بخشی از مقاله
چکیده :
آزادی مطبوعات بخشی از آزادی اطلاعات ،و آن یکی از حقوق بنیادی است.آزادی مطبوعات به معنای آزادی انتشار آگاهی ها، اندیشه ها و نظریات از طریق مطبوعات، بدون محدودیت دولتی است.1 آزادی مطبوعات که از ابتدای بحث پیرامون آزادی، پیوند تنگاتنگی با آن داشته، به دنبال مبارزه بر ضد سلطه جویی، به تکامل رسید. مفهوم آزادی مطبوعاتی، مقولهای بحث انگیز و جنجالی در ادبیات ارتباط جمعی است. اولین تعریف از مفهوم آزادی مطبوعاتی از ساختار جغرافیایی، سیاسی پس از جنگ جهانی دوم منتج میشود وعمدتاً بر آزاد شدن مطبوعات از کنترل دولت متمرکز شده است.آزادی مطبوعات در سال 1695 در انگلستان به رسمیت شناخته شد.در ایران به موجب ماده 1قانون مطبوعات مورخ1364 مطبوعات به نشریاتی گفته می شود که به طور منظم با نام ثابت و تاریخ و شماره ردیف در زمینه های گونا گون خبری ، انتقادی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، کشاورزی، فرهنگی، دینی، علمی ، فنی ، نظامی ، هنری ، ورزشی و جز اینها منتشر می شود.مطابق قانون اساسی - نشریات ومطبوعات در بیان مطالب آزادند مگر آنکه مخل به مبانی اسلام یا حقوق عمومی باشند.تفصیل آن را قانون معین می کند - .2
کلمات کلیدی: مطبوعات – حقوق – آزادی مطبوعات
مقدمه:
در بحث از آزادی مطبوعات بهلحاظ حقوقی، میتوان دوگونه تعریف عام و خاص برای آن در نظر گرفت. آزادی مطبوعات بهمعنای عام؛ جستجو، جمعآوری و کسب آزادانهی اخبار و اطلاعات و عقاید عمومی، انتقال و مخابرهی آزادانهی آنها، انتشار آزادانه روزنامهها، پخش آزادانهی برنامههای رادیو-تلویزیونی، اینترنتی، دریافت و مطالعه آزادانهی مطبوعات و دریافت آزادانهی برنامههای مذکور را دربرمیگیرد. درواقع میتوان گفت آزادی مطبوعات به این معنای وسیع، در ادبیات امروز، همان آزادی اطلاعات یا آزادی ارتباطات است.در معنای خاص میتوان آنرا بهمعنای نشر آزاد روزنامهها و سایر نشریات دورهای، بدون هیچگونه محدودیت و نظارت قبل از انتشار، عدم توقیف و تعطیل خودسرانهی آنها بعد از انتشار، پیشبینی ضوابط مسئولیتهای قانونی نشریات و رسیدگی به تخلفات احتمالی آنان در دادگاههای عادی با حضور هیئت منصفه دانست. آزادی مطبوعات بهمعنای خاص که از لحاظ تاریخی و حقوقی، یک آزادی فردی کلاسیک در مجموعه آزادیهای بنیادی و عمومی بهشمار میرود، از چند لحاظ توجیهپذیر است:
1.از لحاظ حفاظت در برابر استبداد سیاسی؛
2.از لحاظ وسیله قرار گرفتن جهت پیشبرد حقیقت؛
3.از لحاظ اهمیت.
حرفه روزنامهنگاری بهعنوان رستهی چهارم دولت یعنی عاملی که چرخهای نظام و دولت مردمسالار را به حرکت درمیآورد در نظام پارلمانی کهن انگلیس و بعد از سه رسته نجبا، روحانیون و عوام قرار میگیرد.
نقش مطبوعات در زندگی بشر
از وظایف مهم مطبوعات، اطلاعرسانی مفید و دقیق به جامعه است که از این طریق مردم را از تحوّلات و تغییرات دنیای اطراف آگاه می سازند و با تحلیل اوضاعِ ملّی و بین المللی، زمینه های قضاوت درست و تصمیم سنجیده را برای افراد فراهممی آورند.3بشر در زندگی خود همواره تحت تأثیر اطلاعات بوده و از طریق آن در مورد حضور و نقش خود در آینده تصمیم می گرفته و آگاهی و معرفت خود را افزایش می داده است.
بند-1اهمیت و موقعیت مطبوعات
مطبوعات،مظهر تمدن یک ملت و نشانه رشد و بیداری اوست، میزان توسعه و رشد مطبوعات هرملتی، بیانگر میزان رشد و آگاهی اوست. در اهمیت کتاب و نوشته باید گفت که خداوند تعالی در قرآن مجید،به قلم و نوشته به عنوان پدیده پاک و والا سوگند می خورد و برای آن احترام زیادی قایل می شود که اشاره به ارزش کتاب و نوشته است.4مطبوعات یکی از وسایل موثر نظارت بر امور عمومی و حکومت، و در حکم چشم و گوش ملت محسوب می شود . مونتسکیو ، حقوقدان و متفکر مشهور فرانسوی، مطبوعات را به جهت نقشی که در نظارت امور عمومی ایفا می کند ، و به عنوان قدرتی در برابر او ظاهر می شود ، نیرویی در حکومت تلقی می کند ، و آن را جز آزادی های سیاسی می شمرد .لیبرالیسم ، مطبوعات را پایه و اساس رژیم دموکراسی تلقی می کند و برای او احترام زیادی قایل است ، زیرا بدون دستیابی به اطلاعات و اخبار صحیح ، قضاوت درست درباره امور و تصمیم گیری های عمومی و سیاسی ، و در نتیجه اجرای دموکراسی امکان پذیر نیست .در کشور ما نیز ، انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی به میزان قابل توجهی مدیون ارباب جراید و مطبوعات است ، که افکار جدید و اصلاح طلبانه را بین مردم منتشر و آنها را برای مبارزه با استبداد و خودکامگی یاری کردند .
حدود و استثنائات
آزادی مطبوعات امری مطلق نیست و بهگفته "هوک" آزادی مطبوعات در جایی که هستی کشور در معرض تهدید قرارگرفته یا جایی که آزادی رسانههای خبری با حقوق دیگر قانون اساسی برخورد شدید پیدا کند، باید محدود شود؛ که در همین راستا حدودی برای این نوع از آزادی در نظر گرفته شده است. این محدودیتها در کشورهای دارای انتشار آزاد مطبوعات براساس نظام تنبیهی برای مرحلهی بعد از انتشار مطبوعات مطرح میگردند و در صورتی که روزنامه یا مجلهای با چاپ برخی مطالب از معیارها و ضوابط مشخصی که در اینباره در قوانین اساسی یا عادی پیشبینی شدهاند، تخطی کند، مورد تعقیب قرار میگیرد. لازم بهذکر است علاوه بر محدودیتهای مندرج در قوانین اساسی یا قوانین عادی کشورها دربارهی آزادی مطبوعات، محدودیتهایی نیز در مواد 19و 20 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی و همچنین در برخی دیگر از عهدنامههای بینالمللی در این زمینه پیشبینی شدهاند؛ که بهسبب تعهد کشورهای امضاءکننده به رعایت آنها، مانند قوانین اساسی و عادی داخلی، ضمانت اجراء دارند. محدودیتهائی که میثاق بینالملل حقوق مدنی و سیاسی مصوب 1966 اعمال کرده است عبارتند از:
-1 احترام حقوق یا حیثیت دیگران؛
-2 حفظ امنیت، نظم عمومی، سلامت یا اخلاق عمومی؛
-3 تبلیغ برای جنگ؛
-4 دعوت به کینه - تنفر ملی یا نژادی یا مذهبی - که محرّک تبعیض، مخاصمه یا اعمال زور باشد.5
شایان توجه است که در برابر اصل کلّی آزادی مطبوعات، علاوهبر محدودیتهای یادشده، برخی موارد خاص موسوم به استثناءهای آزادی مطبوعات هم در نظر گرفته شدهاند؛ که برای بعضی اوضاع و شرایط غیرعادی کشورها یا موارد ویژهای از نشریات دورهای که مخاطبان خاص و پرحساسیتی دارند و یا برای نشریاتی که با زبانی متفاوت از زبان ملی کشور و بهوسیله یا با همکاری افراد خارجی انتشار مییابد، مورد استفاده قرار میگیرند.
.1 زمان جنگ؛ در این زمان در اغلب کشورها، تحقق اصل انتشار آزاد مطبوعات متوقف میشود و دولتها میتوانند به سانسور، توقف و یا تعطیل انتشار مطبوعات و برقراری نظام اجازه نامهای برای تأسیس، اقدام کنند.