بخشی از مقاله

چکیده

طنزهاي جاودان تاریخ آنهایی هستند که هنرمند ضمن تصویر هنري اجتماع نقیضین، به ساختن یک تیپ موفق شود، تیپی که در تاریخ قابل تکرار باشد. بر همین اساس، طنز از هجو متمایز میشود. هدف هجو شخصی و انتقامجویانه است، اما در مقابل هدف طنز اجتماعی و سازنده است. با توجه به اهمیت تیپسازي در آفرینش طنز، ابتدا به بررسی ویژگیهاي اصلی این تکنیک و تثبیت جایگاه آن به عنوان یکی از شگردهاي اصلی طنز پرداخته شده است.

در تیپسازي خصوصیات عمده و چشمگیر شخص مورد نظر گرفته و از نقایص او قالبی آفریده میشود. از آنجایی که تیپسازي در آثار محمدعلی افراشته نمود بسیار دارد، با تکیه بر اشعار، داستانها و نمایشنامههاي طنزآمیز او، انواع تیپهاي مورد توجه او تحلیل شده است. افراشته به سبب آشنایی نزدیک با طبقات مختلف جامعه – بهخصوص مردم محروم و فقیر- در توصیف انواع تیپهاي اداري، بازاري و روستایی موفق بوده است.

مقدمه

طنز، انتقادي غیرمستقیم از کجرويهاي جامعه، با بیانی خندهآور، براي اصلاح کاستیهاست. هر چقدر شرایط سیاسی و اجتماعی خفقانآورتر و فاصلهي طبقاتی بیشتر شود، دموکراسی و آزادي بیان کمرنگتر میشود. طنز، سلاحی براي انتقاد است و در چنین شرایطی بیشتر رواج مییابد. در نتیجه، طنز با فکاهی تمایز دارد و هدف آن صرف خنداندن نیست. از طرفی، یکی از ویژگیهاي طنزهاي جاودانهي تاریخ، ساختن تیپ است. تیپی که در تاریخ قابل تکرار باشد. در نتیجه، طنز با هجو نیز تمایز دارد و هدف آن شخصی و انتقامجویانه نیست.

تعاریف بسیاري از طنز ارائه شده است که وجه جامع همهي این تعاریف، اشاره به کارکرد اصلی طنز یعنی انتقاد است. آرینپور، طنز را بالاترین درجهي نقد ادبی میداند و عقیده دارد که قلم طنزنویس با هرچه مرده و کهنه است و زندگی را از ترقی و پیشرفت بازمیدارد، بیگذشت و اغماض مبارزه میکند. وي قلم طنزنویس را به کارد جراحی تشبیه کرده است که با همه تیزي و برندگیش، جانکاه و کشنده نیست، بلکه آرامبخش و سلامتآور است. زخمهاي نهانی را میشکافد، پلیديها را بیرون میریزد، عفونت را میزداید و بیمار را بهبود میبخشد. - آرینپور، :1372 - 37-36

این مقاله بر تعریف جامع و مانع دکتر شفیعی کدکنی از طنز تکیه دارد: "طنزهاي جاودانه تاریخ آنهایی هستند که هنرمند ضمن تصویر هنري اجتماع نقیضین، در خدمت تجاوز به تابوها، به ساختن یک تیپ موفق شود، تیپی که در تاریخ قابل تکرار باشد." - شفیعی کدکنی، - 469 : 1390 بر اساس این تعریف، طنز داراي سه ویژگی مهم است:

- 1 تناقض: یکی از اساسیترین تکنیکهاي آفرینش طنز، تناقض و ناسازگاري درونی است. شوخیاساساً یک ناهماهنگی است که از ناسازگاري اجزاي سخن با همدیگر و با موقعیت کلامی حاصل میشود. هرچه میزان ناسازگاري بیشتر باشد، جوهر شوخی نیز بیشتر میشود. این ناسازگاري میتواند در هر یک از لایههاي آوایی، واژگانی، نحوي، معنایی و موقعیتی روي دهد. - فتوحی، - 379 : 1390

2 -     تابوشکنی: تابوشکنی یا خراب کردن سمبل عبارت است از هجوم بردن به امري که حمله مستقیم به آن امکان-پذیر یا ساده نیست. آدمیان با علائم و سمبلها زندگانی میکنند: خواه مذهبی باشد، خواه سیاسی. - حلبی، - 80 :1364 شکستن تابوهاي مذهبی و دست مایه قرار دادن احکامی که مورد تردید است یکی از پرکاربردترین نمونههاي تابوشکنی در طنز است. طنز در ذات قاعدهشکن است. براي طنز تفاوتی نمیکند که قواعد و قراردادها در کجا حاکم هستند. این قواعد خواه زبانی باشند، خواه معنایی و خواه برآمده از روابط انسانی و عرف و ارزشها، براي به وجود آمدن طنز نقض میشوند.

3 -     تیپسازي: یکی از عمدهترین تکنیکهاي طنزنویسی تیپسازي است. در تیپسازي خصوصیات عمده و چشمگیر شخص مورد نظر گرفته و از نقایص او قالبی آفریده میشود که ما او را به وسیله آن میشناسیم. با توجه به اهمیت شگرد تیپسازي براي آفرینش طنزي جاودانه و ماندنی، این مقاله به بررسی جایگاه آن در میان انواع شگردها و ابزارهاي طنزآفرینی پرداخته است. ابتدا منشأ پیدایش آن در کمدي و طنز بررسی و سپس تعاریف مختلفی از تیپسازي ارائه شده است. بخش اصلی این مقاله، تحلیل انواع تیپ در آثار محمدعلی افراشته، طنزپرداز ممتاز معاصر است.

محمدعلی افراشته در سال 1287 ه.ش در رشت دیده به جهان گشود. او از کودکی به سرودن شعر پرداخت و از روي استعداد آن را آموخت. این ذوق هنري را پس از فراغت از تحصیل و ورود به خدمات اجتماعی ادامه داد، تا جایی که از شعراي طراز اول گیلان به شمار میآمد. وابستگی سیاسی افراشته، پس از سقوط رضاشاه، افراد زیادي را با او دشمن کرد، به طوري که پس از کودتاي 28 مرداد 1332 تا انقلاب 1357، نامی از افراشته و اشعارش در میان نبود.

روزنامهي چلنگر که از سال 1329، به مدت دو سال و نیم منتشر میشد، حاصل زندگی ادبی افراشته و به نوعی بازتاب دهندهي عقاید و آثار اوست. اغلب آثار افراشته، در این روزنامه چاپ شده است. انتشار این روزنامه که با مهمترین جریانات سیاسی تاریخ معاصر ایران، همچون ملی شدن صنعت نفت گره خورده بود، خود رخدادي مهم در عرصهي مطبوعات ایران به شمار میرود. افراشته به خاطر زندگی پر فراز و نشیب و آشنایی با طبقات مختلف مردم، داراي آثار متنوع و گوناگونی است.

زندگی و درد طبقات مختلف جامعه و نیازها و خواستههاي آنان، در آثار او انعکاس وسیعی دارد. هیچ طبقه محرومی و هیچ گروه استثمارگري، از نگاه افراشته دور نمانده است. دستمایه اصلی آثار افراشته مشکلات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادي مانند بیکاري، فقر، فاصله طبقاتی، رشوهخواري و فساد دستگاه حاکمه است. او در تمام آثار خود، منتقد شرایط سیاسی و اجتماعی روزگار خود است و گروههاي استثمارگر را مورد انتقاد قرار میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید