بخشی از مقاله

چکیده

کالبد جامعه ریشه در فرهنگ، هنر و مولفههای تشکیل دهنده آنها دارد. فضاهای فرهنگی به عنوان یکی از زیر ساختها برای شناساندن ویژگیهای فرهنگی، ارتقا کیفیت فرهنگ بومی منطقه و برقراری ارتباط با سایر فرهنگها به شمار می-روند. مراکز فرهنگی شهر مناسب ترین موسسه برای تمرین پذیرش فرهنگ شهروندی و ایجاد هویت و دیانت مدنی است.

زیرا عضویت شهروندان اختیاری و داوطلبانه است و اجبار درونی و بیرونی وجود ندارد و دراین مراکز منافع و علایق فردی منجر به این شده که شهروندان به این مراکز بپیوندند و حوزه فرهنگ شهروندی خود را تکمیل کنند.طراحی کالبدی که امکان رواج، توسعه، خلق و نمایش انواع مختلفی از آثار فرهنگی و هنری را همگام با نیازهای جدید در این حوزه با در نظر گرفتن معیارهای فضایی و نیازهای جامعه موجب ارتقا و توسعه فرهنگ بومی در شهرها می شوند. همچنین مجموعه فرهنگی هنری به عنوان یک کالبد مؤثر و ارزشمند نقش مهمی در کیفیت بخشیدن به رویدادهای فرهنگی در شهرها دارد.

عناصر هنری مستقر در فضای فرهنگی هنری میتوانند زمینه ساز حضور یا عدم حضور شهروندان در فضاهای شهری باشند که گردهمایی افراد باعث افزایش تعاملات اجتماعی وارتقا فرهنگ شهروندی در شهرها میشود. دراین راستا، هدف از این پژوهش بررسی تاثیر مجموعه های فرهنگی هنری در ارتقا فرهنگ شهرها میباشد.

-1 مقدمه
جوامع برای دستیابی به پیشرفت و توسعه نیازمند شناخت پیشینه تاریخی خود میباشند و در عصر حاضر مجموعههای فرهنگی و هنری دربرگیرنده بخشی از میراثها و یادگاریهای مربوط به گذشته به شمار میآیند. بخش قابل توجهی از فرهنگ ما به آثار تاریخی کشور برمیگردد، آثار تاریخی که شاید دوران تاریخی معاصر را نیز در بر میگیرد که در آن نوع زندگی، ابزار، وسایل و ... را در هر دوره از تاریخ نشان میدهد و هریک از آنها نمودی فرهنگی دارند. فضاها، مراکز اجتماعی، فرهنگی و خدماتی در محیط شهر، به تبع نیازهای اجتماعی و فعالیتهای اجتماعی و درجهت تامین آن نیازها و فعالیت به وجود میآید.

به عبارت دیگر یک مرکز اجتماعی یا فرهنگی، مکان تجمع و یکپارچه کردن اجزای نیازها و فعالیتها در جهت کالبدی کردن یا اجزای آنها در قالب فضاهای کالبدی و در جهت تداوم حیات اجتماعی جامعه شهری است

.بر این اساس، باید مجموعه نیازهای اجتماعی ساکنان شهر، و ضرورت یکپارچه کردن و کالبدی کردن آنها در جهت استقرار حیات اجتماعی جامعه شهری مورد بررسی، تحلیل و جمعبندی دقیق قرار گیرد و زمینههای مناسب برای ایجاد فضاهای اجتماعی فراهم آید. شناخت مناسب فضاها و مکانهای فعالیت در طراحی فضایی و کالبدی بر این روند متکی است. فضاهای اجتماعی و فرهنگی جامعه شهری، مکان عرضه و تقاضای فعالیت ها و تبلور فضایی عرضه و تقاضای اجتماعی و توسعه و رشد وارتقا فرهنگ جامعه است.

-2 مفهوم فرهنگ

واژه فرهنگ همانند بسیاری از واژه ها در زبان فارسی در طول دوران شکل گیری و حیات خود ، در هماهنگی با سیر تحول افکار و ذهنیات انسان ها ، دچار تغییرات معنایی و کاربردی شده است.فرهنگ فارسی معین واژه » فرهنگ … را مرکب از دو واژه » فر… و واژه»هنگ… به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت و آداب و رسوم تعریف کرده است.

واژه فرهنگ در پهلوی ساسانی به صورت »فره و هنگ« آمده است که از دو جزء »فره… به معنای پیش و فرا و"هنگ"به معنای کشیدن و راندن، ساخته شده است. درنتیجه »فرهنگ… به معنای پیش کشیدن و فراکشیدن است .به همین سبب است که در فارسی زبانان فرهنگ را سبب پیشرفت میدانند.

فرهنج و فرهنگ، آداب و اندازه و حد هرچیزی، و ادب کننده و امر به ادب کردن است - فرهنگ رشیدی. - 1376 درجهت روشن شدن معنای امروزی واژه فرهنگ از میان تعاریف موجود چند نمونه بیان می شوند :در کتب»فرهنگ

علوم اجتماعی… تالیف آلن پیرو » فرهنگ… را»مراقبت از گیاهان… و معنای مجازی آن را مراقبت از اندیشه معنی کرده و اضافه میکند:

-1 زمانی که این واژه - فرهنگ - بالاخص درمورد انسان به کار می رود»میزان آموزش و پرورش… ویا میزان توجه به پرورش اندیشه و اشتغالات فکری را میسازد.

-2 زمانی که این اصطلاح در انسان شناسی، مردم شناسی و یا جامعه شناسی به کار می رود معنایی بالنسبه متفاوت میپذیرد. و در ادامه اضافه می کند که : »در فرهنگ مجموع حیات اجتماعی از زیر بناهای فنی و سازمانهای نهادهای گرفته تا اشکال و صوربیان حیات روانی مطمع نظر قرار می گیرند و تمامی آنان همچون یک نظم ارزشی تلقی میشوند و به گروه نوعی کیفیت و تعالی انسانی میبخشد.«

بهرحال بررسی تمامی نظریات درباره فرهنگ نیاز به زمانی طولانی دارد و گاه دویست و پنجاه تعریف و حتی بیشتر تا حدود سیصد تعریف و برخی چهارصد تعریف را برای فرهنگ ذکر کرده اند نکته ای که میتوان در اینجا از آن استفاده کرد این است که در تمامی این تعاریف به نوعی به مجموعه دستاوردهای معنوی و مادی بیشتر تکیه شده است

فرهنگ کلیتی تام است از ویژگی های مادی،فکری و احساسی که یک گروه اجتماعی را مشخص میکند. فرهنگ نه تنها هنر وادبیات را دربر می گیرد، بلکه شامل آیینهای زندگی،حقوق اساسی نوع بشر و نظامهای ارزشی سنت ها و باورها میباشد یک فرهنگ اشاراتی است به راه و روش مشخص یک گروه از آدمیان یا طرح کامل زندگی آنان

-3 هنر

زمانی در دنیای غرب، بحث جنجال برانگیز آیا زیبائی، جزء ذات هنر است یا خیر؟ مطرح شد، عدهای معتقد بودند که اساساً هنر، تجربه زیبا شناختی بشر از جهان است و برخی دیگر، براین باور بودند که هنر، تجربهای از زیبائیها و زشتیهای جهان است. اما باید در نظر داشت اگر هنر، تنها وسیلهای برای کسب لذت و نشان دادن زیبائی باشد، بسیاری از آثار هنری ارزشمند که به عنوان نمونه، فقر و تبعیض یا جنگ و مرگ و آوارگی را به تصویر میکشند، از دایره هنر، خارج خواهد شد

گروهی دیگر از پیروان اخلاق، هنر را وسیلهای برای ارتقای کمالات بشر و کسب فضیلت و معنویت والای انسانی دانستهاند. به گفته لئو تولستوی: هنر صرفاً تولید آثار دلپذیر نیست. مهمتر از همه، لذت نیست؛ بلکه وسیله ارتباط انسانهاست برای دوام حیات بشر و برای سیر به سوی سعادت فرد و جامعه انسانی. پس ضروری و لازم است؛ زیرا افراد بشر را با برانگیختن احساساتی یکسان، به یکدیگر پیوند میدهد

هنرمند، با ذهن پویای خویش، آثاری تازه میآفریند تا دریچهای از دنیایی متفاوت را درمقابل چشم بینندگان بگشاید. هرجامعهای میتواند از طریق بهرهگیری از هنر خوب و سالم، با وجود تفاوتهای زبانی و فرهنگی، با همه مردم دنیا و در همه زمانها، ارتباط و پیوند برقرار کند و با زبان هنر، که زبان مشترک و قابل فهم همگان است، به زندگی در جهان هستی که جلوهای از ذات حق است، معنا و مفهومی عمیق ببخشد

-4 خصوصیات اساسی فرهنگ

1.    فرهنگ یک گروه شامل انواع مدل های اجتماعی رفتار است که به وسیله همه یا اکثریت اعضا گروه جامعه عمل به خود میپوشد.

2.    جامعه یک اصظلاح فرهنگی است که افراد، به نسبت روابطی که با یکدیگر دارند، برای بیان برخی از صور رفتارهای خود به کار میبرند.

3.    مکان حقیقی فرهنگ عبارت است از وقوع اعمال و ضوابط بین افراد است، که از نظر ذهنی برخوردار از دنیایی مفاهیم است که هرکس جهت منافع و روابط خود با دیگران میتوانند به وسیله آن ابراز هویت کند.

4.    هر فرد معرف جزئی از فرهنگ و شاخه ای از درخت فرهنگ گروهی است که به آن تعلق دارد

-5 فعالیتهای فرهنگی

فعالیت فرهنگی به کارهایی اطلاق می شود، که نیروها با مشارکت سازمان ها درحوزه فرهنگ انجام می دهند .مثلا فعالیت هایی از قبیل برگزاری کلاس ها، نشستها و میزگردهای فرهنگی و فکری، برگزاری نمایشگاه ها، همایش ها و جشنواره های فرهنگی و هنری، برگزاری اردوها و بازدیدهای فرهنگی و تفریحی، اجرای نمایش، تئاتر، موسیقی، سرودخوانی، شب شعر ومسابقات فرهنگی، وبلاگ نویسی و طراحی پایگاه های اینترنتی، تولید نشریه ، فیلم و محصولات چند رسانه ای و انواع بازی های رایانه ای، نمایش و نقد و تحلیل فیلم و بسیاری کارهای دیگر از این دست می باشد.

برای آنکه فعالیتی را فرهنگی بنامیم، باید سه شرط اساسی برای آن قائل شویم:

1.    فعالیت های مورد نظر شامل نوعی خلاقیت در تولید خود باشند؛

2.    فعالیت های مورد نظر به آفرینش و انتقال معنای نمادین بپردازند؛

3.    ستادنده - محصول - آنها، حداقل به طور بالقوه، واجد نوعی ویژگی عقلانی باشد

-6 خدمات فرهنگی

فعالیتهایی هستند که نمیتوانند به صورت کالاهای فرهنگی به صورت قابل مشاهده و ملموس توزیع شوند ولی میتوانند کار تولید و توزیع محصولات فرهنگی را تسهیل کنند؛ به عنوان مثال شامل فعالیت های اخذ مجوز، خدمات کپی رایت، فعالیت های توزیع و ترویج هنرهای نمایشی و رویدادهای فرهنگی و همچنین خدمات اطلاع رسانی فرهنگی و حفظ آثار ضبط شده و آثار باستانی در کتابخانهها، مراکز اسناد، و موزهها و ...میباشند

-7 پیشرفت فرهنگی

پیشرفت فرهنگی به این معناست که انسان ها تا چه اندازه توانسته اند برای ارضای نیازهای شان مناسب بیاندیشند و ابزارمناسب ابداع کنند .در واقع ، این به معنای پیشرفت فکری است، یعنی هر چه جامعه ای و اعضایش قدرت تفکر و علم بیشتری داشته باشند، بهتر می توانند به اهدافشان دست یابند

-8 ارتقا و توسعه فرهنگی

توسعه ارتقا فرهنگی امری است حساس و خطیر چرا که یکی از اساسی ترین زیرساخت های توسعه وارتقا هر کشوری محسوب می شود با توجه به اهمیت موضوع و نیاز به توسعه فرهنگی در جامعه حال حاضر ما، ایجاد مراکز فرهنگی به روشنی قابل درک و دریافت می باشد.توسعه و ارتقا فرهنگی یک روند طولانی و دشوار و از حیث اهمیت مهم می باشد

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید