بخشی از مقاله
چکیده
حمایت از جنبشهای آزادیبخش و مردم فلسطین دو اصل در سیاست خارجی و افقهای الگوی ایرانی- اسلامی است. والرشتاین معتقد است نظام بینالملل برای کنترل جنبشهای ضد نظام، سعی می کند آنان را در مسیر کسب قدرت و تغییر هویت از جنبشی بهسوی دولتیشدن هدایت کند. جنبش وقتی ماهیت دولتی پیدا می کند به دلیل ماهیت و کار ویژههایی که از دولت متوقع است، اهداف ضد نظام گذشته در عمل با محدودیت روبرو می شود.
سوالی که باید به دنبال پاسخ آن بود چگونگی رفتار با جنبشها در درازمدت بهمنظور حفظ کار ویژه آنان در اهداف جمهوری اسلامی است. زیرا این تغییر در جنبشها الگوی جدیدی در حوزه امنیتی سیاسی جمهوری اسلامی در منطقه ایجاد خواهد نمود، لذا ضمن حمایت از جنبشهای اسلامی فلسطینی چون حماس باید از فرآیند سوق آنان بهسوی دولتیشدن جلوگیری نمود. این پدیده نوظهور سیاسی در الگوی پیشرفت باید بهطور ملموس و نظاممند تعریف شود.
لذا این جنبشها برای آنکه بتوانند اهداف خود را دنبال کنند باید هویتی میان جنبش و دولت داشته باشند و نباید حمایت از آنان منجر به تغییر هویت از جنبش به دولت بهطور کامل منجر شود. میبایست در روابط با جنبشهای فلسطینی چون حماس و جهاد اسلامی، اصولی چون درک امکان انشعاب به دلیل ماهیت جنبشی و تداوم همکاری با طیف جنبشی و ضد صهیونیستی آنها، رفتار منطقهای جنبش تنها در راستای ضد صهیونیستی، حرکت بهسوی قطع وابستگی با کشورهای هم راهبرد با اسرائیل را مدنظر قرارداد. درک این اصول کمک خواهد نمود هویت جنبشی آنان را حفظ شود.
-1 مقدمه:
در پیشنویس افقها و تدابیر، افق شانزدهم بهصراحت حمایت از حرکتهای اسلامی و جنبشهای آزادیبخش در کنار حمایت از مسئله فلسطین را بهعنوان افقهای اصلی در جهان اسلام معرفی کرده است؛ اما به چگونگی و مبنای کمک به حیات این جنبشها خصوصا گروههای مقاومت فلسطینی - جنبش جهاد اسلامی و حماس - اشارهای نشده است. حمایت از جنبشهای فلسطینی جزو اصول و راهبردهای لاینفک جمهوری اسلامی و هویت آرمانی آن است.
به باور نگارندگان در این بخش باید به تلاش برای حفظ ماهیت این جنبشها و ایجاد توازن هویت جنبشی- دولتی این گروههای مقاومتی تلاش کرد. طبق اصول امام خمینی - ره - باید از مستضعفین هر جای دنیا حمایت کنیم و با این مبنا بسیاری از اصول رفتاری سیاست خارجی ما پویاتر و جهانشمولتر خواهد شد. در این مبنای رفتاری، منافع ملی تنها به اقتصاد داخلی، قدرت منطقهای یا روابط دیپلماسی محدود نخواهد شد بلکه هر جا ظلمی باشد جمهوری اسلامی باید حضور فعال داشته باشد و دایره منافع ملی آن شامل اصلاح نفس درون تا تقابل با جبهه استکبار در هر جای جهان خواهد بود.
"ملت آزاده ایران هماکنون از ملتهای مستضعف جهان در مقابل آنانی که منطقشان توپ و تانک و شعارشان سر نیزه است، کاملا پشتیبانی می کند. ما از تمام نهضتهای آزادیبخش در سراسر جهان که در راه خدا و حق و حقیقت و آزادی مبارزه می کنند، پشتیبانی می کنیم." - امام خمینی، 1378، ص - 138 همچنین امام خمینی - ره - در بیاناتی رسالت تمام انبیا و اسلام را نجات مستضعفین میشمارند: "تمام ادیان آسمانی از بین تودهها برخاسته است و با کمک مستضعفین بر مستکبرین حمله برده است" - امام خمینی، 1378، ص - 327 برای همین مقصد آمده است و تعلیمات اسلام برای همین معناست که مستکبری بر روی زمین نباشد و نتوانند مستکبرین مستضعفین را استعمار و استثمار کنند." - امام خمینی، 1378، ص - 117
اهداف فراملی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را میتوان شامل حفظ کیان اسلام، صدور انقلاب اسلامی، وحدت جهان اسلام و تشکیل جامعه جهانی اسلامی دانست. این اصول بهخوبی بیانگر کلیدواژههای استدلال حمایت ما از جنبشها و گروههای مقاومت است. جمهوری اسلامی باید یک راهبرد منسجم و پویا برای تداول عملکرد با این گروهها داشته باشد. - دهقانی فیروزآبادی، - 1392 امروزه یکی از موضوعاتی که بسیاری از تحلیل گران منطقهای و جمهوری اسلامی را درگیر کرده است، چگونگی روند روابط جمهوری اسلامی با جنبشهای مقاومت فلسطین از جمله حماس و جهاد اسلامی است. ریشه این سؤال به سیر تحولات منطقهای پس از بیداری اسلامی برمی گردد.
از سال 2011 با شروع اتفاقات در منطقه، روابط جمهوری اسلامی و گروههای فلسطینی بالأخص حماس، دچار فراز و نشیبهای مختلفی شد. ما در این نوشتار ضمن بررسی مختصری از روابط، به پاسخی برای بایدها و الزامات چگونگی روابط با این جنبشها از سوی جمهوری اسلامی خواهیم پرداخت. ما در این نوشتار چگونگی روابط با جنبشهای فلسطینی را در مورد مطالعاتی حماس بررسی خواهیم نمود. از آنجا که ما در راستای پاسخ به الزامات و بایدهای چگونگی روابط با جنبشهای فلسطینی چون حماس، از نظریه نظام جهانی والرشتاین کمک خواهیم گرفت، پس از بررسی پیشینه موضوع به معرفی مختصری از نظریه نظام جهانی والرشتاین خواهیم پرداخت.
-2 پیشینه موضوع:
در این موضوع مقالات و کتابهای مختلفی به نگارش درآمده است. کتاب "تجربه حکومتی حماس" بهطور مبسوط به بررسی پیامدهای حکومتداری و سوق پیدا نمودن حماس به دولت در غزه پرداخته است. در این کتاب به مواضع و عملکرد این جنبش طی سالهای 2006 تا 2012 پرداخته است. در فصل چهارم این کتاب به چگونگی برخورد رژیم صهیونیستی با این جنبش پرداخته است و سه سناریو تضعیف حماس، عدم تضعیف حماس و حفظ وضع موجود را بررسی نموده است. پیش بینی نویسندگان پس از بررسی، انتخاب گزینه تداوم وضع موجود از سوی رژیم صهیونیستی نسبت به حماس است.
- حسین زاده، - 1391 برخی نویسندگان به آینده جنبشهای فلسطینی چون حماس پرداختهاند. نویسندگان مقاله "سناریوهای فراروی دولت حماس در چشمانداز بیداری اسلامی" معتقدند حماس سعی خواهد کرد با فاصله گیری از تحولات پرشتاب منطقهای ماهیت مقاومتی خود را در قبال رژیم صهیونیستی حفظ نماید. - کواکبیان، - 1392 همچنین نویسنده مقاله "حماس از استراتژی مقاومت مسلحانه تا تشکیل کابینه" بهخوبی به چالش اصلی حماس پس از ورود به هویت دولتی یعنی تعامل با نظام بینالملل پرداخته است - شاه کرمی، - 1385 یکی از موضوعاتی که به آن از سوی تحلیل گران توجه می شود، فرآیند دولتی شدن جنبش آزادیبخش فلسطین است.
تحلیل گران معتقدند این روش برای رسیدن به صلح آزموده شده است. لذا جنبشهای کنونی فلسطین نباید آن را تکرار نمایند. باری روبین در کتاب "سیاست و تاریخ سازمان آزادیبخش فلسطین" به بررسی دقیق فرآیند تغییر ماهیت سازمان تحت حمایت یاسر عرفات پرداخته است. او در نوشته خود به بررسی مروری کلی و جامع از جنبش فلسطینیها از انقلابیگری تا دولتی شدن پرداخته است. - فرشاد گهر، - 1382 متقی در مقالهای با استدلالهای مختلف بیان میکند که جنبشهای ضد نظام در دههای 80 و 90 میلادی نهتنها نظام را تحت تأثیر قرار دادند بلکه فرصتی ایجاد نمودند تا نهضت دینی جمهوری اسلامی در این دههها گسترش یابد. - متقی، - 1378 زاهد غفاری یکی دیگر از نویسندگانی است که به این حوزه و لزوم توجه به جنبشها بهمنظور گسترش آرمان و هویت اسلامی تأکید نموده است. او معتقد است در مسیر جهانی شدن، جنبشها نقش اصیلی در حفظ هویت اسلامی دارند - زاهد غفاری، - 1391
-3 چارچوب نظری:
با آنکه مفاهیم تحلیلیِ مختلف و گوناگونی برای تبیین چرایی و توضیح سیاست خارجی جمهوری اسلامی خصوصا در سالهای اخیر در اتفاقات منطقهای به کار گرفتهشده است اما مطالعات موردی نشان میدهد که هیچیک از چارچوبهای نظری و مفاهیم تحلیلی قادر به تبیین چرایی رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نبوده است. سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را میتوان در چارچوبی با تعریفی مشخص از عقلانیت و مصلحت گرایی اسلامی دانست.
- دهقانی فیروزآبادی، - 1390 با علم نسبت به این مقدمه که رفتار جمهوری اسلامی در سیاست خارجی خصوصا نسبت به جنبشها در هیچ چارچوب جریان اصلی روابط بینالملل قابل توضیح نیست، اما نظام جهانی والرشتاین با اهمیت دادن به جنبشهای ضد نظام میتواند الگوی نظری مناسبی برای تبیین سیاست خارجی جمهوری اسلامی و حمایت از جنبش در مقابل تلاشهای نظام بینالملل علیه اینگونه گروههای اسلامی و آزادیبخش باشد.
والرشتاین معتقد است، سیستم نظام نوین جهانی در قالب سرمایهداری معنا و مفهوم میابد. ماهیت سرمایهداری معطوف به انباشت سرمایه است. - قاسمی، - 1391 والرشتاین به همه تحولات برای نظام جهانی از زاویه کارکردی مینگرد. لذا صعود و افول هژمونیک نیز برای سرمایه داری جهانی مفید تلقی میشود. لذا از دید والرشتاین حتی بازیگران ضد نظام هم تا حدودی در چارچوب آن نظام هستند و آنان به دنبال فرار از سیستم سرمایهداری هستند.
یکی دیگر از خصوصیات نظام جهانی والرشتاین که در نوشتههای اخیر خود به آنها اشاره می کند، اهمیت ژئوکالچر3 است. از نظر والرشتاین ژئوکالچر که منظور او چارچوب فرهنگی نظام جهانی است، نهتنها ضروری است بلکه تضمین کارکرد سیستم جهانی است. والرشتاین دو جنبه برای ژئوکالچر در نظر میگیرد: نقش لیبرالیسم بهعنوان ایدئولوژی مسلط بر نظام و دوم سیستم دانایی مسلط که منظور او علمگرایی است. لذا با اعتقاد والرشتاین به این دو مؤلفه نهتنها او را از اتهام مادیگرایی صرف میرهاند بلکه میتواند تبیینکننده حمایتهای جمهوری اسلامی در سیاست خارجی خود از جنبشهای آزادیبخش باشد. - شفیعی، - 1382