بخشی از مقاله

چکیده

این نوشتار، گزارش بخشی از پژوهش بررسی وضعیت علوم در کشور بوده که ضمن بهرهمندي از اهداف و رویکرد ”علمسنجی“ ، بطور جامع طراحی و به منظور بررسی ”وضعیت علوم کشاورزي و منابع طبیعی در کشور و ارائه پیشنهادهاي عملی براي آیندهاي بهتر“ اجرا گردید. طراحی الگوي مطالعه و »شاخصسازي«، از اقدامات و بالنتیجه دستاوردهاي اولیه این پژوهش است. الگوي مطالعه با استفاده از »روش اسنادي و کتابخانهاي« طراحی و پس از تعریف انواع پژوهشهاي کمی و کیفی مورد نیاز، به تدوین ابزار سنجش مبادرت گردید. در این مطالعه، وضعیت کارآفرینی به عنوان یکی از مولفه- هاي شاخص ساختاري علوم، مورد بررسی و عملکرد دانشگاههاي دولتی کشور در ابعاد مختلف واکاوي و مقایسه شده است.

اطلاعات مورد نیاز با مراجعه مستقیم، جستجوي کامپیوتري، استخراج از گزارشها و منابع کتابخانهاي بدست آمد و مورد تجزیه و تحلیل و نهایتاً تنظیم جداول و تدوین گزارش قرار گرفت. یافتههاي این پژوهش نشان میدهد دانشگاههاي مورد مطالعه از لحاظ وضعیت نشانگر ترویجی- توجیهی کارآفرینی در موقعیتی مطلوب قرار داشته، لکن نشانگرهاي آموزشی و پژوهشی در فعالیتهاي  کارآفرینی ضعیف بوده و نیازمند توجه بیشتر مسئولین به این حیطه میباشد. مقایسه عملکرد دانشگاههاي مختلف در توسعه کارآفرینی گویاي تفاوت چشمگیر بین آنها است و تحلیل این وضعیت لزوم توسعه فعالیتهاي فوق برنامه در کشور را تاکید میکند.

مقدمه

دولتها در راستاي توسعهٔ ملی و طرح سیاستگذاريهاي آینده در ابعاد مختلف براي جامعه، ناگزیر به سنجش واقعبینانه عملکرد گذشته میباشند. این امر، اندیشهٔ شاخص سازي را در بین دانشمندان علوم اجتماعی و دولتهاي غربی بهوجود آورد. اگرچه اندیشهٔ شاخص سازي از علم و فناوري در کشورهاي 1OECDآغاز شد، اما بنیاد علمی علوم آمریکا پس از ارزیابیهاي مقدماتی در دهههاي 1930، 1940، و 1950 میلادي، ارزیابی علم و فناوري در آن کشور را پایهریزي کرد و تجربیات آنها زمینهاي براي تهیهٔ دستورالعملهاي مشابه، در جمعآوري آمار و ارقام مربوط به علم و فناوري در کشورهاي اروپایی و سایر نقاط جهان شده است.

سنجش علم و تولید آن همچون سایر پدیده ها نیاز به معیارها و شاخصهاي خاص خود دارد - زلفی گل، . - 1384 بدین ترتیب، سنجش تولید علم، در بعد کمی و کیفی امروزه نه تنها امري پذیرفته شده است، بلکه یک ضرورت براي دسترسی به باروري و توسعه جامعه بشمار میرود و در این مسیر، ساختار و ویژگیهاي اطلاعات و تولیدات علمی از طریق شاخصهاي کمی و کیفی، مورد ارزیابی و مقایسه قرار میگیرد. مبناي سنجش این دانش باید به نحوي باشد که در سطح جهانی پذیرفته شده باشد و امکان مقایسه را نیز فراهم آورد.

در این پژوهش تلاش شده با استفاده از بهرهگیري از روشهاي کمی و کیفی براي بررسی وضعیت تولید علم با بهرهگیري از شاخصهاي مناسب پرداخته شود. مرور ادبیات تحقیق ، تجربیات سایر نهادهاي داخلی، و گزارش و عملکرد نهادهاي بین المللی - انصافی و غریبی، 1381؛ مهدیانی، 1382؛ هیات نظارت و ارزیابی فرهنگی و علمی، 1382 الف و ب؛ موسوي، 1383؛ رحمانی، 1385؛ خالقی، 1386؛ مهراد و فلاحتی فومنی، - 1386، ما را به پنج شاخص عمده در علم سنجی شامل:

-1شاخص نیروي انسانی؛

-2 شاخص ساختاري – سازمانی؛

-3 شاخص فیزیکی و مالی؛

-4 شاخصهاي عملکردي؛

-5 شاخصهاي کارکردي - فرایندي - رهنمون گشت.

بمنظور واکاوي و تحلیل وضعیت، هر شاخص به چندین مولفه تقسیم و براي محاسبه مولفهها از یکسري نشانگر استفاده گردید. براي دستیابی به هر نشانگر دادههاي متنوعی مورد نیاز بود که از منابع مختلف نظیر مراجعه مستقیم، جستجوي کامپیوتري، استخراج از گزارشها و منابع کتابخانه، و غیره گردآوري و مورد تجزیه و تحلیل و نهایتاً تنظیم جداول و تدوین گزارش قرار گرفت. یادآور میگردد، منظور از شاخص، ترسیم مسیري کلی است تا بدان وسیله بتوان در طی مسیر از فاصلهاي که تا مقصد در پیش است، مطلع گردید.

در واقع، شاخص از اهمیت سیاستگذاري برخوردار است و میتواند روشنگر موضوع مورد مطالعه باشد. از آنجا که شاخصها بر اساس دادههاي موجود تدوین میگردند، بصورت ارزشهاي عددي قابل فهم و تفسیر میباشند. مولفه، باورهاي مشخص و محدود کننده دامنه ویژگیها، صفات، و موقعیتهاي مرتبط با کیفیت و موجودیت یک شیء، یک پدیده یا یک امر است. در این مطالعه، چند »مولفه« مشخص کننده دامنه ویژگیهایی است که توصیف کننده شاخص خاصی در زمینه تولید علم میباشد. به عبارت دیگر، هر شاخص از چند مولفه یا قسمتهاي اساسی تشکیل میشود که پس از تبیین تک تک آنها جمعاَ وضعیت شاخص را نشان میدهد. نشانگر، نیز عبارت از وسیله اندازهگیري یک صفت یا صفات یک چیز و بیانی کمی است که معمولاً رابطه بین دو یا چند کمیت را نشان میدهد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید