بخشی از مقاله
چکیده
پس از بحث امامت در یک فرآیند نظری و عملی به مسأله ولایت و حکومت می رسیم که اندیشمندان و فقهای اسلام از دیرباز به موضوع ولایت و حکومت اسلامی و رابطه بین آن ها توجه داشته اند و حتی می توان پیشینه بحث ولایت و حکومت اسلامی را همان زمان صدر اسلام دانست. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و با مطرح شدن بحث بیداری اسلامی در بسیاری از کشورها پرداختن به این موضوع در سطح جهانی مورد توجه واقع شد و از طرف صاحب نظران بحث های مدونی شکل گرفته است. با توجه به اهمیت موضوع، شناسایی و تبیین جایگاه ولایت در حکومت اسلامی از منظر امام رضا از اهداف پژوهش حاضر است؛ بنابراین با تکیه بر هدف مورد نظر این پرسش برای محققان مسلمان و از آن جمله پیروان تئوری ولایت فقیه مطرح می شود که در حکومت اسلامی ولایت از چه جایگاهی برخوردار است؟
جستار حاضر، یک مطالعهی کیفی است که با مطالعهی اسناد، بانکهای اطلاعاتی، مقالات و کتب روایی شیعه و اهل سنت با رویکرد میراثی و تمدنی به روایات و آموزههای امام رضا شکل گرفته و بر اساس تحلیل محتوا، انسجام یافته است. جامعه پژوهش، شامل کلیه اسناد، مدارک و منابع مرتبط با موضوع بحث است. بر اساس یافتههای این مقاله، حکومت اسلامی از دیدگاه امام رضا از مؤلفه ها و ساختارهای خاصی که متکی به ارزش هاست شکل گرفته و امام قائل به مبنای ولایت بر حکومت هستند که در این اندیشه ولایت خود یک نظام حکومتی است و بدون ولایت نمی توان از حکومت اسلامی سخن گفت.
کلیدواژگان: امام رضا ، حکومت اسلامی، فرهنگ رضوی، ولایت.
مقدمه
ولایت و امامت پس از توحید، مهم ترین اصل در قوام ادیان الهی به ویژه اسلام است. پیامبر گرامی اسلام و ائمه معصومین مقام امامت و رهبری جامعه اسلامی را با نصب و امر الهی به عهده داشته و آن را مبنا و اساس دیگر شؤون و اختیارات خویش دانسته اند و نیز محور تمامی اعمال و رفتار و باور مسلمانان شمرده اند و عملا هر چند محدود بار این مسؤلیت را به دوش کشیده یا همواره در طول دوره حضور، آمادگی خود را برای تصدی این مقام به مردم گوشزد نموده اند. پس از غیبت آخرین امام معصوم امامت در قالب بحث ولایت تداوم می یابد و تمامی اختیارات ولایت تشریعی امامت به عهده فقیه عادل، امین و مدبر نهاده شده است.
بر این اساس ولایت فقیه عادل مدیر و مدبر و جامع شرایط رهبری مرتبه نازله ای از رهبری امام معصوم و تأمین کننده همان هدفی است که در امامت معصوم منظور بوده است. با توجه به اهمیت موضوع و ابعاد گسترده آن، سبب شده است عده ای بحث ولایت را یک موضوع فقهی و برخی هم آن را یک نظریه سیاسی دانسته و عده ای نیز آن را عرفی شده یک اندیشه قدسی تصور کنند، نوشتار حاضر هیچ اشاره ای به بحث دیدگاهها ندارد و تنها سعی دارد دیدگاه امام رضا را پیرامون جایگاه ولایت در حکومت اسلامی ترسیم نماید.
اهمیت بررسی این موضوع از منظر امام رضا از این جهت است که در زمان امام رضا برای اولین بار گفتمان امامت و گفتوگو در باب ولایت ائمهی معصومین به طور جدی در جامعه رواج یافت و تقیه در موضوع ولایت نسبت به زمانهای قبل برداشته شد؛ این موضوع را میتوان در احتجاجات آن حضرت مشاهده کرد و از همین رو است که اکثر معارف سنگین حول مقامات ائمه در دورهی ایشان آشکار شد و زمینهای پدید آمد تا معارف بیشتری در این حوزه، همچون زیارت جامعهی کبیره و زیارت ائمهالمومنین، در زمان امام هادی بیان شود و بستر معرفی امام و امامت از نو احیاء گردد. با توجه به اهمیت موضوع و هدفی که پژوهش حاضر دنبال می کند، مهمترین پرسشی که این مقاله در صدد پاسخ دادن به آن می باشد این سؤال است که مبنای امام در بحث ولایت و حکومت اسلامی چیست؟
آیا سیره و سخنان امام بر مبنای ولایت و اداره حکومت است یا این که امام مبنایشان در بحث ولایت، ولایت برحکومت است؟ به عبارت دیگر آیا فقیه در امور حکومت و رهبری سیاسی نیز دارای ولایت است؛ یا فقیه تکلیف اداره حکومت را بر عهده دارد بدون این که ولایتی از طرف شارع در این امور برای او ثابت باشد؟ پاسخ به این پرسش جایگاه ولی فقیه را در حکومت اسلامی از منظر امام رضا نشان می دهد. مبنای امام در ارتباط بین حکومت و ولایت می تواند در تعیین حوزه اختیارات رهبری و ولایت فقیه نقش داشته باشد.نگارندگان به منظور بررسی جایگاه ولایت در حکومت اسلامی از منظر امام رضا ، پس از مفهوم شناسی واژه های ولایت و حکومت در لغت و اصطلاح به موضوع ولایت در آموزه های امام رضا پرداخته اند؛سپس جایگاه ولایت در حکومت اسلامی از منظر امام رضا بیان می شود و در پایان به مهمترین نتایجی که حاصل شده است، اشاره می شود. به منظور بررسی جایگاه ولایت در حکومت اسلامی، کلیه روایات امام رضا که پیرامون ولایت یا حکومت مطرح شده است، مطالعه و به تحلیل و بررسی آن ها پرداخته شده تا با تحلیل موضوعی مفهوم ولایت و حکومت، رابطه و جایگاه ولایت در حکومت تبیین گردد.
مفهوم شناسی
بررسی معانی لغوی و اصطلاحی واژه ولایت، زمینه فهم دقیق و درست معانی ولایت که در قرآن کریم و روایات در حق نبی و امام به کار رفته است را آماده می سازد. واژه ولی، ولایت، ولاء، مولی، اولیاء، اولی و امثال آن که از ماده - و، ل، ی - اشتقاق یافته، از پراستعمال ترین واژه های قرآن کریم و آموزه های روایی شیعه است که به صور گوناگون در قالب اسم، فعل، مفرد و×جمع استعمال شده است و تنها در قرآن کریم در مورد به کار رفته است - عبدالباقی، 1406 ق ، . -
ولایت در لغت
واژه های وَلایت، وَلاء به فتح واووِلایت به کسر واو، ولی، مَولی، أولی و مشتقات دیگر آن، از ریشه »ولی« به معنای قرب و نزدیکی است - عکبری بغدادی، 1410 ق، ص672؛ فیومی، 1912م، ماده ولی - . در قرآن کریم نیز گاهی این واژه در همان معنای لغوی خود استعمال شده است. واژه »أولی« در آیه شریفه »أولی الناس بابراهیم« - آل عمران: - 68 به معنای »أحقهم منه و أقربهم منه « است - طریحی، 1408ق، ماده ولی - . ابن منظور نیز به این موضوع اشاره و می نویسداین: واژه یک معنای اصلی بیشتر ندارد و سایر معانی با توجه به قرائن لفظیّه و حالیّه برای همان یک مفهوم وضع شده است - ابن منظور، 2005م، ماده ولی - ×و قدر مشترک همه این معانی همان قرب معنوی است.
»ولایت« به دو وجه به فتح واو وَلایه«» و کسر واو وِلایه«» استعمال می شود. برخی معتقدند هر دو وجه به یک معنا استوَلیَ:ءَ»وَلیَالشی علیه وِلایهً و وَلایهً« - طریحی، 1408ق، ماده ولی - ؛ اما بیشتر لغت پژوهان عانیم متفاوتی برای دو واژه الوِلایه و الوَلایه ذکر کرده اند. در منابع لغوی، ربوبیت، یاری و نصرت و محبت از معانی الوَلایه به فتح واو دانسته شده است - ابن اثیر، 1383ق، ماده ولی؛ ابن السکیت، 1970م، ماده ولی - و معنای الوِلایه به کسر واو را امارت و سلطان ذکر کرده اند - ابن السکیت، 1970م، ماده ولی - ابن. اثیر نیز الوِلایه به کسر واو را