بخشی از مقاله
چکیده:
بررسی فصاحت و بلاغت نبوی و تاثیر آن در تکامل زبان عربی و رشد و ظهور واژگان جدید هدف مقاله حاضر است. آنچه در این خصوص صورت گرفته است بررسی جایگاه کلام نبوی در میان علمای قدیم و جدید و ارائه جلوههای تاثیر آن در زبان در کنار اسباب و شواهد این تاثیردر زبان عربی است. در این میان به مسئله دلالت اشاره در کلام نبوی که همان سنت تقریر است اشاراتی شده است. درباره تاثیر کلام نبوی در قالب یکپارچگی زبان عربی و نشر و توسعه آن به تفصیل سخن رفته است و در ادامه نیز از عوامل موثر در فصاحت نبوی و ویژگیهای الفاظ نبوی و سراعجاز آن سخن گفته شده است. نتیجه اینکه کلام نبوی علاوه بر تاثیر دینی و معنوی که در میان مسلمین دارد در پختگی و نشر و توسعه واژگانی زبان عربی تاثیر بسزایی دارد و میتوان حتی جلوههای دلالی تازهای در این میان مانند دلالت اشاره که نخستین بار در سخن نبوی ظهور کرد را باز لابلای فرمایشات شریف نبوی یافت و دستمایه تحقیقات تازهای در این حوزه بلاغی قرار داد.
کلمات کلیدی: زبان عربی، فصاحت نبوی، دلالت اشاره
مقدمه:
بیان پیامبر اکرم - ص - در اوج فصاحت بود و هم ایشان جامع بلاغت و سردمدار بیان بود . با هر جماعتی به زبان خود سخن میگفت و همگان به فصاحت ایشان معترف بودند. زبان فصیح وسخن بلیغ و شیوایشان در والاترین مکان بود و جایگاهی داشت که هیچکس را یارای انکار آن نبود. بیانش سلیس و گفتارش ماهرانه بود. سخنش موجز بود و کلماتش سخت محکم و معانیش صحیح بود. از تکلف و درشت گویی به دور بود. کلامی جامع و حکمتهایی شگفت داشت. بلاغتش در میان همگان شهره و حدیث مجلس بود و تعجب همگان را بر انگیخته بود. هر آنکه آن را میشنید شگفتزده میشد و سرا پا بدان گوش فرا میداد.
شیوایی و روانی ویژگی کلامش بود. معنی کلامش دلنشین بود. شیواترین و زیباترین حکمتها از ایشان شنیده میشد و از میان سخنانش جامعترین مثلها ظاهر میگشت. نبیاکرم - ص - نطقی فصیح و بیانی دلنشین و اسلوبی روان و عباراتی محکم و حکمتهایی زیبا و الفاظی استوار و معنائی والا داشت که شیرینی کلامش را آدمی به وضوح حس میکرد. فصاحت پیامبر - ص - و بلاغتش والاتر از حد متعارف در نزد معاصرانش بود، آنانکه خود در اوج فصاحت و بلاغت بودند، و در گستره زمین و تا ابد گنجی بس ارزشمند و چشمهای تمام نشدنی باقی ماند. آنگاه که از فصاحت پیامبر سخن میگوییم گفتهی ما نمایانگر گوشهای است از انواع نوآوریهای موجود در کلام رسول خدا، که به کاملترین وجه خود نمایان شد و به جایگاهی رسید که کسی را یارای رسیدن بدان نبود.
هر آنکه فرمایشات حضرت - ص - را دنبال نماید به خوبی خود به شیوایی وکمال و پختگی آن معترف گشته ودلها بدان شیفته میگردد، چرا که سرشت حضرتش با سخنان جذاب آمیخته گشت. در این مقاله ضمن ارائه نمونههایی از بررسی بلاغت نبوی درآثار علمای گذشته به بیان علل و اسباب بلاغت نبوی و جلوههای ظهور و تاثیر آن در زبان عربی با استفاده از روش تقریری توصیفی و در قالب جمع آوری داده از کتب قدیم و جدید پرداخته شده است . در کنار این، نکات و یافتههای تازهای در قالب عناوین فرعی همچون دلالت اشاره در کلام نبوی ذکر گردیده است.
سوالات تحقیق
در بررسی وجوه بلاغی یک سخن آنچه بیش از دیگر موضوعات توجه انسان را به خود مشغول میکند این سوال است که آیا ادبا در بیان خود علم به یک امر بلاغی داشتند یا اینکه سخنشان چون از جنس زبان و بالفطره دارای ویژگیهایی چون ظرافت و دقت بیان است؟ به دیگر سخن آیا آنان در استفاده از فنون بلاغی ابتدا تفکر و تعمد میکردند سپس سخن می گفتند یا اینکه ذات و فطرت سخن آنان با این فنون آمیخته شده بود و این فنون زائیده ذهن خلاق و قدرت بیان ذاتی آنان است؟ دیگر سوال اینکه معیار تشخیص برتری یک کلام بر دیگری آنهم در عهد رسول خدا - ص - که کلام عرب در اوج پختگی بود چیست و چه چیزی سخنان ایشان را دلنشین کرده و بر دل دوست و دشمن نشانده است؟
پیشینه بحث
نظر به اهمیت بررسی وضعیت گذشته و حاضر بررسی بلاغت نبوی این قسمت را به تفصیل مورد بررسی قرار دادهایم. تمام توجه علمای مسلمان در زمینه مطالعات بلاغی، معطوف به قرآن کریم و اعجاز آن بوده است. مطالعات بلاغی مرتبط با اعجاز قرآن، مورد توجه بزرگانی همچون جاحظ، باقلانی، عبدالقاهر جرجانی و غیره قرار گرفت. این امر باعث شد تا سهم حدیث نبوی در مطالعات بلاغی در مقایسه با مطالعات ارزشمندی که در زمینه قرآن و موضوع اعجاز صورت گرفت، ناچیز باشد. تمام توجه علمای حدیث و غیرحدیث در قرون نخست - پیدایش اسلام - بر جمعآوری و تدوین سنت نبوی، شناخت - روایتهای - صحیح از ناصحیح، ثبت راویان و بررسی احوالات آنان متمرکز بود. هدف از این کار، مصونیت سنت نبوی از تحریف ودستبرد بود. این اقدام بزرگ، توجه علما را -در دورههای نخست- از مطالعه حدیث نبوی با نگاه بیانی بازداشت. بررسی حدیث نبوی از منظر بیانی، مورد توجه بعضی علمای ادب و بلاغت قرار گرفت که در ذیل بدانها اشاره میشود:
جاحظ - متوفی 255ه - معتقد است در توصیف کلام پیامبر - ص - حقیقت را بیان داشته است. به اعتقاد وی، در مدح کلام ایشان، سخن گزافی بر زبان جاری نساخته و حقیقتی روشن را آنگونه که هست مطرح کرده است. و با ذکر نمونههایی از احادیث پیامبر - ص - و مقایسه آنها با اشعار برخی شعرا، برتری کلام ایشان بر سخنان دیگران را اثبات میکند. وی غالباً احادیث را بدون شرح و توضیح ذکر میکند از همین رو، یکی از پژوهشگران از وی به خاطر ذکر احادیث جعلی انتقاد میکند. محمد الصباغ میگوید: »متوجه شدهام که برخی از این احادیث ناصحیح هستند و علما، برخی از آنها را جعلی دانستهاند.« - صباغ، 1403ه، ص. - 18شریفی رضی - متوفی 406 ه - کتابی مستقل به نام "المجازات النبویه" - آفرینشهای ادبی در گفتار نبوی - تالیف و در مقدمه آن گفته است: »علاقهمند بودم کتابی حاوی آفرینشهای ادبی گفتارهای رسول االله - ص - تألیف کنم. چه اینکه این روایتها حاوی استعارههای ناب، وجوه شگرف بیانی و اسرار زیبای زبانی است که درک خاستگاه، کشف