بخشی از مقاله

در فهرست "کتابخانه ملی آلمان" بیستوچهار عنوان در رابطه با آثار ناصرخسرو یافت میشود که شش عنوان، به-ترجمه کتابهای وی، از جمله "سفرنامه"، "سعادتنامه" و "وجه دین" اختصاص داده شده است. ترجمه "سعادت-نامه" نه فقط بهصورت چاپی، بلکه در قالب کتاب الکترونیکی نیز در دسترس خوانندگان آلمانی قرار گرفته است. عنوانهای دیگر بهنویسندگان و مترجمانی ارجاع میدهند که در بخشهایی از پژوهشهای خویش، سویههای گوناگون آثار ناصرخسرو را بررسی کردهاند.شماری از اشعار "روشنایینامه" ناصرخسرو که در سال 1053 میلادی نوشته شده، نخستین بار در نیمه دوم سده نوزدهم، توسط کارل هرمان اته - Karl Hermann Ethe - بهزبان آلمانی ترجمه شده و در یکی از مهمترین و قدیمیترین مجلات شرقشناسی بهنام "مجله بنیاد آلمانی-شرقی"2 بهچاپ رسیدهاند.

3 بعدها اشعار دیگری نیز در مجلات و کتاب-های حوزه شرقشناسی و ایرانشناسی، بهصورت پراکنده ترجمه شده و خانم آنهماری شیمل نیز، گزیدهای از شعرهای "دیوان" ناصرخسرو را در سال 2001 میلادی بهزبان انگلیسی ترجمه کرده و بر آن مقدمهای نوشته است4، اما تا کنون ترجمه کاملی از "دیوان" اشعار وی بهزبان آلمانی ارائه نشده، و بسیاری از پژوهشگران کماکان بهترجمه انگلیسی این کتاب استناد میکنند.یان ریپکا، ایرانشناس چک، در بخش کوتاهی از کتاب "تاریخ ادبیات ایران" - 1952 - ، اطلاعاتی جامع و مفید درباره زندگی و آثار ناصرخسرو ارائه کرده است. بهباور وی، سلجوقیان قصد داشتند در ادامه سیاستهای سلطان محمود غزنوی، با رواج مدیحهسرایی و ایجاد مدارس عالیهای که بر پایه مذهب تسنن استوار بود، علم و ادبیات را بهانقیاد دولت درآورند.

5 او اشعار پندآمیز و فلسفی ناصرخسرو را، واکنشی در مقابل فشارهایی میداند که در دوران سلجوقیان بر صاحبان علم و ادب وارد میشد. بندیکت راینر نیز در پژوهشی درباره قصیدههای پارسی، ناصرخسرو را قصیدهسرای بزرگی معرفی میکند که پس از تحولاتی در زندگی، "تمام مدیحهها و اشعار عاشقانه خویش را نابود کرد، و هنر را در خدمت حکمت قرار داد. ناصرخسرو کوشید بهکمک تصویرها و استعارهها، روح سرمدی را از زنجیر جهان مادی برهاند و در همین دوران بهتوصیف شاعرانه طبیعت - بهار، پاییز، آسمان پرستاره - نیز رو آورد، تا از این طریق، راهی بهشناخت پروردگار بیابد. 6"یان ریپکا با اشاره بهپژوهشهای شرقشناس روس، ولادیمیر ایوانف، که پس از بازنگری انتقادی نوشتههای منتسب به-ناصرخسرو، برخی از اطلاعات نادرست و افسانههای مربوط بهزندگی و افکار وی را اصلاح کرده است، "دیوان" ناصرخسرو را مهمترین اثر وی برمیشمارد.

"ناصرخسرو شاعری است که سبکی ساده و فردی دارد، مردی است که در میان قیل و قال طوطیصفتان، بهتفکر رو آورده و در سیر تکاملی اندیشههای خویش، راه خود را از دیگران جدا کرده است. 1" بهعقیده ریپکا، "دیوان" ناصرخسرو مضمونهای فلسفی و حکمت الهی را در قالب قصیده بیان کرده و به-همین علت، شعر او پیچیده و نامفهوم بهنظر میرسد. بهنظر او، درک این اشعار بیش از هر چیز از آنرو دشوار مینماید که وی، مانند سایر پیروان فرقههای مذهبی، شیوه ابهامآمیزی در بیان افکار و باورهای اسماعیلی خود داشته است. ریپکا بهاین نکته نیز اشاره کرده است که "دیوان" ناصرخسرو، علیرغم اندیشههای بسیار با ارزشی که در آن مطرح شده، از مدیحهسرایی چندان خالی نیست، با این تفاوت که شاعر در اوج انزوای خود در یمگان - شاید بهامید دریافت پاداشی - بزرگان اسماعیلیه را مدح کرده است.

2 بهنظر میرسد که در میان آثار ناصرخسرو "سفرنامه" وی، اهمیت زیادی برای پژوهشگران آلمانیزبان داشتهباشد، چراکه در سال 1993 دو ترجمه مختلف از این کتاب، یکی در آلمان و دیگری در اتریش بهکوشش مانفرد مایهوفر، و با ترجمه اوتو فنملتسر، بهچاپ رسیده است. همچنین در تعدادی از پژوهشهای آلمانیزبان و رسالههای دانشگاهی که درباره تاریخ و جغرافیای جهان اسلام صورت گرفته، از سفرنامه ناصرخسرو بهعنوان منبع بسیار دقیقی یاد شده که در بافت فرهنگی دوران سلجوقیان بیهمتا است:

"توصیفات ناصرخسرو بسیار عینی و دقیق بهنظر میرسند. اگر درستی یا نادرستی اطلاعات درجشده در سفرنامه او را در مقایسه با سایر منابع تاریخی بسنجیم، نارساییهای زیادی نخواهیم یافت. ناصرخسرو در بیان اخبار و مطالبی که خود شاهد آنها نبوده، همیشه منبع خبر را ذکر میکند و حتی اعتبار منبع ذکرشده را برای خواننده ارزیابی میکند. دو نکته برشمرده، نشانگر آنند که سفرنامه وی، در مقایسه با آثار مشابهی که در دست داریم، منبعی با ارزش و معتبر است، بهویژه آن که این اثر در چارچوب فرهنگی پدید آمده که در آن اظهارات نادقیق و گفتار مبالغهآمیز چندان نادر نیست. " 3 یکی از ترجمههای بسیار دقیق و کامل "سفرنامه" ناصرخسرو بهزبان آلمانی، در سال 1993 بهکوشش سیفالدین نجم-آبادی، استاد ایرانشناسی دانشگاه هایدلبرگ و همکار وی زیگفرید وبر، در انتشارات دیدریش بهچاپ رسیده است.

مترجمان در مقدمه کتاب، اطلاعات جامعی درباره شخصیت و زندگی ناصرخسرو، بهمخاطب ارائه کرده و بافتهای تاریخی، اجتماعی و سیاسی مرتبط با "سفرنامه" را تاحدودی شکافتهاند. افزون بر آن، این کتاب مزین بهتصویرهای مینیاتوری قدیمی ایرانی است که نسخههای اصلی آنها در کتابخانه دانشگاه هایدلبرگ آلمان و کتابخانه بریتانیای لندن نگهداری میشود. مترجمان در مقدمه، بهاهمیت نثر ساده فارسی "سفرنامه" اشاره کردهاند که با محتوای کتاب همخوانی کاملی دارد . بهباور ایشان، ناصرخسرو از کاربرد واژگان پرطمطراق و تزیینی احتراز کرده و با سبکی روان و سادهفهم، تجربیات و مشاهدات خویش را برای خواننده بیان کرده است:

"جملات، بیآنکه صبغه ادبی داشته باشند، پشتسرهم ردیف میشوند و فارغ از هرگونه آرایهای، بهبیان اطلاعات می-پردازند. البته گاه برخی از واژگان تکرار میشوند. هرچند ناصرخسرو، طبق اظهارات خویش، بر زبان عربی تسلط دارد، اما در مجموع از کاربرد آن اجتناب نموده و بیشتر در کاربرد واژگان تخصصی از این زبان استفاده کرده است. 4"مترجمان "سفرنامه"، نگاه ناصرخسرو بهفرهنگهای کرانه نیل و آسیای مقدم را در مجموع روادارانه و عاری از تعصب ارزیابی کرده اند، اما در ضمن بهاین موضوع اشاره نمودهاند که او کاملاً از پیشداوری به دور نبوده و چندین بار از اعراب بهگونه تحقیرآمیزی یاد کرده است. 1 برخی دیگر از پژوهشگران، کنجکاوی و فرهیختگی ناصرخسرو، مشاهدات دقیق، کوشش او برای فهم پدیدههای ناشناخته، و همت او در جمعآوری اطلاعات جغرافیایی و مردمشناسانه را ستوده-اند:

کاملاً" مشخص است که ناصرخسرو فقط بهشهرهای مذهبی چون بیتالمقدس، قاهره و مکه عنایت نداشته، بلکه خود مسیر جغرافیایی نیز برای او اهمیت ویژهای دارد. وی با علاقه و کنجکاوی، جهانی را که از آن میگذرد، توصیف می-کند. وقتی پدیدهای او را بهحیرت وامیدارد، یا نمیتواند چیزی را توضیح دهد، از اطرافیانش سئوال میکند و آنقدر پرسوجو مینماید، تا توضیح قانعکنندهای بیابد. از همینرو "سفرنامه" امروزه یکی از مهمترین و غنیترین منابع و اسناد تاریخی برای پژوهشگرانی است که با جغرافیای خاورمیانه سروکار دارند. - ... - هنگامی که ناصرخسرو بهمراکز تجاری شام - لوانته - میرسد، توضیحات او مفصلتر میشود و بهگونهای نظاممند بهشرح وضعیت شهرها، و شیوه آبرسانی در آنها، معماری مساجد، قیمت کالاها و نحوه عرضه آنها، و نیز سایر جزییات زندگی روزمره میپردازد.

به-ویژه در بخشهایی که تحت فرمانروایی فاطمیهاست، توضیحات او دقیقتر و تحسینآمیزتر میشود. 2" سیفالدین نجمآبادی و زیگفرید وبر در مقدمه "سفرنامه" بهنقد بعضی از مشاهدات و موضوعات مطرحشده در این کتاب پرداخته و صحت آنها را برای خوانندگان آلمانیزبان ارزیابی کردهاند. برای نمونه، ناصرخسرو در آغاز "سفرنامه"، از رؤیایی سخن رانده که بر اساس آن " ترک شرابخواری"، انگیزه اصلی سفر وی بهسرزمینهای دور، بوده است. پژوهشگران این انگیزه را مورد تردید قرار داده و ادعا کردهاند که موضوع ترک شراب از سوژههای تکراری ادبیات آن دوران بوده است. آنها ناصرخسرو را "پرسشگر و جستجوگری" معرفی کردهاند که بیش از هرچیز، در پی یافتن آیین درست اندیشیدن، راه سفر را در پیش گرفته و پرسشهای فلسفی و اعتقادی خود را با شخصیتهای متفکر دوران خویش در میان گذاشته است.

3 بهعقیده زیگفرید وبر و سیفالدین نجمآبادی، "دیوان" ناصرخسرو سانسور نشده، هرچند بخشهایی از "آن ناقص استو در مواردی نیز این پرسش مطرح شده که آیا خود او خالق واقعی برخی از اشعار بوده است. اما دلایلی در تأیید این نکته وجود دارد که در "سفرنامه" وی دست برده شده و نسخههای موجود با متن اصلی مطابقت کامل ندارد . آنها عدم پیوستگی در شیوه نگارش را تأییدی بر این ادعا میدانند و معتقدند که بعضی از قسمتهای "سفرنامه" مفصلتر از بخشهای دیگر بهنظر میرسد. افزون بر آن، بسیاری از دستنوشتههای قدیمی "سفرنامه" در دوران صفاریان گردآوری شدهاند که دوازده امامی بودند و با دیگر فرقههای شیعی مرزبندی قاطعی داشتند.

سرانجام در این کتاب، اثر چندانی از عقاید اسماعیلی ناصرخسرو بهچشم نمیخورد. 4 یان ریپکا نیز بر این موضوع تأکید کرده که در بسیاری از کتابهای ناصرخسرو "هیچگونه اشارهای بهعقاید اسماعیلی"وی نشده است. او با استناد بهپژوهشهای ولادیمیر ایوانف و نسخه خطی مهمی که مربوط بهکتاب "گشایش و رهایش" است و بهتصحیح و مقدمه سعید نفیسی در سال 1328 در بمبئی منتشر شده، بهجملهای از ناصرخسرو اشاره میکند که بر اساس آن "مطالب خلاف حقیقت"، از کتاب وی زدوده شدهاند. یان ریپکا این جمله را اعترافی بر این نکته تلقی میکند که اعتقادات اسماعیلی ناصرخسرو از این کتاب حذف شدهاند. 5

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید