بخشی از مقاله

چکیده

امروزه دوران ترس از طبیعت سپری شده و بشر بر طبیعت مسلط شده؛ تا جایی که این تسلط از مرحله بهره برداری برای نیازهای اساسی گذشته و در قالب نوعی خشونت بی صدا به استفاده بی رویه از مواهب طبیعی منجر گشته و همین وضعیت اندیشمندان را برانگیخته؛ تا برای برداشت معقول از طبیعت و کنترل این خشونت آرام اما خطرناک چاره اندیشی کنند. یکی از جدی ترین جنبه های خشونت در پهنه طبیعت بی توجهی به حقوق حیوانات وحشی و شکار غیرمجاز پرندگان و چهارپایان از هر گونه و طبقه برای مصارف خوردنی، تزئیینی، پوشاکی و غیره می باشد. واقعیت این است که نابرابری نگران کننده ای بین افزایش تمایلات انسانی و تجهیزات مدرن در شکار غیرمجاز از یک طرف و کاهش تعداد گونه ها و مناطق امن از طرف دیگر وجود دارد به طوری که بسیاری از گونه های جانوری مانند ببر مازندران و شیر ایرانی در اثر این وضعیت به طور کامل منقرض شده اند.

شمار زیادی نیز از قبیل تمساح، گورخر و جبیر در معرض خطر انقراض قرار دارند. تعداد جمعیتی سایر دسته ها و گله های پرنده و چهارپا نیز به هیچ عنوان مطلوب نمی باشد. این تهاجم بی پروا نسبت به حیات وحش در حال حاضر مورد بررسی رشته های مختلف علمی اعم از حقوقی، جنائی، محیط زیستی، روان – شناختی و غیره قرار گرفته و هر کدام از منظر و دیدگاه علمی خود به دنبال چرایی خشونت علیه حیوانات و راهکارهای مناسب هستند زیرا هیچ تردیدی نیست که حیوان آزاری به هر شکل و قتل عام جانوران وحشی از هر گونه، یک پدیده مذموم و مورد نکوهش انسانهای سلیم و عاقل می باشد.

البته وضعیتی که از نظر کاهش آماری، افزایش سلاح گرم و حفاظت نامناسب در مورد حیوانات وجود دارد در اثر فقدان قوانین و یا وضع قوانین ناکارآمد و غیر کارشناسی بوده است. وفور قاچاق و تجارت غیرقانونی اجزاء حیوانات وحشی و استفاده تزئینی از پوست و کله جانوران در منازل و سایر مصارف غیرمجاز، ناشی از این است که قوانین بازدارندگی کافی ندارند. بنابراین بسیار لازم است تا قوانین موجود به ویژه قوانین خاص محیط زیستی مورد مطالعه و عنداللزوم بازنگری قرار گیرند تا حیوان آزاری از هر نوع و شکل آن جرم انگاری شده و مجازاتهای متناسب پیش بینی و اجراء شوند.

کلمات کلیدی: خشونت، پیشگیری، حیوانات.
 
مقدمه

خشونت پدیده ای اجتماعی است که در انواع گوناگون قابل تقسیم بندی و مطالعه می باشد. خشونت علیه حیوانات یکی از این انواع است.حیوانات، جاندارانی هستند که از نظر زیستی در انواع طبقات اعم از گونه، جنس، خانواده، راسته، رده، شاخه و سلسله تقسیم بندی می شوند اما در چرخه طبیعت و گذر زمان به دلیل قوه عقل در انسان به گونه شگفتی تحت سیطره انسانها در آمده اند و علی رغم برخورداری از تواناییهای غریزی در مورد دفاع از خود، اما باز هم، به اشکال مختلف انسانها بر زیستگاهها و بیشه زارهای محل زندگی آنها دسترسی پیدا کرده و به تبع آن مبادرت به شکار، اسارت و ... در مورد حیوانات وحشی نموده اند. از این منظر باید گفت حیوانات در معرض خشونت از طرف انسانها هستند. زیرا خشونت هر گونه عملی است که یک طرف به دلیل توانایی، اختیارات، امکانات و قدرتی که دارد از طریق زور فیزیکی یا حتی غیر فیزیکی طرف دیگر را در وضعیتی خلاف آنچه میل دارد قرار می دهد.
در حال حاضر انواع خشونت علیه حیوانات را می توان به شرح زیر نام برد:

– 1 حیوانات قتل عام می شوند.

– 2 حیوانات از زیستگاه و محل اصلی زندگی خود ربوده می شوند

– 3 حیوانات در اسارت نگهداری می شوند.

– 4 حیوانات برای آزمایش های خطرناک در آزمایشگاهها مورد استفاده قرار می گیرند.

– 5 حیوانات مورد استفاده ابزاری در سیرک ها و ... قرار می گیرند.

– 6 حیوانات جهت استفاده از گوشتشان مورد بهره برداری هستند.

– 7 حیوانات برای تهیه پالتو پوست های نفیس و کیف و کفش برای انسانها کشته می شوند.

– 8 حیوانات را در نبردهای خونین طرف آزمایش قرار می دهند.

– 9 حیوانات را جهت استفاده های تزئینی مانند عاج فیل و یا استفاده دارویی مانند کیسه صفرای خرس می کشند.

– 10 از همه بدتر اینکه گاهی مورد زنده کشی قرار می گیرند تا به علم تشریح و یا هوس انسانها پاسخ داده شود. واقعیت این است کهحیوانات اعضای اصلی طبیعت هستند که از پیشینه جذاب و قابل تاًملی از حیث انواع، گونه شناسی، سبک زندگی و غیره از ابتدای خلقت تا کنون برخوردار می باشند؛ اما در حال حاضر به دلایل پیش گفته شمار زیادی از گونه های جانوری منقرض شده اند و شماری دیگر هم در معرض خطر انقراض می باشند از این رو در چند دهه اخیر موضوع حیوانات و چگونگی برخورد با آنها بسیار حائز اهمیت شده است از طرفی در موضوع حیوانات نگاه selective و گزینشی فایده ندارد و باید همه انواع جانوران را مد نظر قرار داد زیرا پروردگار عالم در آفرینش چرخه طبیعت هدفمند بوده است و بدون تردید انسان هایی که می توانند با قساوت نسبت به حیوانات برخورد کنند در زندگی اجتماعی و مراودات با دیگر انسانها نیز قابل اعتماد نمی باشند و به عبارتی از یک ضعف فرهنگی بزرگ برخوردار هستند.

–1 مبانی نظری

برای اینکه نحوه رفتار با حیوانات و سپس جرم انگاری قانونی موضوع، شفاف شود؛ لازم است؛ مبانی نظری درباره رفتار با حیوانات را از اندیشه های فعالان این حوزه بدست آورد.دو نظریه حقوق حیوانات و رفاه حیوانات در چند سال اخیر بسیار مورد بحث و گفتگو هستند. ابداع کننده نظریه نخست »گری ال فرانسیون« می باشد. او که تحصیلکرده رشته فلسفه است تحصیلات تکمیلی خود را در رشته حقوق به اتمام رسانده و اکنون از اساتید برجسته حقوق در دانشگاه راتگرز واقع در ایالت نیوجرسی ایالات متحده آمریکا می باشد. فرانسیون با طرح نظریه - - پایان بهره کشی از حیوانات - - یک جنبه جدید از تئوری حقوق حیوانات را مطرح کرده که می گوید: " انسان ها به لحاظ اخلاقی هیچ حقی ندارند که از حیوانات استفاده کنند و قانون نباید این حق را به آنها بدهد" نظریه او بر یک حق ویژه در رابطه با حیوانات تأکید دارد وآن این است که حیوانات نباید جزء دارایی و اموال دیگری باشند بنابراین در دیدگاه او همه حقوق دیگری که برای حیوانات طرح می شود با احقاق این حق بنیادین تامین خواهد شد.

فعالان دیگری همچون »تام ریگان« و »اینگرید نوکرک« نظراتشان به عقاید فرانسیون شباهت دارد این افراد می گویند: "حیوانات ملک یا دارایی انسان نیستند بلکه موجودات زنده ای هستند که باید به انواع حقوق آنها احترام گذاشت. در مقابل این نظرات رادیکال که حمایت از حقوق حیوانات را همسنگ با حقوق بشر می دانند و می گویند بشر وظیفه دارد به حق حیوانات احترام گذارد همانطور که برای کودکان و معلولین ذهنی این حق را قائل است؛ نظریه دومی بنام رفاه حیوانات داریم. »پیتر سینگر« استاد دانشگاه پرینستون در گروه نظریه پردازی اخیر قرار دارد. سینگر استفاده انسانی از حیوانات را مردود نمی داند و اصولاً نظریه رفاه حیوانات، تندروی اندیشه فعالان حقوق حیوانات را ندارد و تنها مصونیت حیوان از گرسنگی، تشنگی، رنج فیزیکی، بیماری، ترس و آزادی در غرائز را کافی می داند.

در این دیدگاه استفاده از حیوانات برای برآورده کردن نیاز های بشر به شرط آنکه موارد معینی مانند موارد فوق رعایت شود اشکالی ندارد؛ بنابراین خلاف نظر فرانسیون و همفکرانش که میگویند ایجاد درد ورنج برای حیوانات نادرست است و حیوانات نباید خورده شوند یا در باغ وحش ها در بند و زندانی باشند یا در تحقیقات دردناک آزمایشگاهی از آنها استفاده شود؛ سینگر معتقد است ما اجازه استفاده از حیوانات را داریم ولی باید مراقب باشیم برای آنها درد غیر لازم و زیاده از حد ایجاد نکنیم. در رهیافت فرانسیون جانوران را باید به شکل شخصیت هایی در حکم انسان نگریست و لذا دزدیده شدن فیل ها-شیرها – ببرها-خرس ها و غیره از خانواده و زادگاهشان در هندوستان –آفریقا- آسیا و آمریکای جنوبی حتی اگر در شرایط مناسبی نگهداری شوند؛ جنایت است زیرا به واقع آنها را از تمام آنچه که بصورت طبیعی خواهان بوده و برایشان لذت بخش است محروم کرده ایم.در حقوق حیوانات هیچ دلیلی، استفاده و بهره برداری از حیوانات را برای تفریح سطحی آدمیان در سیرک ها مجاز نمی داند.

– 2 دیدگاه ادیان ابراهیمی
در کنار دو نظریه یاد شده دیدگاه ادیان ابراهیمی عموماً و دین اسلام به طور اخص نسبت به حیوانات قابل تاًمل می باشد. تصور دنیایی که از دریچه چشم فرانسیون دیده میشود بسیار آرمانی و در حال حاضر دور از دسترس است دنیایی که در آن همه انسانها گیاهخوار باشند و حیوانات به مقتضای غرایز خود همه آزاد و رها باشند. در دین اسلام استفاده انسان از حیوان فی نفسه رد نمی شود و انتفاع انسانی بدون ورود رنج و عذاب مقبول است مستند قرآنی و روایتی این مطلب را در آیات شریفه قرآن و گفتار و رفتار عملی پیامبر خاتم می توان دید. پروردگار یگانه در قرآن درباره موجودات زنده و برآوردن نیازهای حیاتی آنها سفارش کرده و همه جنبندگان، پرندگان و چرندگان را امت هایی مانند جوامع انسانی دانسته و می فرماید: " و ما من دابه فی الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الا امم امثالکم ما فرطنا فی الکتاب من شیء ثم الی ربهم یحشرون "مشابه این آیه چند مورد دیگر هم هست: ...»و کاین من دابه لا

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید