بخشی از مقاله

چکیده :

سیاست خارجی یکی از مناقشه برانگیزترین حوزه های سیاست گذاری در هر جا بوده و هست . در نگاهی عام ، سیاست خارجی یکی از متعالی ترین امور عمومی در زندگی بشر امروز می باشد؛ چرا که وظیفه خطیر تولید امنیت را بر عهده دارد. تولید امنیت گستره پهناوری را از حفظ بقای سرزمین تا توسعه امکانات اقتصادی و فرهنگی در بر می گیرد و صرفا با ابزارهای نظامی تحقق پذیر نیست . ابزار دیپلماتیک اگر اصلی ترین راه تاءمین امنیت نباشد، بی تردید یکی از عمده ترین مسیرهای شناخته شده آن می باشد.در قلب سیاست خارجی ، تاءمین صلح و جلوگیری از تعرض به آب و خاک و سیستم سیاسی قرار دارد و این بدان معنی است که همه شئون زندگی فردی و اجتماعی از چگونگی وضعیت نهایی سیاست خارجی متاءثر می شود.

از دیدگاه رهبرفرزانه انقلاب ، در سیاست خارجی جمهوری اسلامی هیچ گونه گردن کلفتی و ژست ابر قدرتی از هیچ کس پذیرفته نیست . کنار نیامدن با ظالم ، رشوه نپذیرفتن از زورمند و زرمند، پافشردن بر حقیقت و حمایت از مظلومان و طرفداری از اسلام ، از جمله اصول مستحکم سیاست خارجی محسوب می شود که جنجال های هوچیگرانه دشمنان هم هرگز قادر به منحرف ساختن آن نخواهد بود. مقاله حاضر با استفاده از روش پژوهشی و توصیفی - استنادی موضوع مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی از منظر مقام عظمای ولایت حضرت امام خامنه ای را مورد بررسی و واکاوی قرار داده است.

واژگان کلیدی : جمهوری اسلامی ، رهبر فرزانه انقلاب ، سیاست خارجی ، نه شرقی ، نه غربی

مقدمه :

از زمان فروپاشی ساختار نظام بین الملل بواسطه سقوط و اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی، منطقه خاورمیانه و رخدادهای جهانی تحولات پرآشوبی را پشت سر گذاشت. در اکثر این تحولات، ایران، یکی از حلقه های کلیدی آن محسوب می شد. عبور از گردونه های بسیار سخت تحولات مرهون تدابیر بسیار هوشمندانه نظام جمهوری اسلامی ایران بود. در واقع بحران ها و رخدادهای متوالی که در طی این سالها برای جمهوری اسلامی ایران رخ داد فوق العاده قابل توجه و بسیار حساس بود. اگر فضای تصمیم گیری را در سه دسته الف - سازمان یافته و برنامه ریزی شده، ب - استراتژیک، ج - بحرانی تقسیم بندی کنیم، جمهوری اسلامی همواره در فضای بحرانی بسر می برد. بنابراین تصمیم گیری در چنین شرایطی بسیار حساس و نیازمند تصمیم گیران آگاه، هوشمند، مدبر و جامع نگر و شجاع می باشد.

عبور موفقیت آمیز از این بحرانها و تبدیل کردن آنها به فرصت های مغتنم از شاخص های بارز دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران بوده است. کنکاش در خصوص این مدیریت موفقیت آمیز نشان می دهد که رهبر معظم انقلاب مهمترین و بیشترین نقش را داشته است. امروز کسی تردیدی ندارد که مواضع و رویکردهای رهبر معظم انقلاب در خصوص رویدادهای مهمی مانند 11 سپتامبر، حمله آمریکا به افغانستان و عراق، مقدمه سازی برای حمله و سرنگونی جمهوری اسلامی ایران، تحریم ها و فشارهای ارعاب آمیز و دهها رخداد دیگر، نه تنها جمهوری اسلامی ایران را از تهدیدات بالقوه و بالفعل دور ساختند بلکه موقعیت و جایگاه ایران را در مراتب قدرت و ثبات چه در بعد داخلی و خارجی به شدت افزایش داده اند. در ادامه مهمترین اصول سیاست خارجی رهبر فرزانه انقلاب مورد بررسی قرار می گیرد.

دکترین سیاست خارجی امام خامنه ای :

در دکترین حضرت امام خامنهای اساس سیاست خارجی این است که ایدهی مخالفت با سلطهگری و سلطهپذیری را به عنوان یک ستون مسأله در فضای سیاست بینالمللی در سطح دولتها و ملتها استقرار دهیم و این فکر را در دنیا ترویج و منعکس نماییم. در دکترین سیاست خارجی امام خامنهای، امروز در دنیا نظام سلطه حاکم است [1]. و این نظام مسئول بدبختی ملتها و انسانها در سراسر عالم است. [2] نظام سلطه یعنی اینکه کسی در دنیا به اتکای سرنیزه و زور، قلدری کند و شرم نکند و دیگران هم قلدری او را تحمل کنند. [3] این نظام کهمانند اُختاپوسی خطرناک و مثل سرطان دنیا را گرفته است،[4] از دورانی که مسألهی استعمار در دنیا شروع شد، یعنی از قرن نوزدهم سر کار آمد. [5] این نظام از دو رکن سلطهگر که همان ابرقدرتها بوده و سلطهپذیر که دخالتهای وقیحانه و گستاخانهی ابرقدرتها را قبول میکنند، تشکیل شده است. [6]

در نظام باورها و اندیشهی حضرت آیتاالله خامنهای، طرفین نظام سلطه مقصر بوده و جمهوری اسلامی ایران هر دو طرف را رد کرده و به مبارزه با این نظم میپردازد. [7] طبق این دیدگاه هر جا اسلام باشد، رد ارکان نظام سلطهی جهانی هم در آنجا هست. هر جا ساختاری اسلامی شکل بگیرد، ضدیت با ظلم و تجاوز و استعمار و استثمار و تحقیر مردم و ضدیت با بقیهی ملامح و نشانههای نظام سلطهی امروز دنیا نیز در آنجا هست. به همین خاطر است که جمهوری اسلامی با نظام کنونی سلطه و اقتدار در دنیا مخالف است. [8] بر این اساس باید گفت که اگر ملتی تسلیم سلطهی قدرتهای بزرگ عالم شود، از دست رفته است. هر ملتی اگر حاضر شد از شرف ملی و اقتدار ملی و ارادهی ملی چشم بپوشد، در وادی ضعف بیپایان و ورطهای میلغزد که آخر آن معلوم نیست.

هر دولتی که حاضر شد در مقابل خواست دستگاه یکپارچهی سلطهی جهانی تسلیم شود، بیش از گذشته محکوم به ضعف قرار گرفتن تحت سلطه و هضم شدن میشود. [9] در نظر حضرت آیتاالله خامنهای تسلط نظام سلطه نسبت به هر ملت و هر کشوری و در هر جایی مردود است[10] ، زیرا در این صورت منافع آن ملت نادیده گرفته شده[11] و هویت و عزتش نابود خواهد شد. [12] در سطح منطقهای و کشورهای همسایهی ایران مبارزه و مقاومت در برابر نفوذ و سلطهی بیگانگان اهمیت بیشتری مییابد، زیرا در این حوزه ترتیبات مذکور دارای تأثیر و تأثر از یکدیگر بوده و وضعیت کشورهای همسایه به طور طبیعی از یک پیوستگی و گرهخوردگی برخوردار است.در برخورد با نظام سلطه، دو نوع رفتار از هم متمایز میشوند؛ یکی برخورد تسلیم و دیگری برخورد مقاومت است.

تسلیم در مقابل زروگویان جهان، زورگو را به زورگویی تشویق میکند. تسلیم ملتها، تسلیم سیاسیون عالم، تسلیم روشنفکران جوامع مختلف در مقابل زورگوییهای استکبار جهانی، مشوق آنها در پیشرفت است. به همین جهت برای ملتها یک راه حقیقی بیشتر باقی نمیماند و آن مقاومت است. [13]در مسیر مقاومت چنانچه دولتهای اسلامی، دولتهای جهان سوم و ملتها قدر قدرت خودشان را بدانند، مهمترین ابزار نظام سلطه که همان اخم کردن و تشر است، ناکارآمد خواهد شد. [14] از این رو مبارزه با نظام سلطه از طریق شمشیر نیست، بلکه مبارزهای به روش تحمل، کار حرفهای سیاسی و شجاعت در میدانهای لازم و متناسب با خودش است. [15]

بنابراین در دکترین آیتاالله خامنهای اساس سیاست خارجی این است که ایدهی مخالفت با سلطهگری و سلطهپذیری را به عنوان یک ستون مسأله در فضای سیاست بینالمللی در سطح دولتها و ملتها استقرار دهیم و این فکر را در دنیا ترویج و منعکس نماییم. [16]بر اساس این دیدگاه و با شناخت نقطهی ثقل یا هستهی مرکزی دکترین سیاست خارجی رهبر معظم انقلاب اسلامی میتوان گفت که ایشان به عنوان زعیم کشور و امت اسلامی، اساس و پایهی رفتار خارجی دولت اسلامی را بر اساس ضدیت با نظام سلطه تعریف کرده و راه نجات ملتها و برطرف شدن مصائب و گرفتاریهای آنها را در پرتو این مبارزه و مقاومت در برابر جریان حاکم و رایج نظام سلطه در جهان قابل تحقق میدانند.

مثلث سه گانه سیاست خارجی جمهوری اسلامی :

»عزت، حکمت و مصلحت« سه اصل محوری و ثابتی بوده است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر مبنای آن شکل گرفته است. رهبر معظم انقلاب این سه اصل را »یک مثلث الزامی برای چارچوب ارتباطات بین المللی« دانسته و همچنین تعامل ایران با جهان را در سند چشم انداز بیست ساله کشور بر مبنای این سه اصل پیش بینی کرده اند.»عزت، حکمت و مصلحت« سه اصل محوری است که رهبر انقلاب در سال های گذشته به عنوان پایه های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده اند. این اصول از لحاظ ماهوی در مقابل سه عنصر مطرح در غرب، مورد توجه قرار گرفته است. در مقابل عزت، غرور سیاسی قرار دارد. ایشان در بیاناتشان مسئله عزت ملی را مطرح کردند که ما باید در قبال غرور ملی که یک مقوله مادی گرایانه است، مسلئه عزت ملی را مطرح کنیم.

در حقیقت چون به هر حال ما رسولان انقلاب هستیم، به عنوان مسلمان و مومن ضرورت دارد که در جامعه جهانی عزت خود را حفظ کنیم. متأسفانه مسلمانان در قرون گذشته به علت نوعی از خود بیگانگی و نوعی مرعوبیت در مقابل غرب، ذلیل شدند و این جزء وظایف ما است که هرگز ذلیل و خوار نشویم. ایشان در عین حال عزت در سیاست خارجی را نیز تبیین کردند که ما در سیاست خارجی مان باید بر اساس عزت عمل کنیم. یعنی هرگز در مقابل دشمنان و کفار ذلیل نباشیم؛ حتی اگر به قیمت از دست دادن جان خودمان تمام شود.انقلاب اسلامی کلمه غیر متعهد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید