بخشی از مقاله
چکیده
توسعه علوم انسانی تا حد زیادي به تغییر در نظام آموزش عالی کشور وابسته است و چنین امري، مستلزم بازنگري در برنامههاي درسی موجود میباشد. از یکسو، یافتههاي پژوهشهاي صورت گرفته در این حوزه، نشان میدهد که پژوهش در زمینهي علوم انسانی نسبت به سایر حوزهها، همواره از ارزش کمتري برخوردار بوده است و از سوي دیگر نیز، نظام ناکارآمد ارزش دهی به فعالیتهاي فکري در حوزهي علوم انسانی و ضعف خودباوري از موانع پیشرفت این علوم بوده و در نهایت موجب مسئله محور نبودن آن شده است.
تا زمانی که دید نقادانه در بین دانش آموختگان رشتههاي علوم انسانی وجود نداشته باشد، امکان ایجاد هر گونه تحول و بازنگري در این حوزه بی معنا خواهد بود. لذا در این جهت ضرورت تدریس تفکر انتقادي در طول دوران تحصیل در رشتههاي مختلف علوم انسانی، کاملاً مشهود است و توسعه و ارتقاي این حوزه جز از طریق توجه به تفکر انتقادي و سایر مهارتهاي وابسته به آن میسر نخواهد شد.
مقدمه
انتقال دانشجویان از دنیاي خودمحورِمبتنی بر تجربیات شخصیِمحدود، به قلمروي انتزاعیتر و متضمن حقایق متعدد، به عنوان یکی از اهداف اصلی هر نظام دانشگاهی در نظر گرفته میشود. به گفتهي وایتهد1، هر چند که ثمرهي واقعی تعلیم و تربیت یک فرایند فکري است - مایرز2، - 36-8 :1374، بخش اعظم دانش تعلیم و تربیت، به جاي تمرکز بر دستیابی به استعدادهاي نهفتهاي که امکان شکوفا کردن آنها وجود دارد، روي مهارتهاي خاص - مهارتهاي پایه: خواندن، نوشتن و حساب کردن - تمرکز دارد - فیشر3،. - 9 :1385 تحقیقات متعدد نشان داده اند که توسعه ي مهارتهاي فکري به عنوان اولویت اصلی در برنامهریزي هاي مراکز آموزشی درنظر گرفته شده است. - شعبانی، . - 1378
البته، مسئلهاي که به طور دائم در نظامهاي آموزشی مورد توجه قرار میگیرد، کیفیت تفکر دانشجویان است؛ یعنی تفکر مطلوب؛ که اگرچه به طرق گوناگون توصیف شده است، اصطلاحی که عموماً براي نوع تفکري که نظامهاي آموزشی، سعی در تأیید و ترغیب آن دارند، بهکار میرود، تفکر انتقادي4 است - مارزینو5 و همکاران، - 60 :1380 که باید به عنوان یک مهارت شناختی در اهداف اصلی نظامهاي آموزشی قرار بگیرد.
جایگاه و نقش تفکر انتقادي در ارتقاي...مثابه ي یک برونداد ضروري در آموزش عالی تلقی گردد - تی سوي1، . - 2002 به گفتهیپیج - 2007 - 2 هر چند مهارتهاي تفکر انتقادي به دانشجویان کمک میکند تا پیچیدگیها و مشکلات واقعی زندگی را تعدیل کنند، دانشجویان ما قادر نیستند تا دانش محتوایی کسب شده را در موقعیتهاي واقعی زندگی به کار گیرند - روزنانی و سوهایلا، 3003، به نقل از وان سلیمان و همکاران، . - 2007 در این جهت، نتایج مطالعات بسیار حاکی از آن است که برنامه هاي درسی دانشگاهی قادر به تقویت گرایشهاو مهارت هاي تفکر انتقادي در دانشجویان نبوده است.
- امین خندقی و پاك مهر، 1390؛ پروفتو3 و همکاران، 2009؛ گزر، کانتک و ازتارك4،2010؛ کاستل5، . - 2009 مطالعهاي که توسط پژوهشگر مقالهي حاضر و همکاران - 2011 - با هدف بررسی میزان گرایش به تفکر انتقادي دانشجویان حوزهي علوم انسانی صورت گرفت، نشان داد که دانشجویان حوزهي علوم انسانی در سطح محافظه کارانه به حدي مطلوب از گرایش به تفکر انتقادي دست نیافته اند و این نکته حاکی از این است که تمایل و گرایش دانشجویان این حوزه به سمت تفکر انتقادي، پایین است و شناسایی این عوامل جاي تأمل دارد. نتایج مطالعات دیگر که توسط محقق و همکاران 1389 - ؛ دهقانی، میردورقی و پاك مهر، 2011؛ دهقانی، جعفري ثانی، پاك مهر و ملک زاده، - 2011 صورت گرفت، نشان داد که عوامل انگیزشی مثل خودکارآمدي و اهداف پیشرفت نقشی تعیین کننده در تفکر انتقادي دانشجویان داشتند.