بخشی از مقاله

چکیده

طبق قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانشبنیان و تجاريسازي نوآوريها و اختراعات - 1389 - ، شرکتهاي دانشبنیان به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعهي اقتصاد دانشمحور، تحقق اهداف علمی و تجاريسازي نتایج تحقیق در حوزهي فناوري برتر تشکیل میگردند. درباره این شرکتها، سؤالات متعددي ذهن را درگیر ساخته است. از اینرو تبیین ماهیت حقوقی این شرکتها و نقش آن در اقتصاد نیاز به بررسی دارد. به موجب این پژوهش، شرکت دانشمحور، سازمانی است که دانش و منابع انسانی اصلیترین داراییهاي آن هستند و توانمندي اصلی این نوع شرکت نیز در ایجاد و نشر دانش است. به لحاظ ماهوي نیز باید اذعان نمود که »دانشبنیان بودن« صفت عملکردي یک شرکت است نه نوع خاص آن در کنار شرکتهاي مذکور در قانون تجارت. لذا هر شرکتی که دانش، شالوده آن را تشکیل دهد با رعایت قوانین و آییننامههاي مربوط به تشکیل این شرکتها، دانشبنیان تلقی شده و میتواند از حمایتهاي این قوانین برخوردار گردد.

واژگان کلیدي:اقتصاد دانشبنیان، اقتصاد مقاومتی، شرکتها و مؤسسات دانشبنیان، ماهیت حقوقی.

مقدمه

تغییر و تحولات دهههاي اخیر به قدري عمیق، گسترده و سریع اتفاق افتاده که تمامی ابعاد و شئونات زندگی فردي و اجتماعی بهطور محسوس و نامحسوس، تحت تاثیر آن قرار گرفته است. در این شرایط، نیازها و خواستههاي بشري از تنوع و تعدد رو به تزایدي برخوردار شده است و سازمانها براي پاسخگویی بهتر در مقابل مشتریان در راستاي اهداف خود که همانا بقاء، سودآوري و رشد است، باید با بهرهگیري از توان خلاقیت کارکنان - که سرمایه اصلی آنها را تشکیل میدهند - شمن نوآوري در محصولات و خدمات، توانایی خود را در جهان رقابتی افزایش دهند. در چنین فضایی نقش و جایگاه شرکتهاي دانشبنیان به عنوان موتور توسعه، حتی در کشورهاي پیشرفته صنعتی و توسعه یافته، بسیار بارزتر، حساستر و اثر بخشتر از گذشته نزد دولتمردان، سیاستگذاران و برنامهریزان مطرح میباشد و به دلیل ارتباط تنگاتنگ خلاقیت و کارآفرینی، بسیاري از کشورهاي توسعه یافته مطابق شرایط، امکانات و نظام ارزشی و اقتصادي خود اقدام به طراحی و اجراي نظامی تحت عنوان نظام نوآوري نمودهاند.

علاوه بر این، در شرایطی که تحریم و التهاب اقتصادي دامنگیر کشورمان شده است، اتکا به اقتصاد ثروتمحور که مبتنی بر فروش مواد خام و منابع اولیهي کشور است به بهبود وضعیت کمکی نخواهد کرد. امروزه پایدارترین رشد اقتصادي، اقتصاد دانشمحور است و شرکتهاي دانشبنیان نقش کلیدي در توسعهي پایدار و رشد اقتصادي جهان ایفا می کنند؛ در واقع اگر اقتصاد خویش را »دانشبنیاد« قرار دهیم، تحریمها نه تنها آسیبی به اقتصاد کشور وارد نمیسازد بلکه موجب کاهش واردات محصولات خارجی و در نهایت ایجاد شرایط مناسب براي بومیسازي فناوري در کشور و تولید محصولات وارادتی مورد نیاز خواهد شد.در همین راستا، قانون حمایت از شرکتها و مؤسسات دانش بنیان در سال 1389 به تصویب رسید. به موجب ماده یک این قانون، شرکتهاي دانشبنیان به منظور همافزایی علم و ثروت، توسعهي اقتصاد دانش محور، تحقق اهداف علمی و تجاريسازي نتایج تحقیق و توسعه در حوزهي فناوري برتر تشکیل می گردند.

با تصویب این قانون و با تأکید دولت و مقام معظم رهبري در خصوص جهاد اقتصادي و اقتصاد مقاومتی، توجه به مؤسسات دانشبنیان افزایش یافته است و امروزه حجم گسترده اي از مطالعات، در حوزههاي اقتصاد و مدیریت به این شرکتها و مؤسسات اختصاص یافته است. لیکن از حیث حقوقی سؤالات متعددي در خصوص ماهیت و چهارچوب حقوقی تأسیس این شرکتها مطرح است، که باید به آن پاسخ گفت. بدیهی است فقدان سابقه پژوهشی در زمینه مورد بحث، تلاش براي پاسخ به سؤالات مطرح در این زمینه را با مشکل روبهرو میسازد لیکن میتواند از اولین تلاش هاي حقوقی در ادبیات موضوع به شمار رود. در این راستا، از سویی بررسی نقش این شرکتها در اقتصاد مقاومتی ضروري است - مبحث نخست - . از سوي دیگر تبیین ماهیت حقوقی این شرکتها از اهمیت برخوردار است.

1.تحلیل نقش شرکتهاي دانشبنیان در اقتصاد مقاومتی

اصطلاح اقتصاد مقاومتی در سالهاي اخیر توسط مقام معظم رهبري مطرح و سپس به مفهوم رایج مباحث سیاسی تبدیل شد.صاحبنظرانی با رویکردهاي گوناگون در این حوزه اظهار نظر کردهاند؛ برخی با ادبیات علم اقتصاد، برخی با ادبیات اقتصاد اسلامی و برخی نیز نقش مؤلفههاي حوزههاي فرهنگ و سیاست را در شکلگیري اقتصاد مقاومتی مورد بررسی قرار دادهاند.براي این که راهکارهاي مناسبی جهت توسعه اقتصادي مقاومتی داده شود، ضروري است که پس از تعریف مفهومی اقتصاد مقاومتی، نقاط ضعف و تهدیدزاي آن مورد تحلیل واقع شود و مؤلفههاي اقتصاد مقاومتی استخراج گردد و در مرحلهي بعد، راهبرد خاصی جهت تبدیل این نقاط صعف به قوت و تبدیل تهدیدها به فرصت تبیین شود.

.1 -1 تبیین اقتصاد مقاومتی

از ابتداي مطرح شدن اصطلاح اقتصاد مقاومتی، رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهاي گوناگون به تبیین این مفهوم پرداختهاند.ایشان اقتصاد مقاومتی را، اقتصادي میدانند که هم روند رو به رشد اقتصادي در کشور محفوظ مانده و هم آسیبپذیري آن کاهش یابد؛ یعنی وضع اقتصادي کشور طوري باشد که در مقابل ترفندهاي دشمنان، که همیشگی و به شکلهاي مختلف خواهد بود، کمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا کند - دفتر سیاستگذاري علم و فناوري، 1391، . - 57-63 همچنین ایشان در جاي دیگر این مفهوم را چنین معنا میکنند: »اقتصاد مقاومتی فقط جنبهي نفی نیست، این جور نیست که اقتصاد مقاومتی معنایش حصار کشیدن دور خود و فقط انجام یک کارهاي تدافعی باشد. نه، اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادي که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتی در شرایط فشار هم رشد و شکوفایی خودشان را داشته باشند« - دفتر سیاستگذاري علم و فناوري، 1391، . - 57-63

بنابراین باید توجه داشت که اقتصاد مقاومتی به معناي اقتصاد تدافعی یا ریاضیتی نیست، بلکه در حقیقت نوعی اقتصاد و برنامهریزي تعاملی مبتنی بر راهبرد استفاده از تهدید به عنوان یک فرصت است. حال باید دید زمینهها و نقاط آسیبپذیر زمینهساز تهدید چیست و چگونه و با چه راهبردي میتوان این تهدیدها را به فرصت تبدیل نمود و به عنوان فرصتی براي اصلاح اقتصادي استفاده کرد و در عین رفع تهدیدها، به رشد و شکوفایی اقتصادي نیز دست یافت. بنابراین به فرآیند شناسایی نقاط آسیب و تهدیدهاي خارجی و داخلی و تبدیل این نقاط ضعف و تهدیدها به فرصتهاي رشد وتوسعه، اقتصاد مقاومتی گفته میشود - هریسی، . - 1392 حال سؤال اینجاست که اقتصاد کشور چه آسیبها و نقاط ضعفی دارد که باعث بروز تهدیدهاي دشمن شده است و مؤلفههاي اقتصاد مقاومتی براي تبدیل کردن این نقاط به فرصت چیست؟ مبناي پاسخ به این پرسش در دیدگاههاي رهبر معظم انقلاب دربارهي مؤلفههاي اقتصاد مقاومتی است که به اجمال به این مؤلفهها اشاره میشود:

-1دولتی بودن اقتصاد یکی از اساسیترین نقاط ضعف ایران است که زمینهي تهدیدهاي خارجی را نیز فراهم میآورد. در واقع ساختار اصلی اقتصاد و بنگاههاي اقتصادي کشور را شرکتهاي بزرگ دولتی تشکیل میدهند. این شرکتها، به علت پایین بودن بهرهوري و نداشتن پویایی و قدرت تحول، توان انطباق کافی با تغییرات و تهدیدهاي محیطی را ندارند. همچنین در چنین شرکتهایی، به علت ویژگیهاي خاص ساختاري زمینهي نوآوري و بهینه کردن محصولات پایین بوده و زمینه ي شیوع فساد به عنوان تهدید داخلی اقتصاد بسیار بالاست. لذا تحریم مواد اولیه یا محصولات این شرکتها، به عنوان تهدید خارجی، اسباب چالش در اقتصاد را فراهم میآورد. از این رو، یکی از مؤلفههاي اقتصاد مقاومتی مردمی کردن اقتصاد به شمار میرود که مورد تأکید رهبر معظم انقلاب نیز قرار گرفته است - دفتر سیاستگذاري علم و فناوري، 1391، . - 63

-2وابستگی اقتصاد ایران و بودجهي دولت به فروش مواد خاك و با ارزش افزودهي پایین که مصداق بارز این موضوع وابستگی اقتصاد به فروش نفت خام است. ریشهي اصلی این معضل در ضعف دانش و تکنولوژي در این صنعت و شرکتهاي فعال در این حوزه است که متأسفانه این مسأله باعث شده است نقطهي قوتی به نام وجود منابع زیرزمینی، به اهرمی براي تحریم و فشار بر اقتصاد ایران تبدیل شود. بنابراین یکی دیگر از مؤلفههاي اقتصاد مقاومتی کاهش و قطع وابستگی به نفت است.

-3یکی دیگر از نقاط تهدیدزاي اقتصاد ایران مدیریت مصرف است. این موضوع، از یک سو مربوط به تعادل و عدم اسراف در مصرف و از سوي دیگر، مرتبط با اهمیت مصرف تولیدات داخلی از سوي مصرف کنندهي داخلی است. بنابراین یکی دیگر از مؤلفههاي اقتصاد مقاومتی موضوع مدیریت مصرف است.

-4بهرهوري پایین عوامل تولید و استفادهي نامناسب و ناکارا از منابع، امکانات و زمان از دیگر نقاط ضعف اقتصاد ایران است.
بنابراین بالا بردن بهرهوري نیز یکی دیگر از مؤلفههاي اقتصاد مقاومتی به شمار میرود.

-5یکی از نقاط ضعف اقتصاد کشور پایین بودن میزان خلاقیت و نوآوري و ضعف فناوري بنگاههاي اقتصادي است. در حقیقت این مسأله اقتصاد و صنعت کشور را مصرف کنندهي فناوريهاي خارجی نموده است و این خود زمینهي آسیبپذیري اقتصاد کشور را در برابر تحریم بیگانگان فراهم مینماید و سایر مؤلفه هاي اقتصاد را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. به همین دلیل، رهبر

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید