بخشی از مقاله
چکیده:
جامعه مدنی بعنوان حوزه عمومی ،نظارتی با خاستگاه سیاسی ،اجتماعی ،اقتصادی وفرهنگی جهت نیل به حفظ وتضمین حقوق وآزادی بشر ودر راستای حفظ کرامت وارزش انسانی به عنوان حق طبیعی و یک نهاد نظارتی از اهمیت ویژه بر خورداراست. همچنین بر ضرورت مبحث نظارت بر اعمال حکومت در جهت تحدید قدرت ،شفاف سازی اعمال نظام سیاسی وپاسخگونمودن دولت در جهت نیل به اهداف فوق تاکید می گردد ،لذا جایگاه جامعه مدنی ، و نقش نظارتی آن بعنوان یک کار ویژه با عنایت بر نوع وقلمرو نظارتی ،مورد توجه یک نظام دموکراتیک می باشد . جایگاه جامعه مدنی در پرتو نظارت در قالب نظارت مردم بر دولت نمود می یابد .
واژگان کلیدی:جامعه مدنی ،نظارت،دموکراسی،نظام سیاسی
مقدمه:
دراین مقاله قصد بر این است که جایگاه جامعه مدنی در نظارت بر اعمال حکومت مورد تحلیل قرار گیرد .جامعه مدنی بعنوان بستر لازم برای دموکراسی ودموکراتیک شدن نظام لازم وضروری است. به نحوی که از حالت آکادمیک خارج شده وجنبه عملی به خود گیرد.از جامعه مدنی تعاریف متعددی بعمل آمده است .لذا در نظر برخی این حوزه را به دولت ویا برخی آن را مرتبط به مردم - حوزه خصوصی - وبرخی به عنوان یک حوزه مستقل - مابین ملت ودولت - نگریسته اند .نحوه نگرش ورویکرد به جامعه مدنی چه از نظراندیشمندان ویا ایدئولوژی نظام سیاسی قلمرو آن وابزار های آن را تشکیل وخاستگاه آن را در نظام سیاسی مشخص خواهدنمود .
به نحوی که آگر جامعه مدنی را مرتبط با دولت ویا هدف آن راصرفا کسب قدرت بدانیم اساس نظام دموکراتیک آهسته آهسته کمرنگ خواهد شد، به هر میزان جامعه مدنی به عنوان حوزه مستقل مردم نهاد شناسایی شود با هدف حفظ حقوق وآزادی شهروندی نظام دموکراتیک با بستری قدرتمند شکل خواهد گرفت .در بقا واستمرار نظام سیاسی اثر بخش خواهد بود.جامعه مدنی در قالب نظارت آن نمود عینی خواهد داشت لذا جایگاه جامعه مدنی در نظارت بر اعمال حکومت از اهمیت برخوردار خواهد بود . حق نظارت در پرتو جامعه مدنی از نظر تقسیم بندی حق توسط اندیشمند بزرگ هوفلد، نسبت به دولت یک حق ادعا خواهد بود ، نظام سیاسی نسبت به آن تعهد ایجابی وسلبی خواهد داشت وقلمرو آن بیشتر در قالب نظارت مردم بر دولت از اهمیت بر خوردار خواهد بود .
به نوعی یک نظارت موسع برون ساختاری خواهد بود. در ارتقای شعور سیاسی و احقاق حقوق وعدم تمرکز قدرت است . باعث مقبولیت نظام سیاسی وبقا واستمرار آن خواهد شد .همچنین اهمیت ویژه جامعه مدنی بعنوان یک حوزه مستقل از دولت و واسط میان مردم ودولت در انتشار افکار عمومی وآزادی بیان از جهتی وانتقال افکاروجهت نظام سیاسی حاکم از جهت دیگر از اهمیت برخودار است .
هرچند درزمینه های اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی این جامعه دارای عینیت می باشد. وجود وتضمین ساختار جامعه مدنی به عنوان یکی از ناظرین غیر حکومتی باعث شکل گیری نظارت از پایین به بالا ونظارت همگانی ورسیدن به اهداف نظارت ومانع استبداد ویکه تازی های دولت خواهد شد. در نهایت این تحقیق به تشریح جامعه مدنی و نظارت وارتباط آنها با یک دیگر پرداخته وسپس به تحلیل جایگاه وجلوه این عرصه می پردازد.واینکه ماهیت نظارت بر اعمال حکومت درپرتو جامعه مدنی چگونه است .؟ آیا ابزارهای جامعه مدنی در قلمرونظارت خود ویژگی های جامعه مدنی را دارد .فرضیات:جامعه مدنی نوعی نظارت همگانی مردم نسبت به دولت است. :2 ماهیت ابزارهای جامعه مدنی در قلمرو نظارت به ایدئولوژی نظام سیاسی حاکم بر می گردد.
1 -پیشینه وتبیین مفهوم جامعه مدنی ونظارت
-1-1پیشینه جامعه مدنی
جامعه مدنی تنها در دو دهه اخیر است که به شکل جدی به کانون بحث ها در عرصه داخلی تبدیل شده است . گروهی پیشینه این نوع از جامعه را 3000 هزار سال قبل از میلاد قلمداد کرده و میگویند، اولین جوامع در میان جامعه شورایی سومریها در بینالنهرین با پیدایش اولین پولیسها - دولتشهرها - ، محقق گردید. بعضی دیگر افلاطون را اولین کسی میدانند، که از جامعه مدنی یاد کرد و مدینه فاضله خود را به آن، نامگذاری کرد. گروهی نیز برای ارسطو چنین ابداعی را قائلند. در مقابل این نظریات، گروهی دیگر، »جامعه مدنی را محصول دنیای مدرن بعد از سدههای 12 و 13، دانسته و برآنند که بین تمدنهای باستانی - چه شرقی و چه غربی - ، اساساً جامعه مدنی سابقهای نداشته است - .«معصومی،1378،ص - 39
در مورد اینکه پیشینه جامعه مدنی چه بوده، این واژه اولینبار به چه معنایی بهکار رفته و در طول تاریخ دارای چه تحولاتی بوده است، اختلافات بسیاری وجود دارد.» برخی قدمت مفهوم جامعه مدنی را به آغازینروزهای تشکیل حکومت در جامعه انسانی که بنابر قولی از زمان "نوح نبی"، بوده برمیگردانند.« - واعظی،1378،ص - 37 به هرحال تاریخ پیدایش جامعه مدنی، در کشورهای غربی به درستی معلوم نیست؛ اما سده هیجدهم را میتوان دوران مهمی در پیدایش دولتهای دموکراتیک و جامعه مدنی دانست. دیدگاه گیتیگرا - Universalist - و لائیک در سده هیجدهم که دوران روشنگری بود، جهانی بودن حقوق بشر را مطرح کرد.
حقوق بشر با انقلاب فرانسه به قلمرو مدنیت راه یافت و مفهوم شهروندی - با حقوق و مسؤلیت وابسته به آن - ، اهمیت ویژهای پیدا کرد. - پیرنظر،1379،ص - 21 در مجموع ، در سده 17 و نیمه نخست سده 18 جامعه مدنی بر اساس وضع طبیعی و حقوق طبیعی مبتنی به یک قرارداد تعریف می شد . در نزد متفکران این سده جامعه مدنی به مفهوم حکومت قانون مبتنی بر حقوق اساسی یا بنیادین فردی بود که اقتدار سیاسی حکومت را تحت الشعاع حکومت قانون قرارمی داد . با گسترش دولت و دموکراسی تعریف جامعه مدنی بر اساس - وضع طبیعی - به سمت تعریف جامعه مدنی بر اساس - وضع مدنی - تغییر و گسترش یافت .
- سردارنیا،1390،ص - 68 در دهه 1980 و 1990 جهان شاهد موج جدیدی از جنبش های اجتماعی در زمینه زنان ، محیط زیست ، صلح ، حقوق بشر و غیره بود . در نهایت جامعه مدنی را می توان نقطه مقابل دولت سرکوبگر دانسته و مانع یکه تازی دولت همچنین تغییر نقش دولت در زندگی روزمره بشر و عامل استقلال فردی دانست . از دو دهه واپسین سده 20 به این سو ، به تاثیر از این تحولات ، مفاهیم جدیدی همچون دموکراسی قوی ، حکمرانی جهانی ، جامعه مدنی جهانی ، دهکده جهانی و مانند آن به شکل جدیدی طرح و به بحث گذاشته شده اند ، تحت تاثیر آنها مفهوم جامعه مدنی از حوزه ملی و فروملی به سطح جهانی گسترش یافته است . - سردارنیا،1390،ص - 70
مفهوم یابی
-1-2 جامعه مدنی
»جامعه مدنی، مجموعه متشکل از افرادی است که با اراده و انتخاب خود و مستقل از دولت، گروهها و انجمنهایی را تشکیل میدهند و هدف از تأسیس این گروهها، پیشبرد منافع و علایق و سلایق اعضاست - .« واعظی، ، 1378،ص - 37 از مفهوم جامعه مدنی معانی و تعابیر بسیار متعددی شدهاست..» در معنای عام و کلی که به مدنیت و تمدن بر میگردد. صفت Burgerliche و Burg به معنای شهر، مشتق شدهاست و Civil نیز که واژه Citet لاتین در زبانهای فرانسه و انگلیسی اشتقاق یافته و در عربی هم به مدنی برگردانده شدهاست - «. انصاری،1378 ص - 29 در تعریف دیگر معنای فلسفی است که مربوط به دوران افلاطون وارسطو می باشد به این تعبیرکه جامعه مدنی جامعه ای تکامل یافته از خانواده ها است .
از نظر افلاطون،کشور و دولت برای این وجود دارد که در خدمت نیازهایجامعه شهروندان را تامین کند.. زیرا آدمیان درزندگی اجتماعی وروابط میان خود نیازمند یکدیگرند از یکدیگر بی نیاز نیستند .از» نظر ارسطو نیز انسان مدنی الطّبع است.وی به جای آن که حکومت را حاصل بند و بستهای زود گذر میان افراد پندارد،آن را پدید آوردهء کشش پنهانی سرشت آدمی با همانندان خود میداند. - « ارسطو،1364،ص» - 17در حقوق رومی جامعه مدنی قراردادی بین شهروندان بود. - «سردارنیا،1390، ص67 - بعد از رنسانس جامعه مدنی نوعی جامعهای، مبتنی بر تعقل، شورا، توافق، تساهل، تسامح، احترام به انسانیت و حاکمیت قانون اطلاق گردید. »
در تعریف سوم در واقع تعریف جامعهشناختی است حوزهای از زندگی اجتماعی- سیاسی را در بر گرفتهاست که در آن آرمانها و جنبشهای دموکراتیک در تعارض با دولتهای سلطهگر یا رویارویی با رژیمهایی آزادی ستیز شکل میگیرند. - « انصاری،1378 ص29 - در آخرین تعریف که تعریفی حقوقی است مهمترین خصلت جامعه مدنی را با خود به همراه دارد مبتنی بر حاکمیت قانون در جامعه است ،حکومت قانوندر تنظیم روابط بین افراد در جامعه ازیک سو و از سوی دیگر تنظیم کننده رابطه بین مردم و دولت است . برخی بر این عقیده اندکه تعبیر جامعه مدنی ازترکیب دومبانی » مدنی «و»حقوقی«می باشد ،مبانی مدنی از دوران یونان قبل از میلاد ومبانی حقوقی ازدوران روم می باشد . - کاظمی،1376،ص - 90 ترجمه تحتالفظی Burgerliche Gesell Schaft آلمانی، Societe Civileفرانسوی و Civil society انگلیسی است.
-1-3پیشینه نظارت
درخصوص پیشینه وقدمت نظارت می توان اظهاررداشت ،که هرچند این مفهوم امروزی به نظر می رسد اما یقینا اززمان شکل گیری کوچک ترین جوامع ودولتها وحکومتها برای ایجاد نظم وجلوگیری از هرج ومرج به مساله نظارت جهت کنترل وبازرسی از اهمیت بر خور دار بوده است ،در ایران از دوران باستان مفهوم نظارت در سازمان های اداری مفهومی بیگانه نبوده است امروزه با پذیرش وادعای دموکراسی وبسترهای آن - جامعه مدنی - نظارت را نیز پذیرفته اند.چرا که لازمه نظام دموکراتیک پذیرش این حق - حق نظارت - می باشد ». نظارت در جوامع کنونی تا بدانجا اهمیت یافته و مورد توجه قرار گرفته است که بدون وجودآن در یک نظام سیاسی ، رسیدن به اهداف غیر ممکن بنظر می رسد. - « غفاری،1379 ،ص. - 5
در نظام اسلامی حق نظارت بارویکرد تکلیفی درقالب امربه معروف ونهی از منکر مطرح می شود، دو وظیفه ی مهم امر به معروف و نهی از منکردر معارف اسلامی به صورت گسترده مورد عنایت و تاکید واقع شده است و در حقیقت همان نظارت به مفهوم همگانی است» .در همین جهت پیامبر اکرم صلی علیه و آله - فرموده اند : ثلاث لایغل علیهن قلب امرء مسلم ، اخلاص العمل الله ، و النصیحه الائمه المسلین و اللزوم لجاعتهم . سه وظیفه است ،که قلب انسان مسلمان هرگز در آن خیانت روانخواهد داشت : اینکه کار ها را برای خدا انجام دهد همواره خیر خواه وناصح زمامداران مسلمان باشد و جماعت مسلمانان را هرگز رها نکند. - «1 اصول کافی با ترجمه، ج 2، ص - .258
-1-4 :مفهوم نظارت
نظر به آنکه واژه نظارت،در یک رشته علمی و در یک حیطه و موضوع خاص کاربرد نداشته و در حوزه های مختلف و گسترده ای به کار گرفته می شود،از این رو نمی توان تعریف اصطلاحی یگانه و واحدی از آن ارائه داد.از این رو در هر علم و دانشی،نظارت معنا و کارکرد خاص خود را خواهد یافت.نظر به اهمیت ارائه تعریف جامع از نظارت،در ذیل به بیان تعاریف لغوی و اصطلاحی آن پرداخته می شود.نظارت در زبان فارسی به معنای وارسی ، تفتیش و مراقبت نسبت به اجرای امری است و معادل انگلیسی آن کنترل است.همچنینچیزی با تأمل، چشم انداختن، حکومت کردن میان مردم و فیصله دادن دعاوی ایشان، یاریدادن و مدد کردن و نیز به معنای چشم بصر، دیده، فکر، اندیشه، تفکر، رویه، دقت، تأمل،تدبر، خیال، وهم و اعتراض آورده و همچنین آن را به معنای نظر کردن و نگریستن به چیز،مراقبت و در تحت نظر و دیده بانی داشتن کاری،نگرانی، دیده بانی به سوی چیزی ومباشرت معنا کرده ان ”دهخدا - معنای اصطلاحی نظارت در علوم مختلف متفاوت خواهد بود در علم حقوق نظارت به مجموعه بررسی ، ممیزی، سنجش وبازرسی برای نظارت بر عملکرد متصدیان دولت جهت مطابق بودن آن عملکرد با قواعد و تصمیمات اتخاذ شده جهت جلوگیری از انحراف است . نظارت به نوعی آگاهی از وقایع حادث شده یا در حین حدوث بر عملکرد مجریان می باشد. - حضوری ، 1392 ،ص - 7
نظارت در علم جامعه شناختی :نظارت به ابزارها و به روش هایی اطلاق میشود ، که می توان گفت نظارت نوعی کنترل اجتماعی است که منجربه مشروط ، و محدود شدن رفتار و اعمال فرد یا افراد مورد کنترل به اهداف و هنجار جامعه میباشد. در مباحث علوم سیاسی، نظارت یعنی کنترل بر قدرت سیاسی است. آنچه که از تعاریف فوق برداشت می شودنظارت نوعی اطلاع وآگاهی است در جهت شناخت آنچه که هست وتطابق آن با ملزومات می باشد در جهت رسیدن به اهداف مطلوب واطمینان بخش امورمی باشدوثبات وهماهنگی حکومت وتحدید قدرت بستگی به نوع نظارت ونحوه نظارت وبه شدت نظارت بر می گردد نهاد نظارت رژیم سیاسی را بر قانون گرایی وتصحیح مواضع سیاسی واجتماعی وادار می سازد وموضع نظارت موجب می شود هر نوع خطر وتهدید استبدادرژیم سیاسی را از میان رفته واز سوی دیگر نقد ونظارت در میان شهروندان نیز توسعه می یابد.
ن»نظارت در حقوق اساسی نیز بررسی و ممیزی و ارزش یابی کارهای انجام شده یا درحین انجام و انطباق آن ها با تصمیمات اتخاذ شده و همچنین، قانون و مقررات در جهت جلوگیری از انحراف افراد تعریف شده است - .« قاضی،ٌَِْ ص - 138نظارت در عرصه قدرت سیاسی مفهوم مهارنظام سیاسی را دارد مهار در جهت کنترل قدرت ونهایتا اصلاح فرد وجامعه به نحوی که حقوق وآ زادی های سیاسی اجتماعی افراد جامعه تامین نهایتا حفظ کرامت انسانی است .این مهار به دوصورت کلی تبیین شده است ، مهار بیرونی ودرونی .در مردم سالاری دینی به عنوان یک نظام سیاسی حاکم در کشورها با حکومت اسلامی مهار درونی از ارزش خاصی بهرمند است هرچند در کنار آن منکر مهار بیرونی نیست .امادر تمامی حکومتها به طور اعم بر مهار بیرونی که همان مفهوم نظارت می باشد تاکید فراوان شده است .
-2-3تحلیلی برارتباط جامعه مدنی با نوع وقلمرو نظارت جامعه مدنی به معنای نهاد واسط میان خانواده و دولت است.نگرشی که در فلسفه "هگل" مطرح است،دولت تکامل یافته خانواده وجامعه مدنی است ،دولت در قالب یک نظریه اندموار قرار گرفته به نحوی فعالیت سیاسی برای دولت وفعالیت اجتماعی رابه جامعه می سپرد. جامعه مدنی را حد واسط میان حوزه عمومی - دولت - و خصوصی - خانواده - میداند و آن را مرحلهای به سمت دولت لیبرالی میداند، که وظیفه و مسؤلیت پشتیبانی از حقوق فردی را بهعهده میگیرد. در این تفکر فرد از خانواده به جامعه مدنی وارد شده و از آن به دولت میرسد فرد با تشکیل خانواده قدم به سمت حل شدن در جمع بر می دارد ونهایتا به دولت میرسد یعنی جامعه مدنی باشکل گیری دولت از میان می رود ویا به نحوی در ساختار حاکمیت قرار می گیرد - سبزه ای، 1386،ص - 79
در این نگرش، جامعه مدنی کاملاً در برابر دولت قرار نمیگیرد و اینگونه نیست؛ که جامعهمدنی هگلی صرفاً سازمان تشکلیافته از اصناف و گروهها بوده و فاقد دولت باشد؛ بلکه جامعه مدنی او مشتمل بردولتی است که باید از منافع خصوصی افراد دفاع کند؛ که این دولت، غیر از دولت آرمانی و عقلانی است. بنابراین دولت به یکمعنا در جامعه مدنی هگلی وجود دارد، به معنای دیگر، دولت آرمانی و عقلانی، در برابر جامعه مدنی قرار میگیرد. - همان، ص27 و 33 و معصومی، مسعود و میراحمدی، منصور؛ پیشین، ص» - .101 در نزد