بخشی از مقاله

چکیده

توجه به اقلیم زمینه وفاکتورهای اقلیمی در طراحی منجر به شکل گیری معماری پایدار می باشد. ساختمان عضو همخوان با اقلیم و اکولوژیی، عنصری هماهنگ در زمینه خود و در نهایت در زمینه محیط زیست خواهدبود. لذا توجه به پایداری اقلیمی در طراحی هر زمینه، میتواند حواس ذهنی معمار را در برخورد بهتر درجهت تأمین آسایش اقلیمی و شناسایی پتانسیلهای موجود در معماری بومی برانگیزد. این پژوهش علاوه بر آن که زمینه گرایی اقلیمی را به عنوان یکی از اصول طراحی و معماری پایدار در حیطه پایداری محیطی معرفی می کند، در ضمن به اهمیت شناخت قابلیتهای اقلیمی معماری بومی وتاثیر اقلیم بر نوع معماری پایدار خانه های سنتی نواحی کویری ایران می پردازد. این مقاله با روش کتابخانه ای و با مطالعه کیفی و روش تحقیق توصیفی صورت پذیرفته و ابزار گردآوری داده ها مشاهدات عینی، مطالعه منابع مکتوب و اسناد و مدارک می باشد. در نهایت می توان گفت که معماری زمینهگرا به ضرورت توجه به اقلیم اثر معماری تاکید دارد و بر این باور است که توازن میان معماری ومحیط میتواند هم برای خود موثرو هم برای زمینه عاملی موثر وتقویت کننده باشد. پس زمینهگرایی اقلیمی الگویی است برای خلق محیط مطلوب تر، لذا شناخت وآگاهی بیشتر ودرکی عمیق تر نسبت به زمینه، محیط و اقلیم برای معماران وطراحان امری ضروری واجتناب ناپذیر است.

کلید واژه:زمینه گرایی، معماری پایدار، اقلیم، نواحی کویری ایران

1

Proceedings of the International Conference on Advanced Methods of Design and Construction in Context-oriented Architecture, Tabriz, Iran, 8-9 October 2014


Paper Code . 5256

مقدمه

توجه به اقلیم زمینه وفاکتورهای اقلیمی در طراحی، میتواند سکوی پرشی برای پرواز به سوی معماری پایدار باشد. معماری پایدار به آنگونه معماری گفته می شود که ملاحظات زیست محیطی و سازگاری با اقلیم را مد نظر دارد و بر اساس بهره برداری موثر ازمنابع طبیعی طراحی و ساخته می شود. مطالعه و پژوهش در زمینه ی اقلیم، به دلیل تأثیر و نقش آن در شکل گیری بنا، از معماری بومی تا مدرن کاملا مشهود است. توجه به رابطه ی مستقیم اقلیم و طراحی که سبب ناپایداری بنا در بستر شهر شده است، به عنوان یکی از دغدغه های ذهنی معماران امروز مطرح میباشد که در گذشته به دلیل استفاده از تجربه های مالک و سازماندهی بومی آن منطقه با چنین چالشهایی مواجه نبودند. لذا توجه به پایداری اقلیمی در طراحی، میتواند حواس ذهنی معمار را در برخورد بهتر درجهت تأمین آسایش اقلیمی و شناسایی پتانسیلهای موجود در معماری بومی برانگیزد. دراین میان خانه های سنتی ایران در نواحی کویری یکی از بهترین مثالهای معماری اقلیمی است که مطلوب ترین راه از لحاظ بقا محیط زیست، آسایش انسان و استفاده مطلوب از انرژی های طبیعی را داشته است.

روش تحقیق در این پژوهش جهت گرد آوری داده ها از روش کتابخانه ای- میدانی و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کیفی بهره برده شده است. در ابتدای پژوهش حاضر پس از ارائه تعاریف در باب زمینه، زمینه گرایی در معماری ، معماری زمینه گرا و زمینه گرایی اقلیمی، به معماری پایدار و اصول آن که مسایل زیست محیطی و سازگاری با اقلیم را مد نظر دارد می پردازد. در نهایت اهمیت شناخت قابلیتهای اقلیمی معماری بومی وتاثیر اقلیم بر نوع معماری پایدار در خانه های سنتی نواحی کویری ایران خواهد پرداخت.

-1 زمینه
کانتکست (context) از واژه ی لاتین contextus ریشه گرفته که اشاره به ارتباط میان کلمات و انسجام میان آنها دارد . فعل آن contexere است که به معنای درهم بافتن و در هم تافتن است. بنابراین، context در اصل به هم تافتن و مرتبط ساختن کلمات و جملات به منظور ساختن یک سخن یا گفته است. از این رو، context مشار به ارتباط، اتصال، هم نشینی و هم بافی میان اجزاست. در بستر شهر، به گونه ای قیاسی، می توان context را اتصال و هم نشینی میان بناها خواند. با توجه به این ریشه شناسی، شاید برگردان درست تر context بافت یا همبافت باشد، اگر چه بافت را اغلب در مقابل fabric قرار می دهیم. بنابراین، contextual به تعبیر درست تر" هم بافت " است و نه زمینه . بدین سان، بهتر است تا contextualism را" همبافت گرایی " بخوانیم و نه زمینه گرایی. زمینه بیشتر دلالتی دوبعدی و سطحی دارد و اشاره به بستر میکند، در حالی که بافت و بافتن کنشی سه بعدی و فضایی است. با این وجود، فعلا از این جدل می گذریم و همان زمینه گرایی را در برابر contextualism می پذیریم، در همان حال که مفهوم اصیل آن را همواره مد نظر نگه می داریم.(بحرینی، 1388، ص (264

-2 زمینه گرایی در معماری

مریل گینس (1980) زمینه را در معماری تحت سه موضوع کلی ، الگوهای فرمی، فعالیتی و اقلیمی دسته بندی می کند که در زیر به معرفی هر کدام پرداخته می شود: الف) الگوهای فرمی: فرم در اینجا البته عناصری چون فضا، شکل، مقیاس و تناسبات جزئیات مصالح بافت و رنگها را در بر می گیرد. این عناصر در دو بعد جغرافیایی و زمان می توانند برای ارتباط معماری با زمینه اش مورد استفاده قرار گیرند. بعد جغرافیایی را می توان در سه مقیاس مطرح کرد:

-1 ارتباط بنا با بناهای مجاور و در فاصله کاملا قابل دید و درک. نمونه چنین ارتباط با زمینه اطراف را می توان در نماهای شهری و جانمایی جدید در سایتهای تاریخی شاهد بود.

-2مقیاس بعدی زمانی است که بنا نه با محیط لزوماً مجاور که با سایت اطراف ارتباط برقرار می کند.

-3 سومین اتصال با سایت در مقیاس منطقه ایی قابل حصول است. علاوه بر ابعاد فاصله ایی و بصری بنا می تواند در بعد زمان (گذشته، حال و آینده) نیز با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند. در مرکز کلمبوس، پیتر آیزنمن هندسه مجموعه اش را با نوعی لایه شناسی تاریخی از "سایت- پالیمسستی" به گذشته شهر ارتباط می دهد. هر چند در این موارد دریافتن و کشف این ارتباط با سایت به وضوح موارد قبلی نیست.

ب) الگوهای فعالیتی: در زمینه فعالیتها، گردش در فضای سایت بنا رفتار افراد و گروهها از جمله عواملی هستند که می توانند بنا را با زمینه اش مرتبط کنند. ج) الگوهای اقلیمی: اقلیم که تاثیر خود را در مصالح، رنگها و بازشوها، فشردگی احجام، فرم آنها، سقف ها بروز می دهند.(تولایی، 1380، ص (145

-3 معماری زمینهگرا

معماری زمینهگرا بر زمین مداری و پیوند محیط با فضا تاکید دارد و با درک پیام بستر خود شکل میگیرد و در واقع پیامی را که بستر معماری به او انتقال داده به عینیت رسانده و طراحی میکند. در نتیجه ساختمان جزکوچک از طبیعت پیرامون خواهد بود. در این نوع معماری هر بنایی بر اساس زمینههای فرهنگی، اجتماعی، تاریخی و کالبدی اقلیمی و شرایط خاص آن سایت و ساختمان طراحی و اجرا میگردد. معماری زمینهگرا به ضرورت توجه به محیط پیرامون اثر معماری تاکید دارد و بر این باور است که توازن میان معماری ومحیط میتواند هم برای خود اثروهم برای زمینه عاملی موثر وتقویت کننده باشد. زمینهگرایی الگویی است برای خلق محیط مطلوب

2

Proceedings of the International Conference on Advanced Methods of Design and Construction in Context-oriented Architecture, Tabriz, Iran, 8-9 October 2014


Paper Code . 5256

تر لذا شناخت وآگاهی بیشتر ودرکی عمیقتر نسبت به زمینه ومحیط برای معماران وطراحان امری ضروری واجتناب ناپذیر است. معماری زمینه گرد تلاشی است برای نشان دادن توان محیط مطلوب بصری در مقیاسی کلان تر از معماری پیام معماری زمینهگرا ضرورت توجه به محیط کالبدی پیرامون اثر معماری است.

-4 مقیاس زمینه گرایی

در معنای کلی میتوان گفت که آغاز زمینهگرایی محله است اما زمینهگرایی در دو جهت خرد وکلان بسط میابد. زمینهگرایی در مقیاس کلان به منطقه گرایی میرسد ودر مقیاس خرد به حال و هوای درونی بنا میرسد. اما وجه جهانی منطقه گرایی نیز از حد منطقه فراتررفته وبعدی جهانی مییابد بدین سان معماری زمینهگرا خود را اگرچه عمیقا در مکان فرو میبرد اما حضور خود را تا دوردستها تا شهرها و کشورها تا جهان وکیهان برمی افرازد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید