده:

فقدان توسعه آموزشی و عقب ماندگی علمی جوامع اسلامی، یکی از مهمترین علل تفوق علمی غرب و در پی آن مشکلات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی از جمله ناکامی در توسعه مطلوب وکاستی رضایتمندی مردم است. استکبار جهانی در سیاست و خط مشی نوین خود با راهبرد نفوذ و برتری علمی و تفوق فرهنگی، به دنبال سلطه و تأمین منافع خود است و در این مسیر ضمن جلوگیری از رشد مطلوب جوامع مستعد، مبارزه با جنبش های اسلامی، به حاشیه راندن فرهنگ های غنی و سنتی، به دنبال ترویج اندیشه های مادی و مادی گرایی و در نتیجه در دست گرفتن منابع، بازار و اقتصاد جهانی، ترویج اباحه گری و بی بند و باری اخلاقی و نیز مقابله با گسترش معنویت و اخلاق در میان ملل محروم جهان به ویژه جوامع اسلامی است.

از دیدگاه شریعت اسلامی مردم حق بر آموزش دارند و در برابر دولت های اسلامی نیز موظفند به عنوان یک وظیفه اساسی با همگرایی و تشریک مساعی و نیز بهره گیری از مشارکت های مردمی و با برنامهریزی و به کارگیری شیوههای مؤثر، در افزایش آگاهی های مردم و ارتقای فرهنگ عمومی به طور فعال و هدفمند عمل نماید، تا ضمن مقابله با تفوق علمی غرب، آرمانها و ارزشهایی چون عدالت، حق طلبی، معنویت و احترام به اخلاق اسلامی وکرامت انسانی، درونیسازی و نهادینه شوند و امت اسلامی در مسیر کامیابی و سعادت قرار گیرد. در این نوشتار تلاش شده است تا ضمن تبیین ضرورت مقابله با تفوق علمی و استکبار فرهنگی غرب، وظیفه جوامع اسلامی در آموزش مردم و توسعه علمی به عنوان راهبرد اصلی در این باره مورد تأکید قرارگیرد ودر ادامه راهکارها و روش های مناسب توصیه گردد.

کلید واژگان:

استکبارعلمی - تهاجم فرهنگی - آموزش مردم در اسلام - امت اسلامی-دولت اسلامی-آموزش مردم در مقررات ایران

مقدمه:

یکی از ریشههای اصلی مشکلات و نابهنجاریهای اجتماعی، عدم آموزش مردم و فقدان آگاهیهای لازم در آنان است، ولی این کاستی مهم در میان امت اسلامی بستر اصلی نفوذ فرهنگی غرب و سلطه علمی استکبار جهانی و پیامدهای شوم آن است. از این رو دولت های اسلامی و نیز آحاد امت اسلامی باید به این ضرورت توجه کنند که توسعه نیافتگی علمی- آموزشی و عقب ماندگی فرهنگی را جبران نمایند. مردم حق بر آموزش دارند و در برابر دولتها مکلّفاند اقدامات و حمایتهای مناسب و هماهنگ را در این راستا فراهم آورند. متأسفانه این وظیفه مهم فرهنگی، به لحاظ کم توجهی دولتها و جوامع یا اهتمام و اولویت بخشی آنان به امور دیگر، و یا بیدقتی در بکارگیری روشهای صحیح و موثر، به طور شایسته انجام نمیشود و گاه نیز مغفول میماند و در پی آن به اُفت حرکت فرهنگی، ونفوذ دانش غربی و به دنبال آن ترویج و تفوّق فرهنگ و آثار شوم آن منجر می گردد. در حالی که قرآن کریم درباره هدف رسالت پیامبر اکرم صلیااللهعلیهوآله وسلم میفرماید: »او کسی است که رسولش را همراه با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه آیینها غالب گرداند. - توبه: - 32 باید دانست که منظور از آموزش و توسعه علمی در این نوشتار صرف سوادآموزی - آموزش عمومی رایگان - نیست، بلکه منظور ارتقای فهم و معرفت است. آموزشی است که در آن تمام کنشها، راهها و روشهایی است که برای رشد و تکامل تواناییهای مغزی، معرفتی و هم چنین مهارتها، نگرشها و رفتار انسان به کار میروند. - امان االله صفوی، 1374، ص . - 11

به همین جهت است که حضرت امام صادق - ع - می فرماید :کونوا دعاه الناس بغیر ألسنتکم؛با غیر زبان هایتان مردم را دعوت کنید - کافی، کلینی، ج 2، ص - 78 و نیز حضرت امام علی - ع - فرموده اند: هر کس خویش را پیشوای دیگران قرار داد، باید اصلاح خویش را بر اصلاح دیگران مقدم بدارد و پیش از آن که مردم را با زبان خود دعوت نماید، با سیرت و رفتار خود دعوت کند - نهج البلاغه، حکمت . - 73 ابو حامدغزالی درکتاب فاتحه العلوم چنین یاد کرده است: »مکحول گفته است: ده تن از اصحاب رسول خدا - ص - گفتند که ما در مسجد قبا سرگرم فراگیری دانش بودیم که ناگهان پیامبرخدا - ص - در آن جا حضور یافت و گفت: آن چه می خواهید بیاموزید و خدای شما را پاداش ندهد، مگر آن که به کار بندید آن چه را که فرا می گیرید - .« فاتحه العلوم ص - 19 بر پایه همین آموزه ها وتوصیه ها، درسده دوم هجری و سده های پس از آن، شمار مکتب ها و معلمان چندان افزایش یافت که در هر روستایی یک مکتب و گاهی بیشتر بنیاد شد. ابن حوقل، نزدیک سیصد آموزگار مکتب را در شهر یاد کرده است. - تاریخ بغداد، ج 9، ص 199 طبرانی نیز این گزارش را در کتاب خود آورده است - بی گمان اگر مسلمانان همین سنت ریشه دار دینی و فرهنگی خود را حفظ می کردند و با تقویت و اصلاح آن به تناسب زمان، رسالت دیرین خویش را انجام می دادند، موقعیت اسلام و وضعیت جوامع اسلامی به مراتب بهتر و موفق تر می بود.

بنابراین، آموزش در مفهوم کامل آن، با فراگیری و همگانی شدن، نقش اصلی در نهادینه کردن و درونی سازی ارزشهای انسانی چون اخلاق، عدالت، صلح و بردباری و احترام به حقوق و آزادیهای اساسی داشته و جامعه را به مسیر کمال و سعادت سوق میدهد و جای تردید نیست که این نوع آموزش نیازمند بهرهگیری از روشهای مؤثر و خلّاق است که در آموزه های اسلامی مورد توجه بوده و مع الأسف کمتر مورد توجه قرار میگیرد. به هر روی باید اذعان نمود که دولت های اسلامی در این جهت نقش اساسی دارند و بار اصلی را باید بر دوش کشدن . ناگفته نماند که افراد و خاصّه نخبگان جامعه نیز در این باره وظایف مهمی بر عهده دارند. دولت باید برای افزایش آگاهیها و مهارتهای مردم و ارتقای فرهنگ عمومی به طور فعال عمل کند تا اجرای نظم و عدالت را در اجتماع هموار کرده و جامعه را در مسیر کامیابی و سعادت قرار دهند و با نفوذ اندیشه و دانش غربی مقابله نمایند. در این میان هماهنگی وهمگرایی امت اسلامی از نقش مهمی برخوردار است، به ویژه بر اساس جایگاه ارزنده علم، دانش افزایی و لزوم ترویج آن در اسلام.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید