بخشی از مقاله
چکیده
جشن ها از زمان های کهن در جامعه برگزار می شده است که در خود کوله باری از باورها ، آداب و آیین را با دلایل و کارکرد های گوناگون یدک می کشد، به همین خاطر یکی از مظاهر فرهنگی ملل به شمار می رود. ایران عهد ساسانی - 224 -651 - م. نیز به عنوان آخرین دوره قبل از اسلام وارث این فرهنگ می باشد. در این پژوهش با روش توصیفی و به شیوه کتابخانه ای بر روی منابع و مآخذ، به واژه ی جشن، منشأ، کارکرد جشن ها و بعد به انواع جشن ها از جمله جشن فروردینگان، نوروز، اردبیهشتگان، خردادگان، تیرگان، امردادگان، شهریورگان، مهرگان، آبانگان، آذرگان، یلدا، دیگان، بهمنگان، سده، اسفندگان، کوسه بر نشین، گاهنبارها و اساطیر، باورها، آداب، چگونگی و علل برگزاری آن ها پرداخته شده است. با این فرضیه که جشن ها با آمال، نیازها، علایق و طرز زندگی مردم مرتبط است و باورها، آداب و آیین جشن ها از لحاظ روحی و جسمی مفید است، با این هدف که علاوه بر دست یافتن به این موارد، بتوانیم نکات مفیدی را که به صورت آداب و آیین در جشن ها به کار می رفته، مورد استفاده قرار دهیم. در نتیجه جشن ها که با اعمال مذهبی، اسطوره ها، خوراکی های خاص، تفریح و شادی همراه است، از لحاظ جسمی و روحی ترمیم کننده است.
کلمات کلیدی: جشن ها، باورها، آداب و آیین، دوره ساسانی.
مقدمه
جشن ها از زمان های کهن به عنوان رکنی مهم و تأثیر گذار جای خود را در زندگی اجتماعی بشر باز کرده است و جزیی جدایی ناپذیر از روح و فرهنگ یک ملت محسوب شده که به طور هماهنگ با نوع جامعه صورت می گرفته است. ایران عهد ساسانی - 651-224 - م، آخرین دوره قبل از ظهور اسلام در ایران است و عمده اطلاعات ما از جشن ها مربوط به این دوره است، حکومت تمرکز گرای ساسانی به عنوان یکی از بزرگترین شاهنشاهی های جهان، وارث فرهنگی غنی و کهن می باشد، که به همراه دین زرتشتی، دین رسمی کشور نقشی مهم و اساسی در زندگی مردم ایفا می کنند که ممکن است در باورها و نحوه برگزاری جشن ها نیز تأثیر گذار باشند و تغییراتی در آن ایجاد کنند و یا موجب افزودن یا کاستن جشن هایی شوند، اما شالوده ی این جشن ها به زمان های کهن می رسد که با باورها، آمال، نیازها و طرز زندگی مردم پیوند خورده است و با آداب و آیینی همراه بوده که کارکرد ها و دلایل خود را دارا می باشد . با این حال ممکن است جشن ها در نواحی، اقوام و طبقات اجتماعی گوناگون با تفاوت هایی برگزار می شده که بیشتر آن ها به ما نرسیده است. در این پژوهش به طور گذرا به به باورها و چگونگی برگزاری جشن های دوره ساسانی که در منابع و مآخذ از آن ها ذکری به میان آمده می پردازیم، که گویا در میان اکثر مردم جامعه مورد پذیرش قرار گرفته و برگزار می شده است؛ تا علاوه بر دریافت باورها و چگونگی برگزاری جشن ها بتوانیم از پس آن به آمال ، نیازها ، علایق و طرز زندگی مردم این عصر پی ببریم ، به علاوه بتوانیم نکاتی صحیح و مثبتی را از باورها و برگزاری آداب و آیین در این جشن ها به دست آوریم که می تواند در زندگی مورد استفاده قرار گیرد.
-1 واژهی جشن
واژهی جشن، از یسن 1 اوستایی، به معنای ستایش و نیایش و پرستش و از ریشه یز2، به معنای ستودن است. یشت و یسنا و ایزد نیز از همین ریشه است. - پورداود، - 23 :1380 همهی اقوام و ملل با توجّه به زمان و مکان و موقعیّت، آداب و رسومی را بهعنوان جشن، چه ساده و چه مجلّل، برگزار می کنند. ایرانیان باستان نیز هنگام جشن، به ستایش و نیایش پروردگار و مراسم دینی و دیگر اعمال میپرداختهاند و به عبارتی دیگر، خود را یزشنه - متبرّک - میکردند. از این جهت، روزهای متبرّک را جشن میخواندهاند. انواع جشنها، جشن ملّی، دینی، جشنتاریخی، جشن و سالگرد برخی رویدادها و بالاخره، جشنهای شخصیمانند تولّد، عروسی و . . . است. هر کدام از جشنها یادآور امری است که در سرنوشت قوم یا ملّت، یا اشخاص مؤثّرند و ما از بسیاری از جشنها در ایران باستان بی اطّلاع ماندهایم. بهعلاوه در آیین مزدیسنا و ایران باستان، برخلاف جشنهای فراوان، عزا و ماتم کمتر به چشم میخورد و چنانچه گاهی هم مراسمی مانند سوگ سیاوش برگزار میگردید، برای یادآوری ستمی بود که بهوسیله اقوم بیگانه بر ملّت ایران وارد شده و به این وسیله میخواستهاند تا روح مبارزه با دشمنان را در میانمردم زنده نگه دارند. - اشیدری، - 920 :1362
-2 منشأ جشنها
ایرانیان باستان همهی پدیدههای جهان را دارای جان و روح میدانستند و آنچه، آنها را به ستایش و نیایش وا میداشت، دانستن جان و روح برای هر چیزی بود. دربارهی روزهای جشنها ابوریحان بیرونی مینویسد: که ایرانیان در همهی ایّام سال، روزهای مبارک و یا منحوسی دارند که به نام عمومی خود، در هر شهر برای هر طبقهیا گروه خاصّی عید است. - بیرونی، - 304 :1352 پس علاوه بر جشن های عمومی نوعی جشن های خصوصی نیز وجود داشته و روز هر جشن، روزی مبارک و فرخنده بوده است. از دیدگاهی دیگر، زمان به دو دستهی مقدّسنامقدّس تقسیم میشده است. زمان نامقدّس زمانی بوده است که مردم به زندگی معمولی و عادی خود پرداختند،می امّا زمانی که مقدّس به شمار میرفت، خود به چند گروه، تقسیم میشد: یکی زمانی بود که صرف به جای آوردن اعمال دینی، مانند خواندن نمازها و سرودها میشد؛ دیگر زمانی بود که در طی آن، بعضی از اعمال که در نمونههای کهن اسطورهای وجود داشت، تکرار میشد وایرانیان باستان میکوشیدند با ساختن دوبارهی آن وقایع که توسّط خدایان یا قهرمانان صورت گرفته بود، خود را با خدایان و قهرمانان یکی کنند و به اصل و منشأ خود باز گردند. - بهار، - 221 :1374
-3کارکرد جشنها
ابوریحان بیرونی دربارهی کارکرد این روزهای مقدّس مینویسد: برخی از این روزها مربوط به امور دنیوی و برخی نیز مربوط به امور دینی است؛امّا امور دنیوی، اعیاد مقدّس و روزهای بزرگی است که موجب شادی میشود و به آنهایی که نزدیک به هلاکت رسیده بودند - از لحاظ روحی و . . . - کمک می کند و در این جشن ها آیینها و سنّتهایی را وضع کرده بودند که با انجام دادن آنها، خود را متبرّک میکردند و به فقیران غذا میدادند. - بیرونی، - 555 :1352معمولاً رسم بود که روزهایی را که جشن میگرفتند، به فرمانروایانی که محبوبیت داشتهاند، نسبت میدادند. - بهار، - 234 :1374 که علاوه بر زنده ماندن نام شاهان نیک کردار، موجب حفظ غرور ملی می شد.
-4آیین مشترک در جشنها
در این جشنها چند آیین مشترک است: - 1 تمیز کردن خانه و زندگی و خود؛ -2 خاموش کردن و دوباره روشن کردن آتشها که گونه ای نیایش است؛ -3 شرکت در آیین صورتکها؛ -4 نبرد میان دو گروه؛ -5 برپا کردن سازها و نمایشها. - همو ، - 634 :1360کارکردن در همهی جشنها ممنوع بود. پیش از آغاز جشن، خانهها تمیز میشدند و در هنگام جشن نیز مردم بهترین لباس خود را میپوشیدند و همراه با موبد، عبادتهای مذهبی را به جای میآوردند و دعا میخواندند و در آیین غذای مقدّس شرکت میکردند که بخش عمدهای از جشنهای زرتشتیان را به خود اختصاص میداد. - بویس، - 5 :1388 در جشنها، علاوهبر غذاهای سنّتی، از برخی از ظروف خاص نیز استفاده میشد و شراب می نوشیدند واز شنیدن موسیقی لذّت میبردند.آداب و رسومی نیز در باورهای زرتشتیان ریشه داشت که هریک از روزهای مقدّس را برای اجرای یک کار خاص مناسب میدانستند. - - Boyce,1999: 544
-5 نتیجهگیری از انجام جشنها
نتیجه نهایی انجام جشنها که به نوعی عبادت نیز محسوب میشد، حس انجام وظیفهای خوشایند و دلپذیر بود؛ چرا که به باور زرتشتیان شادی و پرهیزگاری، ابزاری برای شکست غم واندوه است. - بویس، - 5 :1388 برگزاری دقیق و مناسب این جشنها انسان را قادر میکرد تا خطاهای فردی و اجتماعی گذشتهی خود را پشتسر بگذارد و دورهی تازهای را فرارویش ببیند. - بهار، - 223 : 1374 بهعلاوه قسمت عمدهی آیینهای جشنها نیز، برای برکت بخشیدن میباشد. - همو، - 297 : 1377