بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حا ضر به تحلیل مؤلفه های حقوق زنان در محتوای کتاب علوم اجتماعی سال دوم متو سطه علوم ان سانی پرداخته ا ست. روش تحقیق مورد نظر تو صیفی از نوع تحلیل محتوا می با شد. جامعه آماری کتاب علوم اجتماعی سال دوم متوسطه علوم انسانی بود و مولفه های کتاب با توجه به اهداف کتاب نوشته شد. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست بود. در پژوهش حاضر به منظور تحلیل و تفسیر داده ها و شناسایی میزان برخورداری کتاب از مؤلفه های حقوق زنان و با استفاده از روش توصیفی، کمی و گرفتن فراوانی و درصد فراوانی میزان توجه کتاب از مؤلفه های حقوق زنان بررسی شد و از روش کیفی و توصیفی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده گردید. نتایج حاصل از تحلیل محتوای کتاب علوم اجتماعی سال دوم متوسطه علوم انسانی نشان داد این کتاب در مورد مؤلفه فرصت های شغلی بیشترین توجه و در مؤلفه برخورداری از محیط زیست سالم کمترین توجه را داشته است.

مقدمه

 دین مبین از تمام جهات و در کل ابعاد زندگی، اعم از حالات شخصی و مقررات اجتماعی، احترام و وظایف و حقوق زنان را متناسب با شرایط و توانمندی جسمی و روحی آنان در نظر گرفته است و به بیانی دیگر نظر به این که عواطف و احساسات - از قبیل صبر و حیا و محبت و ترس - در زنان غالب است و با توجه به ظرافت جسمی آنان، حقوقی متناسب با این شرایط مانند تربیت، پرستاری و خانهداری و غیره برایشان در نظر گرفته شد از طرف دیگر در مردان، نیروی تفکر، باریک بینی، عاقبت اندیشی، و خشونت، چیره است و با توجه به توانمندی و چالاکی بدنی، وظایف و تکالیف پرمشقت و جنجالی و سخت به آنان واگذار شد.[3] یکی از راه های توجه به حقوق زنان گنجاندن حقوق آن ها در کتاب های درسی علوم اجتماعی دوره ی متوسطه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و دلیل انتخاب دروس علوم اجتماعی این است که موضوع مورد نظر را کاملاً پوشش می دهند؛ لذا برای بررسی میزان توجه به مولفه ای حقوق زنان به تحلیل اهداف مصوب و تحلیل محتوای دروس در سه بعد شناختی، عاطفی و عملکردی پرداخت شده است.[4]

هدف و غایت آموزش و پرورش، بالندگی کامل شخصیت انسان و احساس ارجمندی او، تقویت احترام به حقوق بشر و آزادی های بنیادین، مشارکت موثر همه افراد در یک جامعه آزاد، بالا بردن درک، مدارا و دوستی میان همه ملت ها و همهگروه های قومی، نژادی یا مذهب ها، حفظ صلح، یاری به افراد برای مشارکتِ موثر در یک جامعه ی کثرت گرا و مردم سالار می باشد.[7] در جوامع امروزی، بیشتر نقشها از نوع محقق یا کوشاورد هستند. فقدان نقشهای مهم در زمینههای اجرایی، مدیریتی و سیاسی در جامعه، مانع مهمی برای ارتقای زنان است که در نتیجه، مانع مشارکت آنها در برنامهریزیها و تصمیمگیریهای مربوط به خودشان میشوند.[8] در طول دوران زندگی، زنان بهطور ناخودآگاه این اندیشه و تفکر منفی دربارهی خود را پذیرفته و در رفتار و کردار خود ظاهر ساختهاند. بهطور طبیعی رشد شخصیت، اعتماد به نفس و دیدگاه زن نسبت به خودش، زمانی مثبت و سازنده است که بتواند در جامعه و در فعالیتهای جمعی، به شیوههای مختلف مشارکت داشته باشد. در بعد حقوقی نیز، زنان نقش بهسزایی در تدوین قوانین مربوط به خود ندارند. تدوین قوانین مربوط به زنان، بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی و نیازهای واقعی آنان شکل میگیرد و تفکر مردسالارانه کاملاً در ابعاد حقوقی به چشم میخورد. بررسی قواعد موجود، نشان میدهد که قانون در بسیاری از موضوعات مربوط به خانواده - به عنوان مثال، مدیریت واحد خانواده، طلاق، تکالیف مالی زن و مرد در ازدواج دایم و - … و یا قواعد مربوط به مسؤولیت کیفری و ... مبنای جنسیتی دارد.[9] نتایج تحقیق جارالهی - 1372 - تحت عنوان اثر اشتغال زن در خانواده کارگری، نشان داد: - 1 علی رغم مخالفت اکثر زن و شوهرهای مورد بررسی با اشتغال زن، 84/6 از زنان به خاطر نیازهای مالی شاغل شده اند. - 2 زنان شاغل قدرت تصمیم گیری بیشتری در امور زندگی برخوردارند. - 3 زنان شاغل از همکاری همسران خود در کارهای خانه برخوردارند. - 4 تعداد فرزندان دلخواه واقعی زنان شاغل کمتر از زنان غیر شاغل است.× [10 ]

به گونه ی مشخص نمی توان تاریخ دقیقی را برای شروع توجه به مولفه های حقوق زنان در محتوای کتاب های درسی مشخص کرد، اما آنچه که واضح است این است که این مقوله با توجه به اهمیت و لزوم آن بایستی در برنامه های درسی گنجانده شود. یکی از اقدام هایی که می توان برای غلبه بر موانع و چالش های موجود زنان نمود گنجاندن مولفه های حقوق زنان در محتوای دروس است تا از این راه افراد با حقوق زنان آشنا شوند و در زندگی جمعی و فردی آن را بکار ببندند؛ لذا در این پژوهش مولفه های حقوق زنان در محتوای دروس علوم اجتماعی دوره ی متوسطه در اهداف مصوب و در محتوای دروس بررسی خواهند شد. [11] تحقیقی توسط شیخاوندی - 1383 - تحت عنوان بازتاب هویت جنسی دختران در کتاب های درسی ارائه نموده است. و درباره تاثیرگذاری چگونگی شکل گیری هویت های جنسی زنان و مردان ایرانی می نویسد. یکی از اساسی ترین رسالت های آموزشی و پرورشی دولتی یا ملی یا کشوری القا و تنفیذ هویت ملی در جریان تربیت انسانی است.[13] بستان - 1385 - نیز در تحقیق خود تحت عنوان "بازنگری نظریه های نقش جنسیتی" ضمن بازنگری مهم ترین نظریه های خرد و کلان نقش جنسیتی، تلاش کرده است که تبیینی چند علیتی و منطبق با آموزه های دینی ارایه دهد، پذیرش تاثیر اعدادی تفاوت های جنسی طبیعی در شکل گیری نقش های جنسیتی در عین انکار جبرگرایی، مهم ترین نتیجه این تحقیق است. [14] تحقیق خسروانی - 1386 - در رابطه با نحوه ارائه تصاویر و همچنین نوع معرفی نقش های آنها می نویسد که با مروری به کتاب تعلیمات مدنی کلاس چهارم حاکی است که هویتهای جنسیتی فرهنگی ارائه شده عمدتاً دانشآموز، زنان چایکار، خریدار و فروشنده در بازار شهری می باشد. اغلب عکسها در مورد زنان از دور و از پشت سر گرفته شدهاند.  [18] نتایج تحقیق میرزایی - 1389 - با عنوان حقوق سیاسی زنان بیانگر آن است که مشارکت سیاسی زنان و حضور فعال در صحنه های اجتماعی بر خط مشی ها و قوانینی که حامی و تعالی دهنده ی حقوق آنهاست، موثر است. [19] هام و کمبلٌ

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید